صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: عامل انتشار و توزیع کتب و رساله‌ها و نوشته‌جات خمینی و حمل 800 جلد رساله

تاریخ سند: 16 آذر 1349


موضوع: عامل انتشار و توزیع کتب و رساله‌ها و نوشته‌جات خمینی و حمل 800 جلد رساله


متن سند:

از: 9/ ﻫ تاریخ:16 /9 /1349
به: 316 شماره: 12640 /9ﻫ
موضوع: عامل انتشار و توزیع کتب و رساله‌ها و نوشته‌جات خمینی و حمل 800 جلد رساله
پیرو 12562/ ﻫ1 ـ 19 /9 /49

آیت‌الله‌زاده اردبیلی روز 20 /9 /49 به‌منظور انجام کارهای شخصی به مرکز عزیمت می‌نماید. چون حسین کفش‌کنان نوغانی به وی سفارش نموده در تهران به مؤسسه علمیه اسلامیه مراجعه و با صاحب آن تماس گرفته برای رساله‌های ارسالی پیغامی به او بدهد، اردبیلی در ساعت 10 صبح روز 23 /9 به مغازه کتاب‌فروشی علمیه اسلامیه واقع در خیابان بوذرجمهری اول بازار شیرازی تهران رفته با مدیر کتابخانه تماس می‌گیرد و اظهار می‌نماید «من از مشهد آمدم. چون کفش‌کنان از مسافرتم اطلاع یافت پیغامی خصوصی داده است.» جوانی که در مغازه مزبور حضور داشته است اردبیلی را به داخل مغازه (قسمت عقب مغازه) دعوت نمود و اظهار می‌نماید «مسلماً درباره رساله‌های خمینی است.» اردبیلی اظهار می‌نماید «بلی! حسین کفش‌کنان نوغانی کتاب‌فروش از من خواهش کرد به شما بگویم که تعدادی در حدود 800 جلد (5 کارتن) از رساله‌های خمینی را که تحت پوشش شاهرودی و خوئی برایش فرستاه بودید فروش نرفته و چون سازمان امنیت مشهد فهمیده است و گیر افتاده برایتان، به‌وسیله شرکت گیتی‌نورد با نام مستعار که به من نگفته چیست برایتان عودت داده است و سفارش کرد مواظبت کنند که گیر نیفتد.» صاحب کتاب‌فروشی علمیه اسلامیه که گویا به نام کتابچی است، اظهار می‌نماید «نامه‌ای هم از حسین کفش‌کنان نوغانی رسیده که جریان را نوشته است و از گاراژ هم اطلاع داده‌اند که 5 کارتن رسیده و با نام مستعار زاغی ارسال داشته و در بارنامه هم قید شده است فرستنده «زاغی» ولی هنوز از گاراژ تحویل نگرفته‌ایم و بارنامه از مشهد نرسیده. حدود چند روز قبل از سازمان امنیت تهران به ما مراجعه کرده و مغازه را گشتند. چند جلد رساله خمینی را گیر آوردند و گفتند که پنج کارتن رساله خمینی را حسین کفش‌کنان از مشهد برای شما فرستاده. من در جواب مأمورین سازمان گفتم ما اطلاعی نداریم و اظهار عدم اطلاع کردم.» مجدداً کتابچی اظهار می‌نماید اگر رساله‌هایی که کفش‌کنان فرستاده به دست سازمان بیفتد و تحت تعقیب واقع شود ما زیر بار آن نخواهیم رفت و هیچ‌گونه مسئولیتی هم برای ما نخواهد داشت. ما خواهیم گفت به ما مربوط نیست. ما شخصی به نام زاغی را اصلاً نمی‌شناسیم و مسلماً با ما دشمنی داشته‌اند که به نام ما رساله خمینی را فرستاده‌اند و فرستنده هم زاغی است و قسم‌مان هم راست است زیرا زاغی را نمی‌دانیم کیست. اما خدا کند که در بین این 5 کارتن رساله آن صفحات اول که به نام خمینی جداگانه چاپ شده، نفرستاده باشد. نمی‌دانم چرا کفش‌کنان این رساله‌ها را عودت داده است. ما به همه شهرستان‎های سراسر کشور رساله و نوشته‌جات خمینی را می‎فرستیم و تاکنون سابقه داشته که کراراً فروشنده‎ها‌ را سازمان امنیت در بعضی از نقاط کشور دستگیر کرده است و گیر افتاده‌اند و هرچه به آنها فشار آمده نگفته‌اند از کجا برایشان رسیده و فرستنده کیست و پس از فشار شدید بعضاً گفته‌اند ما از یک شخصی که ناشناس بود و به این شهر آورده بود خریداری کردیم و یا می‌گوید در بین کتاب‎ها بوده است و فرستنده مشخص نیست و ابتدا اصلاً نفهمیده‌ایم که رساله خمینی است و از این قبیل پاسخ‎ها به مأمورین سازمان گفته[اند]. سابقه ندارد ما را لو بدهند اما کفش‌کنان که هم‌شهر[ی] شما است آدم زبان شل و شلی است. اگر کفش‌کنان تحت شکنجه قرار گیرد و اعتراف کند و ما را لو بدهد، ما ابداً زیر بار نخواهیم رفت و اقرار او را رد خواهیم کرد. آقای اردبیلی! اگر شما به مشهد رفتید به حسین کفش‌کنان بگویید و او را متوجه نمایید نکند یک وقت ما را لو بدهد و اعتراف کند و ما را معرفی کند که ما ابداً زیر بار این حرف‎ها نخواهیم رفت و اعتراف او را رد خواهیم کرد. در خاتمه اظهاراتش می‌گوید «آقای اردبیلی! خدا کند گیر نیفتیم. اگر از ما چیزی بفهمند و یا گیر بیفتیم فقط پای ما تنها در میان نیست. عده زیادی گیر خواهند افتاد و از چاپخانه گرفته و فروشنده‌ها و افراد زیادی که در این کار دست دارند گیر سازمان افتاده، بدبختی زیادی برای عده کثیری پیش می‎آید. خواهش می‌کنم شما به کفش‌کنان در مشهد بگویید خیلی مواظب خودش باشد و هرجایی حرفهایش را نگوید زیرا سازمان مشهد به تهران گزارش کرده‌اند که 5 کارتن رساله‌های خمینی را برای علمیه اسلامیه کفش‌کنان فرستاده.» اردبیلی اظهار می‌نماید «چه کسی گزارش کرده است؟» کتابچی پاسخ می‌دهد «معلوم نیست ولی آنچه مسلم است سازمان مشهد فهمیده و به مرکز گفته است. علت هم این است که در بین فروشنده‌های کتب ما از کفش‌کنان شل‌تر نداریم. او اسرار نگهدار نیست.» اردبیلی اظهار می‌نماید «شما که می‌گویید برای ما مشکلی ندارد و درگیری نخواهد داشت چطور این‌قدر نگران هستید؟» کتابچی اظهار می‌نماید «درست است با اینکه من نگران نیستم و زیر بار مسئولیتی هم نمی‌روم و نمی‌توانند به من بقبولانند، اما باید طرف‎های1 ما حافظ اسرار باشد و وظیفه دارند که سرپوش روی بعضی امور بگذارند. این مطلب بسیار با اهمیت است و جای نگرانی نیست. ولی احتیاط خوب چیزی است. بی‌احتیاطی افرادی مانند کفش‌کنان باعث بعضی درد‌سرها است. اصولاً در بین دوستان مشهدی کفش‌کنان مالک زبانش نیست، لذا گیر افتاده. چرا دوستان دیگر ما در مشهد گیر نیفتاده‌اند.»
ملاحظات:
نظریه شنبه: از فحوای کلام و نحوه مذاکرات و گفتگوی بین آیت‌الله‌زاده اردبیلی و کتابچی صاحب علمیه اسلامیه استنباط می‌گردد نامبرده عامل اصلی تهیه و توزیع تمام کتب و نوشته‌جات و رساله‌های خمینی است و به کلیه شهرستان‎های سراسر کشور هم می‌فرستد و فردی‌ست بسیار از خود راضی و بی‌اعتنا و خیلی خودسرانه مسئله را تلقی نموده. گویا پشتش به جایی گرم است. ضمناً با توجه به اظهارات اخیر وی غیر از کفش‌کنان برای افراد دیگری هم رساله‌های خمینی را در مشهد ارسال می‌نماید.
توضیح یکشنبه: حسین کفش‌کنان نوغانی صاحب کتاب‌فروشی بورس کتاب در مشهد طی گزارش کتبی که تقدیم داشته اظهار می‌نماید «آقای کتابچی صاحب کتاب‌فروشی علمیه اسلامیه واقع در تهران خیابان بوذرجمهری حدود سه ماه قبل حدود یک‌هزار جلد رساله توضیح‌المسائل خمینی را که [با] پوشش نام آیت‎الله سیدمحمود شاهرودی چاپ نموده ولی در واقع نوشته و فتوای خمینی است برایم به مشهد ارسال نمود که شیخ علی آقا تهرانی (علی مرادخانی النگه‌ای) مقداری از آنها را به‌تدریج گرفته و فروخته است و چون چند جلد رساله قمی و یک جلد رساله خمینی از مغازه‌ام توسط مأمورین کشف و دستگیر شدم، برادرم در غیاب من بقیه را که فروش نرفته و تقریباً 850 جلد می‌شده در 5 کارتن بسته‌بندی کرده و وسیله گیتی نورد در تاریخ 12 /9 /49 به تهران فرستاده است و در بارنامه فرستنده را زاغی نوشته.» نامبرده در خاتمه متذکر گردیده «چاپ کننده و ناشر رساله‌های خمینی در سراسر کشور آقای کتابچی است.»
نظریه یکشنبه: در مصاحبه‌ای که با کفش‌کنان نوغانی به‌عمل آمد، [گفت:] عامل اصلی کلیه نوشته‌جات و رساله‌های خمینی و دیگر کتب مضره کتابچی صاحب کتاب‌فروشی علمیه اسلامیه در مرکز است و بیشتر نوشته‌جات مضره به‌خصوص [کتب] خمینی را در پوشش به چاپ می‌رساند. مانند همین توضیح‎‌المسائل خمینی که ابتدای کتاب نام آیت‎الله سیدمحمود شاهرودی ثبت است. ضمناً چون علی مرادخانی النگه‌ای در پخش و توضیح نوشته‌جات خمینی اقدام می‌نماید، ترتیبی اتخاذ گردیده است که هنگام حمل و توزیع کتب مضره دستگیر گردد. انتشار خبر باعث لو رفتن منبع نیز می‌گردد. مقرر فرمایند از نتیجه اقدامات، این سازمان را مستحضر نمایند.

توضیحات سند:

1. در اصل: حرف‌های

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 06 صفحه 427



صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.