صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : جلسه انتخابات سازمان دانشجویان ایرانی در برلین غربی

تاریخ سند: 7 اردیبهشت 1350


موضوع : جلسه انتخابات سازمان دانشجویان ایرانی در برلین غربی


متن سند:

به : ماه 315 از : انگور شماره : 414 جلسه مجمع عمومی سازمان دانشجویان ایرانی مقیم برلین غربی از ساعت 2000 روز جمعه 3 /2 /50 با شرکت تقریبا یکصد و چهل نفر دانشجوی ایرانی در محل کتابخانه ایرانیان به ریاست بهمن نیرومند تشکیل شد چون این بارنامه ای نرسیده بود قرار شد جلسه وارد دستور شود ولی کمال شفیعی (طرفدار حزب منحله توده) مطالبی راجع به سخت گیری اشتودین کالج دانشگاه آزاد برلین در مورد دانشجویان ایرانی بیان داشت و پیشنهاد نمود که کمیسیونی تشکیل شده باین کار رسیدگی نماید.
اما گفته شد قبلاً اکبر ویسی زاده، مقصود فلاحی و آبه میرزانیان مأمور این کار شده اند آن را دنبال خواهند نمود.
جعفر صدیق از هیئت کارداران راجع به مارش کنفدراسیون سئوال کرد که آیا سازمان برلین شرکت خواهد نمود یا خیر؟ ابوالحسن حسینیان در جواب گفت چون روز نهم ماه [می ]دانشجویان یونانی در برلین متینگ دارند ما هم در همان روز با شعارهای خودمان بآنها می پیوندیم.
جعفر صدیق پیشنهاد کرد که لااقل 10 نفر از برلین روز هفتم مه در مارش کنفدراسیون شرکت نمایند.
بهمن نیرومند نیز در اینجا تذکری راجع به اعدام 13 نفر در تهران داد و گفت طبق اخباری که از ایران رسیده است در حقیقت فقط 5 نفر از این عده در حال مرگ تیرباران شدند و هشت نفر دیگر قبلاً از زور شکنجه جان داده بودند و حتی پای یک نفر از آنها را بریده بودند.
سپس گزارش هیئت کارداران توسط ابوالحسن حسینیان1 قرائت شد.
وی در ابتدا از رشد جنبش مردم و دانشجویان بحث نمود و بعد هم فعالیتهای 6 ماهه اخیر سازمان برلن را در زمینه های فرهنگی، دفاعی، هنری موفقیت آمیز خواند و قرائت گزارش مالی را به هفته بعد موکول نمود و گفت غیر از اینکه در جشن نوروز اشکالات تکنیکی به چشم می خورد در سایر کارها موفقیت مورد نظر حاصل شده است.
پس از پایان گزارش کمال شفیعی (طرفدار حزب توده) مقداری از برنامه جشنهای سازمان ایراد گرفت و محمد کاظمی (طرفدار حزب منحله توده) نیز آویزان کردن پلاکاردهای ضد شوروی را در محل جشن نوروز محکوم نمود و گفت همین باعث شد که بیشتر ایرانیان به جشن نیآمدند چون دیگر کسی حاضر به بحث در این مورد نبود، قرار شد انتخابات هیئت کارداران جدید آغاز گردد.
از بین کاندیداهای معرفی شده بهروز ورزنده شبستری (از کادرها) مقصود فلاحتی (از کادرها) علی اشک پور (کادری) و محمد اسمنی (توده ای) کاندیدا شدن را پذیرفتند.
بهروز ورزنده گفت من فقط حاضرم بااشک پور و فلاحی کار کنم در این موقع سر و صدای طرفداران کمیته مرکزی بلند شد و جعفر حسینی گفت انتخابات لیستی مجاز نیست و ورزنده می خواهد خرابکاری کند.
این نشانه آنست که حس همکاری در شماها وجود ندارد.
بهمن نیرومند گفت می شود انتخابات لیستی به عمل آید شما هم اگر مایلید لیست بدهید.
همین باعث شد که طرفداران کمیته مرکزی نیز لیستی تهیه کرده و فرامرز زرشناس ـ محمد کاظمی و محمد اسمنی را به عنوان کاندیداهای خود معرفی نمودند.
محمد اسمنی از صحبت ورزنده انتقاد کرد و گفت این فقط نشانه ترس و ضعف شماست و در اینجا معلوم می شود که شماها فقط حرف می زنید و اعتقاد به مبارزه ندارید.
در اینجا مقصود فلاحی هم اعلام کرد که فقط حاضر است با اشک پور و ورزنده کار کند چون کسان دیگر افرادی مهر خورده هستند و در همه جا خرابکاری می کنند.
سر و صدای زیادی از همه جا بلند شد و محمد کاظمی فریاد زنان گفت شماها از قدرتتان سوء استفاده می کنید فعلاً ما در اقلیت هستیم روزی هم می شود که شماها مجبور می شوید ساکت باشید و بعد هم از سیاست شوروی دفاع نمود.
جعفر حسینی دوباره به رئیس جلسه اعتراض کرد که طبق اساسنامه سازمان نمی شود لیستی انتخاب نمود.
در این مورد مقداری بحث شد و بالاخره قرار شد انتخابات لیستی به عمل آمد.
شاپور رواسانی (جبهه به اصطلاح ملی) هم از لیست طرفداران نیرومند پشتیبانی کرد و گفت ما همگی صد درصد مطمئن هستنم که این لیست انتخاب می شود بهتر است شماها کار شکنی نکنید و بگذارید ما کار خودمان را بکنیم.
کمال شفیعی گفت اگر شما ترس ندارید می روید کنار و ما که در اقلیت هستیم کار را در دست می گیریم.
جعفر حسینی باز طی سخنانی این انتخابات را به انتخابات ایران تشبیه نمود.
محمد کاظمی هم خیلی شلوغ کرد و چون چند بار اخطار گرفته بود نیرومند بوی دستور داد مدتی از جلسه خارج شود.
کاظمی اول حاضر نبود ولی پس ازاعتراض زیادی از جلسه خارج شد.
در این موقع فرامرز زرشناس فریاد زد چرا این قدر بحث می کنید اول از ما سئوال کنید که حاضر هستیم کاندید شویم یا نه؟ من که با این وضع حاضر نیستم انتخاب شوم.
جنجال هنوز ادامه داشت و محمد اسمنی گفت شماها باید افرادی را پیدا کنید که حاضرند با من کار کنند پس از مدتی قرار شد با همان لیست اول رأی گرفته شود، بر سر این موضوع نیز اختلاف نظر فراوان حاصل شد.
طرفداران حزب منحله توده یعنی بهروز بقائی ـ جعفر حسینی و کمال شفیعی می گفتند باید درست و حسابی رأی گیری شود تا معلوم شود کاندیداها با چند رأی انتخاب می گردند.
شاپور رواسانی گفت همگی میدانیم که این لیست انتخاب می شود ولی چون باید از شناخته شدن افراد جلوگیری کنیم لذا همین طور بدون دادن رأی با بلندکردن دست این سه نفر را انتخاب می کنیم.
بهمن نیرومند گفت درست است که ما همدیگر را می شناسیم ولی چون باید ریسک کمتری بنمائیم اینست که به قول رواسانی باید همیشه راه فرار داشته باشیم چرا ما افراد جدید را به سازمان امنیت بشناسانیم و پیشنهاد کرد که دو نفر به عنوان مخالف و موافق صحبت کنند.
بهرام دژبخش (سازمان انقلابی) گفت من نمی خواهم به عنوان مخالف صحبت کنم ولی اصولاً مبارزه باید توأم با فداکاری باشد ما نمی توانیم پیروزی بدست آوریم وقتی که قربانی نداده ایم و از اینکه ما بترسیم و بگوئیم نباید کسی ما را بشناسد مسئله حل نمی شود.
ما اگر امشب این افراد را همین طور انتخاب کنیم فردا چه خواهیم کرد که این افراد باید در کمیسیونها شرکت کنند و یا در پخش اعلامیه ها سهیم باشند.
مسائلی پیش خواهد آمد که ما مجبوریم نظر مجمع عمومی را بپرسیم.
علی شیرازی به عنوان موافق گفت برخلاف نظرات دژبخش ما باید محافظه کاری کنیم و در آینده هم سعی کنیم رأی گیری نشود ولی کسانی که امشب در اینجا خراب کاری می کنند و قصد دارند ما را از راه اصلی خارج کنند بدانند که ما دست آنها را خوانده ایم و مثل همیشه با آنها سخت مبارزه می کنیم.
جعفر حسینی گفت من فکر نمی کنم افرادی که در اینجا ساکت نشسته اند مخالف نظر ما باشند و شما که از محافظه کاری صحبت می کنید و یک امر اساسی را زیر پا می گذارید که مثلاً افراد جدید شناخته نشوند از کجا معلوم است که در خود هیئت کارداران مأمور سازمان امنیت نباشد.
علی شیرازی فریاد زد تو حق نداری بگوئی افراد اینجا ساکت نشسته اند هر کس که به سازمان می آید به مقصد مبارزه می آمد و این جملات تو مال نیکسون خونخوار است.
دیگر نظامت جلسه از دست نیرومند خارج شده بود و از هر گوشه و کنار تذکر و پیشنهادی می آمد و افراد کمیته مرکزی مرتب مسخره می کردند و متلک می گفتند.
احمد طهماسبی (جبهه به اصطلاح ملی) هم موافق بود که رای گیری نشود و در این باره صحبت کرد.
عزت اله جاسمی1 (سازمان انقلابی)2 و جعفر صدیق (جبهه) موافق رأی گیری بودند و علی نخلستانی (سازمان انقلابی) گفت ترس ما بی مورد است که با رأی گیری افراد شناخته می شوند.
هم چنانچه در کنگره اخیر به همین دلیل روی نمایندگان شماره گذاردیم ولی قبل از تشکیل کنگره اسامی همگی در روزنامه های ایران درج شد.
من مخالف نیستم که امشب رأی گیری نشود ولی اگر این کار ادامه پیدا کند حق دوستان تازه وارد پایمال می شود و آنها هیچگاه قادر به بیان نظریات خود نخواهند بود.
جعفر حسینی باز مقداری انتقاد نمود و احمد طهماسبی گفت من دو ماه است حرف نزده ام ولی مثل اینکه با شماها نمی شود خوب رفتار کرد من سابقه یک یک شما را میدانم و پته همه را (اشاره به طرفداران کمیته مرکزی) روی آب می ریزیم.
در این موقع از ردیف طرفداران کمیته مرکزی صدای خنده و مسخره بلند شد و نیرومند گفت والامنش و بقائی باید 5 دقیقه جلسه را ترک کنند.
احمد طهماسبی باز گفت ما هنوز جریان کنگره یادمان نرفته است.
جعفر حسینی پرخاش کنان گفت مزخرف نگو.
مسرت مشهدی و ناصر کنعانی از لواسانی و طهماسبی دفاع می کردند ولی جعفر صدیق از دمکراسی بودن سازمان سخن می گفت و بالاخره پس از بحث زیاد توام با فریاد و اعتراض در حالی که نصف شرکت کنندگان جلسه را ترک نموده بودند و جعفر صدیق، بهرام دژبخش، علی نخلستانی هنوز قانع نشده بودند حاضرین در جلسه با زدن روی میز بهروز ورزنده، مقصود فلاحی و علی اشک پور را که هر سه از گروه کادریها هستند به عنوان کارداران جدید سازمان برلین انتخاب نمودند و ساعت 1 بامداد جلسه پایان یافت.
شرکت کنندگان در جلسه عبارت بودند از : علی اکبر خاکی فیروز.
علی اکبر عزیز محمدی.
هراتی.
بهرام مهران.
رسول مازندرانی.
حسین توکلی.
احمد طهماسبی.
عباس علیدوست.
محمد جعفرصدیق.
زکی عسگری.
ریگدن ماریوحنا.
فریدون سامانی.
فرخ شعاعی.
محمودیان.
ابوالحسن حسینیان.
محمد مهدی مسرت مشهدی.
فیروز شیخ زاده.
فرامرز سلیم خانی.
جعفر خلج فتحی.
شاپور رواسانی.
سیروس خالصه.
واحد بستانپوری.
مهدی میرزا.
بهمن نیرومند.
کیوان دادجو.
تورج آرامش.
جمال جمالی شهنی.
مرتضی وارسته.
ابراهیم ملک اسمعیلی.
مهین کاشفی.
پرویز سیروس نیا.
عشایری.
توفیق ضیائی.
محمد علی تبسمی.
عباسعلی تبسمی.
یداله خاکزاد.
علی میرزائی.
منصور افروخته.
محمد علی سلمانزاده.
ریاحی.
بهروز شمسی ورزنده شبستری.
رحیم پور عبدالرحیم.
خرسند.
میرمحمد شمساء.
عباس و علی شیرازی.
جهانگیر احمد زاده.
محمد احمد زاده.
امانوئل یوسفی.
علی کوچمشکی.
بهرام دژبخش.
علی عسگری.
حبیب منشائی.
پرویز ظاهر دوست.
بهمن نوین فرحبخش.
فریده محب زندی.
حجت مطلوبی.
باقر بقاء.
ناصر کنعانی گیلانی.
جمال و مقصود و حسین فلاحی.
بهروز مرادی خامنه ای.
محمود رفیع گیلانی.
علی اشک پور.
محمد کاظمی.
علی اصغر طلوع تهرانی.
خسرو دادبه.
ابراهیم احراری.
نوراله محمدپور دهکردی.
حسن بلوری.
محمد اسمنی.
خانم اسمنی.
(مامک عمید) رضا کریمی.
صمد ناصری.
آبه میرزائیان.
فرامرز شه منش.
دربندی.
ارسلان جلیلی.
افشار.
سیمین وکیل زاده.
بیژن بصیری.
علی نخلستانی.
قاسم الهی.
رضا بگلری.
شریف زربخش.
جعفر حسینی.
محمد رضا پیشوا.
حسین میرزابیگی.
حبیب والامنش.
حبیب بنی شرکاء.
ناصر مصطفی کیان.
حسن زاده.
شمشیر ساز.
کمال شفیعی.
رخساره زاهدی.
احمد یاهوزاده.
سعید اکبرزاده.
داریوش شرافت.
امیر جلال پور.
همایون جهانشاهی.
علوی.
حمید گران شعب.
حسین پیشی.
عزت اله جاسمی.
حسین طوسی.
سودابه فرامرزی.
سهیلا فرامرزی.
محمود یوسفی.
اکبر ویسی زاده.
جعفر امین پور و رحیم جعفری از سازمان استانبول.
والنتین بهزادی در کلاسه 154911 بایگانی فرمایند.
27 /5 315 بایگانی شود.

توضیحات سند:

1ـ ابوالحسن حسینیان، فرزند سید محمد، متولد 1322 تربت حیدریه : وی در سال 1346 به قصد ادامه تحصیل به آلمان غربی عزیمت نموده و برابر اسناد ساواک از فعالین سازمان دانشجویان ایرانی مقیم آلمان غربی، از طرفداران سازمان انقلابی حزب توده و از فعالین گروه کادرها در برلین غربی به شمار رفته است.
وی در اکثر جلسات و کنگره های فدارسیون و کنفدراسیون مشارکت داشته، و برای مدتی به عنوان دبیر فدراسیون آلمان فعالیت داشته است.
همچنین برابر گزارش سرویس آلمان غربی به ساواک او در اشتغال کنسولگری ایران در مونیخ در سال 1970 مشارکت داشته و به همین علت دستگیر و بازداشت گردیده است.
(اسناد ساواک، پرونده های انفرادی) 1ـ عزت اله جاسمی، فرزند مهدی، متولد 1322 کرمانشاه : نامبرده در سال 1343 با هدف ادامه تحصیل، ایران را ترک و عازم آلمان غربی می گردد، وی پس از مدتی به سازمان انقلابی حزب توده جذب شده و به عنوان عضو سازمان دانشجوئی در برلین غربی در غالب جلسات و برنامه های مخالفت رژیم مشارکت نموده است.
و به فعالیت در این خصوص مبادرت نموده و همچنین در اشتغال سرکنسولگری ایران در مونیخ شرکت نموده است.
(اسناد ساواک پرونده های انفرادی) 2ـ سازمان انقلابی حزب توده ایران : در سال های 64 ـ 1963 انشعابی که در بطن حزب توده در حال شکل گیری بود همزمان شد با اختلافاتی که در جنبش بین المللی کمونیسم به دلیل مخالفت حزب کمونیست چین با رهبری اتحاد شوروی در بلوک سوسیالیسم پدیدار شده بود.
در سال 1963 حزب کمونیست چین اعلام کرد تجربه سوسیالیزم در اتحاد شوروی شکست خورد و به جای آن سیستم سرمایه داری در شوروی رشد کرده است.
در سال 1968 به دنبال حمله نیروهای پیمان ورشو به چکسلواکی، حزب کمونیست چین شوروی ها را «سوسیال امپریالیزم» یا قدرتی امپریالیستی که ماسک سوسیالیزم بر چهره زده است معرفی کردند.
بالاخره در اوایل سالهای دهه 1970، چینی ها رسما ادعا کردند که شوروی ها یک قدرت امپریالیستی به مراتب خطرناکتر از ایالات متحده هستند.
بدین طریق در طول دهه 1960، مائوئیسم به صورت رقیب اصلی الگوی شوروی پدیدار شد و آثار رهبر حزب کمونیست چین مائوتسه تونگ نفوذ بسیاری یافتند.
به ویژه آنکه در این نوشته ها برداشت ساده گرایانه ای از مارکسیزم را با ستایش جوامع دهقانی به مثابه نیروی اصلی انقلاب جهانی علیه «دو ابرقدرت» ترکیب می کردند.
این چشم انداز نوین که هم با اتحاد شوروی هم با ایالات متحد مخالفت می کرد، نه فقط برای مبارزان چپگر! بلکه برای عناصر ناسیونالیست رادیکال نیز جذابیت داشت.
در یک چنین حال و هوایی بود که ناراضیان حزب توده و عناصر چپگرای جبهه ملی بیش از پیش به هم نزدیک شدند، هر دو گروه از مواضع چین در مقابله با ابرقدرت ها حمایت و از خط مشی و ضرورت مبارزه مسلحانه انقلابی با الگوی چینی و کوبایی دفاع می کردند.
در سال 1963 جناح ناراضی حزب توده در اروپا به شکل قابل ملاحظه ای رشد کرده بود بدون اینکه به انشعابی تشکیلاتی دست بزند.
بدین ترتیب پیش از تشکیل رسمی یک سازمان جدید در سال 1964 انشعابی تدریجی در حزب توده در حال تکوین بود و اکثریت قابل ملاحظه ای از فعالین حزبی را در اروپا تحت تأثیر خود قرار داده بود.
در فوریه 1964 «کنفرانس مقدماتی» برای آنکه بعدها سازمان انقلابی حزب توده ایران نام گرفت و در ادبیات سیاسی معاصر از آن به عنوان سازمان انقلابی یاد می شود، برگزار شد.
محل برگزاری جلسات اتاق کافه ای در مونیخ بود و شرکت کنندگان از اعضاء یا هواداران جوان تر حزب توده بودند که اعتقاد داشتند کادر رهبری حزب «تجدیدنظر طلب» و «فورمیست» هستند در حالیکه خود آنان به «خط مشی انقلابی، مبارزه مسلحانه و تشکیل حزب طبقه کارگر ایران معتقد بودند.
از نقطه نظر سیاسی و تشکیلاتی، سازمان انقلابی هنوز به طور کاملاً آشکار شکل نگرفته بود، اما این مبارزان بر ضرورت مبارزه مسلحانه چریکی با یکدیگر توافق داشتند و در عین حال از انقلاب چین و کوبا که مخالف الگوی شوروی برای دستیابی به سوسیالیزم بود نیز هواداری می کردند.
(کنفدراسیون، تاریخ جنبش دانشجویان ایرانی در خارج از کشور، 57 ـ 1332، افشین متین، ص 200 الی 203)

منبع:

کتاب چپ در ایران - حزب توده در خارج از کشور به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 302




صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.