تاریخ سند: 9 اردیبهشت 1340
موضوع گزارش: درباره مذاکرات هیئت علمیه علماء روز دوشنبه
متن سند:
محل: منزل آقای علوی مسجد حوضی شماره: 12 /312
منبع خبر: مامور ویژه
گرچه قرار بود جلسه هیئت علماء روز دوشنبه در دوشنبه گذشته مورخ
4 /2 /40 در منزل آقای علوی مسجد حوضی تشکیل شود و بطوریکه شنیده شد
ایشان چون قبلاً اطلاع داشته لذا بعنوان مریضی حاضر نشدند آنوقت علماء تغییر
عقیده داده و جلسه را در ساعت 9 صبح روز دوشنبه در منزل آقای سید
محمدباقر ملکی زنجانی واقع در خیابان امیریه کوچه اخباری تشکیل دادند و
خود آقای علوی مسجد حوضی که از سران هیئت علمیه علماء روز دوشنبه بوده
حضور نداشته است.
بطوریکه آقای شیخ مسیحا زنجانی واعظ میگفت بیشتر مذاکرات در اطراف
مراجع تقلید بوده و آقایان نسبت به روش روزنامه وظیفه ایراد داشتند که چرا
آقای حجازی رجال علمی را به ترتیب معرفی میکند و این معرفی مانع تمرکز
توجه به شخص واجد و مرجع واحد است آقای حجازی که در جلسه حضور
داشته توضیح داده است که لازم است مردم همه را بشناسند بعد [از] هر کس که
اعلم است تبعیت کنند از آقایان خصوصا آقای حاج سراج انصاری معتقد بود که
اصولاً تشخیص اعلم ممکن نیست و تقلید از مجتهد زنده لازم است خواه اعلم
باشد یا نه.
در اینموقع آقای علم به آقای حجازی گفته است اگر موضوع مرجع تمام شود
دیگر چه بحثی را ادامه خواهید داد.
آقای حجازی گفته است شاید سیر وظیفه تا آخر خرداد بیشتر نباشد اگر بنده
بودم و روزنامه جریان داشت ملاحظه خواهید کرد.
بعد آقای علم اظهار داشته است من امروز به آقایان سابقه میدهم که آقایان بدانند
امروز رئیس سازمان امنیت اینجا خواهد آمد و خوب است بدانیم با آنها چه
بگوئیم و کی صحبت کند.
آقایان اغلب گفته اند همان بهتر است که سراغ پنجشنبه ایها1 بروند و لازم نبود ما
با آنها تماس بگیریم.
آقای شیخ جواد فومنی که در جلسه بوده گفته است خوب
است که از نزدیک آشنا شویم و تفاهم پیدا کنیم.
آقای شیخ محمد غروی کاشانی
گفته است من با هیچ مقامی ارتباط ندارم و کنار هستم آشنائی با آقایان را بی اثر
نمیدانم شاید سوز دل ما اثری کند و آنها راهنمائی شوند.
همه گفتند حالا که آقای غروی این موضوع را گفتند خوب است ایشان صحبت
کند ولی آقای غروی گفت من مطلقا صحبت نمیکنم خوب است که آقای علم و
آقای شیخ یحیی عبادی صحبت کنند.
در اینموقع آقای شیخ محمد علی طالقانی گفته است اگر امیدی باشد که اینها
بفهمند مردم در چه حالند و چگونه بآنها نگاه میکنند ممکن است در روش آنها
تعدیلی شود و فکر اصلاح بیفتند.
آقای شیخ محمد علی طالقانی شرح زیادی از بدبختیها و عصبانیت مردم و نفرت
عمومی و سوءتفاهم و تدبیر مقامات دولتی و اشتباهات پی در پی گفت و همه
آقایان تائید کردند شیخ مسیحا زنجانی میگفت ساعت 11 بود که
تیمسارپاکروان2 و تیمسار علوی کیا3 و آقای سرهنگ نشاد [نشاط] آمدند.
تیمسار پاکروان از لحاظ لزوم همکاری مطالبی گفتند و توضیح دادند که ما وظیفه
تعقیب تبهکاران عادی یا مسائل مدنی را نداریم ما فقط مسئول امنیت سیاسی
مملکت هستیم آقای علم هم شرح مفصلی گفت همین مطلب ایجاب میکند که
شما بر همه دستگاهها حکومت کنید زیرا وقتی وزیر فرهنگ یک عمل لغو میکند
که موجب عصبانیت مردم میشود باید او را مانع شوید زیرا چنانچه امروز اطلاع
یافتم بانوی یکی از علماء ایران که مبتلا به بیماری رحم شده از نجف بطهران
آمده است بایشان مراجعه کرده آقای کتر جهانشاه صالح 4 پس از معاینه باو گفتند
اگر این بار با چادر آمدید شما را نمیپذیرم و این موضوع سبب عصبانیت آیت اله
بهبهانی شده و آقای بهبهانی هم باو اعتراض کردند که این حرف بیک دکتر چه
ربطی دارد آقای تیمسار پاکروان اظهار اشته است آقای دکتر صالح اشتباه
عجیبی کرده منهم تعجب میکنم واقعا مطمئن هستید که چنین امری شده است.
آقای علم گفت بلی بعد در این زمینه آقای حاج سید علی اکبر حاج سید جوادی
جریان امر را بتفصیل بیان کرده است.
سپس آقای شیخ محمد علی طالقانی امام جماعت مسجد تلفنخانه در خیابان
اکباتان بیانات مفصلی کرده و گفته است والله فاصله زیاد است کاری شده که بنده
نمیتوانم بالای منبر از سازمان امنیت اسمی ببرم و همچنین نمی توانم از نخست
وزیر و دولت تعریف کنم و انتظار داشته باشم که مردم به من خوش بین باشند و
بالاتر میروم والله نمیتوانم از شاه تعریف کنم و انتظار کمک و اعتقاد از مردم
داشته باشم.
بیائید برای امنیت واقعی مملکت از این فساد جلوگیری کنید برای
آسایش مردم فکری کنید.
بعد از حرفهای آقای طالقانی آقای علم گفته است مگر این آقای فومنی در بالای
منبر چه میگوید که مدتی است منبر نمیرود.
فومنی میگوید که دزدی نکنید.
رشوه نگیرید.
مشروب نخورید بوطن و مملکت
علاقه مند باشید آنوقت شما او را تعقیب میکنید فقط بگزارش یکنفر مامور
بی سواد مغرض و مردم را با خودتان دشمن میکنید لااقل وقتیکه از یک منبری
گزارش میرسد بخود ما رجوع کنید ما او را میخواهیم رسیدگی میکنیم واقع اگر
کج روی کرده باشد خود ما او را مانع میشویم.
آقای شیخ محمد علی طالقانی گفت شما بیائید این مامورین مغرض و بی سواد را
بیرون کنید بمراتب وضع شما بهتر خواهد شد.
در اینموقع آقای شیخ یحیی عبادی طالقانی تذکراتی داد برای منع از بلندگوهای
مجالس عروسی و کاباره ها خاصه در ساعات استراحت مردم و همچنین جلب
توجه وزارت فرهنگ برای اصلاح برنامه ها و توسعه تعلیمات دینی و همچنین
رفع محظور از آقای فومنی.
در این موقع بطوریکه آقای شیخ مسیحا زنجانی میگفت آقای تیمسار پاکروان
گفته است از همین حالا از آقای فومنی رفع محذور میشود در منبر و فرمایشات
آزادند ولی با انصاف و وجدان خودتان رعایت حدودی را بفرمائید.
بطوریکه شنیده شد مقارن ظهر آقایان تیمساران و آقای سرهنگ نشاط رفتند.
بطوریکه آقای شیخ مسیحا زنجانی و آقای حجازی میگفتند بعد ازمراجعت
آقایان مذاکره شده است از اینکه تیمسار پاکروان صراحت لهجه و صداقت گفتار
دارند و تحسین کردند و گفتند ما باید کمک و تشویق کنیم نوع این مامورین زیاد
شود و اگر دولت ها بفهمند که این قبیل مامورین بهتر میتوانند مردم را جلب کنند
راه را عوض میکنند و بفکر دلجوئی از مردم میافتند و بطوریکه شنیده شد همه
آقایان از این دیدار راضی بودند و این را نشانه تغییر سیاست دولت و تعدیل روش
و نور امیدی میدانستند 5 آقای شیخ مسیحا زنجانی میگفت جلسه هیئت علمیه
علماء در روز دوشنبه آینده مورخ 11 /2 /40 در منزل آقای حاج شیخ یحیی
عبادی طالقانی واقع در خیابان اکباتان خواهد بود.
بفرموده ضمیمه پرونده شیخ فومنی کلاسه 3ف - و گردیده و سپس بایگانی شود.
10 /2 /40
توضیحات سند:
1 ـ منظور جلساتی بود که
روزهای پنجشنبه توسط
گروهی از روحانیون و ائمه
جماعات و واعظی که از
طرفداران آیه ا...
بهبهانی بودند
تشکیل میگردید و ارتباطات و
مراوداتی نیز با رژیم داشتند.
2 ـ حسن پاکروان:
سرلشکر حسن پاکروان در سال
1290 ه.
ش در تهران به دنیا
آمد.
پدر او فتح اللّه پاکروان از
دولتمردان رضاخانی بود که در
زمان فاجعه قتل عام مسجد
گوهرشاد استانداری خراسان را
به عهده داشت.
وی در سال های
1328 1329 به عنوان وابسته
نظامی به پاکستان رفت.
پس از
بازگشت به ایران مدتی ریاست
رکن دوم ستاد ارتش را بعهده
داشت.
با تأسیس ساواک در
اسفند 1335 معاون ساواک
گردید و در اسفند 1339 با
برکناری تیمور بختیار به
ریاست ساواک رسید.
پاکروان تا سال 1343 ریاست
ساواک را بعهده داشت و سپس
جای خود را به نصیری داد و به
عنوان وزیر اطلاعات وارد
نخستین کابینه هویدا شد،
پاکروان از شهریور 1345 تا
مهر 1348 سفیر ایران در
پاکستان بود و در این تاریخ
بعنوان سفیر به فرانسه اعزام
شد.
آخرین سمت او مشاور و
سرپرست امور مالی وزارت
دربار بود.
پاکروان پس از
پیروزی انقلاب اسلامی ایران
دستگیر و در تاریخ
22 /1 /1358 به اعدام محکوم
شد.
3 ـ تیمسار حسن علوی کیا
جانشین وقت ساواک که بعدها
بدلیلی سوءاستفاده های مالی از
کار برکنار شد.
4 ـ دکتر جهانشاه صالح:
وزیر بهداری دولت کودتای
سپهبد زاهدی و در این زمان
وزیر فرهنگ دولت شریف
امامی بود.
5 ـ ریاست پاکروان بر ساواک
را به دوره دوم ساواک تعبیر
کرده اند.
زیرا این دوره تعاون با
سال های انقلاب سفید بود و
رژیم در اجرای نظریات جدید
امریکا از خشونت مستقیم
ساواک کاسته و درصدد جبران
سوءاستفاده ها، زورگویی ها و
افتضاحات دوران تیمور بختیار
برآمده بود.
ارتشبد فردوست در
خاطرات خود چنین می گوید:
«دومین دوره ساواک با ریاست
پاکروان و در واقع با ورود من
به ساواک آغاز می شود.
در این
زمان.
هدف محمدرضا اولاً
تصفیه ساواک از هواداران
تیمور بختیار و تبدیل آن به یک
سازمان صددرصد وفادار و
ثانیا تبدیل به یک سازمان منظم
است که بتواند از سلطنت او
حفاظت کند.
»
بدیهی است در چنین شرایطی
اینگونه نرمش و انعطاف از
سوی پاکروان نسبت به
روحانیون قابل توجیه است.
منبع:
کتاب
آیتالله حاج شیخ جواد فومنی حائری به روایت اسناد ساواک صفحه 264