تاریخ سند: 15 اسفند 1345
صورتجلسه کمیته اطلاعاتی
متن سند:
صورتجلسه کمیته اطلاعاتی مورخ 15 /12 /45
کمیته اطلاعاتی استان با شرکت کلیه اعضا در ساعت 1200 روز دوشنبه 15 /12 /45 در دفتر فرمانده لشگر 2 پیاده تبریز تشکیل و تصمیماتی به شرح زیر اتخاذ گردید.
1-در مورد گزارش ناحیه 3 ژاندارمری آذربایجان شرقی درباره اظهارات (حاجی میرزا عبداله مجتهدی که یکی از روحانیون و مدرسین فقه می باشد و اظهار نموده که ما قسم خوده ایم به دین و قرآن خیانت نکنیم لایحه قانون حمایت از خانواده، خیانت به قرآن است) مورد تأیید ساواک قرار نگرفت و تحقیقات در این زمینه ادامه دارد.
2-تیمسار سرتیپ پریور رئیس شهربانیهای آذربایجان شرقی اظهار داشتند که در ساعت 0800 روز 15 /12 /45 مأمورین ویژه اطلاعات شهربانی، با مخفی نمودن یک دستگاه ضبط صوت در نزد خود به منزل آقای میرزا عبداله مجتهدی (شخص مندرجه در بند 1) مراجعه و سئوالات لازم مطرح و پس از بررسی نوار اظهارات نامبرده چنین بوده است (اصولاً من لایحه را ندیده ام و از کیفیت آن اطلاع ندارم ولی چون دین اسلام در مورد طلاق، قوانین و دستورات لازم صادر نموده هرگاه با آن مطابقت داشته باشد جایز است) رئیس سازمان اطلاعات و امنیت استان اظهار داشتند که صحت گفتههای آقای عبدله مجتهدی قابل تردید است و دستور داده شده در این مورد تحقیقات عمیق [به] وسیله مأمورین مورد اطمینان به عمل آید.
3-در مورد گزارش شهربانی تبریز درباره آقای انزابی چهرگانی که یکی از معممین و مخالفین لوایح ششگانه بوده و در مورد رد لایحه قانون حمایت [از] خانواده اظهاراتی نموده بود نامبرده به ساواک احضار و هم اکنون تحقیقات ادامه دارد و چنانچه موضوع مورد تأیید قرار گرفت، نامبرده جهت تعقیب قانونی به محاکم نظامی معرفی خواهد شد.
4- در مورد اطلاعات مکتسبه مأمورین لشگر درباره جلسه قرآن در منزل آقای شعار واقع در بخش 5 کوی مقصودیه مقرر گردید ساواک تحقیقات لازم را به عمل آورده و نتیجه را به لشگر اعلام نماید.
5- در این کمیته نسبت به لایحه قانون حمایت از خانواده به خصوص تعبیر و تفسیری که در مورد آن در شهر مذهبی تبریز انجام خواهد گرفت، تأکید گردید که مأمورین اطلاعاتی و انتظامی با مراقبت و هوشیاری تمام فعالیت خود را ادامه و نکته ای باقی نگذارند. که گزارش آن در اسرع وقت به سازمانهای اطلاعاتی نرسیده باشد.
6-در مورد فوت دکتر محمد مصدق 1 که امروز مشروح آن در تمام روزنامههای کشور منتشر گردیده است دستور داده شد که از برگزاری مراسم ختم در تمام نقاط منطقه جلوگیری به عمل آید.
رونوشت گزارشات اشاره شده در بالا به پیوست تقدیم می گردد.
فرمانده لشگر 2پیاده تبریز سرلشگر رئیسیان - فرمانده ناحیه 3 ژاندارمری آذربایجان شرقی سرتیپ رحمانی - رئیس شهربانیهای آذربایجان شرقی سرتیپ پریور - رئیس سازمان اطلاعات و امنیت آذربایجان شرقی سرهنگ سلیمی- از طرف رئیس رکن 2 ستاد لشگر 2 تبریز سرگرد معین وزیری [ناخوانا]
رونوشت برابر اصل است. اصل در 116-24 است
توضیحات سند:
1. دکتر محمد مصدق، ملقب به مصدقالسلطنه، فرزند میرزا هدایت در سال 1261 ﻫ ش به دنیا آمد. وى در سن 17 سالگى مستوفى خراسان شد. تحصیلات مقدماتى را در تهران به انجام رسانید و در سال 1287 براى تحصیلات عالیه به پاریس رفت. بعد از اتمام دوره، مدرسه علوم سیاسى پاریس، به دانشگاه توشاش سوئیس وارد شد و در سال 1293 با اخذ درجهی دکترى در حقوق، به ایران بازگشت. مصدق چون مخالف قرارداد 1919 ایران و انگلیس بود، در بهار 1298 به سوئیس بازگشت و قصد داشت در آنجا مشغول کار شود که کابینهی مشیرالدوله براى تصدى وزارت دادگسترى از وى دعوت کرد. وی در حین مراجعت به ایران در پائیز 1299 به حکومت فارس منصوب شد. با این همه در همان سال از شناسایى کودتاى «سیدضیاءالدین طباطبائى» امتناع ورزید. پس از سقوط سید ضیاءالدین در سال1300 به وزارت دارایى منصوب شد و به اصلاحات در این وزارتخانه پرداخت. در سال 1301 به حکومت آذربایجان دست یافت و بعد از چندى به علت عدم موافقت دولت مرکزى با نظریات او از این سمت استعفا داد. در سال 1302 وزیر امور خارجه شد. در سال 1303 در دورهی پنجم قانونگذارى به نمایندگى مردم تهران در مجلس شوراى ملى انتخاب شد و در این دوره با واگذارى سلطنت به سردار سپه مخالفت کرد. در دورهی ششم مجددا به وکالت مجلس از طرف مردم تهران انتخاب شد و ضمن مخالفت با تشکیل مجلس مؤسسان، پس از اتمام این دوره چون دولت در انتخابات مجلس دخالت کرد، از سیاست کناره گرفت و در قریه احمدآباد در غرب تهران اقامت گزید. مصدق با اینکه به کلى از سیاست کناره گرفته بود، در چهارم تیرماه 1319 به وسیلهی شهربانى تهران توقیف و پس از اعزام به بیرجند، تا آذرماه همان سال در زندان عمومى آن شهر محبوس بود. سپس مجددا به احمدآباد تبعید شد. پس از وقایع شهریور 1320 در دوره چهاردهم و شانزدهم بار دیگر از طرف مردم تهران به وکالت مجلس شوراى ملى انتخاب گردید. در این دوره براى استیفاى حفاظت ایران از شرکت نفت ایران و انگلیس و دولت انگلستان جبههی ملى را تشکیل داد و به مبارزه پرداخت و در 29 اسفند 1329 قانون ملى شدن صنعت نفت را از تصویب مجلس شوراى ملى گذراند. در اردیبهشت 1330 براى اجراى این قانون و خلع ید از شرکت نفت سابق، نخستوزیرى ایران را قبول کرد. موفقیت مصدق در جریان نهضت ملى شدن نفت، مرهون حمایتها و پشتیبانیهاى روحانیون و نیروهاى مذهبى بود که در رأس آنها آیتاللّه کاشانى قرار داشت. اما بروز اختلاف میان آیتاللّه کاشانى و مصدق ـ که با تفکرات لیبرالیستى و ملىگرایى همواره مدافع جدایى دین از سیاست بود ـ موجب شد که حکومت شاه با همکارى سیا (SIA) نقشههایى را براى سرنگونى حکومت مصدق طرحریزى کنند. در تیرماه 1331 با اینکه مجلس جدید (دوره هفدهم) به نخستوزیرى او رأى تمایل داده بود، به سبب اختلاف نظر با محمدرضا پهلوى براى تصدى وزارت دفاع ملى، از تشکیل دولت جدید استنکاف کرد و شاه، قوامالسلطنه را به نخستوزیرى منصوب نمود، ولى ملت با قیام سىتیر به رهبرى آیتاللّه کاشانى مجددا او را به نخستوزیرى برگزید. در 28 مرداد 1332 دولت مصدق سقوط کرد و او پس از محاکمه در یک دادگاه نظامى، به 3 سال زندان محکوم شد. مصدق در شهریور 1335 از زندان آزاد شد و در احمدآباد تحت نظر قرار گرفت. وی در 14 اسفند 1345 بر اثر بیمارى درگذشت.
منبع:
کتاب
حجتالاسلام و المسلمین محمد حسین انزابی به روایت اسناد ساواک صفحه 288
