بسمه تعالى شأنه
متن سند:
بسمه تعالى شأنه
بطوریکه در روزنامه کیهان پانزده خرداد 1342 ملاحظه شد رئیس سازمان امنیت اظهار نمودهاند در جریانات اخیر تصمیماتى که از طرف دولت اتخاذ گردیده فقط دو نفر از علماء قم و مشهد حضرت (آیتاللّه العظمى آقاى خمینى و آیتاله آقاى قمى) مخالفتهائى نموده و سایر علماء با دولت کمال موافقت را دارند. براى رفع هر گونه سوء تفاهمى بدینوسیله باطلاع عموم مقامات دولتى و تمام افراد برادران مسلمان و ملت ایران میرساند عموم علماء بلده طیبه قم و نجف اشرف و مشهد مقدس و مرکز و شهرستانها متفقا در مقام حفظ نوامیس دین و مقدسات اسلام و دفاع از حریم شرع انور و حقوق حقه مردم بوده و میباشد و در-جریانات نامبرده هم تذکرات لازم را باولیاء امور دادهاند و حسب الوظیفه از باب امر بمعروف و نهى از منکر از هر امریکه مخالف با موازین شرع مقدس و موجب تشنج و تزلزل ارکان و قوانین مملکت شیعه باشد باید جلوگیرى نماید و در این هدف تمام علماء مشترک هستند و از دستگیر نمودن علماء اعلام دامت برکاتهم الشریفه و آقایان وعاظ محترم که جز تایید دین و تعظیم قرآن منظور دیگرى ندارند و تعرض مامورین بى مبالات نسبت بمردم و بى پناه و کودکان بى گناه بجرح و قتل که قلب مبارک حضرت بقیۀ اله الاعظم ارواحنا الفداء و عجل اله تعالى فرجه الشریف را جریحه دار نموده فوق العاده متاسف و متالم. امید است اهانتهائیکه نسبت بمقام شامخ دیانت و روحانیت شده است خداوند قادر متعال جبران فرماید حسبنا اله و نعم الوکیل. احمد الاشتیانى1 العبد محمد تقى آملى
توضیحات سند:
1ـ میرزا احمد آشتیانى متولد 1300 قمرى، چهارمین و کوچکترین فرزند میرزا حسن مجتهد آشتیانى، فقیه سرشناس روزگار ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه قاجار و شارح آثار شیخ مرتضى انصارى است. وى پس از پایان تحصیل مقدمات عربى و ادبیات فارسى، به خواندن سطوح فقه و اصول در خدمت پدر خود پرداخت و بعد از درگذشت وى (پدرش) تحصیلات خویش را نزد علماى دیگر مانند سید محمد یزدى، میرزا هاشم رشتى، حکیم کرمانشاهى و حکیم اشکورى دنبال کرد و آنگاه در مدرسه سپهسالار به تدریس معقول و منقول مشغول شد. در سال 1340 ق رهسپار نجف اشرف گشت و افزون بر کسب فیض از محضر استادانى چون علامه نائینى و آقا ضیاء عراقى، خود نیز مجلس در بین فلسفه دایر ساخت. در سال 1350 قمرى به ایران برگشت و بقیه عمر را در تهران به تدریس فقه و اصول و علوم عقلى تألیف کتاب و ارشاد مردم گذارند، وى در هنگام وفات متصدى مدرسه علمیه مروى، بزرگترین حوزه علمیه تهران بود. میرزا احمد افزون بر احاطه بر علوم عقلى و نقلى، در پزشکى قدیم و دانشهاى ریاضى نیز دستى داشت خط را-بسیار زیبا مىنوشت و با تخلص «واله» شعر مىسرود. میرزااحمد از 5 تن از مراجع زمان یعنى میرزا حسین نائینى، حایرى یزدى، آقا ضیاء عراقى ، سید ابوالحسن اصفهانى و حاج آقا حسین بروجردى گواهى اجتهاد داشت. وى در تهران در سال 1395 قمرى مطابق با 1354 شمسى در گذشت و در صحن حضرت عبدالعظیم در رى به خاک سپرده شد.
منبع:
کتاب
قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک - جلد 2 صفحه 463