تاریخ سند: 12 آذر 1357
صورتجلسه شورای هماهنگی فرمانداری نظامی قزوین و حومه
متن سند:
صورتجلسه شورای هماهنگی فرمانداری نظامی قزوین و حومه
مورخه 12 /9 /57
سرتیپ نعمتاله معتمدی1
رئیس شورا و فرماندار نظامی قزوین و حومه
محمدصادق داداشزاده
فرماندار شهرستان قزوین
سرهنگ اکبر انصاری
رئیس ساواک شهرستان قزوین
سرهنگ فتحعلی دیهیم
رئیس شهربانی شهرستان قزوین
سرگرد احمد حامد
معاون هنگ ژاندارمری شهرستان قزوین
1ـ سرتیپ نعمتاله معتمدی متن اظهارات
الف ـ رسمیت جلسه را در ساعت 21:30 روز 12 /9 /57 اعلام میکنم.
ب ـ منظور از تشکیل این جلسه همانطوری که استحضار دارید امروز صبح سه نفر از روحانیون طراز اول افراطی بنام آیتاله هادی باریکبین و آیتاله اشکوری و شخص ثالث طباطبائی یا ربانی ماموریت داشتند نظم و آرامش شهرستان و منطقه قزوین را مختل نموده و تحریکات و برنامههای وسیع خود را به مورد اجرا بگذارند و تا حدی پیشرفت داشتند که به موقع از ادامه آن جلوگیری شد.2
آنان قبلاً طی اعلامیهای برنامههای خود را تشریح کرده بودند و امروز صبح با پیش افتادن در جلو تعدادی [از] جوانان احتمالاً محصلین وقتی دیدند که توسط مأمورین از ورود آنان به داخل مسجد جلوگیری میشود لباسهای خود را درآورده و دستهای خود را بطرف آسمان گرفته و خطاب به مأمورین انتظامی میگفتند بزنید و بکشید و سپس در همین حال کف خیابان نشستند و به تظاهرات خود ادامه دادند و حتی به سربازان اظهار میدارند که ما هم شما و هممرز را قادر هستیم نگهداری کنیم شما باید به ما بپیوندید تا با هم در یک راه (حکومت اسلامی) پیش رویم.
ملاحظه فرمودید اینان عجیب احساس قدرت میکنند خود را یک دولت مقتدر در دولت واقعی میدانند من دلم نمیخواست که این درگیری بوجود میآمد ما خیلی پیشبینیها کرده بودیم یک چنین صحنههائی به وجود نیاید. ولی متأسفانه امروز پیش آمد کرد و ما اگر چند لحظه زودتر چهارراهها را بیشتر کنترل میکردیم و قبل از اینکه اینان راه بیافتند و تشکیل این اجتماع را بدهند اقداماتی مینمودیم حتی همین درگیری هم بوجود نمیآمد.
در این قبیل مواقع اولین اقدام ما تفرقه آنان خواهد بود در هر صورت ما با آنان برخورد کنیم که نه تنها قدرتی نیستند بلکه اجازه هیچگونه اخلال بینظمی به آنها نخواهیم داد.
همینها شب گذشته میگفتند که ارتشیها یا تفنگ ندارند یا اگر داشته باشند فاقد فشنگ هستند ولی با مقابله امروز ما متوجه شدند که فکر آنان کودکانه است. شنیدم حاج آقا اشکوری یکی از گردانندگان اصلی تعدادی از این جمعیت بود اصولاً این شخص یکی از معاودین عراقی است که به جهت اخلال و بینظمی از عراق اخراج شده و گویا جزو حزب الدعوه3 بوده است و امروز خود را سپر بلا قرارداده بود به این ترتیب که جلوی تظاهراتکنندگان ایستاده بود به امید اینکه سربازان به احترام لباس روحانیت عکسالعملی نشان نخواهند داد و به مبارزه میپردازند و در دو شب گذشته سخنرانیهای بسیار حادی نموده است ولی خوشبختانه مأمورین بیدار و هوشیار ما نگذاشتند حوادثی که در سایر شهرستانها به وجود آمده به وقوع بپیوندند.
همراهان این سه روحانی با جیبهای پر از خاک مخلوط با آهک و زرنیخ بودهاند و قصد داشتند این خاک را به صورت مأمورین بپاشند که خوشبختانه زود متوجه شدیم و با رعایت فاصله نسبت به تفرقه آنان اقدام کردیم.
برابر گزارش یکی از فرماندهان منطقه این سه نفر و همراهان به اخطار مأمورین هیچگونه توجهی نمیکردند و حتی پا را فراتر گذاشته توهین هم میکردند و با توجه به اینکه مردم را به تشکیل اجتماعات و حرکات بسیار نامعقول و نامطلوب تشویق میکردند از آنجائی که احترام این طبقه از روحانیون اقتضا میگردد دستور دادم با رعایت و حفظ خونسردی با آنان مقابله و سعی کنند که هدف تفرقه اینان باشد و موضوعی که دیروز بیشتر جلب توجه میکرد این بود که آقای باریکبین خود را بین مردم مخفی میکرد.
گویا شخص دیگری به نام آقای آهنی که از کسبه بازار است و احتمالاً افراطی باشد در این تظاهرات دخالت داشته و شخص مؤثری در این تظاهرات بوده است. عجیب آنان را مغزشوئی کردهاند آنچنان مردم تحریک شدهاند با توجه به اینکه میدانند هر نوع مقاومت در برابر نیروهای انتظامی و یا تحریکات علیه کشور سزایش مرگ است معذالک به این موضوع توجه ننموده و همین اشخاص بودهاند میخواستند کشور[را] به ورطه نیستی بکشند و دیدید چه آتشبازیهائی به وجود آوردند و اگر حکومت نظامی نمیشد اکنون چه وضعی داشتیم انشاءاله به زودی این ناامنیها خاتمه خواهد پذیرفت و پردهها به کنار خواهد رفت. اشکوریها، ترابیها، باریکبینها و امثال آنان به سزای اعمال غیرانسانی خود خواهند رسید از طرفی اینان مأموریت دارند که بلوا راه بیاندازند شورش کنند و در نتیجه طرحهای تصویب شده آنان انجام شود ما باید تحمل داشته باشیم و ضمن اجرای مقررات حکومت نظامی با آنان مدارا کنیم و از طرفی اجازه ندهیم که هرچه میخواهند بگویند و هر گستاخی میخواهند بکنند موفقیت ما در جلوگیری از هرگونه تخریب و خونریزی حتمی است و تأکید دیگر من به فرماندهان مناطق این است که در صورت مواجه شدن با یک چنین صحنههایی هر کدام یک عکاس داشته باشند و از حالات و رفتار تظاهرکنندگان عکسبرداری نمایند تا به موقع یکایک آنان به سزای اعمال خودشان برسند.
2ـ سرهنگ اکبر انصاری ـ متن اظهارات
آقای باریکبین گفته است قانون اساسی هر کشور نظریات عموم مردم آن کشور است و قانون اساسی فعلی که موردنظر عامه نیست بنابراین مردود است.
2ـ سرتیپ معتمدی ـ متن اظهارات
از آقای فرماندار و ریاست ساواک که هر دو محبوبیتی بین علما و روحانیون دارند خواهش میکنم با آنان تماس بگیرید و در مورد نحوه اعمال مردم در روز جاری با آنان صحبت کنید که دور از شأن و شخصیت عالم روحانیت است و ضمناً به آنان ابلاغ نمائید که برنامههای خود را طوری تنظیم نمایند که ساعت 17:00 هر روز مجلس موعظه و یا عزاداری آنان خاتمه پذیرد و اگر بعد از ساعت تعیین شده نفراتی در مسجد یا خیابان بخواهند اجتماع نمایند در نتیجه تظاهرات به راه اندازند برابر مقررات حکومت نظامی با آنان رفتار خواهد شد.
جلسه در ساعت 22:30 خاتمه پذیرفت.
توضیحات سند:
1. سرتیپ نعمتالله معتمدی، فرزند عطاءالله، در سال 1306 ﻫ ش در سنندج به دنیا آمد. او که در ردههای مختلف نظامی به رژیم شاهنشاهی خدمت کرده و نشان تاج نیز دریافت داشته بود، پس از پیروزی انقلاب اسلامی دستگیر و به اتهام خیانتهایی که به مردم مسلمان ایران کرده بود، محاکمه و در 30 بهمن ماه سال 1357 اعدام شد.
(اسناد ساواک - پرونده انفرادی)
2. برای آگاهی از رویدادهای استان قزوین در این مقطع ر.ک: انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک: استان قزون، جلد 4، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1393
3. حزب الدعوه اسلامی: سازمان سیاسی اسلامگرای شیعی در عراق است که در سال 1336 به وسیله علامه سیدمرتضی عسکری و پیروان آیتالله سیدمحمدباقر صدر تأسیس شد. این حزب به دنبال ترویج ارزشهای اسلامی، افزایش آگاهی سیاسی و مقابله با سکولاریسم بود. در دهه 50 این حزب به وسیله حزب بعث عراق سرکوب شده و حزب به یک جریان انقلابی تبدیل شد. دشمنی حزب الدعوه با حزب بعث عراق پس از شهادت آیتالله سیدمحمدباقر صدر به وسیله صدام در دهه 60 به اوج خود رسید. پس از سقوط رژیم صدام این حزب به یکی از مهمترین احزاب عراق تبدیل شده است.
منبع:
کتاب
آیتالله هادی باریکبین به روایت اسناد ساواک صفحه 174