تاریخ سند: 4 اردیبهشت 1357
موضوع: علی صدقی
متن سند:
از: 9/ ﻫ 1 تاریخ: 4 /2 /2537[1357]
به: 311 شماره: 5488ﻫ /9 ﻫ 1
موضوع: علی صدقی
ساعت 1730 روز 18 /1/ در مغازه قاسم ظهوریان، سلیمنژاد از علی صدقی پرسید نظر شما نسبت به اوضاع چگونه است. صدقی پاسخ داد اوضاع بسیار خوب و این تظاهرات و ماجراها، آن هم در هر نقطهای از کشور، جرقههای امیدوار کننده است که مایه خوشحالی است. سلیمنژاد گفت من از عواقب آن و اینکه حکومت مذهبی روی کار بیاید بیمناکم، زیرا این جامعه را از پیشرفت باز میدارد. صدقی جواب داد عربستان سعودی هم وضع سابق را ندارد و جوامع عقبافتاده هم با زمان پیش میرود، مگر از انقلاب اول تا انقلاب اکتبر شوروی چقدر طول کشید. سلیم نژاد گفت 12 سال. صدقی افزود با اینکه دوازده سال طول کشید، باز حکومت به دست طرفداران کرنسکی1 افتاد، اما فقط در عرض شش ماه پرولتاریا حکومت را در اختیار گرفت؛ حال هم بگذار روحانیون دولت را به دست بگیرند، بعد رفقای ما موفق خواهند شد. سلیمنژاد گفت شنیدهام خمینی طرفدارانش را از همکاری با چپیها برحذر داشته، در آن صورت چه امیدی میتوان داشت. صدقی[گفت]این یک اشتباه بزرگ و شایعه بیاساس میباشد و اگر هم صحت داشته باشد، مربوط به گذشته دور است. خمینی آن خمینی سابق نیست؛ سخنگویان خمینی که همه نوارهایشان را شنیدهام، منجمله هدایتی، مردم را از هر طبقه و هر جمعیت با هر ایده و مرام به اتحاد و اتفاق دعوت و گفته (در یک صف و بدون اختلاف با هم با صفهای فشرده مبارزه کنید)؛ حتماً رفقای ما در صفوف آنها شرکت دارند. ضمناً از متن نوار احساس میشد که در ضمن صحبت در مسجد میخواستهاند از هدایتی عکس بگیرند، ولی او میگوید صبر کنید سخنانم تمام شود و در آخر سخنرانی جلو میآید و میگوید حالا عکس تمام قد بگیرید، چون من از هر لحاظ خودم را آماده عمل کردهام و باکی ندارم.2
نظریه شنبه . منظور علی صدقی از به کار بردن اصطلاح (جرقه)، الهام از حرفهای لنین3 است که موقع بازگشت از تبعیدگاه به پیروان خود میگوید مردم حتی در اقصاء نقاط کشور و دهات تظاهراتی کرده و نسبت به دولت اعتراض را شروع کردهاند، اینها (جرقههای انقلاب است)؛ گو اینکه فرق موضوع از زمین تا آسمان است و انقلاب سفید چیزی از مردم نگرفته تا به خاطر آن مبارزهای آن چنان کنند، معالوصف هر نوع توطئهای را که حاکی از رسانیدن هر نوع اسلحه به این عده معدود و اوباش باشد، باید قویاً و بیرحمانه در نطفه خفه کرد.
نظریه یکشنبه . علی صدقی نام اصلیاش علامه است، پدر فریده صدقی زندانی ضدامنیتی میباشد که در حال تحمل کیفر باشد.
نظریه چهارشنبه. نظریه یکشنبه مورد تأیید است.
آقای مجتبوی . بهرهبرداری شود. 10 /2
علی (علامه) شهرت صدقی بررسی و ارائه شود. مجتبوی 12 /2 /37
توضیحات سند:
1. الکساندر فیودورویچ کرنسکی از رهبران انقلاب فوریه 1917م شوروی که در ژوئیه 1917 به نخستوزیری موقت رسید. دولت او در انقلاب اکتبر، توسط بلشویکها سرنگون و خودش به فرانسه تبعید شد که در آنجا، کتابهای گوناگونی درباره انقلاب روسیه منتشر کرد. در دوران جنگ دوم جهانی و اشغال فرانسه توسط آلمان، به آمریکا رفت و تا پایان عمر در آنجا بود.
2. اداره کل سوم پس از دریافت این خبر، طی شماره 1968 /312- 19 /2 /37 به ساواک مشهد نوشت: «به علت ناقص بودن مشخصات نامبرده بالا، بررسی سوابق وی در این اداره کل میسر نگردید. خواهشمند است دستور فرمائید مشخصات کامل و یک قطعه عکس یادشده را تهیه و نتیجه را با هرگونه سوابقی که از مشارالیه در آن سازمان موجود است، به این اداره کل ارسال نمایند.» بخش ضمائم
3. ولادیمیرایلیچ لنین نام خانوادگی واقعی وی یولیانوو بود، اما هنگام شرکت در فعالیتهای محرمانه سیاسی در سال 1901 میلادی نام مستعار لنین را برگزید و از آن پس نیز همین نام بر روی او باقی ماند. او در 22 آوریل سال 1870 میلادی در سیمبریک، که بعداً به افتخار او یولیانووسک نام گرفت، به دنیا آمد. در سال 1887 برادر بزرگش به اتهام شرکت در توطئه قتل علیه تزار روسیه دستگیر و اعدام شد. در آن زمان بنا به علل سیاسی و اختلاف طبقاتی شدید و عدم وجود حقوق اساسی برای شهروندان، بیشتر مردم از حکومت وقت ناراضی بودند و اعضای جوانتر طبقه متوسط، که لنین هم جزو آنها بود، با تشکیل گروههای سیاسی سعی داشتند تغییراتی در جامعه به وجود آورند. لنین خود به مطالعه دقیق آثار «کارل مارکس»، یکی از بنیانگذاران نظریه کمونیسم پرداخت. مارکس معتقد بود که مردم نباید دارای مغازه، کارخانه، زمین و املاک دیگر به صورت شخصی باشند و طبقه کارگر بایستی طی انقلابی این داراییها را تصرف کرده و در اختیار عموم مردم قرار دهد. لنین شدیداً تحت تأثیر این افکار قرار گرفت و بر آن شد که در روسیه انقلابی کمونیستی به راهاندازد.
وی ابتدا به عنوان وکیل مشغول به کار شد، سپس در 1893 به سن پترزبورگ رفت و رهبری انقلابیون را به دست گرفت. او دو سال بعد دستگیر و به سیبری تبعید شد و در آنجا ازدواج کرد. در سال 1900 پس از اتمام دوران تبعیدش، به شهرهای مختلف اروپایی، از جمله لندن سفر کرد و در آنجا روزنامهای انقلابی به نام ISKRA (به معنی جرقه) منتشر ساخت که به طور مخفیانه به روسیه میفرستاد. سه سال بعد، یکی از احزاب انقلابی روسیه موسوم به حزب سوسیال دموکرات کارگران روسیه در لندن جلسهای تشکیل داد که لنین نقش بسیار مهمی در تشکیل و روند آن به عهده گرفت. این حزب خود به دو شاخه تجزیه شد: گروه اکثریت یا بلشویک به رهبری لنین و گروه اقلیت یا منشویک.
لنین در سال 1905 به علت بروز یک سری شورشهای انقلابی در روسیه، به کشورش بازگشت و فعالیتهای سیاسی خود را در خفا از سرگرفت. دو سال بعد به کشور سوئیس گریخت و تا سال 1917 در خارج از کشور باقی ماند، ولی به رهبری فعالیتهای انقلابی ادامه داد. در فوریه 1917 که دولتهای روسیه و آلمان در حال جنگ بودند انقلاب در«سن پترزبورگ»، مسکو و سایر شهرهای بزرگ آغاز شد. تزار از رأس قدرت برکنار گشت و حکومتی موقت بر روی کار آمد. در این میان لنین در آوریل 1917 با کمک حکومت آلمان وارد روسیه شد و بلافاصله رهبری مبارزات برای دستیابی بلشویکها به قدرت را به دست گرفت. وی در نوامبر همان سال به قدرت رسید و رئیس حکومت جدید روسیه شد و بدین ترتیب اولین حکومت کمونیستی در جهان به وجود آمد. لنین در سال 1924 چشم از جهان فرو بست و جسدش جهت نگهداری مومیایی گردید و در مقبرهای مرمرین در مسکو در معرض نمایش گذاشته شد.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 12 صفحه 23