تاریخ سند: 12 خرداد 1356
درباره وقایع ۱۵ خرداد۱
متن سند:
به: ریاست شهربانی چهارمحال و بختیاری شماره: ۷۳۷۲ ه
از: سازمان اطلاعات و امنیت چهارمحال و بختیاری تاریخ ۱۲/۳/۳۶
درباره وقایع ۱۵ خرداد۱
13560312
با توجه به نزدیک بودن ۱۵ خرداد و امکان اینکه عناصر مذهبی و افراطی خصوصاً طلاب مبادرت به تحریکاتی علیه مصالح مملکت بنمایند خواهشمند است دستور فرمایید ضمن مراقبتهای همه جانبه پیش بینیهای لازم معمول و هرگونه حادثهی را به موقع به این سازمان اعلام نمایند.
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت استان چهارمحال و بختیاری. سیاحتگر
گیرنده: فرماندهی هنگ ژاندامری شهرکرد
جهت اطلاع و اقدامات لازم و اعلام نتیجه.
رئیس امنیت داخلی: رضوان
رهبر عملیات ۱: شادمانی
توضیحات سند:
١- پانزده خرداد: به دنبال ادامه مبارزه و ایراد سخنان کوبندهی عصر عاشورا از سوی حضرت امام خمینی، شب ۱۲ محرم ۱۳۸۳ مطابق با ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ حمله وحشیانه، رژیم شاه به سنگر روحانیت آغاز گردید. بسیاری از روحانیون دزدیده شدند و جمعی هم تحت تعقیب قرار گرفتند. در ساعت ۳ بعد از نیمه شب ۱۵ خرداد سربازان گارد به منزل امام یورش بردند و پس از دستگیری ایشان به سوی تهران روانه شدند. حاج آقا مصطفی، فرزند امام که شاهد عینی این جریان بود، با تمام نیرو فریاد سر داد که «خمینی را بردند» و مردم قم سراسیمه از خانهها بیرون ریختند و اطراف خانه امام اجتماع نمودند. همزمان با دستگیری قائد بزرگ، حضرت آیتالله قمی از مشهد و آیتالله محلاتی از شیراز دستگیر گردیده و به تهران گسیل شدند. روز ۱۵ خرداد فریاد «یا مرگ یا خمینی» مردم قم، شهر را به لرزه درآورد. زنان که در صف مقدم تظاهرکنندگان حرکت میکردند، قبل از دیگران هدف گلوله واقع شدند. مردم که طالب آزادی بیقید و شرط قائد خویش بودند، بیمهابا پیش میرفتند و با رگبار مسلسل دژخیمان چون برگ درخت بر روی زمین میریختند.
اجساد و مجروحین را با کامیون به سوی مقصد نامعلومی حرکت دادند و ماشینهای آتش نشانی سراسر خیابانها و کوچهها را شسته و از خون پاک کردند! خبر دستگیری قائد بزرگ به مقامات برجستهی روحانی، ملی و سیاسی پایتخت رسید و ساعتی بعد، این خبر در سراسر تهران مثل بمب صدا کرد. بازاریها مغازهها را تعطیل کردند و به تظاهرات پرداختند. مردم از خانهها و دانشگاهها بیرون ریختند و فریاد اعتراض سر دادند و همگی به سوی کاخ شاه به راه افتادند. تانکها و توپها از کشتهها پشته ساخت و خیابانهایی که به کاخ منتهی میشد، به صورت کشتارگاه مخوفی درآمد. فجیعترین این کشتارها سر پل «باقرآباد» اتفاق افتاد که صدها کفن پوش ورامین با فریاد «یا مرگ یا خمینی» به نظامیان یورش بردند. اما رگبار مسلسل آنان را قتل عام کرد و چرخ سنگین تانکها، گوشت و استخوانشان را در هم کوبید و جمجمههای آنان را خرد کرد؛ به طوری که شناخت اجساد آنان حتی برای بستگان نزدیکشان دشوار بود. جهت سرکوبی جنبش و خاموش ساختن آتش انقلابی که میرفت تهران را شعلهور سازد، از ساعت ۸ بعدازظهر حکومت نظامی اعلام شد و تهران در سکوتی وحشت زا فرو رفت. در همان شب بسیاری از شخصیتهای ملی و سیاسی و افراد سرشناس بازار و دانشجویان دستگیر شدند. اما علیرغم این تدابیر امنیتی با طلوع صبح، هزاران تن از مردم مسلمان و از جان گذشته به پشتیبانی از قائد زندانی خویش به خیابانها آمدن و فریاد «یا مرگ یا خمینی» سر دادند و به طرف کاخ شاه به حرکت درآمدند.
شاه فرمان «آتش به قصد کشت!» داد و در روز ۱۶ خرداد تهران به کشتارگاه مخوف و حمام خون بدل گشت. اما مقاومت قهرآمیز و ضدشاهنشاهی مردم مسلمان پایتخت به طور پراکنده برای چند روز دیگر ادامه یافت. همزمان با کشت و کشتار فجیع در تهران و قم، شهرهای بزرگ و بسیاری از شهرستانها نیز زیر آتش توپ و مسلسل قرار گرفت و به ویژه شیراز که کشتار بیرحمانه شاه در این شهر روی مغول را سفید و روی تاریخ را سیاه کرد. طبق آمار تخمینی، شمار شهیدان آن روز به ۱۵ هزار نفر میرسد. ر.ک: بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی، سید حمید روحانی، صص ۴۹۴ - .۴۶۸ ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، ۸ جلد، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک/ استان چهارمحال و بختیاری صفحه 170