تاریخ سند: 29 اردیبهشت 1352
ناصر مکارم شیرازی
متن سند:
[از:] سازمان اوقاف . دفتر ریاست تاریخ: 29 /2 /1352
[به:] سازمان اطلاعات و امنیت کشور شماره: 273/م
با ارسال فتوکپی نامه1 آقای ناصر مکارم شیرازی که از طرف آقای موسوی واعظ به این سازمان تسلیم شده، خواهشمند است دستور فرمایند اگر نظری در این مورد هست سازمان اوقاف را آگاه سازند.2
منوچهر آزمون3
معاون نخستوزیر و سرپرست سازمان اوقاف
توضیحات سند:
________
1. نامه مورد اشاره که در سربرگ «مرکز مطالعات اسلامی و نجات نسل جوان» نوشته شده، به این شرح است: «بسمه تعالی. حضور محترم واعظ شهیر جناب آقای موسوی واعظ دامت برکاته. پس از اهداء سلام همانطورکه خاطر شریف مسبوق است مدتی است که با همکاری جمعی از دوستان دانشمند حوزه علمیه قم دست به تأسیس مرکزی برای مطالعات اسلامی و نجات جوانان از چنگال فساد اخلاق و انحراف فکری زدهایم و کتابهایی منتشر ساختهایم که بحمدالله از نظر دینی و تربیتی بسیار مؤثر بوده است. اکنون که مرکزی برای آن ساختهایم و تصمیم گرفتهایم برای روشن ساختن وضع حقوقی آن، آن را به ثبت برسانیم متأسفانه با عدم موافقت ساواک مواجه شدهایم، درحالیکه در فعالیت ما هیچگونه نقطه ابهامی وجود ندارد و از هر نظر خدمت خالصانه دینی و علمی است. خواهشمند است اقدام مقتضی را در این مورد بفرمایید تا اگر سوءتفاهمی پیش آمده برطرف گردد. قبلاً از محبتهای سرکار عالی تشکر میکنم. والسلامعلیکمورحمه اللهوبرکاته. قم. ناصر مکارم شیرازی» بخش ضمائم
2. اداره کل سوم، این نامه را طی شماره 629 /341- 2 /3 /52 برای ساواک قم ارسال نمود بخش ضمائم و در تاریخ 1 /5 /52 نیز گردش کاری پیرامون آن تهیه شد و اظهارنظر گردید که: «با توجه به مراتب بالا و اینکه آیتاله شریعتمداری نظر مخالف نسبت به تأسیس مؤسسه مزبور دارد و از طرفی وجود اینگونه مؤسسات در منطقه حساس قم درحال حاضر به مصلحت به نظر نمیرسد، مستدعی است در صورت تصویب به سازمان اوقاف پاسخ مخالف اعلام گردد.» که پرویز ثابتی در ذیل آن نوشت: «برابر نظریه اقدام شود.» بخش ضمائم و براساس همین نظریه، طی شماره 4667 /312- 9 /5 /52 به سازمان اوقاف نوشته شد: «تأسیس جمعیت خیریه نجات نسل جوان از نظر این سازمان به مصلحت نمیباشد.» بخش ضمائم
3. منوچهر آزمون، فرزند ابوالقاسم در سال 1309 ﻫ ش در تهران به دنیا آمد. پدرش کارمند ساواک بود. او پس از طى تحصیلات ابتدایى و متوسطه در کنکور اعزام محصل به خارج شرکت کرد و راهى آلمان غربى شد. وی بعد از مدت کوتاهى به دلیل مشکلات اقتصادى راهى آلمان شرقى شده و با تودهاىها به همکاری پرداخت. در شهریور 1336 دانشنامه دکتراى خود را در رشته اقتصاد سیاسى از دانشگاه لایپزیک دریافت داشت و همزمان دوره تخصصى فلسفه مارکسیستى و اصول سازمانى احزاب کمونیست را در دانشکده کارل مارکس گذراند و سپس به آلمان غربى بازگشت. در همان سال طى عریضهاى به شاه، از فعالیتهاى خود در حزب توده ابراز ندامت کرد و با پیگیرىهاى بعدى در سال 1337 به عنوان کارمند قراردادى ساواک با نام مستعار «خوشنقش» در نمایندگى ساواک در آلمان غربى مشغول به کار شد. آزمون در اردیبهشت سال 1340 به ایران مراجعت کرد و در بخش کمونیسم ساواک مشغول به کار گردید. در آبان سال 1346 به سمت مشاور عالى و معاون سیاسى سرپرست تلویزیون به منظور نظارت بر برنامههاى اجتماعى و سیاسى منصوب شد.
در این سمت بود که نوشتههاى او به عنوان «تفسیر سیاسى» با نام مستعار دکتر منوچهر قاطع از شبکههاى تلویزیون پخش گردید. آزمون در 29 فروردین 1347 به ریاست کل خبرگزارى پارس رسید و در 20 شهریور 1347 از ساواک به وزارت اطلاعات و جهانگردى منتقل و در سمت معاون فنى این وزارتخانه مستقر شد. در دیماه 1349 ریاست حوزه 175 حزب ایران نوین را عهدهدار گردید و در اول خرداد 1350 به معاونت وزارت کشور و مدت کوتاهى بعد، در 23 شهریور همان سال، به معاونت نخستوزیر و ریاست سازمان اوقاف منصوب شد. در انتخابات دوره بیست و چهارم مجلس شوراى ملى (30 خرداد 1354) به عنوان نماینده اول تهران به مجلس راه یافت. در 18 آبان ماه 1355 به سمت وزیر کار و امور اجتماعى منصوب شد و پس از سقوط دولت هویدا، در 31 مرداد 1356 در دولت آموزگار به عنوان استاندار فارس راهى این خطه شد. با اوجگیرى انقلاب اسلامی و تشکیل دولت «آشتى ملى» جعفر شریف امامى، منوچهر آزمون در 5 شهریور 1357، به عنوان وزیر مشاور در امور اجرایى به دولت راه یافت. او در این سمت به تحرکات وسیعى دست زد تا شاید اعتماد مردم را به رژیم جلب کند و زمانى که بىنتیجه بودن اقدامات خود را دریافت، در پنجم آبان استعفا داد و چند روز بعد، در نهم آبان ماه، حزب «اتحاد خلق ایران» را بنیان نهاد. این دوره جدید از زندگى سیاسى وى دیرى نپایید و او مدت کوتاهى بعد قربانى یک تاکتیک فریبکارانه از سوى محمدرضا پهلوى شد که براى نجات تاج و تخت خود جمعى از بدنامترین چهرههاى رژیم را به عنوان عوامل نارضایتى مردم به زندان افکند. آزمون در 16 آبان ماه 1357 در دوره نخستوزیرى ارتشبد غلامرضا ازهارى دستگیر و به زندان دژبان مرکز تحویل داده شد. این بازداشت تا پیروزى انقلاب اسلامى ادامه یافت .آزمون در 20 فروردین 1358 به دلیل معاونت در کشتار 17 شهریور سال 1357، تصویب و تدوین قانون استقرار حکومت نظامى، توصیه به کودتا به وسیله ارتش و بالاخره حیف و میل عواید اوقاف و اموال وقفى اعدام شد.
ر.ک: رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، دکتر منوچهر آزمون، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1380
منبع:
کتاب
آیتالله العظمی ناصر مکارم شیرازی به روایت اسناد ساواک - کتاب دوم صفحه 12