مقدمه - کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 21

 قیام و نهضت مردم  مسلمان و انقلابی ایران به قدری عمیق  و مردمی بود که هیچ فرد و جریانی تاب و توان مقابله با آن را نداشت. در شهر مشهد پخش اخبار نهضت با وجود اعتصاب کارمندان مخابرات و پست و تلگراف و تعطیلی بسیاری از جراید از راه‌های دیگری به سرعت در میان مردم منتشر می‌شد. بیت علما و مراجع عظام مامن و پناهگاه مردم بی‌دفاع و کانون تصمیمات راهبردی بود. برنامه‌ریزی برای تجمعات و راهپیمایی‌ها توسط روحانیونی که در ارتباط مستمر با حضرت امام(ره) بودند طراحی و اجرا می‌گردید. هر روز و هر ساعت توام به حوادث و وقایع گوناگونی بود که در ادامه به آنها اشاره می‌شود.

     

روز هفتم دی‌ماه . بیست و هفتم ماه محرم

در روز هفتم دی‌ماه، درحالی که شورش در زندان وکیل‌آباد هنوز ادامه داشت، گروهی از مردم متدین و انقلابی مشهد «از تمام نقاط شهر» به سوی استانداری خراسان حرکت کردند تا ضمن انجام برنامه سخنرانی، آنجا را به تسخیر خود در آورند؛ ولی این اقدام به‌رغم اینکه «کارمندان استانداری از قبل همبستگی خود را با روحانیت اعلام و برای سخنرانی در استانداری از سیدکاظم مرعشی» دعوت کرده بودند، به علت شدت عملی که نیروهای فرمانداری نظامی از خود نشان دادند، عملی نشد.

در این روز، «بازار و مغازه‌های مشهد نیمه تعطیل» بود و «در سایر نقاط شهر منجمله خیابان نادری، منزل شیرازی و قمی، میدان شاه، تظاهراتی برگزار» و گروهی از مردم نیز «در نظر داشتند به کلانتری 6 که تقریباً نزدیک استانداری بود حمله» کنند که از این اقدام نیز توسط نیروهای فرمانداری نظامی جلوگیری به عمل آمد.

هرچند در این روز نیروهای فرمانداری نظامی در اطراف نقاط حساس شهر مانند استانداری، پادگان‌ها و کلانتری‌ها مستقر و از این مکان‌ها به شدت مراقبت می‌کردند، ولی درباره چگونگی وضعیت در سطح شهر گزارش داده شد:

«داخل شهر در کنترل اخلالگران می‌باشد و در چهارراهها عده‌ای ماشین‌های مردم را کنترل و عده‌ای با در دست داشتن قبض‌های اعانه برای کارمندان شرکت نفت اعانه جمع‌آوری می‌نمایند. وعظ و خطابه نیز در تمام نقاط شهر ‌علیه هیئت حاکمه ادامه دارد.»  

و درباره وضعیت زندان نیز اعلام شد:

«وضع زندان شهربانی مشهد غیرعادی است و زندانیان در همان حالت باقی هستند و روحانیون خواستار آزادی 83 نفر زندانیان ضدامنیتی (13 نفر ضدامنیتی، 70 نفر مربوط به فرمانداری نظامی می‌باشد) هستند در صورتی که زندانیان عادی شورش کرده‌اند. هر چند ساعت یک بار زندانیان در محوطه زندان آتش‌سوزی ایجاد و دود بلند می‌شود و مردم نیز با مشاهده دود علیه دولت تحریک و تحت عنوان اینکه جان زندانیان در خطر است اطراف زندان اجتماع نموده‌اند. عده‌ای نیز در داخل شهر چراغ‌های ماشین را روشن کرده و بوق می‌زنند و دلهره و تشویش در مردم ایجاد نموده‌اند.»[1]

در این موقع شرایط در زندان مشهد به گونه‌ای بود که تعدادی از زندانیان زخمی و کشته شده بودند:

«از چهار نفر زندانیان مشهد که زخمی شده بودند یکی فوت شده و سه نفر دیگر پس از معالجه به شهربانی عودت داده ‌شده‌اند.»[2]

برای بررسی این شرایط و پیدا کردن راهی برای خلاصی از این وضعیت، شورای تأمین استان خراسان در ساعت 12 ظهر تشکیل جلسه داد. نتیجه مذاکرات این جلسه که تا ساعت 5 بعدازظهر به طول انجامید و سیدمحمدعلی شیرازی نیز در آن شرکت داشت، یک ساعت پس از اتمام جلسه به شرح زیر برای اداره کل سوم ساواک ارسال شد:

«سیدمحمدعلی شیرازی در کمیسیون حاضر[3] و اسامی زندانیانی که قرار بود آزاد گردند توسط استاندار به نامبرده داده شد و قرار شد نامبرده به زندان رفته و درباره ترخیص آنان و اقدام درباره سرنوشت بقیه با زندانیان مذاکره نماید. با آزادی 5 نفر زندانی که مسلحانه دستگیر گردیده بودند فعلاً موافقت نشد. قرار شد فعلاً دو دستگاه هواپیما برای بردن تعدادی از زندانیان [به]  مشهد اعزام گردد. نتایج حاصله اعلام خواهد شد.»[4]

در این روز، همچنین «کادر دانشگاه فردوسی کماکان در حال اعتصاب» بود،[5] و از ساعت 10 صبح اجتماعی در باشگاه دانشگاه تشکیل شد که «چند نفر از کارمندان شرکت ملی نفت» نیز در آن شرکت داشتند. سخنران این اجتماع، مقام معظم رهبری آیت‌الله خامنه‌ای بود که «درباره ادامه مبارزات تا سقوط رژیم» سخن گفت و ضمن اشاره به توطئه برپایی شورای سلطنت از سوی رژیم شاهنشاهی، با صراحت به برکناری شاه و خاندان او از سلطنت اشاره کرد.[6]

از دیگر اتفاقات روز هفتم دی‌ماه، مسافرت دکتر کریم سنجابی به مشهد بود که به وسیله قطار صورت گرفت:

«دکتر کریم سنجابی ساعت 1700 روز جاری وارد مشهد شد و قرار است در ساعت 1930 در مسجد گوهرشاد سخنرانی نماید.»[7]

و این درحالی بود که ساواک مشهد در ساعت 1845 به فرمانداری نظامی اعلام کرد:

«هم‌اکنون عده زیادی از فرهنگیان از اداره فرهنگ خارج و به سمت مجسمه شاه در حرکتند.»[8]

 

روز هشتم دی‌ماه . بیست و هشتم ماه محرم

در روز پنجم دی‌ماه، گروهی از دانشگاهیان جهت اعتراض به ورود گارد به دانشگاه‌ها و تعطیلی دانشگاه‌ها، در وزارت علوم واقع در خیابان ویلا در شهر تهران تحصن کرده بودند. در جریان این تحصن، دکتر کامران نجات‌اللهی در حالی که مشغول سخنرانی برای متحصنین بود، توسط ماموران رژیم شاه هدف گلوله قرار گرفت و به شهادت رسید. انتشار این خبر در مشهد موجب شد تا دانشگاهیان مشهد برای اعتراض به این اقدام رژیم شاه، در روز هشتم دی، دست به راهپیمایی بزنند. خبر این راهپیمایی در ساعت 1845 روز هفتم دی، به شرح زیر برای فرمانداری نظامی مشهد ارسال شد: 

«قرار است برای اعتراض به کشته‌شدن دکتر نجات‌اللهی[9] ساعت 0800 روز 8 /10 /57 گروه کثیری از دانشگاهیان و سایر طبقات از باشگاه دانشگاه فردوسی اقدام به راهپیمایی نموده و به مسجد گوهرشاد بروند.»[10]

همچنین در ساعت 2145 روز هفتم دی، شهربانی خراسان به نقل از شهربانی تربت حیدریه، به استانداری خراسان اطلاع داد:

«قرار است عده‌ای کثیری از مشهد جهت انجام تظاهرات و تخریب پیکره شاهنشاه روز 8 /10 /57 به تربت‌‌حیدریه بروند که درخواست نموده از طریق ناحیه ژاندارمری خراسان و پلیس راه از حرکت افراد و دستجات مشکوک به طرف تربت‌‌حیدریه جلوگیری شود.»[11]

در ساعت 8 صبح روز هشتم دی، راهپیمایی مردم و دانشگاهیان از باشگاه دانشگاه به سوی حرم مطهر آغاز و در ساعت 10 صبح به مسجد گوهرشاد رسیدند. در این اجتماع که تعداد شرکت‌کنندگان آن را «حدود 10000 نفر» نوشته‌اند، پس از قرائت قرآن، سخنرانی صورت گرفت و ضمن شرح جریان ماوقع زندان، «سوخته شدن عده‌ای از زندانیان» تکذیب شد و در پایان نیز اعلامیه امام خمینی(ره) «مبنی بر استقامت و پایداری هرچه بیشتر مردم تا رسیدن به لحظه پیروزی و همچنین قدردانی از کارکنان شرکت ملی نفت ایران و تقاضای کمک مادی از مردم به کارکنان شرکت ملی نفت» قرائت شد و پس از آن، شهید حجت‌الاسلام هاشمی‌نژاد سخنرانی کرد که در سخنان خود ضمن اشاره به اولتیماتوم امام خمینی (ره) به جیمی کارتر، رئیس جمهور آمریکا و اثرات مثبت آن «روز شنبه 9 /10 /57 را در سراسر ایران تعطیل عمومی اعلام و از مردم خواست که در این روز دست به راهپیمایی بزنند[12]

در این روز، شهر مشهد دارای وضعیتی مانند روزهای گذشته بود. به علتِ «قطع برق خط لوله نفت و بنزین مشهد، توزیع نفت و بنزین» امکان ‌پذیر نبود و «کمبود مواد سوختی در سراسر منطقه وجود» داشت. مردم متدین و مذهبی، خرید «کلیه اجناس خارجی به جز اجناس فرانسوی» را تحریم کرده بودند و این درحالی بود که همه توجه نیروهای امنیتی و نظامی متوجه وضعیت زندان وکیل آباد و مسائلی بود که در آنجا جریان داشت:

«آزادی زندانیان فرمانداری نظامی انجام پذیرفت و شورش در زندان ادامه دارد و دو فروند هواپیمای نظامی برای حمل زندانیان رسیده، لکن شهربانی تاکنون قادر به خارج نمودن زندانیان از زندان نگردیده ‌است. قرار است رئیس زندان با دادستان استان با زندانیان مذاکره و حدود چند نفر از زندانیان را که دارای محکومیت‌های طویل‌المدت می‌باشند و مسبب اغتشاش هستند از زندان خارج و اعزام دارند. مأموران زندان و دانش‌آموزان آموزشگاه پاسبانی که در جنب زندان هستند و از آنان به عنوان کمک استفاده می‌شود اسلحه‌های خود را زمین گذاشته و قصد دارند به جمعیت حاضر در اطراف زندان بپیوندند.»[13]

در این روز، در اثر تیراندازی مستقیم به طرف زندانیان، «دو نفر زندانی بر اثر اصابت گلوله» کشته شدند و با تهدید فرماندار نظامی مشهد، «مأموران زندان و دانش‌آموزان آموزشگاه پاسبانی» که اسلحه‌های خود را زمین گذاشته بودند، «به محل مأموریت خویش مراجعت» کردند و «با تقویت نیرو در اطراف زندان»، مردم نیز مجبور به عقب‌نشینی به طرف سه راهی زندان واقع در جاده وکیل‌آباد گردیدند و این درحالی بود که نوشته شد:

«تاکنون موفقیتی در زمینه خارج‌نمودن زندانیان از زندان کسب نگردیده ‌است.»[14]

 

روز نهم دی‌ماه. بیست و نهم ماه محرم

یکی از سخنرانان اجتماع مردم در ساعت 10 صبح روز هشتم دی‌ماه در مسجد گوهرشاد، شهید هاشمی‌نژاد بود که در پایان سخنرانی خود اعلام کرد روز نهم دی در سراسر ایران تعطیل عمومی است و «از مردم خواست که در این روز دست به راهپیمایی بزنند[15]

این تظاهرات که انجام آن از قبل برنامه‌ریزی شده بود، در صبح روز نهم با حضور تعداد کثیری از روحانیون از مقابل منزل آیت‌الله سیدعبدالله شیرازی آغاز شد:

«راهپیمائی روز 9 /10 /57 از جلوی منزل شیرازی شروع، سیدکاظم مرعشی، هاشمی‌نژاد، موسوی خراسانی، مروارید، میرزاعلی تهرانی، میرزاجواد تهرانی، نوغانی، محامی و فرزندان آیات قمی و شیرازی جزو راه‌پیمایان بودند. در جلوی استانداری مردم به همدیگر می‌گفتند ارتش همبستگی خود را با روحانیون اعلام نموده است؛ لذا اخلالگران دو کامیون سرباز را محاصره و سربازان همبستگی خود را اعلام و شش نفر از آنها را که مسلح به تفنگ و اسلحه کمری بودند به منزل سیدحسین موسوی خراسانی برده (منزل نامبرده در محل حادثه می‌باشد) پس از خلع سلاح و پوشاندن لباس سیویل، همراه اسلحه و مهمات به منزل شیرازی بردند. سپس هاشمی‌نژاد، صفائی، سیدصادق شیرازی، بالای تانک رفته و شعار دادند و سربازان مذکور توسط یک نفر سید از کارگزاران شیرازی به منزل وی برده شد، در این موقع دستور تیراندازی از طرف سربازان به طرف اخلالگران شروع‌ شد.»[16]

روایت دیگری از چگونگی آغاز این راهپیمایی که محتوی اعلام همبستگی نیروهای نظامی با راهپیمایان است و 4 روز پس از این ماجرا یعنی در روز سیزدهم دی‌ماه تهیه شد، به شرح زیر است:

«صبح روز 9 /10 /57 تعداد کثیری از طبقات مختلف مردم دست به تظاهرات و راهپیمایی زده و همین که مقابل استانداری رسیدند می‌خواستند وارد آنجا شوند، جلوی درب استانداری یک تانک و چند دستگاه ریو بود و تعدادی سرباز که خدمه تانک و ماشین‌های ارتشی بودند همبستگی خود را با مردم اعلام و لبا‌‌س‌هایشان را بیرون آورده و سلاح خود را تحویل دادند. ضمن آنکه آنها را می‌بوسیدند یک نفر از وسط جمعیت فریاد زد آنها دروغ می‌گویند و مردم به طرف ماشین سرهنگ ‌کلامی حمله و یکی از مخالفین گردنش را با تیر زد، در این هنگام چند نفر از تظاهرکنندگان تعدادی از سربازان را فراری داده و چون از طرف سربازان تیراندازی شد، دو الی سه نفر از سربازان که در بین جمعیت بودند مورد اصابت چاقو قرار گرفتند که یکی از آنان فوت شد.»[17]

از چگونگی به خشونت کشیدن این راهپیمایی باشکوه، گزارشی در سوابق موجود نیست؛ ولی با توجه به اینکه روز نهم مصادف با هفتمین روز شهدای حادثه بعد از ظهر روز دوم دی بود، شهر مشهد دارای وضعیتی استثنایی گزارش گردید که درباره آن نوشته شد:

«1. تمام مغازه‌ها، بازار، بانک‌ها و ادارات دولتی از صبح روز جاری به مناسبت هفتمین روز حادثه مشهد تعطیل است.

2. تعدادی از مردم و اخلالگران در منزل شیرازی و قمی و مرعشی اجتماع، به طرف مدرسه نواب حرکت و از آن طریق ضمن در دست داشتن پلاکارد حاوی شعارهای مضره و تحریک‌آمیز و دادن شعارهای ضد ملی مبادرت به راهپیمایی نمودند؛ پس از عبور از خیابان تهران به طرف استانداری و بیمارستان شاهرضا حرکت کردند.

3. تعدادی از این جمعیت در جلو استانداری یک تانک با تعدادی سرباز در محاصره مردم قرار گرفته و خدمه تانک مبادرت به تیراندازی هوائی کردند.

4. تعداد جمعیت کلاً چهارصد هزار نفر تخمین زده می‌شود.

5. ساعت 11 تعداد زیادی از اخلالگران به منظور تصرف ساختمان استانداری به آن محل حمله ور و نیروی فرمانداری نظامی قادر به متفرق کردن نبود، یکی از تانکها در تصرف اخلالگران درآمده مردم روی تانک سوار شده‌اند و خدمه تانک از تیراندازی هوائی و گاز اشک‌آور استفاده ولی مردم با روشن کردن آتش، اثرات گاز اشک‌آور را خنثی می‌نمایند و نیروی کمکی نیز به علت زیاد [ی]  جمعیت قادر به کمک نمی‌باشند و راه‌بندان ایجاد نموده‌اند و در جلوی بیمارستان شاهرضا نیز دو کامیون سرباز در محاصره اخلالگران است و از سرنوشت آنان اطلاعی در دست نیست، فقط چادر کامیون‌های ارتشی در داخل جمعیت از هلیکوپتر دیده می‌شود و دستور تیراندازی به طرف مردم داده نشده و سعی می‌شود نیروهای محاصره شده از داخل جمعیت به عقب کشیده شوند و صدای بی‌سیم نیروی محاصره ‌شده شنیده نمی‌شود. برابر اعلام نیروهای فرمانداری نظامی سه قبضه مسلسل از روی تانک‌های محاصره شده توسط اخلالگران برده شده.

6. در ساعت 30 /12 وضع نیروهای فرمانداری نظامی در جلوی استانداری بحرانی بود. فروشگاه سازمان اتکاء لشگر 77 در جلوی اخلالگران به آتش کشیده شد و چند تن از درجه‌داران مهندسی مربوط به واحد مستقر در جلو فروشگاه فرار کردند و نیز چند نفر درجه‌داران در جلوی فروشگاه از واحد مستقر به احتمال قوی کشته شده‌اند. اخلالگران قصد تصرف بیمارستان لشگر را دارند.

7. برابر اعلام منبع بخش 2، سه الی چهار قبضه اسلحه و تعدادی فشنگ که توسط اخلالگران از سربازان به دست آورده‌اند به همراه تعداد [ی] افراد زخمی شده به بیمارستان شاهرضا منتقل کرده‌اند.

8. برابر اعلام منبع بخش 2، به افراد ارتشی حالت جنون دست داده و سه تانک به همراه عده زیادی سرباز جلوی منزل شیرازی مستقر و گفته می‌شود دو قبضه مسلسل به داخل منزل وی برده شده و نیز کلاه‌های سربازان به دست مردم افتاده است.

9. اخلالگران دو دستگاه کامیون ارتشی را آتش زده‌اند و استانداری را نیز اشغال نموده‌اند و در مقابل استانداری یکی از پسران آیت‌الله شیرازی بالای تانک رفته و از طرف ارتش به مردم اظهار نموده ارتش با ما اعلام همبستگی نموده و نیز دو سه نفر سرباز اسلحه‌های خود را بالای سر نگاه داشته‌اند.

10. اوضاع فعلی شهر مشهد بسیار وخیم و لجام گسیخته است و هر آن انتظار حوادث ناگوار توأم با خونریزی شدید وجود دارد.»[18]

در ساعت 1545 این روز، ساواک مشهد به فرمانداری نظامی اطلاع داد:

«در برخورد مخالفین با مأمورین انتظامی در روز جاری، تعدادی زخمی و مجروح شده‌اند که از این تعداد، حدود 60 نفر که سه نفر آنان در اثر اصابت گلوله فوت شده‌اند و بقیه زیر دست و پا صدماتی دیده‌اند در بیمارستان شهناز پهلوی بستری گردیده‌اند. آمار بستری‌‌شدگان در بیمارستان شاهرضا تاکنون مشخص نشده است.»[19]

و حدود نیم ساعت بعد، در گزارش دیگری برای اداره کل سوم نوشت:

«1 . ساعت 1330 اخلالگران در جلو استانداری، دیدگاه لشگر، جلو فروشگاه لشگر با مأمورین فرمانداری نظامی درگیر و چند بار با بطری‌های آتش‌زا به تانکها و کامیون‌های ارتش ایجاد آتش‌‌سوزی نمودند که توسط مأمورین خاموش و یک دستگاه جیپ فرمانداری نظامی سوخت. مأموران با دادن مانورهائی، خود را از داخل مردم کنار کشیده و در ساعت 1415 به پادگان مراجعت نمودند. در این حادثه تعدادی از مردم مورد اصابت گلوله واقع و به بیمارستان شاهرضا که در اختیار اخلالگران می‌باشد اعزام شده‌اند.

2. برابر اعلام یکی از منابع، اخلالگران سرهنگ کلامه و چهار نفر سرباز را کشتند. لیکن فرمانداری نظامی اظهار بی‌اطلاعی می‌نماید. مراتب تحت بررسی است.

3. از ساعت 1000 الی 1330 چهار بار فروشگاه ارتش از طرف اخلالگران به آتش کشیده شده و مقداری از خواربار به غارت برده شد. آتش توسط مأمورین خاموش گردید.

4. یک نفر سرباز که اسلحه خود را زمین گذاشته و خود را در اختیار مردم قرار داده با ژیان شماره 39212 مشهد متواری و مراتب به فرمانداری نظامی اعلام گردید.

5. اخلالگران انجمن ایران و آمریکا، ایران و انگلیس، اداره آگاهی را به آتش کشیده و قصد دارند هتل ‌هایت را نیز آتش بزنند.

6. اخلالگران در ساعت 1430 به چند گروه تقسیم و به نقاط مختلف شهر مشهد حرکت، مأمورین فرمانداری نظامی در جریان می‌باشند.»[20]

در این روز، مرکز فرماندهی نیز در گزارشی ضمن اشاره به وضعیت شهر مشهد، معتقد بود بیسیم آتش‌نشانی در اختیار نیروهای انقلابی قرار گرفته و از این طریق در جریان «کلیه مکالمه مأمورین» هستند و عده‌ای از آنان «در نزدیک دو ضلع پادگان گرد آمده و قصد حمله به پادگان را دارند[21]

در چنین شرایطی که مسئله «زندان همچنان مشکل بزرگی برای فرمانداری نظامی و شهربانی خراسان بود»،[22] ضمن اعلام اینکه «در آتش ‌سوزی روز 5 /10 /57 در بند 5 زندان مشهد که به وسیله شورشیان زندان ایجاد شده بود یک نفر مأمور انتظامی زندان و دو نفر زندانی در میان آتش سوخته که روز جاری اجساد سوخته شده آنان کشف» شده، نوشته شد:

«تاکنون مأمورین زندان موفق به آرام کردن زندانیان نگردیده‌اند [و] جمعیت کثیری در سه راهی زندان اجتماع نموده‌اند لکن اطراف زندان تحت کنترل می‌باشد.»[23]

و پس از آن به اداره کل سوم اطلاع داده شد:

«اخلالگران در ساعت 1845 زندان نسوان مشهد را محاصره و زندان را به آتش کشیده و کلیه زندانیان را که حدود 150 نفر بوده مرخص و به بیمارستان شاهرضا بردند. (بیمارستان شاهرضا مقر فرماندهی اخلالگران می‌باشد) و مأمورین انتظامی زندان، از پشت بام فرار نموده پس از 3 ساعت تلاش و مانور نیروی کمکی و اعزام مأمورین، مأمورین را نجات می‌دهند.»[24]

روز نهم دی‌ماه در حالی به شب رسید که تانک آتش گرفته در مقابل استانداری هنوز در حال سوختن بود و درگیری در مقابل فروشگاه و بیمارستان لشگر نیز ادامه داشت و در ساعت 10 شب، هنوز «صدای رگبار و تک تیر از شهر به گوش» می‌رسید و در ساعت 5 /10 شب درباره تعداد تلفات طرفین در جریان این درگیری‌ها که از صبح آغاز شده بود، نوشته شد:

«به ‌طور کلی از صبح روز جاری مأمورین فرمانداری در اکثر نقاط شهر مشهد با اخلالگران درگیر بودند و تعداد تلفات دو طرف روشن نیست.»[25]

و کمی پس از آن اعلام گردید:

«اخلالگران به بیمارستان لشگر خراسان حمله ضمن خلع سلاح نگهبانان، بیماران ارتشی را از بیمارستان مذکور خارج و به بیمارستان شاهرضا بردند. کوی درجه‌داران مورد تهدید می‌باشد و پپسی‌کولا و سینما شهر فرنگ به آتش کشیده شد ... حدود بیست جسد در شهر مشهد روز جاری در شهر گردانده سپس به سردخانه بردند در مورد تعداد دقیق کشته‌شدگان اطلاع دقیقی در دست نیست. ساعت 1830 کلانتری شش را آتش زدند، مأمورین کلانتری را تخلیه و به شهربانی رفتند. در میدان شاه که قرار است کشته‌‌شدگان را دفن نمایند. سه نفر را به نام ساواکی بودن به دار کشیدند. مشخصات بیشتری از آنان در دست نیست.»[26]

آمار شهدا و مجروحین راهپیمایی و تظاهرات روز نهم دی‌ماه، که در گزارش‌های قبلی ساواک مشهد نامعلوم اعلام شده بود، در گزارش روز دهم دی ساواک مشهد به شرح زیر اعلام شد:

«روز 9 /10 /57 تعداد 57 نفر مجروح، جنازه سه نفر که در حوادث روز مذکور کشته شده‌اند به بیمارستان شهناز اعزام و دو پسربچه 3 و چهار ساله نیز در بین آنها بوده‌اند که والدین خود را گم کرده بودند. در مرکز پزشکی شاهرضا روز 9 /10 /57 اجساد 14 نفر مرده و حدود 100 نفر مجروح حمل گردیده است.»[27]

 

روز دهم دی‌ماه . سی‌ام ماه محرم

روز دهم دی‌ماه در حالی آغاز شد که فرماندار نظامی مشهد و حومه در گزارش خلاصه اطلاعاتی شماره 113 درباره حوادث و اتفاقات روز نهم دی، ضمن اشاره به همگامی و هماهنگی دانشگاهیان و فرهنگیان با روحانیون و برآوردی از آمار اسلحه و مهماتی که در این روز از دست نیروهای نظامی و انتظامی توسط نیروهای انقلابی خارج شده، نوشت:

«گردانندگان اصلی حوادث روز 9 /10 /57 اکثراً روحانی بوده‌اند که به منظور بهره‌گیری‌های لازم و با انجام سخنرانی‌های مضره در چند روز گذشته احساسات مردم را آنچنان برانگیخته‌اند که مردم دست به عملیاتی چون قتل و جرح توأم با خلع سلاح پرسنل نظامی را نموده و با حمله به کلانتریها، به آتش کشیدن اماکن، درهم شکستن و آتش‌زدن خودروها و تانک‌های فرمانداری نظامی افتاده تا مرحله نهائی براندازی عمل نمایند.»[28]

تظاهرات مردم انقلابی مشهد در روز نهم به گونه‌ای بود که برای کنترل آن، تیراندازی مأمورین فرمانداری نظامی تا ساعت 12 شب ادامه یافت. این خشونت جنون‌آمیز، عکس‌العمل مردم و مقابله به مثل با مأمورین امنیتی و نظامی را به دنبال داشت که موجب صحنه‌های دلخراشی مانند به دار آویختن تعدادی از آنان در میدان شاه شد. با به وجودآمدن این وضعیت «شهربانی خراسان تمام کلانتری‌های مشهد را تخلیه و در ساختمان شهربانی مستقر نمود و فرمانداری نظامی نیز تمام نیروهای خود را غیر از نقاط حساس به پادگان احضار نمود

تظاهرات مردم مشهد در صبح روز دهم دی‌ماه که مصادف با آخرین روز ماه محرم بود نیز ادامه یافت و در ساعت 9 صبح گروهی از مردم «به نیروی پایداری مشهد در خیابان نادری» حمله کردند که با تیراندازی مستقیم نیروهای نظامی روبرو شدند که در اثر آن سه نفر «مورد اصابت گلوله واقع و به بیمارستان اعزام گردیدند

به همین دلیل بود که ساواک مشهد در ساعت 5 /12 ظهر به اداره کل سوم اعلام کرد:

«میدان ‌شاه شلوغ است و تظاهرات ادامه دارد. خیابان نادری وضعیت خیلی وخیم است. دو نفر نظامی در برخورد خیابان نادری مجروح شده‌اند. در خیابانهای اطراف راه‌آهن با برپا کردن آتش، سد معبر شده است. در ساعت 1200 در اطراف نیروی پایداری و هتل مجاور آن از بالای بام‌ها مواد آتش‌زا را به پائین ریخته و آن محل را به آتش کشیده‌اند. مأمورین نیروی پایداری از داخل به طرف مردم تیراندازی و با کمک مأمورین فرمانداری نظامی محل فوق تخلیه گردید و سیصد نفر از اخلالگران در اطراف ساختمان نیروی پایداری و داخل آن با مقادیر زیادی مواد آتش‌زا دستگیر شدند. نیروی پایداری تخلیه، تعداد زخمی و مجروح و کشته در روز جاری زیاد است. تعداد آنها تحت بررسی است. روز جاری تعداد پانزده نفر سوخته ‌شده به بیمارستان شهناز آورده‌اند. شایع است در حوادث دیروز و امروز تعداد چهل و پنج نفر کشته شده و زخمی‌ها در بخش‌های جراحی، زنان، زایشگاه و سالن‌های انتظار روی تخت و زمین بستری ‌شده‌اند.»[29]

خشونت نیروهای نظامی و تیراندازی آنان به سوی مردم در این روز به میزانی بود که «عده‌ای از ظهر روز 10 /10 /57 اتومبیلهای خود را در خیابانها رها کرده» و به منازل خود رفتند[30] و ساواک مشهد نیز در گزارشی که برای اداره کل سوم ارسال کرد، درباره آن نوشت:

«ساعت 11 مأمورین فرماندار نظامی مشهد به منظور کمک به سازمان نیروی پایداری که در محاصره اخلالگران بود و ساختمانش را به آتش کشیده بودند خارج و با اخلالگران درگیر که از گاز اشک‌آور و تیراندازی هوائی استفاده و به طور کلی نسبت به پاکسازی مشهد اقدام و شهر مشهد در ساعت 1200 در اختیار فرمانداری نظامی قرار گرفت که در این برخورد تعدادی از اخلالگران مورد اصابت گلوله واقع و تعداد تقریبی کشته‌شدگان جمعاً در روز 9 /10، 20 نفر، روز 10 /10 حدود 170 نفر می‌باشد.»[31]

و در گزارش دیگری نیز نوشته شد:

«روز جاری دانشگاه تعطیل و مراکز پزشکی شهناز و شاهرضا مرکز جذب مجروحین و کشته‌شدگان شده و در حال حاضر در شهناز اجساد 15 نفر سوخته شده و 45 نفر مرده در سردخانه نگهداری می‌شود و تعداد زیادی مجروح در بخشهای جراحی، زنان و زایشگاه و سالنهای انتظار بستری گردیده‌اند که آمار دقیقی در دست نیست.»[32]

گزارشی که در روز سیزدهم دی‌ماه درباره روزهای نهم و دهم توسط ساواک مشهد تهیه و برای اداره کل سوم ارسال شد، نشانگر وضعیت خونین شهر مشهد در این دو روز است:

«روز 10 /10 /57 در بیمارستان شاهرضا غوغا بود، اجساد کشته‌شدگان و مجروحین به بیمارستان حمل می‌گردید و تعداد کثیری (حدود 4000 نفر) به طور زنجیروار از ابتدای چهارراه دکترا به بیمارستان می‌آمدند تا کشته‌شدگان و مجروحین را مورد شناسائی قرار دهند. در روزهای 9 و 10 /10 /57 مجموعاً 68 جسد و حدود 200 نفر مجروح به بیمارستان اعزام گردیدند و چون مأمورین کاملاً مراقب اوضاع بودند مرتباً مانور می‌کردند لذا جمعیت حاضر در بیمارستان به مرور متفرق شدند.»[33]

در روز دهم دی، همچنین «اعلامیه‌ای تحت عنوان کفن‌پوشان مشهد در خیابان خواجه‌ربیع و اطراف آن حدود» منتشر شد که در آن آمده بود:

«منازل پرسنل نظامی شناسائی و قریباً به آتش کشیده خواهد شد.»[34]

این شرایط موجب شد تا در روز دهم دی از سوی آیت‌الله قمی اعلامیه‌ای صادر و در آن ضمن اشاره به کشتار مردم در روز شنبه 29 محرم در «تهران، مشهد، تبریز، تربت‌‌حیدریه، لار، رشت و کرمانشاه و سایر شهرستانها» و اعلام این مطلب که «گرچه هنوز آمار صحیح و قطعی قربانیان و مصدومین در دست نیست اما به طور حتم دیروز یکی از خونین‌ترین روزهای یک ساله اخیر کشور بود و صفحات دیگری از تاریخ نظام حاکم را سیاه کرد»، به مردم توصیه نماید:

«اینک در این لحظات بسیار حساس از مردم مسلمان ایران می‌خواهیم آرامش و انضباط خود را حفظ کنند و زمام احساسات را به دست عقل بسپارند که خدای ‌نخواسته دشمن از اقدامات حساب نشده آنان سوءاستفاده ننماید. شنیده ‌شده در مشهد برخی از مؤسسات و فروشگاهها غارت و یا به آتش کشیده شده، بناهائی را تخریب و درختها را قطع نمو‌ده‌اند، نام اشخاص و شماره ماشین‌های مشکوک را یادداشت کرده و افرادی را به نام مأمور ساواک یا پلیس و نظامی و غیره را مضروب و مصدوم و یا به قتل رسانده‌اند. ما نمی‌دانیم این کارها توسط چه کسانی صورت می‌گیرد؛ آنچه مسلم است اینجانب و سایر مقامات روحانی در این خصوص دستوری نداده‌ایم و این قبیل اعمال را تجویز ننموده بلکه جداً عدم رضایت خود را اعلام می‌داریم. ظاهراً عامل این حوادث افرادی مشکوک و یا فریب خورده هستند و مردم مسلمان و هوشیار باید با رفتار عاقلانه خود مسئولیت این اعمال را از خویش سلب نمایند و همواره مبارزه خود را با روشی معقول و مشروع و دنیا پسند دنبال کنند.»[35]

 

روز یازدهم دی‌ماه . اول ماه صفرالمظفر

خشونت جنون آمیز و جنایت بار نیروهای نظامی و انتظامی در روزهای نهم و دهم دی موجب شد تا در روز یازدهم، ضمن اینکه «تمام بازار و ادارات دولتی و بانک‌ها تعطیل» بود و «شهر مشهد در اختیار مأمورین فرمانداری نظامی» قرار داشت، خیابان‌های شهر نیز خلوت، و رفت و آمد در آن بسیار کم صورت گیرد. درباره وضعیت شهر در این روز در ساعت 2 بعد از ظهر نوشته شد:

«مأمورین فرمانداری نظامی در بعضی از نقاط شهر برای متفرق‌کردن مردم اجتماع بیش از سه نفر مبادرت به تیراندازی هوائی می‌نمایند؛ در حال حاضر صدای تیر در بعضی از نقاط به گوش می‌رسد.»  

و این درحالی بود که عدم حضور مردم در خیابان‌های شهر، به اعلامیه آیات قمی و شیرازی نسبت داده می‌شد:

«آیات شیرازی و قمی ضمن صدور اعلامیه‌ای درباره حوادث روزهای 9 و 10 /10 /57 از مردم خواسته‌اند برای اینکه مورد اصابت گلوله قرار نگیرند از شرکت در اجتماعات خودداری نمایند.»[36]

در این روز، از سوی آیت‌الله شیرازی نیز اعلامیه‌ای منتشر شد که در آن آمده بود:

«اعمال وحشیانه و دیوانه‌وار حکومت ورشکسته ایران در شهرستانهای مختلف ... بالخصوص کشتار دستجمعی دو روز پی‌درپی مشهد مقدس فاجعه‌ای دردناک به‌ وجود آورد و جنایت‌هایی بسیار کم‌سابقه آفرید. در آخرین روزهای سلطه ظالمانه چنانچه انتظار می‌رفت کینه دیرینه عمال رژیم با مردم مسلمان موجب شد ... حریم بیمارستان دوباره مورد حمله و تجاوز قرار گیرد. خیابان‌های شهر صحنه کشتار دستجمعی مردم گردید و ساعات متوالی شهر در تهدید نظامیان باشد. حمله بی‌دلیل پریروز و دیروز عمال رژیم بر مردم و تیراندازی به طرف دهها هزار نفر مسلمان بی‌دفاع آنچنان وحشیانه بود که خیابان‌ها و کوچه‌های اطراف آن را به صحنه جنگ نابرابر تبدیل کرده بود که در آن هزاران نفر زن و مرد و کودک بی‌گناه و بی‌دفاع هدف قرار گرفتند و دیروز ساعت‌های متوالی درگیری و تیراندازی و کشتار در مرکز شهر و چند خیابان دیگر مردم بی‌دفاع را درو می‌کرد و از همه شدیدتر یورش وحشیانه و تیراندازی قاسیانه مأموران نظامی در داخل منزل اینجانب و اطراف منزل و به قتل رساندن و مجروح نمودن عده‌ای از مومنین بود که در میان هزاران نفر که طبق متعارف در داخل منزل اجتماع نموده بودند و با این اعمال وحشیانه برای چندمین بار ریشه‌دار بودن کینه خود را به مقام روحانیت ثابت نمودند و خوب برای همگی روشن نمودند که چگونه دست استمداد به سوی علمای اعلام و مراجع تقلید دراز نموده است! اینک در این ساعات خطیر که دشمن آخرین ضربات خود را فرود می‌آورد لازم می‌دانم مردم مسلمان را که در موقع حساس قرار دارند به نکات مهم زیر توجه دهیم:

1. فاجعه دیروز و پریروز مشهد که بر اثر اعمال جنون‌آمیز نظامیان مزدور انجام گرفت برگ سیاه دیگری بود که در پرونده جرائم سنگین این رژیم غاصب افزوده شد که انشاءالله تعالی به نتایج سوء آن به زودی خواهند رسید.

2. روحیه نیرومند و عزم راسخ و قدم استوار مردم مسلمان در برابر حرکات بیرحمانه و وحشیانه عمال دولت غاصب نظامی نشان داد که عمق جنبش اسلامی و نفوذ آن در روحیه ملت ما به حدی است که دیگر هیچگونه تهدیدی قادر نیست در اراده و تصمیم خلل ‌ناپذیر آنها سستی ایجاد کند و این بزرگترین تضمین ‌کننده پیروزی یک ملت و شکست و اضمحلال دشمنان آن است.

3. در این مرحله بسیار حساس از جنبش اسلامی ما، بیش از همه نیاز به آن است که عموم مردم به‌ ویژه جوانان غیور ما که بار این نهضت را بیش از دیگران بر دوش دارند در نهایت هوشیاری و آگاهی و مراقبت عمل کرده نگذارند که نیروهای ملی با حرکات حساب ‌نشده هدر رفته و خنثی گردد زیرا ممکن است عناصر وابسته به دستگاه به عنوان آخرین تلاشهای خود درصدد برآیند که در صفوف فشرده شما رخنه کرده و حرکت انقلابی شما را با اعمالی که شایسته روحیه اسلامی و مطابق عقل سلیم و دوراندیش نیست از قبیل آتش زدن و خراب نمودن و مثله‌نمودن اجساد، مشوب و آلوده سازند و از احساسات پاک و جوشان شما در جهتی که چهره جنبش ما را تیره سازد بهره ببرند.

4. باید دانست اموال و تأسیسات دولتی که در اختیار عمال این نظام است متعلق به مردم و از اموال عمومی و ملی است و یقیناً در آینده مردم به این تأسیسات نیازمند خواهند بود و از این نظر باید آن را حفظ کرد و از وارد آمدن ویرانی و خسارت و سوزاندن این اموال خودداری نمود.

5. در خاتمه ضمن عرض تسلیت به پیشگاه مقدس حضرت ولی‌الله ارواحنافداه و عموم مسلمانان بالخصوص خانواده‌هائی که خون عزیزان خود را در راه خدا نثار کرده‌اند اعلام می‌داریم که روز سه‌ شنبه سوم ماه صفر 1399 برابر با 12 دیماه 1357 عزای عمومی است و مجلس ترحیم جهت بزرگداشت خاطره مقتولین دست ظلم و ستم در مسجد جامع گوهرشاد برگزار می‌گردد.»[37]

شرایط دشوار فعالیت در شهر و نابسامانی‌های موجود در روزهای نهم و دهم دی، موجب شد که در روز یازدهم دی فعالیت در مناطق حاشیه‌ای شهر مشهد جلوه بیشتری داشته باشد:

«در بعدازظهر روز جاری در منزل دکتر ضرابی واقع در کوی آب و برق با حضور سعادتیان و کاظم سادات مادرشاهی و برادران وی جلسه‌ای تشکیل و تصمیم گرفته‌اند در ظرف امشب و فردا ضمن حمله به منازل افراد شاهدوست از جمله خواجه نصیری و پرسنل نظامی و انتظامی و امنیتی واقع در کوی آب و برق، مردم را نسبت به دولت تحریک و نیز شایع نمایند که مأمورین ساواک قصد دارند به منازل افراد حمله نمایند.

بعدازظهر روز جاری در مسجد قریه نه دره کوی آب و برق عده‌ای از اخلالگران مجلسی تشکیل و ضمن دادن شعارهای مضره تصمیم گرفته‌اند اقداماتی برعلیه دولت انجام دهند.»[38]

در این شرایط که شهر مشهد به صورت یک پادگان نظامی در آمده بود، خانواده‌هایی که عزیزانشان در تیراندازی‌های روزهای نهم و دهم مجروح و یا شهید شده بودند، برای شناسایی آنان در مراکز بیمارستانی سرگردان بودند:

«روز جاری دانشگاه فردوسی و مراکز وابسته تعطیل و افراد و خانواده‌های متعددی جهت شناسائی اجساد کشته‌شدگان و همچنین مجروحینی که از مورخه 9 /10 /57 در این مراکز بستری و یا در سردخانه‌ها نگهداری شده‌اند مراجعه و وضع عادی است.»[39]

و این درحالی بود که «از ‌ساعت 1820 روز 11 /10 /57 تعدادی از آیات در صحن عتیق» حرم مطهر امام رضا علیه‌السلام مستقر شدند[40] و در همین اوضاع و احوال نیز ساواک مشهد طی تلفنگرامی به فرماندهی ناحیه ژاندارمری خراسان اطلاع داد:

«عده‌ای خرابکار به منظور انتقام جوئی و احتمالاً تخریب و ترور روز جاری از تهران به طرف مشهد حرکت نموده‌اند.»[41]

 

روز دوازدهم دی‌ماه . دوم ماه صفرالمظفر

روز دوازدهم دی، از سوی آیت‌الله شیرازی عزای عمومی اعلام و قرار بود به مناسبت کشتار مردم در روزهای نهم و دهم دی، مجلس ترحیمی «جهت بزرگداشت خاطره مقتولین دست ظلم و ستم در مسجد جامع گوهرشاد» برگزار شود. ساواک مشهد خبر برگزاری این مراسم را در ساعت 5 /10 شب روز یازدهم به صورت زیر برای فرمانداری نظامی مشهد و حومه ارسال کرد:

«قرار است از صبح فردا 12 /10 /57 عده کثیری از طبقات مختلف مردم با همراهی و حمایت روحانیون افراطی در پوشش عزاداری و برگزاری تعزیه جهت کشته‌شدگان، مجلس ترحیمی در مسجد گوهرشاد برپا دارند و تصمیماتی جهت راهپیمایی و تظاهرات بعدی اتخاذ نمایند. به نظر این سازمان چنانچه دربهای ورودی حرم به داخل مسجد گوهرشاد بسته شود کنترل جمعیت بهتر صورت خواهد گرفت.»[42]

در ساعت 8 صبح این روز، که «تمام مغازه‌ها و ادارات دولتی و بانک‌ها در شهر مشهد تعطیل» بود و مأمورین فرماندار نظامی در حال متفرق کردن جمعیتی بودند که «در جلو منزل شیرازی و مدرسه نواب و چهارراه نادری اجتماع» کرده بودند،[43] ساواک مشهد به فرمانداری نظامی اطلاع داد که «آیت‌الله حسن قمی قصد دارد پیش ‌از ظهر روز جاری در مسجد گوهرشاد سخنرانی نماید»[44] و این در حالی بود که شهربانی خراسان در ساعت 5 /10 صبح اعلام کرد:

«حدود پنج هزار نفر از طبقات مختلف مردم در مسجد گوهرشاد جهت شرکت در مجلس ترحیمی که از طرف آیت‌الله شیرازی برگزار شده اجتماع و دانشجوئی به نام فرزانه مشغول سخنرانی می‌باشد و اظهار داشت کد66 در حال سقوط است، از این کشته‌ها نترسید، به کار خودتان ادامه دهید. قرار است پس از اتمام مجلس، شروع به راهپیمایی و تظاهرات بنمایند.»[45]

و ساواک مشهد نیز در ساعت 1345، خبر تکمیلی برگزاری این مراسم را که در ساعت 8 صبح با حضور «تعدادی از روحانیون، فرهنگیان، دانشجویان، اصناف، کشاورزان، کارمندان ادارات و غیره داخل و خارج مسجد گوهرشاد و با شرکت سیدعبدالله شیرازی، قمی، سیدابوالحسن مقدسی معروف به شیرازی، شیخ علی تهرانی، حسینعلی مروارید، سیدابراهیم علم‌الهدا» تشکیل شد،[46] به شرح زیر برای اداره کل سوم ساواک ارسال کرد:

«از ساعت 0800 روز 12 /10 /57 به مناسبت سومین روز حادثه مشهد، مجلس ترحیمی با شرکت آیات قمی و شیرازی در مسجد گوهرشاد تشکیل و حدود 10000 نفر در این مجلس شرکت، ابتدا یک نفر دانشجو به نام فرزانه و شیخ علی تهرانی و عبدالکریم هاشمی‌نژاد پیرامون اتحاد، مبارزه، پیروزی صحبت کردند و از مردم خواستند بدون تظاهرات به منازل خود بروند. این مجلس در ساعت 30 /12 خاتمه پذیرفت.»[47]

بخشی از سخنان شهید هاشمی‌نژاد که یکی از سخنرانان این مراسم بود و به مدت یک ساعت درباره وضعیت کشور و نخست‌وزیری شاپور بختیار و پیش بینی فرار شاه صحبت کرد، به شرح زیر به ثبت رسیده است:

«حادثه مشهد حرکت ملت را کند نمی‌کند و بر مشکلاتش فائق خواهیم شد. رژیم دیکتاتور کد 66 که قصد دارد انسانها را از بین ببرد، جلادان باید بدانند ملت ما مبارز هستند و رژیم جلاد و این نظام پادشاهی را به ‌هیچ‌‌وجه نمی‌پذیرند. همانطور که دولت نظامی را به زانو درآوردیم، شاهپور بختیار را نیز شکست خواهیم داد و اربابش در حال فرار است.»[48]

از جمله اتفاقات این روز، تشییع غریبانه پیکر مطهر شهدای حوادث روزهای نهم و دهم دی توسط خانواده‌ها و خاکسپاری مظلومانه‌ی آنان در بهشت رضا علیه‌السلام بود:

«صاحبان افراد کشته شده در حادثه روزهای 9 و 10 /10 /57 به بیمارستان‌ها مراجعه و اجساد کشته‌شدگان را تحویل و بدون تشریفات برای دفن به بهشت رضا می‌برند.»[49]

همچنین شکوائیه‌ای توسط پزشکان بیمارستان‌های مشهد خطاب به سازمان ملل متحد نوشته شد:

«حدود 70 نفر از پزشکان شهناز و شاهرضا نامه‌ای شکایت‌آمیز به سازمان ملل نوشته و عنوان داشته‌اند که مأمورین، پزشکان را می‌کشند و تأمین ندارند.»[50]

 

روز سیزدهم دی‌ماه . سوم ماه صفرالمظفر

در روز سیزدهم دی‌ماه، وضعیت شهر مشهد «نسبتاً عادی» اعلام شد. بازار و مغازه‌های شهر مشهد باز و ادارات و بعضی از بانک‌ها نیمه تعطیل و بعضی به طور کلی تعطیل و اجتماعات پراکنده در «بعضی از نقاط شهر» نیز با حادثه مهمی همراه نبود.[51]

وضعیت شهر مشهد در این روزها به میزانی بحرانی بود که در بولتن اطلاعاتی «معاونت عملیات و فرماندهی و کنترل ستاد ارتش» درباره آن نوشته شد:

«در چند روز اخیر حدود 200000 نفر اعم از زوار و بومی شهر مشهد را ترک گفته‌اند.»[52]

به‌رغم اینکه در این موقع شرایط کاملاً امنیتی و نظامی بود، مراسم عزاداری در مساجد و تکایا برقرار و سخنرانان نیز با بهره گیری از واقعه‌ی کربلا و اسارت کاروان امام حسین علیه‌السلام، به تبلیغ و ترویج فرهنگ شهادت و اینکه «سرانجام پیروزی از آن ما خواهد شد» مشغول بودند[53] و برنامه‌های تکبیر شبانه نیز برای بار دیگر رونق گرفته بود:

«ساکنین کوی ششصد دستگاه از ساعت 2100 الی 2130 الله‌اکبر گفته و پس از اتمام الله‌اکبر حدود یک ربع ساعت مرگ بر کد 66 می‌گویند.»[54]

در ساعت 11 صبح روز سیزدهم، ساواک مشهد طی تلفنگرامی به فرمانداری نظامی اعلام کرد:

«تعدادی از کشته‌شدگان وقایع اخیر در شیر و خورشید سرخ می‌باشند. تعدادی از قضات دادگستری به شیر و خورشید سرخ رفته و صاحبان جسد را مانع از تحویل گرفتن اجساد می‌نمایند و به آنان می‌گویند از تحویل گرفتن جسدها خودداری و به دادگستری شکایت که مسئولین امر را تحت تعقیب قرار دهیم.»[55]

و در ساعت 2 بعد از ظهر نیز شهربانی خراسان به ساواک مشهد اطلاع داد:

«هم‌‌اکنون حدود چهارصد جفت کفش کهنه از نقاط مختلف شهر جمع‌آوری و در منزل آیت‌الله شیرازی به نمایش گذارده شده و اظهار می‌نمایند صاحبان آنها را فرمانداری نظامی کشته است و باعث تحریک اذهان مردم می‌گردند.»[56]

در این روز، اداره کل سوم ساواک نیز که تحت تأثیر شدت عمل و کشتار بیرحمانه نیروهای فرمانداری نظامی در سراسر کشور واقع شده و در صدد طراحی دستگیری‌های گسترده بود، در بخشنامه‌ای سراسری اعلام کرد:

«وقایع اخیر باعث شده است که اخلالگران و عناصر نامطلوب چهره خود را به اجتماع بشناسانند. دستور فرمائید سریعاً ظرف حداکثر یک هفته مشخصات دقیق، اسامی، آدرسها، شماره‌های تلفن و غیره مربوط به عناصر کمونیست، قشریون مذهبی، اخلالگران و عناصری را که به هر نحو که مخالف رژیم هستند تهیه و به هر وسیله ممکن به مرکز ارسال دارند.»[57]

 

روز چهاردهم دی‌ماه . چهارم ماه صفرالمظفر

در ساعت 45 /9 دقیقه صبح روز چهاردهم دی، ضداطلاعات ژاندارمری خراسان به فرماندار نظامی مشهد اطلاع داد:

«تظاهرکنندگان روزهای 14، 15 و 16 /10 /57 [را] تعطیل عمومی اعلام نموده و گروهها[ئی] از اخلالگران در نظر دارند در این مدت به یکی از مراجع انتظامی و یا ساواک حمله‌ور شوند.»[58]

ولی در ساعت 5 /1 بعد از ظهر ساواک مشهد ضمن اشاره به نمایش کفش‌هایی که از تظاهرکنندگان روز دهم دی در بیت آیت‌الله شیرازی جا مانده است، درباره وضعیت شهر نوشت:

«تمام مغازه و دکاکین خیابانهای مرکزی شهر مشهد و همچنین کلیه ادارات دولتی و بانک‌ها نیمه تعطیل و اکثراً تعطیل است. در بعضی از نقاط مختلف شهر مشهد اجتماعاتی تشکیل و اتفاق مهمی رخ نداده است.»[59]

در این روز از آرامش نسبی موجود در شهر استفاده شد و گزارشی درباره تعداد شهدا و مجروحین وقایع روزهای نهم و دهم دی تهیه و برای اداره کل سوم ارسال شد که بیانگر شدت خشونت نیروهای نظامی و انتظامی در این ایام است:

«در بیمارستان‌های مشهد به جز بیمارستان ارتش تعداد 503 نفر مجروح بستری و تعداد کشته‌شدگان 201 نفر می‌باشد. ضمناً در بیمارستان شاهرضا برای مجروحین نام مستعار تهیه می‌شود، مثلاً جوانی 17 ساله که راننده و شهرتش جمشیدی نسب است روی پیشانیش نوشته ‌شده فرامرز 17 ساله.»[60]

در حالی که تعداد شهدا و مجروحین وقایع روزهای نهم و دهم دی، خبرنگاران خارجی را متوجه بازدید از بیمارستان‌های مشهد کرده بود، در صبح روز چهاردهم آیت‌الله قمی نیز از مجروحینی که در بیمارستان امام رضا علیه‌السلام بستری بودند عیادت کرد و آنان را مورد تفقد قرار داد.[61]

در ساعت 5 /12 ظهر این روز گزارش داده شد:

«دو نفر افسر مسئول زندان (افسران شهربانی) و یک نفر افسر که درجه سرهنگی دارد جمعی لشگر با اخلالگران همدست می‌باشند و در کلیه جلسات آنان شرکت می‌نمایند.»[62]

و حدود دو ساعت پس از آن نیز اعلام گردید:

«عده‌ای از پزشکان و افراد مختلف در بیمارستان ششم بهمن اجتماع و شب‌ها ضمن گفتن الله‌اکبر شعارهای ضد ملی می‌دهند.»[63]

بااینکه در این روزها شهر مشهد تحت سیطره نیروهای فرماندار نظامی بود، ولی به علت عدم حضور نیروهای شهربانی در کلانتریهای ششگانه شهر، نابسامانی‌های اجتماعی از جمله سرقت رو به فزونی گذاشته بود. این مسئله در مکاتبه فرماندار نظامی مشهد با ریاست شهربانی خراسان که ناظر بر تماس تلفنی سیدمحمود قمی در این روز با استاندار خراسان می‌باشد، به شرح زیر به ثبت رسیده است:

«فرزند آیت‌الله قمی طی گفتگوی تلفنی با جناب آقای استاندار اظهار داشته است اخیراً سرقت و دزدی در شهر رو به فزونی گذاشته است؛ مردم شهر اعلام داشته‌اند چنانچه برقراری یک سیستم مراقبتی و تأمینی از طریق مقامات مسئول امکان‌پذیر نیست اهالی رأساً نسبت به گماردن نگهبان و مراقب اقدام نمایند لذا عناصر فرمانداری نظامی وظایف خود را که حفاظت عمومی شهر و حومه است انجام خواهد داد. خواهشمند است دستور فرمائید کلانتری‌های تخلیه ‌شده نسبت به اسکان مجدد در محل‌های خود اقدام و بخش‌های 6 ‌گانه وظایف عادی و معمولی خود را انجام دهند. عناصر فرمانداری نظامی عوامل شهربانی را پشتیبانی خواهند نمود.»  

که ریاست ساواک مشهد در ذیل این نامه دستور داد:

«وضع اسف بار شهر که یک پاسبان در آن دیده نمی‌شود و کلیه عوامل شهربانی در مرکز شهربانی مستقر شده‌اند به مرکز با توجه به مفاد این نامه و اظهارات قمی اعلام گردد.»[64]

 

روز پانزدهم دی‌ماه. پنجم ماه صفرالمظفر

در روز پانزدهم دی، مراسم مذهبی در بیوت علما و روحانیون طبق معمول برقرار بود. در این روز سخنرانان مراسم بیت آیت‌الله شیرازی در سخنان خود، ضمن تأکید بر ادامه مبارزه با رژیم شاهنشاهی، درباره توطئة حمله به نیروهای نظامی و انتظامی و کشتن و مجروح‌کردن آنان نیز افشاگری کردند:

«قبل از ظهر روز 15 /10 /57 شیخ علی تهرانی و عبدالکریم هاشمی‌نژاد در منزل آیت‌الله شیرازی ضمن سخنرانی و تحریک مردم به اغتشاش، بیان داشته‌اند خانواده استوار حسن‌زاده (مورخه 12 /10 /57 به قتل رسیده) نامه‌ای به ما نوشته که عده‌ای از ساواکی‌ها به خانه وی رفته و پس از کشتن، آتش زده‌اند و سرقت‌های شبانه نیز توسط ساواکی‌ها انجام می‌شود. نامبردگان جزو روحانیون اخلالگر و مخالف دولت هستند که با وارونه جلوه دادن حقایق می‌خواهند اذهان عمومی را مشوش و مردم را علیه هیئت حاکمه بشورانند که بایستی دستگیر و مجازات شوند.»[65]

در گزارش دیگری که توسط شهربانی خراسان پیرامون این مراسم تهیه گردید، نوشته شد:

«صبح روز 15 /10 /57 شیخ علی تهرانی و عبدالکریم هاشمی‌نژاد در اجتماعی که در جلو منزل آیت‌الله شیرازی تشکیل شده اظهار داشته روز یکشنبه راهپیمایی انجام می‌شود باید انتقام کشته‌ شدگان اخیر را از نیروهای انتظامی بگیریم جلو برویم یا کشته شویم یا ارتش‌ و شهربانی را تخلیه و آنها را دستگیر نمائیم و اضافه نموده هر نوع سلاحی که در اختیار دارید با خود داشته باشید.»[66]

در این روز در بیت آیت‌الله قمی نیز مراسمی به «مناسبت هفتمین روز حادثه مشهد» برگزار شد. همچنین  اعلامیه شدیداللحنی از سوی ایشان صادر شد که ساواک مشهد درباره آن نوشت:

«نامبرده در این اعلامیه مأمورین را به افراد مغول تشبیه و قید نموده افراد بی‌گناهی را به گلوله بستند و عده‌ای را کشتند و بعضی‌ها را دستگیر فوراً به گلوله بسته و یا به دار آویختند و جسد عده‌ای را با کامیون‌ها به بیرون شهر حمل و چال کردند.»[67]

اعلامیه دیگری که در این روز از سوی آیت‌الله قمی منتشر شد، درباره روز 17 دی، سالروز کشف حجاب توسط رضاخان بود، تا در این شرایط از ظرفیت این واقعه تاریخی در راستای ادامه مبارزه با رژیم شاهنشاهی بهره گرفته شود. در این اعلامیه، ضمن بیان تاریخچه کشف حجاب، آمده است:

«اینجانب از زنان مسلمان می‌خواهم به منظور حفظ عفت و مبارزه با رژیم فاسد و کلیه آثار و خیانتها و فسادهایش روز یکشنبه 8 صفر . 17 دی با همان زیّ و لباس کاملاً اسلامی پس از کسب اجازه شوهر و پدر و مادر در منزل اینجانب تجمع تا مراسم راهپیمایی با آرامش در کمال نظم بدون شعار برگزار شود و ضربه کوبنده‌ای دیگر بر پیکر رژیم در حال سقوط وارد آید و بدین وسیله وفاداری و همبستگی همه ‌جانبه خود را با نهضت اسلامی اعلام دارند و مناسب است در شهرستانهای دور که نمی‌توانند در برنامه مشهد مقدس شرکت کنند در همان محل خود این برنامه را اجرا نمایند.»[68]

در ساعت 2 بعد از ظهر روز پانزدهم، مراسمی نیز در مسجد گوهرشاد برگزار شد که سخنران آن مقام معظم رهبری آیت‌الله خامنه‌ای بود:

«از ساعت 1400 روز 15 /10 /57 در مجلس ترحیمی که به مناسبت کشته‌شدگان حوادث اخیر مشهد در مسجد گوهرشاد از طرف چند تن از روحانیون افراطی برگزار شده بود حدود ده هزار نفر از طبقات مختلف مردم شرکت نموده و تعداد زیادی پلاکارد و شعارهای مضره که روی پارچه نوشته شده تحت عنوان (جواب گلوله را با گلوله خواهیم داد . مرگ بر کد 66 . درود بر آیت‌الله خمینی . لحظه ‌به ‌لحظه گوئیم، زیر شکنجه گوئیم، مرگ بر کد 66 . مردم از مرگ نهراسید با دشمن بجنگید) در مسجد قرار داده شده و ساعت 1600 سیدعلی خامنه‌ای منبر رفته و مطالبی پیرامون وقایع اخیر عنوان و اظهار داشته (عده کثیری از برادران و خواهران ما به دست دژخیمان و اطرافیان کد 66 خائن کشته و زخمی شده‌اند این چندمین بار است که این اعمال تکرار می‌شود باید دست از مبارزه برنداریم و اینقدر مبارزه کنیم تا به نتیجه برسیم. دولت بختیار مورد تأیید ما نیست، ما کد 66 را نمی‌خواهیم تازه آن وقت دولت برایمان تعیین می‌کنند، اگر صد دولت دیگر هم تعیین کنند ما هیچ یک را قبول نداریم؛ باید کد 66 خائن دستگیر و تحت تعقیب قانونی قرار گیرد. ما به دستور رهبرمان امام خمینی رفتار می‌کنیم. ایشان دستور داده‌اند باید این مردک دستگیر و مجازات شود. ضمناً روز 17 /10 /57 برای اینکه به همه بفهمانیم ما دولت دکتر بختیار را قبول نداریم، ساعت 0800 صبح از مدرسه نواب برنامه راهپیمایی شروع خواهد شد و نمایندگانی به شهرها و قریه‌ها فرستاده‌ایم که همه شرکت کنند. چیز دیگری نمانده که به مقصودمان برسیم، منتهی در این راه برای رسیدن به هدف کشته داده‌ایم و می‌دهیم و حرفهایمان [را]  به مزدوران ثابت می‌کنیم). مجلس مزبور حدود ساعت 1700 خاتمه یافته است.»[69]

 

روز شانزدهم دی‌ماه. ششم ماه صفرالمظفر

در روز شانزدهم دی، «بازار و دکاکین خیابانهای مرکزی شهر مشهد و ادارات دولتی» تعطیل و نیمه تعطیل بود و«اجتماعات مختلفی در بعضی از نقاط مختلف شهر» تشکیل شده بود.[70]

از صبح روز شانزدهم، فرمانداری نظامی مشهد مترصد کنترل برپایی مراسمی بود که خبر آن را ساواک مشهد در روز چهاردهم دی اطلاع داده بود:

«قرار است روز شنبه 16 /10 /57 پزشکان اداره بهداری و بهزیستی مشهد و اساتید دانشگاه و طبقات مختلف در باشگاه دانشگاه فردوسی اجتماع و عده‌ای سخنرانی نموده و تظاهرات ضد ملی به عمل آورند.»[71]

برپایی این مراسم به مناسبت بزرگداشت شهادت مهندس سعید نشان و محمد سالیانی بود، که در ساعت مقرر با حضور افراد «دانشگاهی، کارمندان شهرداری، اداره کار و دادگستری و تعدادی از پزشکان مراکز درمانی» تشکیل و تا ساعت 1230 به طول انجامید.[72] ساواک مشهد در گزارش چگونگی برپایی این مراسم که یکی از سخنرانان آن مقام معظم رهبری آیت‌الله خامنه‌ای بود، نوشت:

«روز 16 /10 /57 گروه کثیری از دانشگاهیان و طبقات مختلف مردم در باشگاه دانشگاه فردوسی اجتماع، در ابتدا دکتر آزادی بیوگرافی مهندس سعید نشان را مبنی بر اینکه پدر وی کارمند دارائی بوده و پس از فوت پدر، مادرش که پزشک است امکانات تحصیل وی را فراهم نموده است، [بیان کرد]. دکتر سهامی سخنران بعدی اظهار داشت، دشمنی که در پیش داریم یک شخص و یک سلسله نبوده بلکه ماشین امپریالیسم است. وی پیرامون مسیر انقلاب ایران از زمان قاجاریه و سرکوبی آزادیخواهان و روی کار آمدن دیکتاتوری رضاخان قلدر و وضع موجود ایران مطالبی اظهار داشت. سخنران سوم خامنه‌ای یکی از روحانیون مخالف بود که درباره نهضت ملی ایران که به هیچ فرقه و کشوری بستگی ندارد سخن گفته و اضافه کرد که این نهضت با تغییر کابینه‌ها از بین رفتنی نیست و تا انهدام رژیم و خلع 66 ادامه یافته و باید 66 محاکمه شود. وی درباره وضع رژیم و اینکه چگونه ثروت کشور را غارت کرده و استعدادها و مغزهای متفکر را از بین برده صحبت کرد. وی گفت خمینی به نمایندگان خود دستور داده که از کارگران شرکت نفت بخواهند جهت مصرف داخلی نفت استخراج نمایند و تا چند روز دیگر مواد نفتی به دست مردم خواهد رسید ... در خاتمه جنازه شخصی به نام عباس خوش‌الحان که روز 15 /10 /57 فوت شده بود تا میدان تقی‌آباد تشییع گردید و از آنجا با وسایل نقلیه تا بهشت رضا حمل ‌شد.»[73]

پس از پایان این مراسم، طی گزارش دیگری به فرمانداری نظامی اطلاع داده شد:

«قرار است ساعت 1430 روز جاری مراسم روز هفتم دانش‌آموزان و معلمین کشته شده در روز 9 /10 /57 در مسجد گوهرشاد برگزار شود. ساعت 1430 روز جاری مراسم هفتم مهندس سعیدنشان در بهشت رضا برقرار خواهد شد.»[74]

در این روز، تیمسار شیخان، رئیس سازمان اطلاعات و امنیت خراسان که در طول مبارزات مردم همواره درپی برخورد شدید و خشونت‌آمیز با آنان بود، از فرصت به دست آمده استفاده کرد و در نامه‌ای به فرمانداری نظامی گزارش داد:

«با توجه به اینکه از چندی قبل بیمارستانهای شهناز پهلوی و شاهرضا و ششم بهمن تبدیل به سنگر مخالفین رژیم مشروطه و طرفداران خمینی گردیده و محرکین و اخلالگران این مراکز ضمن اعلام همبستگی با سایر طبقات نسبت به تهیه و توزیع نشریات ضد ملی و میهنی اقدام نموده و سعی در ایجاد جمهوری اسلامی دارند ... و اینکه برابر اخبار به دست آمده اخیراً در آزمایشگاه‌های اینگونه مراکز، بمب دستی ساخته می‌شود لذا خواهشمند است دستور فرمایند به منظور پاکسازی محیط مراکز موصوف، شورای تأمین استان را تشکیل و از نتیجه اقدامات معموله این سازمان را نیز آگاه سازند.»[75]

و در گزارش دیگری به بخش‌های 312 و 302 اداره کل سوم ساواک درباره وضعیت شهر و عدم توجه شهربانی به این وضعیت نوشت:

«درباره وضع شهر که شهربانی کلیه کلانتریها را تخلیه نموده و مأموری در داخل شهر وجود ندارد و سرقت، شرارت و اذیت مردم و جلوگیری آنان وسیله چماق به دست‌ها ناراحتی شدیدی بین مردم ایجاد و قمی پیغام داده که چنانچه قادر به برقراری امنیت در داخل شهر نیستید ما خودمان رأساً اقدام کنیم. فرمانداری نظامی درباره تأمین شهر و برقراری کلانتری‌ها شرحی به شهربانی نوشته لیکن شهربانی تا کنون اقدامی نکرده و کماکان کلیه پرسنل خود را فقط در شهربانی متمرکز کرده است.»[76]

 

روز هفدهم دی‌ماه . هفتم ماه صفرالمظفر

برای روز هفدهم دی‌ماه، دو راهپیمایی مردمی طراحی شده بود. راهپیمایی اول به مناسبت ابراز انزجار از کشف حجاب رضاخانی در روز هفدهم دی‌ماه سال 1314ش بود که برای انجام آن توسط آیت‌الله قمی به بانوان فراخوان داده شده بود و دیگری راهپیمایی عمومی بود که مقام معظم رهبری آیت‌الله خامنه‌ای در سخنرانی خود در مراسم روز پانزدهم دی در مسجد گوهرشاد، محل اجتماع و آغاز آن را مدرسه علمیه نواب، و در ساعت 8 صبح اعلام کرد.[77]

از ساعات اولیه صبح این روز در حالی که وضعیت «بازار رضا و سایر مغازه‌ها و دکاکین شهر مشهد و ادارات دولتی و بانک‌ها» مانند روزهای قبل تعطیل و نیمه تعطیل بود، بانوانی که به فراخوان شرکت در تظاهرات روز 17 دی لبیک گفته بودند، راهی بیت آیت‌الله قمی شدند، که گزارش چگونگی آن به شرح زیر به ثبت رسید:

«از صبح روز جاری تعدادی از خانم‌ها با چادر مشکی در جلو منزل آیت‌الله قمی اجتماع و بدون دادن شعار به طرف حرم حرکت و عده دیگری از خانمها که وابسته به دانشگاه بوده در میدان شاه اجتماع و از طریق خیابان نادری به طرف حرم حرکت و در جلو منزل شیرازی متوقف و یکی از آنان به مدت دو دقیقه سخنرانی و آزادی زنان و جریان روز 17 دی‌ماه را محکوم نمود. عده زیادی از مردها در دو طرف خیابان حفاظت خانم‌ها را به عهده داشتند. سپس افراد فوق به همدیگر ملحق و در ‌ساعت 1200 تعداد تقریبی آنان به 30 هزار نفر می‌رسید. نامبردگان عکس‌های خمینی و دکتر شریعتی و تعدادی از کشته‌شدگان و پلاکاردهائی حاوی شعارهای (نهضت ما حسینی، رهبر ما خمینی . بختیار، مزدور بی‌اختیار . به حق قرآن شاه تو را می‌کشیم . فلسطین قهرمان قلب ماست. مرگ بر کد 66) در صحن حرم سیدحسین موسوی خراسانی برخلاف مصالح امنیت ملی برای اجتماع‌ کنندگان سخنرانی و در ‌ساعت 1215 متفرق گردیدند.»[78]

بخشی از این جمعیت عظیم، دختران دانشجویی بودند که در این روز با پوشیدن چادر از محل دانشکده‌های ادبیات و پزشکی برای شرکت در این حرکت، عازم حرم مطهر شدند:

«بر مبنای اعلامیه آیت‌الله قمی در زمینه راهپیمایی زنان در روز 17 دی، تعدادی از دانشجویان دختر با پوشیدن چادر در دانشکده‌های ادبیات و پزشکی اجتماع و به صورت راهپیمایی به صحن عتیق رفته[اند]»[79]

گزارشی از برپایی راهپیمایی در این روز که قرار بود از مقابل مدرسه علمیه نواب آغاز شود، در سوابق موجود نیست؛ و به نظر می‌رسد این حرکت برای پیشگیری از خطرات احتمالی که متوجه بانوان در راهپیمایی این روز بود و همچنین برای محافظت از آنان، صورت نگرفته و انجام آن به روز هجدهم دی که از سوی امام خمینی (ره) عزای عمومی اعلام گردید، موکول شده است.

 

روز هجدهم دی‌ماه. هشتم ماه صفرالمظفر

روز هجدهم دی‌ماه به «مناسبت حوادث مشهد، قزوین و یزد» از سوی امام خمینی (ره) عزای عمومی اعلام شده بود و به همین دلیل در ساعت 5 /10 صبح روز هفدهم ساواک مشهد ضمن اعلام این خبر، به فرمانداری نظامی اطلاع داد:

«قرار است عده‌ای از اخلالگران در این روز ضمن راهپیمایی مبادرت به تظاهرات نمایند.»[80]

در این روز «بازار و مغازه‌ها و دکاکین، ادارات دولتی، بانک‌های شهر مشهد» به طور کلی تعطیل بود و راهپیمایی مردم که تعداد زیادی از روحانیون جزو آنان بودند، در ساعت 5 /8 صبح آغاز شد. این جمعیت، پس از پیوستن افرادی که از دیگر نقاط شهر مانند «منازل شیرازی، قمی، مرعشی، مدرسه نواب، باشگاه دانشگاه فردوسی، بیمارستان شهناز» حرکت کرده بودند به آنان، با گذشتن از «خیابان نادری، میدان شاه، خیابان پهلوی، خیابان خسروی، فلکه دقیقی»، در مقابل موزه حرم امام رضا علیه‌السلام اجتماع کردند. سخنران این اجتماع که تعداد جمعیت حاضر در آن « 130000 نفر» نوشته شده، آیت‌الله واعظ طبسی بود که در سخنرانی خود ضمن اینکه «دولت بختیار را به مراتب از دولت نظامی خطرناکتر» توصیف و مردم را به پایداری و مقاومت دعوت کرد، گفت: «به زودی به پیروزی خواهیم رسید» و اعلامیه مورخه هفتم ماه صفر امام خمینی (ره) را نیز قرائت کرد.[81] ساواک مشهد درباره تصاویر و پلاکاردهایی که در این روز همراه راهپیمایان بود، نوشته است:

«راهپیمایان عکس‌هائی از خمینی، دکتر شریعتی، کشته‌شدگان اخیر و مجاهدین و عکس شاه که به طرف خمینی اسلحه کشیده و خمینی مشت به ‌طرف وی دراز کرده است و شعارهای ضد رژیم حمل می‌کردند.»[82]

دانشگاهیان از جمله گروه‌های منسجمی بودند که در راهپیمایی این روز نیز نقش فعال داشتند و در ساعت 9 صبح از محل باشگاه دانشگاه فردوسی به سوی حرم مطهر حرکت کردند:

«ساعت 0900 روز جاری حدود 4000 نفر از دانشگاهیان (دانشجو . استاد . زن و مرد) از باشگاه دانشگاه به صورت راهپیمایی خارج و ضمن حمل پلاکاردهای شعار مضره، عکس‌های مجاهدین، پدرم، مادرم هر گلوله‌ای که به قلبم اصابت می‌کند شاخه گل سرخی است که از برادر مسلمان ارتشی به من هدیه می‌گردد و عکسهای زیادی از خمینی و پلاکارد حاوی عکس کد 66 و مشت گره کرده خمینی در مسیر خیابانهای سعدی، خسروی، خسروی نو، فلکه دقیقی در فلکه حضرت مستقر و در طول مسیر شعارهای زیادی من‌جمله مرگ ‌بر کد 66، نه سازش سیاسی نه قانون اساسی . ادامه انقلاب جمهوری اسلامی . مرگ بر این پهلوی دشمن خونخوار ما . درود بر خمینی رهبر بیدار ما. خلق به پا می‌خیزد جلاد خون می‌ریزد . زنده و جاوید باد نام شهیدان ما . سرخ شد از خون [شان]  شهر و خیابان ما . بختیار بختیار مزدور بی‌اختیار، می‌دادند.»[83]

 

روز نوزدهم دی‌ماه. نهم ماه صفرالمظفر

در روز نوزدهم دی، «ادارات دولتی و بانکها غیر از بانک ملی» تعطیل، «بازار رضا و بازار بزرگ» نیمه تعطیل و «مغازه‌ها و دکاکین خیابانهای شهر مشهد» باز گزارش شد.

در این روز، پیکر مطهر دو نفر از شهدای روزهای قبل، توسط گروهی از مردم از محل بیمارستان شهناز تا خیابان ضد تشییع و از آنجا برای دفن به بهشت رضا علیه‌السلام برده شد. نام یکی از این شهدا «محمد نیک‌اختر کارمند سازمان آب مشهد» و دیگری «مجهول‌الهویه» اعلام شد:[84]

«صبح روز جاری جنازه محمد نیک‌اختر کارمند سازمان آب که در حوادث اخیر کشته شده به اتفاق جنازه شخص ناشناسی در حالی که با پارچه سفید و گلهای قرمز تزئین شده بود با حضور حدود 400 نفر مرد و زن به بهشت رضا تشییع و مرعشی پیشاپیش در حرکت بود و شیخی که سوار وانت بود عنوان می‌داشت این است سند سلسله پهلوی . رژیم شاهنشاهی باید نابود گردد. جمهوری اسلامی باید ایجاد گردد.»[85]

در بعد از ظهر این روز، اجتماعی در تالار رازی دانشکده پزشکی دانشگاه فردوسی تشکیل داده شد که در آن سخنرانی‌های مختلفی صورت گرفت، از جمله یکی از دانشجویان درباره «جنگهای ویتنام ... سازماندهی انقلاب در دهه چهل و دعوت مردم به جنگ مسلحانه و نحوه آموزش‌های چریکی در کشورهای بیگانه و نفوذ در کشور و حادثه سیاهکل» سخنرانی کرد.[86]

سخنران دیگر این مراسم، شهید هاشمی‌نژاد بود که در این فضای دانشجویی درباره پیشینه سازمان مجاهدین خلق و چگونگی به انحراف رفتن و مارکسیست شدن آنان صحبت کرد:

«بعدازظهر روز گذشته نوار سرودی از مجاهدین برای حدود 1500 نفر دانشگاهی و سایر طبقات در تالار رازی دانشکده پزشکی پخش و دفاعیه سعید محسن توسط یکی از دانشجویان قرائت، سپس هاشمی‌نژاد روحانی مخالف به تجزیه و تحلیل مارکسیست و سازمان مجاهدین خلق، نقاط ضعف و خیانت‌هائی که به این سازمان شده و شکست‌هائی که در طول مبارزات به آن وارد آمده، تجدید نیرو از طرف سازمان مزبور و اینکه تنها راه مبارزه با رژیم و اربابان کد 66 مبارزه مسلحانه است پرداخته »[87]

 

روز بیستم دی‌ماه. دهم ماه صفرالمظفر

در این ایام، ژنرال رابرت هایزر آمریکایی که برای طراحی کودتایی با هدف نجات رژیم شاهنشاهی در روز چهاردهم دی‌ماه به ایران آمده بود، به فعالیت مشغول بود. در جریان طراحی این کودتا، یکی از مأموریت‌های ساواک شناسایی رهبران انقلاب اسلامی و افراد مؤثر در فعالیت‌های انقلابی و تهیه لیست اسامی همراه با مشخصات و آدرس آنان بود.

در راستای همین حرکت، در روز بیستم دی‌ماه لیست اسامی افراد مختلفی که توسط ساواک مشهد تهیه شده بود با عنوان «لیست اسامی روحانیون و وعاظ و طلاب . دانشگاهی . آموزش و پرورش . ادارات و کسبه که در ماههای اخیر در مشهد و سایر شهرستان‌های خراسان در تظاهرات و اخلالگری‌ها محرک و یا شرکت داشته‌اند»،[88] به شرح زیر برای اداره کل سوم ارسال شد:

الف . علماء و روحانیون و برخی از انقلابیون مذهبی . 45 اسم

ب . محرکین درجه یک و دو دانشگاه فردوسی و مراکز وابسته و مراکز آموزش عالی منطقه . 105 اسم

ج . مظنونین درجه ‌یک آموزش و پرورش مشهد . 55 اسم

د . مظنونین درجه 1 و 2 آموزش و پرورش مشهد، چناران و شاندیز . 39 اسم

ﻫ . محرکین درجه‌ یک اعتصابات و اغتشاشات چند ماهه اخیر . 105 اسم

 

روز بیست و سوم دی‌ماه. سیزدهم ماه صفرالمظفر

در صبح روز بیست و سوم دی‌ماه، در حالی که «دانشگاه فردوسی کماکان تعطیل» بود، در اجتماعی که در باشگاه دانشگاه تشکیل شد، ابتدا نوار سخنرانی محمدرضا شاه در جلسه سرّی با سران ارتش پخش شد و سپس اعلامیه‌ای که در همین زمینه تهیه شده بود بین حاضرین توزیع گردید. ساواک مشهد در توضیح این سخنرانی و توزیع اعلامیه نوشته است:

«در نوار و اعلامیه مطالبی در زمینه جنبش کردستان، حکومت دکتر مصدق و تشکیل شورای دموکرات در آذربایجان و اینکه ملت از موهبت آزادی سوءاستفاده کرده‌اند و جنبشها و خیانتهای گذشته با استفاده از تجارب پدرم و کمک دولت آمریکا سرکوب شده و بعد از اعتصاب کارکنان نفت ذخایر نفتی به خارج صادر و مخالفین تلاش در جهت جذب نیروی ارتش را دارند و ارتشیان نیز بی‌میل نیستند و ساواکی گسترده‌تر از قبل تشکیل خواهیم داد و باید ارتشیان به روی ملت آتش بگشایند تا پیروز شویم عنوان شده است.»[89]

 

روز بیست و چهارم دی‌ماه. چهاردهم ماه صفرالمظفر

در بولتن شماره 41 «معاونت عملیات و فرماندهی و کنترل ستاد ارتش» که دارای تاریخ بیست و چهارم دی‌ماه است، با عنوان «فعالیت در استان خراسان» نوشته شده است:  

«شایع است حدود 15 نفر از جوانان در منزل آیت‌الله قمی اجتماع و ضمن تشریح مسئله ساواک شیراز اظهار نمودند پس از لغو حکومت نظامی به ساواک خراسان حمله خواهند کرد ولی عده‌ای معتقدند که باید در زمان حکومت نظامی حمله نمود.»[90]

 

روز بیست و پنجم دی‌ماه . پانزدهم ماه صفرالمظفر

در بولتن شماره 42 «معاونت عملیات و فرماندهی و کنترل ستاد ارتش» که دارای تاریخ بیست و پنجم دی‌ماه می‌باشد، درباره فعالیت‌های صورت گرفته در این موقع آمده است:

«از ساعت 1100 الی 1700 گروه‌های مختلفی در چند نقطه شهر مشهد با حمل پلاکاردهای مضره دست به تظاهرات خیابانی زده و این تظاهرات بدون دخالت مأمورین خاتمه یافت. از کارکنان و کارمندان استان خراسان طی اعلامیه‌هائی دعوت به عمل آمده تا در راهپیمایی روزهای 29 /10 /1357 و 7 /11 /1357شرکت نمایند و آنها را تهدید نموده‌اند اگر در راهپیمایی شرکت ننمایند پس از پیروزی از ادارات مربوطه اخراج و به حساب آنها رسیدگی خواهد شد.»[91]

 

روز بیست و ششم دی‌ماه. شانزدهم ماه صفرالمظفر

روز بیست و ششم دی‌ماه روز فرار محمدرضا پهلوی و روز شادی مردم در سراسر کشور و اعلام پایان عمر رژیم شاهنشاهی بود. در این روز تعدادی از مجسمه‌های باقیمانده از شاه نیز در سطح میادین مختلف شهرها مورد تخریب قرار گرفت و در مشهد نیز در تنها گزارش موجود ساواک، به اظهار خوشحالی مردم و کندن مجسمه شاه در میدان سعدآباد اشاره شده است.[92]

 

روز بیست و هشتم دی‌ماه. هجدهم ماه صفرالمظفر

در روز بیست و هشتم دی‌ماه تجمعی در مدرسه علمیه نواب صورت گرفت که ساواک مشهد درباره آن نوشت:

«عده‌ای از اصناف و روحانیون در مدرسه نواب متحصن و تقاضا داشتند نسبت به امنیت شهر هرچه زودتر توسط مسئولین اقدام گردد، چون مغازه آنان مورد دستبرد واقع می‌شود. ضمناً تظاهرات آرامی صورت گرفت.»[93]

در این روز که مردم متدین و انقلابی شهر مشهد در حال انجام مقدمات برپایی مراسم اربعین حسینی بودند، آیت‌الله سیدحسن قمی و آیت‌الله سیدعبدالله شیرازی نیز اعلامیه‌های مجزایی منتشر و مواردی را در جریان مبارزه با رژیم شاهنشاهی به مردم توصیه کردند. متن این اعلامیه‌ها به شرح زیر است:

الف . اعلامیه آیت‌الله سید عبدالله شیرازی

«بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

در این لحظات بسیار حساس و روزهای سرنوشت‌‌ساز، ملت مسلمان و مقاوم با نیروی اراده و ایمان، با هم آهنگی و وحدت کلمه و با تحمل انواع فشارها و فداکاری‌ها و نثار بسی خونهای پاک و از دست دادن عزیزترین جوانان خود توانسته در برابر زورگوئی‌ها و ستم‌های رژیم سفاک ایران قد برافراشته و همه توطئه‌های خارجی و داخلی را خنثی کند و برترین قدرت انسانی را بر همه نیروهای پلید طاغوتی و شیطانی به اثبات رسانیده و دشمن خدا و خلق را که به اتکاء دزدان غارتگر بین‌المللی ملت‌ را به روز سیاه نشانده بود به شکستگی[شکستی]ذلت‌بار دچار سازد و بیش از همه باید لطف پروردگار بزرگ را سپاس گفت که مددهای خود را شامل حال مستضعفین ساخته و آنان را در هر گامی و در هر تصمیمی یاری داده است.

در این موقع تاریخی که ملت ما از مرحله بسیار دشوار می‌گذرد همه آحاد مردم مسلمان باید از همیشه بیشتر هوشمندی و آگاهی خود را به کار گرفته و از رخنه دشمن ضربت خورده و زخم دیده به هر نحو ممکن جلوگیری کنند؛ لذا لازم می‌دانم تذکرات زیر را در معرض اطلاع همگان بگذارم:

1. همانطوری که روحانیت ترقی‌خواه و متعهد از نخستین لحظات این مبارزه مقدس در سنگر مبارزه با دشمن قرار داشته به وظائف خطیر و استثنائی خود اشتغال ورزیده در وضع موجود و در هر وضعی که پیش آید همچنان با استمداد از ساحت قدس و پیشگاه مقدس حضرت ولی‌عصر ارواحنا فداه و وحدت کلمه کامل و همه در یک جبهه به مبارزه خود ادامه خواهند داد و هیچ دسیسه و توطئه‌ای نخواهد توانست در صف واحد آنان شکاف به وجود آورد.

2 خدمات ارزنده همه قشرهای ملت و تلاش پیگیر حضرات آقایان علماء اعلام و خطباء و گویندگان عظامی که بذر تفکر اسلامی صحیح را در مغزها و دلها پاشیده و روح مبارزه و جهاد را در مردم دمیده‌اند و نیز دانشجویان، دانشگاهیان، کارمندان و کارگران و کسبه و پیشه‌وران و سایر اقشار که با انواع فعالیت‌ها و اعتصابات و اقدامات و فداکاری‌ها بار سنگین این مبارزه دشوار را به دوش داشته‌اند مورد عنایت و رضای پروردگار متعال و توجهات حضرت ولی عصر ارواحنافداه می‌باشد و همه [هم]  به سرافرازی و سربلندی در دنیا و اجر و ثواب عظیم در آخرت نائل خواهند آمد.

3. مبارزات ملت ایران که در پرتو آموزش‌های اسلامی و با رهبری عناصر عالیقدر روحانیت آغاز گردیده و بحمدالله به پیروزی در مراحل اولیه نائل آمده تا پیروزی نهائی [و] ریشه‌کن کردن بقایای نظام خائن و قطع همه وابستگی‌های سیاسی و اقتصاد [ی] و ایجاد حکومت اسلامی ادامه خواهد داشت و تغییر مهره‌ها و چهره‌ها و دادن برخی امتیازات نمی‌تواند ملت و رهبرانش را از ادامه این مبارزه مقدس باز دارد.

4. دولت فرمایشی وقت از نظر همه رهبران روحانی غیرقانونی و غاصب است زیرا رژیمی که با رفراندوم تاسوعا و عاشورای ملت غیرمقبول گشته بود قانوناً نمی‌توانست کسی را به‌ عنوان رئیس دولت انتخاب کند و مجلسین غیرقانونی که مجمع وکلای فرمایشی است هیچ ‌صلاحیتی برای دادن رأی اعتماد ندارد بنابراین هرگونه همکاری با دولت غیرقانونی جرم و نامشروع است.

5. عموم برادران مسلمان باید بدانند که هیچ کس رأساً حق مجازات کسانی را که مجرم می‌پندارند ندارند، تشخیص مجرم و جنایتکار و تعیین چگونگی مجازات و اجرای آن فقط به عهده محاکم صلاحیت‌دار است که انشاءالله با روی کار آمدن حکومت اسلامی به همه مجرمیت‌ها و در دعاوی حقوقی و غیره رسیدگی خواهد شد

6. مادامی که یک دولت قانونی و ملی که مورد تأیید مراجع و علماء اعلام باشد بر سر کار نیامده است مردم باید از پرداخت مالیات و سایر وجوه دولتی و اجاره‌بهای زمین‌ها و موقوفات آستانقدس خودداری نمایند.

7. بازرگانان و کسبه محترم و فروشندگان ارزاق باید بدانند احتکار و گرانفروشی حرام و در این موقعیت حساس ضربه شکننده به پایداری ملت است.

8 . همانطور که اطلاع دارید شایعه و احتمال کودتای نظامی چند روز است که به وسیله بنگاه‌های خبر پراکنی دنیا و مطلعان سیاسی پیش‌بینی می‌شود البته بعید نیست که ایادی و عمال شاه که به کلی آرزوهای خود را نقش بر آب می‌بینند و بساط ظلم و خودکامی 50 ساله را جمع شده مشاهده می‌نمایند دست به عملی یأس‌آمیز زنند و پیمانه لبریز جنایات خود را باز هم لبریزتر سازند که مقابله با چنین احتمال مردم باید بدانند که وظیفه سنگین‌تر از همیشه دارند، آنها باید بکوشند که هیچ بهانه‌ای برای خون‌ریزی به دست دشمنان ندهند و با هماهنگی و یکپارچگی هرچه بیشتر خود را برای خنثی کردن چنین توطئه‌[ای] آماده سازند و نیز باید توجه داشته باشند که ارتش ایران جزء همین ملت است و باید در صف ملت و جهت مبارزه ملت قرار گیرد و حتماً انشاءالله قرار خواهد گرفت.

امرا و افسران و درجه‌داران نظامی نیز باید در این مورد مراقب وظیفه انسانی و اسلامی خود باشند و نگذارند که عمال رژیم خائن از نیروهای ارتش ایران در جهت زیان ملت بهره‌گیری کنند و بیش از این خون مظلومان را نریزند.

در خاتمه برای تجلیل از شهداء این نهضت و بزرگداشت خاطره فداکاری آنان و عموم مسلمانان با الهام از اربعین حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام روز جمعه 20 صفرالخیر 1399 را به عنوان روز یادبود شهیدان اعلام و به همه توصیه می‌نمائیم که در مراسم باشکوه آن روز شرکت نمایند و از خداوند متعال جلت عظمته مسئلت می‌شود که به جوامع اسلامی پیروزی عنایت فرموده و ریشه ظلم را در کلیه مجامع هر چه زودتر قطع نماید. 

  کتب‌الله لاغلبن انا و رسلی ان الله لقوی عزیز

مشهد مقدس 19 صفرالخیر 1399 .  سیدعبدالله شیرازی»[94]

 

ب. اعلامیه آیت‌الله قمی

«ملت شریف ایران . اهالی محترم مشهد مقدس.

به طوری که غالباً می‌دانید چندی است شبها مغازه‌ها و فروشگاههای شهر مشهد مورد دستبرد و سرقت قرار گرفته و زیانها و خسارتهای فراوان به اصناف و پیشه‌وران محترم وارد می‌شود و با اینکه مکرراً به مقامات مسئول یادآور شده ایم که از تکرار این سرقتهای پی در پی ممانعت به عمل آورند تأثیری نبخشیده و باز هم تکرار می‌شود. به عنوان اعتراض به این خیانت، کسبه و اصناف کشور مدت 48 ساعت دست به اعتصاب و تحصن زدند و این خود عملی منطقی و مشروع و یکی از مظاهر مبارزه با ظلم و ستم و جهاد در راه حق و استیفای حقوق و برقراری نظام عادله اسلامی است. گرچه در این نهضت مقدس و جهاد اسلامی همه طبقات و اقشار ملت سهیم و به طور بی‌سابقه‌ای همداستان می‌باشند، اما مسلماً سنگینی بار مبارزه بیشتر بر دوش تجار و اصناف و مغازه‌داران عزیز بوده است که از روز اول و بیش از سایر طبقات دعوت جامعه روحانیت را لبیک گفته و با تعطیل‌های پی در پی و ممتد، پشتیبانی و همبستگی خویش را با روحانیت و سایر پیشگامان اعلام داشته‌اند.

پیداست که بستن بازارها و دکاکین همواره ضربه کوبنده‌ای علیه دستگاه حاکمه به شمار می‌رود و تأثیر آشکاری در پیشبرد نهضت و شکوفائی آن داشته است کما اینکه از این راه زیانهای مالی و رکود اقتصادی زیادی متوجه اصناف گردیده که با جان و دل آن را متحمل شده‌اند، البته ملت شریف و حق‌شناس این فداکاری‌ها را ارج می‌نهد و به اهمیت آن واقف است.

اینجانب ضمن تشکر و تقدیر فراوان از اصناف محترم، خیر و برکت و رفاه روزافزون را برای آنان و همه ملت از خداوند متعال مسئلت دارم و به طور حتم موفقیت نهضت این خیر و برکت را در بر دارد.

مطلب دیگر همانطور که در اعلامیه‌های قبلی تذکر دادم به ‌هیچ ‌وجه مردم نباید به خانه‌ها و مؤسسات مختلف اعم از دولتی و ملی حمله کنند و باعث تخریب و آتش‌سوزی و خسارت گردند و یا در صدد انتقام‌گیری از پلیس و مأمورین انتظامی و ارتشی و کسانی از این قبیل برآیند.

این اعمال علاوه بر اینکه در صف مبارزه شکاف ایجاد می‌کند و ملت را به جان هم می‌اندازد، وسیله سوءاستفاده بدخواهان و دشمنان ملت قرار می‌گیرد و ممکن است به بهانه آن، نفوس دیگری قربانی شوند.

ما امیدواریم با رسیدن به هدف و به ثمر رسیدن نهضت که بسیار نزدیک است بسیاری از خصومتها به خودی خود رفع شود و روح برادری و مودت میان همه افراد ملت برقرار گردد و چنانچه کسانی مستحق مجازات باشند منحصراً پس از به ثبوت رسیدن جرم در محاکم صالحه اسلامی توسط مقامات ذی‌صلاحیت مجازات خواهند شد.

مبارزه ما اسلامی است و باید در تمام مراحل مطابق مقررات و موازین اسلام پیش برود. در اسلام جان و مال مردم محترم است و به مجرد سوءظن یا از باب انتقام گرفتن، تعدی و تجاوز به دیگران جایز نیست.

توفیق همه را در ظل توجهات خاصه حضرت ولی‌عصر ارواحنافداه از خداوند متعال خواستارم.

مشهد مقدس 19 صفرالخیر 99 .. حسن طباطبائی قمی»[95]

 

روز سی‌ام دی‌ماه. اربعین حسینی

در روز سی‌ام دی‌ماه که مصادف با روز اربعین حسینی بود، تظاهراتی از مقابل منزل آیت‌الله شیرازی آغاز شد که مقصد آن خیابان تهران و مقابل حرم مطهر امام رضا علیه‌السلام بود. سخنرانان این مراسم شهید هاشمی‌نژاد و مقام معظم رهبری بودند و قعطنامه این روز نیز که در سراسر کشور یکسان بود، توسط آیت‌الله واعظ طبسی قرائت گردید و جمعیت حاضر پس از اقامه نماز جماعت ظهر و عصر متفرق شدند.[96]

 

روز هفتم بهمن ماه. بیست و هفتم ماه صفرالمظفر

در این روزها سراسر کشور ایران در شور و هیجان بازگشت قریب‌الوقوع امام خمینی (ره) به ایران قرار داشت و مقابله با بسته‌شدن فرودگاه‌ها توسط شاهپور بختیار به یکی از مسائل جدی مردم مشتاق و منتظر تبدیل شده بود. در چنین شرایطی در روز هفتم بهمن ماه، تظاهراتی در مشهد صورت گرفت که ساواک مشهد درباره آن، و حال و هوای مشهد نوشت:

«از صبح روز جاری عده‌ای از طبقات مردم بنا به دعوت جامعه روحانیت در جلو منزل شیرازی و خیابان تهران مبادرت به راهپیمایی آرام نمودند. تعداد راهپیمایان حدود 50 هزار نفر و بدون هیچ حادثه‌ای ساعت 1300 پایان یافت. از طرف طبقات مردم شعارهائی بر پارچه به مناسبت ورود خمینی به ایران و علیه رژیم در خیابانهای مشهد نصب شده [است] »[97]

 

روز یازدهم بهمن ماه . دوم ماه ربیع المولود

در ساعت 9 صبح روز یازدهم بهمن ماه، تظاهراتی با شرکت «حدود 8000 نفر در خیابان پهلوی شهر مشهد» صورت گرفت که بدون درگیری با نیروهای فرمانداری نظامی خاتمه یافت. در این ایام، تعدادی از اهالی مشهد نیز برای شرکت در مراسم استقبال از امام خمینی (ره) به تهران آمده بودند که در گزارش چگونگی آن نوشته شد:

«تعداد 180 نفر از مشهدی‌هائی که جهت استقبال به تهران آمده و در مسجد جواد سکنی گزیده‌اند با سلاح گرم و سرد مجهز می‌باشند.»[98]

 

روز دوازدهم بهمن ماه . سوم ماه ربیع‌المولود

در روز دوازدهم بهمن، به مناسبت ورود امام خمینی (ره) سراسر ایران غرق شعف و شادی بود؛ این شادی در مشهد نیز مانند دیگر شهرهای کشور با پخش شیرینی و روشن‌کردن چراغ‌های اتومبیل و زدن بوق ممتد همراه بود:

«ساعت 1000 روز 12 /11 /1357 طبقات مختلف مردم به مناسبت ورود آیت‌الله خمینی مبادرت به توزیع شیرینی و روشن بودن چراغ‌های ماشین خود نمودند. ضمناً چماق‌بدستان، رانندگان را وادار به روشن نمودن چراغ‌های ماشین می‌نمودند. اکثر مغازه‌ها نیز بسته بود.»[99]

 

روز چهاردهم بهمن ماه. پنجم ماه ربیع المولود

در روز چهاردهم بهمن که در شامگاه آن مهندس مهدی بازرگان از سوی امام خمینی(ره) مأمور تشکیل کابینه‌ای موسوم به دولت موقت شد، ساواک مشهد در گزارشی که برای اداره کل سوم ارسال کرد، درباره حال و هوای مردم مشهد و دیگر شهرهای تابعه استان خراسان نوشت:

«از روز پنج شنبه 12 /11 تا کنون مردم مشهد و سایر شهرهای تابعه به ‌علت ورود خمینی به ایران با روشن‌کردن چراغ‌های اتومبیل و انجام راهپیمایی آرام و دادن شعار به نفع خمینی تظاهرات نموده‌اند و ظرف این سه روز هیچگونه حادثه‌ سوئی رخ نداده است.»[100]

 

روز بیست و دوم بهمن ماه. سیزدهم ماه ربیع المولود. روز پیروزی انقلاب اسلامی

روز بیست و دوم بهمن ماه، روز پیروزی انقلاب اسلامی و یوم‌الله بود. در این روز سرتیپ عبدالرحیم جعفری که اولین فرماندار نظامی مشهد و حومه بود، از فیروزکوه تلگرافی خطاب به امام خمینی(ره) صادر و آمادگی خود را برای همکاری و خدمتگزاری به نظام مقدس اسلامی اعلام کرد:

«فیروزکوه . تهران . پیشگاه مبارک زعیم اعظم حضرت آیت‌الله‌العظمی الامام خمینی

رونوشت تیمسار سرلشکر قرنی ریاست ستاد بزرگ ارتشتاران

با تقدیم احترامات نظامی و تبریک موفقیت دینی و ملی به عرض می‌رسانم.

بنده سرتیپ عبدالرحیم جعفری فرمانده اسبق لشکر خراسان که فقط به انگیزه مخالفت با سیستم اقدامات ارتش و رژیم برعلیه ملت ایران و به منظور اجابت از فرمان امام خمینی مبنی بر کناره‌گیری و عدم همکاری نظامیان با رژیم از تاریخ بیست و هشتم آذرماه سال جاری با تقاضای شخصی از فرماندهی کناره‌گیری و به ستاد بزرگ منتسب گردیدم؛ اکنون به ندای ایمان و صداقت قلبی که صدق آن را می‌توان از آیات عظام خراسان و اکثر نظامیان مومن که به من شناسائی دارند تحقیق و اطمینان حاصل نمود، آماده‌ام در هر صورت نیاز ارتش و به منظور همکاری و خدمتگزاری به ملت مسلمان و قهرمان ایران عزیز مجدداً مشغول انجام وظیفه گردم.  سرتیپ جعفری»[101]

 

وضعیت شهرستان‌های استان خراسان رضوی از تاریخ 7 دی‌ماه تا 22 بهمن 1357

لازم به ذکر است به علت شرایط خاصی که در این ایام در سراسر کشور وجود داشت و همچنین طرح انحلال ساواک که در چهارم بهمن ماه به تصویب مجلسین شورا و سنا رسید، در این مدت نه تنها گزارش‌های چندانی از فعالیت‌هایی که در شهرهای استان خراسان صورت می‌گرفت، تهیه نشد، فعالیت‌های صورت گرفته در شهر مشهد نیز شامل این وضعیت بود.

 

شهرستان تایباد

در این ایام، تلاش برای ایجاد وحدت بین اهل تسنن و تشیع منطقه و پیشگیری از سوءاستفاده‌ای که عوامل رژیم از این موقعیت می‌کردند، ادامه یافت. نامه آیت‌الله سیدکاظم مرعشی برای «رهبر مذهبی اهل تسنن جنت‌آباد آقای حاج رنجبر (مولوی)»، که ضداطلاعات هنگ ژاندارمری تایباد در روز هفتم دی‌ماه گزارش آن را برای ساواک تایباد ارسال کرد، در همین راستا صورت گرفت.[102]

در این زمان، فعالیت انقلابی از سوی دبیران و دانش‌آموزان در محیط مدارس شهرستان تایباد و مناطق اطراف آن فراوانی بیشتری داشت، تا جایی که مامور ساواک تایباد معتقد بود:

«چون دانش‌آموزان اکثراً جوان و پر احساس و کم تجربه هستند امکان دارد با انجام تظاهرات، آرامش این شهر مرزی را برهم زده و تحصیل آنان نیز مختل شود.»[103]

برخی از گزارش‌های اینگونه فعالیت‌ها که در فاصله تاریخی بیست و پنجم آذر تا دوازدهم دی‌ماه صورت گرفته، به شرح زیر به ثبت رسیده است:

«محمد شعفی‌زاده، آموزگار دبستان راهنمائی مولانا اخیراً در سر کلاس درس دانش‌آموزان را تحریک و تشویق به مطالعه کتاب‌های کمونیستی نموده، چنانچه در تاریخ 25 /9 /57 در کلاس دوم راهنمائی دبستان مزبور به دانش‌آموزان اظهار داشته در صورتی که کشور کمونیستی شود تمام مأمورین را خواهم کشت. یاد شده تمثال شاهنشاه آریامهر را از کلاس درس پائین آورده لکن دانش‌آموزان تمثال را مجدداً نصب نموده‌اند.»   

این خبر در حالی با سبک و سیاق کمونیستی تنظیم شد که مأمور ساواک تایباد در ذیل همین گزارش، در معرفی آقای محمد شعفی‌زاده، ایشان را «شخصی متعصب مذهبی و مخالف رژیم» معرفی کرده است.[104]

«مقدم، رئیس مدرسه راهنمائی مولانا در شهر تایباد، به عناوین و بهانه‌های مختلف دانش‌آموزان و معلمین را تحریک به ترک کلاس‌های درس و تشویق به اعتصاب می‌نماید. یادشده اخیراً ضمن انتقاد از شاهنشاه آریامهر و رژیم و سلطنت پهلوی و دولت، با تمسخر اظهار داشته است (وضع ایران بسیار اسف‌انگیز و فلاکت بار شده چنانچه اخیراً خزانه دولت تمام و با عجز و لابه از کشورهائی چون امریکا، انگلیس، فرانسه تقاضای وام نموده لکن به علت حوادث و اغتشاشات کنونی ایران و خواسته ملت ایران مبنی بر برکناری شاه، کشورهای مزبور عدم اعتماد خودشان را نسبت به عدم ثبات و پایداری رژیم اعلام و حاضر به پرداخت وام نشده‌اند تنها عربستان سعودی دلسوزی نموده و 5 میلیون تومان وام به ایران پرداخت نموده است.»[105]

«شخصی یا اشخاصی با شکستن شیشه درب کلاس اول تجربی دبیرستان خیام وارد سالن دبیرستان گردیده و ضمن نوشتن شعارهای مضره، مبادرت به برداشتن تمثال اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر نموده؛ در مورد شناسائی مرتکب یا مرتکبین موضوع تحت بررسی و پیگیری است.»[106]

«آقای ابداری دبیر دبیرستان خیام شهرستان تایباد روز 4 /10 /57 در کلاس دوم اقتصاد دبیرستان مزبور ضمن اسائه ادب به شاهنشاه آریامهر، دانش‌آموزان را تحریک به گفتارهای ضد ملی و تشویق به انجام تظاهرات و اعتصاب می‌نموده است.»[107]

«ذاکر رئیس دبیرستان خیام شهرستان تایباد در هر مجلسی نسبت به شاهنشاه آریامهر اسائه ادب نموده و آموزگاران را تحریک به اعتصاب و ترک کلاسهای درس می‌نماید.»[108]

به دلیل شرایطی که در ایام انقلاب اسلامی در شهرستان تایباد وجود داشت، برخی از مردم متدین و انقلابی شهر، فاصله 230 کیلومتری تایباد تا مشهد را طی می‌کردند تا در تظاهرات روزهای مهم در مشهد حضور داشته باشند:

«حسین مهری معروف به بهروز که در شهرستان تایباد مغازه لوکس فروشی دارد روز عاشورا (20 /9 /57) به اتفاق پسرش در تظاهرات مشهد حضور داشتند و در پائین آوردن مجسمه‌های شاهنشاه آریامهر و رضاشاه کبیر شرکت نموده‌اند.»[109]

«مهدی خوشرو صاحب عکاسی رومینا در شهرستان تایباد ... در اکثر تظاهرات مشهد شرکت [داشته است] »[110]

و گروهی دیگر نیز، از تهیه‌کنندگان اسلحه برای نیروهای متدین و انقلابی معرفی می‌شدند:

«حیدر هروی و رجب و حسن عطائی اهل و ساکن کاریز تایباد از کشور افغانستان اسلحه کمری به خاک کشور شاهنشاهی ایران وارد و در قریه مزبور بین افرادی که طرفدار خمینی می‌باشند توزیع می‌نماید و حیدر هروی دارای یک قبضه مسلسل نیز می‌باشد.»[111]

در روز دهم دی‌ماه، گزارش داده شد که فردی به نام عسگری، مأمور انتظامی گمرک دوغارون «در انظار مردم از رژیم شاهنشاهی بدگوئی و خود را طرفدار خمینی معرفی و مردم را تحریک به آشوب می‌نماید[112] و در روز پس از آن نیز ساواک تایباد در گزارشی به ساواک مشهد نوشت:

«آقای عسگری، صادقی و رضازاده کارمندان گمرک دوغارون دارای عقاید افراطی بوده و با ایراد سخنرانی‌های تند، افراد را به ایجاد آشوب و بلوا علیه شاهنشاه آریامهر، دولت و نیروهای مسلح شاهنشاهی تشویق و کارمندان گمرک مزبور را به دادن شعار و شایعه‌پراکنی دعوت می‌نمایند.»[113]

شرایط فعالیت در مسیر انقلاب اسلامی در شهرستان تایباد به گونه‌ای بود که حتی تلاش برای تشکیل «شعبه حزب پان ایرانیست»، به طرفداری از امام خمینی (ره) نسبت داده می‌شد:

«روز 24 /9 /57 مبلغ هنگفتی از طرف آقای محسن پزشکپور نماینده مجلس شورای ملی جهت نورمحمد مودودی ساکن تایباد ارسال شده که به ظاهر جهت تشکیل شعبه حزب پان‌ایرانیست در تایباد بوده لکن در اصل به منظور هزینه تبلیغات مضره برعلیه رژیم و برله خمینی است که از این مبلغ مقداری در اختیار حسین بهروز و حاجی‌کریم کریمدادی قرار گرفته تا صرف هزینه‌های تبلیغاتی نمایند.»[114]

و این درحالی بود که فعالیت بانک‌هایی که در این شهرستان شعبه داشتند نیز به علت نداشتن موجودی به تعطیلی کشیده شده بود:

«بانک ملی و سایر بانکهای تایباد به علت نداشتن موجودی بسته شده‌اند و رئیس بانک ملی تایباد اظهار داشته مردم در دو روز گذشته هشتاد میلیون ریال از بانک مذکور دریافت کرده‌اند و به علت اعتصاب پست و بانک مرکزی پول به تایباد حواله نمی‌گردد و بانک ملی مشهد نیز نمی‌تواند نیاز پولی بانک ملی را تأمین نماید. ضمناً بانک‌های مشهد عنوان نموده‌اند تأمین نداریم و نمی‌توانیم در این هرج‌ و مرج پول پرداخت نمائیم.»[115]

در این اوضاع و احوال، اعلامیه‌ای با امضای «مسلمانان مبارز اهل تسنن شرق» در شهرستان تایباد توزیع شد که در آن ضمن اشاره به جنایات رژیم شاهنشاهی و توطئه‌های عوامل آن در تفرقه افکنی آمده بود:

«در این اواخر نیروهای مبارزان ضدامنیت (ساواک) با همکاری ژاندارمری و شهربانی هر محل به مردم شریف اما ناآگاه ما چنین وانمود کرده‌اند که تنها شیعیان دست به آشوب‌ زده و در صورت پیروزی، سنی‌ها را از خانه و کاشانه‌شان بیرون می‌کنند و به ‌هر حال این مبارزه، یک جنگ شیعه و سنی قلمداد می‌شود و با همین شیوه نیروهای خودفروخته ژاندارمری به سرکردگی سرگرد رضوی فرمانده هنگ ژاندارمری تایباد برادران ناآگاه ما را از دهات مختلف تربت‌جام و تایباد برعلیه کسانی که در شهرها طرفدار امام خمینی هستند تحریک کرده و باعث نابودی اموال آنها گشته‌اند. ناگفته نماند که بیشتر درجه‌داران ژاندارمری و شهربانی که دین خود را برای دنیای دیگری فروخته‌اند ... شخصی و محلی عملیات را فرماندهی می‌کردند از جمله: استوار قرویان، استوار یوسفی، استوار وحیدی و استوار علمی از درجه‌داران تایباد در قتل و جرح چند نفر در کاشمر مستقیماً دست ‌داشته‌اند. این خودفروشان در غرب مملکت، در سنندج، برادران سنی را می‌کشند و در شرق حامیان ما می‌شوند و مایه ننگ ما می‌گردند.

ما به همه برادران و خواهران اهل تسنن خود هشدار می‌دهیم گول این دسیسه‌ها را نخورده و همواره از برادران اهل تشیع مبارز طرفدار امام خمینی برای نابودی دشمن مردم ایران حمایت کنند.»[116]

در این موقع به دلیل فعالیت‌های انقلابی مردم در سطح شهر و مناطق اطراف، مورد شناسایی بودن مأمورین ساواک توسط مردم، به عنوان یکی از دغدغه‌های اصلی ساواک تایباد مطرح بود تا در نامه‌ای ضمن اشاره به این موضوع که «کلیه کارمندان شناسائی شده می‌باشند»، به ساواک مشهد بنویسد:

«اخیراً مهدی خوشرو صاحب عکاسی رومینا در شهرستان تایباد اظهار داشته نگاتیو فیلم عکسهائی که عده‌ای از کارمندان ساواک تایباد گرفته‌اند، در آرشیو عکاسیش موجود و در نظر دارد عکس کارمندان سازمان مزبور را در مشهد در اختیار مخالفین و اخلالگران قرار دهد.»[117]

در روز چهاردهم دی‌ماه اعلام شد «کلیه کارکنان دادگستری شهرستان... تایباد مبادرت به اعتصاب نموده و از قبول هر نوع پرونده و یا متهم خودداری می‌نمایند[118] و در روز بیستم دی‌ماه نیز، بر اساس طرح شناسایی افراد مؤثر در جریان انقلاب اسلامی، اسامی 15 نفر از فرهنگیان، با عنوان «صورت اسامی محرکین و مظنونین آموزش و پرورش تربت‌جام، تایباد، خواف، جنت‌آباد» برای اداره کل سوم ارسال شد.[119]

روز دوازدهم بهمن ماه، روز ورود امام خمینی (ره) به ایران بود که این واقعه، موجبات جشن و شادی مردم شهرستان تایباد و مناطق اطراف آن را نیز فراهم کرد.[120]

 

شهرستان تربت‌جام

در این زمان پخش خبر عزیمت آیت‌الله سیدعبدالله شیرازی به تربت‌جام و مذاکره با اهل تسنن به میزانی جدی به نظر می‌رسید که به‌‌رغم اینکه ساواک مشهد خبر آن را در روزهای قبل به اطلاع اداره کل سوم ساواک رسانده بود، در روز هفتم دی‌ماه نیز در نامه‌ای به استاندار خراسان نوشت:

«آیت‌الله شیرازی قصد عزیمت به تربت‌جام و مذاکره با اهل تسنن را دارد. چنانچه آیت‌الله شیرازی به تربت‌جام عزیمت نماید جمعیت عظیمی وی را همراهی خواهند نمود و متقابلاً اهل تسنن هم به جمع آوری طرفداران خود خواهند پرداخت و چون اختلافات دو گروه ریشه مذهبی دارد لذا برخورد بین آنان اجتناب ‌ناپذیر است.»[121]

و در همین روز موضوع نامه‌نگاری آیت‌الله کاظم مرعشی خطاب به «رهبر مذهبی اهل تسنن جنت‌آباد» که به طور طبیعی با هدف ایجاد وحدت و پیشگیری از اختلاف بین اهل تسنن و تشیع صورت گرفته بود، مطرح شد.[122]

در این شرایط، ایجاد وحدت و همدلی بین این دو گروه، نقش مؤثری در ادامه مبارزه علیه رژیم شاهنشاهی داشت و این مسئله‌ای بود که نیروهای امنیتی و نظامی و انتظامی از آن هراس داشتند. به همین علت در روز دهم دی‌ماه گزارشی توسط اداره دوم ارتش برای ریاست ساواک ارسال شد، که در آن ضمن اینکه نوشته شد:

«حدود ده هزار نفر از مخالفین روستاهای اطراف به طرف تربت‌جام حرکت و در ساعت 9 روز 24 /9 /1357 به وسیله ژاندارمری و کمک پادگان از ورود آنان به شهر جلوگیری به عمل آمد.»

به مواردی دیگری اشاره کرد که نشانگر طراحی برای ایجاد درگیری بین اهل تسنن و تشیع بود:

«مخالفین در مسیر حرکت یکی از سران ایل تیموری را سخت مضروب و یک نفر دیگر را کشته‌اند، لذا ایلات سنی ‌مذهب مانند تیموری، بلوچ، ترکمن شدیداً ناراحت شده و در صدد تلافی می‌باشند و رهبران مذهبی اهل تسنن در دفتر فرمانده پادگان حضور یافته و اظهار داشته‌اند که ایل خاوری [که] در منطقه بین خراسان و تربت‌جام مستقر است خود را آماده نموده که به ایلات سنی ‌مذهب حمل نمایند.»[123]

در جریان مقابله با اینگونه طراحی‌ها بود که اعلامیه «مسلمانان مبارز اهل تسنن شرق» که در مطالب مربوط به شهرستان تایباد آورده شد، تهیه و توزیع شد.[124]

در این موقع، اصلی‌ترین فعالیت‌های ساواک در شهرستان تربت‌جام، شناسایی افراد انقلابی و مخالفین رژیم شاهنشاهی بود که اسامی آنان را در گزارش‌های متعددی برای ساواک مشهد ارسال می‌کرد:

«محمدباقر اباذری ساکن شهرستان تربت‌جام و فرزندش که کارمند آموزش و پرورش تربت‌جام می‌باشد از مخالفین  [هستند.] »[125]

«افراد مشروحه زیر که ساکن بخش صالح‌آباد از توابع شهرستان تربت‌جام می‌باشند ضمن تبلیغات سوء مردم این خطه مرزنشین را به آشوب و بلوا تحریک می‌نمایند ... تظاهرات ضد ملی انجام و ثاقب‌پور پشت بلندگو اظهار داشته است (پیروز باد انقلاب ما و درود بر خمینی)

1 . غلامحسین ایازی 2 . قربان بلوچ 3 . یاسین قندهاری 4 . غلامرضا حیدری            5 . حسن کرباس فروشان»[126]

«اشخاص مشروحه زیر اکثر شب‌ها در منزل غلامعلی رضائیان رئیس سابق انجمن شهرستان (شغل دارو فروش) که خود یکی از مخالفین سرسخت رژیم مشروطه سلطنتی است اجتماع و ضمن تشکیل جلسات سخنانی برخلاف مصالح ملی ایراد و مبادرت به دادن شعارهای ضد ملی و پخش اعلامیه مضره در شهرستان تربت‌جام می‌نمایند.

1 . حاجی توسلی، رهبر اهل تشیع تربت‌جام 2 . شیخ صفی‌الدین، ساکن تربت‌جام     3 . عباس ترکه، میوه فروش»[127]

«نامبردگان مشروحه زیر اغلب اوقات در محوطه کارخانه قند جام اجتماع و ضمن ایراد سخنان تحریک‌آمیز و ضد ملی پشتیبانی خود را از خمینی اعلام و مخالف رژیم مشروطه سلطنتی می‌باشند و احتمال دارد در کارخانه مذکور تخریب و یا کارشکنی نمایند.

اصغر وصالی . غدیر هراتی . حاجی هاشمی . امیدوار . اکبری . حسن احمدی . مهدی کیانی . محمد قرآنی . عباس یزدانی . قاسم عسگری . غلامرضا میرزائی . کریم میرزائی . عباس جوادی . حسین باغداران . حسن جمیل آبادی . سیداحمد موسوی . سیدقاسم موسوی . اکبر یعقوبی . حسن دلدار.»[128]

«افراد مشروحه زیر از فرهنگیان بخش صالح‌آباد از توابع شهرستان تربت‌جام و از عناصر قشری می‌باشند که مبادرت به پخش اعلامیه مضره و ایراد شعارهائی برعلیه رژیم شاهنشاهی نموده‌اند و در روزهای تاسوعا و عاشورا در پائین آوردن مجسمه‌های شاهنشاه آریامهر و رضاشاه کبیر در مشهد شرکت داشته‌اند.

1 . سیگاری، دبیر مدرسه راهنمائی 2 . سعیدی، دبیر مدرسه راهنمائی 3 . خانم میمنت انصاری، معلم دبستان 4 . خانم زری میربانی، معلم دبستان 5 . رضا حسینی، معلم دبستان»[129]

در روز چهاردهم دی‌ماه، اعلام شد «کلیه کارکنان دادگستری شهرستان ... تربت‌جام مبادرت به اعتصاب نموده و از قبول هر نوع پرونده و یا متهم خودداری می‌نمایند.»[130] و در روز بیستم دی‌ماه نیز اسامی 9 نفر از دبیران و دانش‌آموزانی که در شهرستان تربت‌جام به فعالیت مشغول بودند، با عنوان «صورت اسامی محرکین و مظنونین آموزش و پرورش تابعه استان خراسان» برای اداره کل سوم ساواک ارسال شد.[131]

 

شهرستان تربت‌حیدریه

شهرستان تربت حیدریه در این ایام حال و هوایی متفاوت از دیگر شهرستان‌های استان خراسان داشت و مردم انقلابی و متدین آن که از طریق علما و روحانیون با مشهد در تماس بودند، همزمان و هماهنگ با راهپیمایی‌هایی که در مشهد صورت می‌گرفت، در شهر خود به تظاهرات می‌پرداختند.

شهربانی خراسان که در جریان این هماهنگی قرار داشت، در روز هفتم دی‌ماه براساس گزارش شهربانی تربت حیدریه به استاندار خراسان نوشت:

«قرار است عده‌ای کثیری از مشهد جهت انجام تظاهرات و تخریب پیکره شاهنشاه روز 8 /10 /57 به تربت‌‌حیدریه بروند که درخواست نموده از طریق ناحیه ژاندارمری خراسان و پلیس راه از حرکت افراد و دستجات مشکوک به طرف تربت‌حیدریه جلوگیری شود.»[132]

از چگونگی این حرکت و اتفاقات احتمالی آن گزارشی در سوابق موجود نیست، ولی اداره اطلاعات شهربانی خراسان در ساعت 12 ظهر روز نهم دی، در تلفنگرامی که محتوای آن قدری نامفهوم است، به ساواک مشهد اعلام کرد:

«برابر تلگراف شماره 1610- 9 /10 /57 تربت‌‌حیدریه بار مبنا در شرف اتمام تقاضای اعزام نیروی کمکی داشته و اضافه نموده است پادگان‌ آن شهرستان قادر به کمک نبوده و مقاومت به سختی انجام می‌گیرد.»[133]

و در همین روز به بهانه حمله چند نفر از مردم به منزل یکی از پاسبانان شهرستان تربت‌حیدریه به ساواک مشهد نوشت:

«حدود 15 هزار نفر در خواف آماده می‌باشند چنانچه پاسخ مثبت داده نشود به تربت‌حیدریه رفته و شهر را به آتش خواهند کشید.»[134]

روز دهم دی‌ماه، عاشورای شهرستان تربت حیدریه بود و راهپیمایی مردم مانند آنچه در این روز در مشهد واقع گردید، به خاک و خون کشیده شد:

«از ساعت 1000 روز 10 /10 /57 عده‌ای حدود سه هزار نفر که هر آن به تعداد آنان افزوده می‌شد به طرف پیکره شاهنشاه و ساختمان شهربانی تربت‌حیدریه حرکت که با مقاومت مأمورین روبرو و آنان به آتش‌زدن لاستیک و ریختن بنزین با تریلی و کمپرسی به سوی مأمورین و با پرتاب نارنجک دستی و تیراندازی حرکت که مأمورین به منظور حفظ جان خود و اسلحه و ‌مهمات، مبادرت به تیراندازی هوائی نموده و پس از تلاش زیاد، مأمورین ناچار به عقب ‌نشینی شده‌اند و مهاجمان بعد از اینکه پیکره را پائین آوردند در اکیپ‌های مختلف و از بلندی‌ها به طرف شهربانی با اسلحه بلند تیراندازی و به خانه مأمورین حمله‌ور و منزل سرگرد آریانفر و یکی از مأمورین را به آتش کشیده‌اند و عده‌ای دیگر به منزل یکی از درجه‌داران ژاندارمری به نام حقیقی حمله و با بمب دستی پرتاب و تیراندازی نموده‌اند که در این درگیریها تعداد هفت نفر کشته و 37 نفر مجروح شده‌اند.»[135]

و این در حالی بود که در بولتن شماره 31 «معاونت عملیات و فرماندهی و کنترل ستاد ارتش» که دارای تاریخ دهم دی‌ماه می‌باشد، بدون هیچگونه اشاره‌ای به تیراندازی مأمورین به سوی مردم و تعداد شهدا و مجروحین آن، نوشته شد:

«در تربت‌حیدریه خانواده‌های تعدادی از پرسنل شهربانی و خانواده یک نفر از درجه‌داران ژاندارمری [را]  به گروگان گرفته و خانه آنها را به آتش کشیدند.»[136]

و رکن دوم ژاندارمری خراسان نیز درباره حوادث این روز نوشت:

«ساعت 1400 روز 10 /10 /57 درجه داری را به نام جعفر جعفرزاده مسلح به اسلحه کمری که گفته می‌شد جمعی ضداطلاعات شهربانی بوده در تربت‌‌حیدریه به طرز فجیعی به قتل رسانیده و اسلحه کمری وی را به سرقت برده‌اند.»[137]

اعمال وحشیانه و جنایت بار نیروهای نظامی و انتظامی در تربت حیدریه به میزانی گسترده بود که آیت‌الله شیرازی در اعلامیة مورخه روز یازدهم دی‌ماه که به مناسبت کشتار مردم در روزهای نهم و دهم در مشهد منتشر شد، به آن نیز اشاره نمود.[138]

در پی حمله وحشیانه نیروهای نظامی و انتظامی به مردم و شهادت و مجروح شدن تعداد بسیاری از آنان در راهپیمایی روز دهم دی، حس انتقام‌جویی نیز در میان مردم متدین و مذهبی، به‌خصوص جوانان انقلابی چنان غلیان کرد که موجب ترک شهر توسط نیروهای نظامی و خانواده آنان شد. آنچه در بولتن شماره 34 مورخه سیزدهم دی‌ماه «معاونت عملیات و فرماندهی و کنترل ستاد ارتش» در این مورد آمده، به شرح زیر است:

شهر تربت حیدریه کاملاً در اختیار مخالفین بوده و پرسنل شهربانی و ژاندارمری و خانواده آنان شهر را تخلیه و به پادگان نظامی تغییر مکان داده‌اند. منازل پرسنل شهربانی را در تربت‌ حیدریه با بولدوزر و تراکتور با خاک یکسان کرده‌اند. با توجه به وضع موجود احتمال حمله به پادگان تربت‌‌حیدریه متصور است.»[139]

در روز چهاردهم دی‌ماه اعلام شد: «کلیه کارکنان دادگستری شهرستان  تربت حیدریه مبادرت به اعتصاب نموده و از قبول هر نوع پرونده و یا متهم خودداری می‌نمایند.»[140] و در روز بیستم دی‌ماه نیز لیست اسامی افرادی که در فعالیت‌های انقلابی شهرستان تربت‌حیدریه نقش داشته و مورد شناسایی قرار گرفته بودند، به شرح زیر برای اداره کل سوم ساواک ارسال شد:[141]

الف . سیاهه آقایان معمم شهر تربت‌حیدریه . 52 اسم

ب . آموزش و پرورش تربت‌حیدریه . 25 اسم

و در روز چهارم بهمن ماه اداره دوم ارتش، در گزارشی با عنوان «اخلالگران تربت‌‌حیدریه»، اسامی 12 نفر از کسانی را که «در حوادث اخیر تربت‌‌حیدریه دخالت داشته و فعالیت‌های گسترده‌ای در این زمینه انجام داده‌اند»، برای «تیمسار ریاست سازمان اطلاعات و امنیت کشور» ارسال کرد.[142]

 

شهرستان درگز

گزارشی از چگونگی فعالیت‌های صورت‌گرفته در این ایام در شهرستان درگز موجود نیست، تنها اینکه در روز بیستم دی‌ماه اسامی 17 نفر از افرادی که در فعالیت‌های انقلابی این شهرستان نقش داشته و مورد شناسایی قرار گرفته بودند، تحت عنوان «صورت اسامی محرکین و مظنونین آموزش و پرورش تابعه استان خراسان» برای اداره کل سوم ساواک ارسال شد.[143]

 

شهرستان سبزوار

روز بیست و دوم آذر ماه، روز عاشورای مردم شهرستان سبزوار بود. در این روز راهپیمایی مردم با تیراندازی مستقیم مأموران نظامی و انتظامی روبه‌رو شد که موجب شهادت 5 نفر و مجروح شدن 12 نفر گردید. اطلاعات شهربانی خراسان پس از گذشت 16 روز از این واقعه، در گزارشی که دارای تاریخ نهم دی‌ماه می‌باشد، درباره آن نوشت:

«برابر گزارش شهربانی سبزوار تعداد کشته‌شدگان روز 22 /9 /57 عبارتند از               1. رجبعلی ابراهیمی 40 ‌ساله کتاب‌فروش 2 . تقی مشکانی 15 ساله محصل                   3. رمضانعلی طلوعی 55 ساله دلال 4 . حاجی محمد اعیانی 60 ساله بیکار 5 . فشتنقی 18 ساله محصل و 12 نفر مجروح که در بیمارستان امدادی بستری می‌باشند.

ضمناً جنازه نامبردگان در ساعت 1500 به وسیله بستگان آنها و حدود 2 هزار نفر از اشخاص به گورستان حمل گردیده است.»[144]

در بعد از ظهر روز هفتم دی‌ماه، حجت‌الاسلام عبدوس که در این ایام برای سخنرانی به شهرستان سبزوار دعوت شده بود، در اجتماع کثیری از مردم که تعداد آنان را «حدود 15 هزار نفر» نوشته‌اند، خبر انجام راهپیمایی در روز هشتم را به اطلاع مردم رساند:

«از ساعت 1700 روز جاری حدود 15 هزار نفر از طبقات مختلف مردم در مساجد جامع، پامنار، آقا بیک، حسینیه قنادیها[145] اجتماع و عبدوس ضمن سخنرانی تحریک‌آمیز و ضد ملی در پایان سخنرانیش تأکید نمود که در راهپیمایی 8 /10 /57 کلیه افراد به سلاح گرم و سرد مسلح شوند. ضمناً به قرار اطلاع افراد مذکور قصد دارند در این راهپیمایی ضمن پائین آوردن مجسمه 66، به شهربانی و بازداشتگاه و مؤسسات ملی و دولتی حمله و به آتش بکشند.»[146]

و در ساعت 1145 همین روز ساواک مشهد نیز در تلفنگرامی که برای ریاست شهربانی خراسان ارسال کرد، اطلاع داد:

«قرار است روز 8 /10 /57 در شهرستان سبزوار تظاهراتی با شرکت طبقات مختلف مردم به همراه راهپیمایی صورت گیرد.»[147]

و شهربانی خراسان که از طریق شهربانی تربت حیدریه نیز در جریان این سخنرانی و اعلام راهپیمایی در روز هشتم دی‌ماه قرار گرفته بود، در نامه‌ای به «فرماندهی لشگر 77 مشهد» تقاضای تقویت نیروی نظامی در سبزوار را کرد:

«به علت [کمبود] نیروی شهربانی مزبور و همچنین گرفتاریها و درگیریها[ئی] که در حال حاضر شهربانی مشهد در مورد زندان دارد و همچنین خودکفائی کلانتری‌های شهربانی مشهد قادر نیست حتی یک نفر به شهربانی سبزوار نیرو اعزام دارد لذا خواهشمند است مقرر فرمائید به هر طریقی که امکان دارد از طریق لشگر 77 یا ژاندارمری، شهربانی مذکور تقویت گردد.»[148]

تظاهرات بزرگ مردم متدین و انقلابی سبزوار در روز هشتم دی‌ماه با شکوه خاصی برگزار شد که ساواک مشهد در گزارش مربوط به آن به صورت مختصر نوشت:

«روز جاری در شهر سبزوار تظاهرات ضد ملی با شرکت حدود 50000 نفر به عمل آمد. این تظاهرات از ساعت 1000 الی 1400 به طول انجامیده و اتفاق سوئی رخ نداده است.»[149]

در ساعت 5 /5 بعد از ظهر روز هشتم، برنامه سخنرانی در مساجد و تکایای شهر برقرار و حجت‌الاسلام عبدوس که سخنران این مراسم 20000 نفری بود، ضمن اشاره به راهپیمایی مردم در صبح این روز، گفت: «چرا در راهپیمایی امروز مجسمه شاه را پائین نیاورده‌اید؛ این کار باید انجام شود.» در ساعت 5 /7 شب مراسم سخنرانی به پایان رسید و نیم ساعت پس از آن، گروهی از مردم با «تعدادی لاستیک آغشته به مواد آتش‌زا» به سراغ مجسمه محمدرضا پهلوی رفتند که به‌رغم اینکه مجسمه را به آتش کشیدند، ولی آتش توسط «مأمورین شهربانی و آتش‌نشانی» خاموش شد.[150]

در روز نهم، هماهنگ با مردم مشهد کلیه مغازه‌ها و ادارات و بانک‌ها در سطح شهر سبزوار تعطیل بود، به گونه‌ای که شهربانی خراسان وضعیت شهر را نامطلوب گزارش کرد:

«روز جاری کلیه ادارات و بانک‌ها و دکاکین تعطیل و وضعیت شهر به صورت نامطلوبی می‌باشد. مخربین در گروه‌های 100 و 200 نفری دست به تخریب و آتش‌زدن منازل مأمورین انتظامی این شهربانی را نموده و قصد حمله به شهربانی و زندان را دارند؛ چون ساختمان شهربانی و ندامتگاه قدیمی و از لحاظ حفاظتی غیرقابل کنترل می‌باشد و نیروی انتظامی شهربانی مذکور به حد کافی نیست و تقاضای انتقال شهربانی و ندامتگاه به محل ساختمان جدید بدون رعایت تشریفات اداری نموده است، خانواده مأمورین و خود آنها در معرض خطر می‌باشند و در روحیه پرسنل اثر نامطلوبی گذاشته است.»[151]

و ساواک مشهد نیز درباره این تظاهرات نوشت:

«ساعت 1100 روز جاری عده‌ای حدود 2000 نفر به مجسمه اعلیحضرت همایون شاهنشاه در سبزوار حمله و سپس آن را پائین آورده و با خود برده‌اند. حدود 10 هزار نفر در مسجد جامع شهرستان مزبور اجتماع و قصد سخنرانی دارند.»[152]

گزارشی از دیگر فعالیت‌های صورت گرفته در شهرستان سبزوار در این ایام در سوابق موجود نیست، جز اینکه در روز بیستم دی‌ماه لیست اسامی 22 نفر از فرهنگیانی که در فعالیت‌های انقلابی این شهرستان نقش داشته و مورد شناسایی قرار گرفته بودند، با عنوان «صورت اسامی محرکین و مظنونین آموزش و پرورش تابعه استان خراسان» برای اداره کل سوم ساواک ارسال شد[153] و در بولتن شماره 54 «معاونت عملیات و فرماندهی و کنترل ستاد ارتش» درباره راهپیمایی مردم سبزوار در روز سیزدهم بهمن ماه که یک روز پس از ورود امام خمینی (ره) به ایران بود، نوشته شد:

«عده‌ای حدود 10 هزار نفر از کلیه طبقات مختلف مردم در مسجد جامع و خیابانهای سبزوار اجتماع و به راهپیمایی پرداختند.»[154]

 

شهرستان سرخس

در این ایام، از جمله اقداماتی که در شهرستان سرخس صورت گرفت، تهیه اعلامیه‌ای تهدیدآمیز برای خروج کارشناسان خارجی از شهر بود که گزارش آن به شرح زیر است:

«مورخه 9 /10 /57 تعدادی اعلامیه تهدیدآمیز در کارگاه شرکت سایپم واقع در سرخس توزیع و طی آن از کارشناسان خارجی شرکت خواسته شده چنانچه به جان خود علاقمند هستند سریعاً منطقه را ترک و از کشور خارج شوند، به همین لحاظ کارشناسان خارجی از مقامات شرکت خواسته‌اند که سریعاً نسبت به انتقال آنان به کشور متبوع اقدام نماید.»[155]

در روز سیزدهم دی‌ماه، شهربانی خراسان در گزارشی که برای فرمانداری نظامی مشهد و دیگر نهادهای نظامی و امنیتی ارسال کرد، درباره وضعیت شهرستان سرخس و افزایش فعالیت‌های انقلابی در این شهرستان نوشت:

«به نظر می‌رسد که مردم سرخس اعتماد خود را نسبت به مأمورین از دست داده ضمن کاهش شدید محبوبیت مأمورین، بر عده مخالفین دولت در آن شهرستان افزوده شده است.»[156]

و در روز بیستم دی‌ماه نیز لیست اسامی 5 نفر از فرهنگیانی که در فعالیت‌های انقلابی این شهرستان نقش داشته و مورد شناسایی قرار گرفته بودند، با عنوان «صورت اسامی محرکین و مظنونین آموزش و پرورش تابعه استان خراسان» برای اداره کل سوم ساواک ارسال شد.[157]

 

شهرستان فریمان

در این زمان به میزانی نیروهای امنیتی و نظامی و انتظامی گرفتار سلسله فعالیت‌های مستمر مردم متدین و انقلابی در مشهد بودند که به تهیه گزارش از فعالیت‌های صورت گرفته در برخی از شهرستان‌های استان مانند شهرستان فریمان چندان توجهی نداشتند و این درحالی بود که مردم انقلابی شهرستان فریمان در انتظار سقوط قریب‌الوقوع رژیم شاهنشاهی بودند و حجت‌الاسلام حاج شیخ محمدتقی مطهری نیز برای چگونگی اداره شهر پس از سقوط رژیم شاه، به برنامه‌ریزی مشغول بود. گزارشی که دایره اطلاعات ژاندارمری کل کشور در روز اول بهمن ماه برای ریاست ساواک ارسال کرد، نشانگر این وضعیت است:

«شیخ محمدتقی مطهری در جلسه‌ای که در منزلش تشکیل داده [و] عده‌ای از اهالی شرکت داشته‌اند، ضمن سخنرانی بیان نموده آخرین روزهای زندگی رژیم و دولت می‌باشد و تعدادی از مخالفین را به سمت‌هایی به شرح زیر تعیین و اظهار داشته که این اشخاص پس از تغییر رژیم، امور دستگاه‌های دولتی شهر فریمان را عهده‌دار خواهند شد.

1 . شیخ محمدتقی مطهری . قاضی‌القضات 2 . حاج ‌محمد جهانی . بخشدار 3 . غلام محمد غلامی (محکم‌کار) . فرمانده گروهان ژ 4 . علی‌اکبر خانونی مقدم . رئیس شهربانی 5 . ابوتراب شریفی . شهردار 6 . غلامرضا صادقی . رئیس مخابرات               7 . غلامعلی طاهرنیا . رئیس کشاورزی 8 . رضا شفاهی معروف به شاه‌حسین . رئیس پاسگاه مرکزی ژاندارمری 9 . سرپاسبان یاسمنی . رئیس آموزش و پرورش ابتدایی    10 . تعدادی از جوانان که اکثراً بچه‌های خود و برادرش هستند، مأمور انتظامی»[158]

 

شهرستان قوچان

گزارشی از چگونگی فعالیت‌های صورت گرفته در این ایام در شهرستان قوچان موجود نیست، تنها اینکه در روز بیستم دی‌ماه اسامی 17 نفر از افرادی که در فعالیت‌های انقلابی این شهرستان و شیروان و کلات نادر نقش داشته و مورد شناسایی قرار گرفته بودند، تحت عنوان «صورت اسامی محرکین و مظنونین آموزش و پرورش تابعه استان خراسان» برای اداره کل سوم ساواک ارسال شد[159] و در بولتن شماره 47 «معاونت عملیات و فرماندهی و کنترل ستاد ارتش» نیز که دارای تاریخ دوم بهمن ماه بود، نوشته شد:

«در درگیری که بین عده از مخالفین و موافقین در نزدیکی مسجد قوچان به عمل آمد مأمورین به قصد متفرق کردن آنان از گاز اشک‌آور و تیراندازی هوائی استفاده نمودند. در این حادثه سه نفر از غیرنظامیان زخمی و به بیمارستان اعزام گردیدند.»[160]

 

شهرستان کاشمر

از چگونگی اتفاقاتی که در جریان تظاهرات روز پنجم دی‌ماه در کاشمر صورت گرفت، جز آن که نوشته شد یک نفر در اثر پرتاب سنگ کشته شده، گزارش دیگری در سوابق موجود نیست؛ ولی سازمان ضداطلاعات ژاندارمری خراسان در روز دوازدهم دی‌ماه طی گزارشی که با عنوان «محرکین خلیل‌آباد کاشمر» برای ساواک مشهد ارسال کرد، ضمن اعلام اسامی 19 نفر از اهالی خلیل‌آباد، آنان را از «مخالفین سرسخت رژیم و محرکین اصلی که مردم را تحریک به آشوب و بلوا و اعتصاب و خرابکاری و تظاهرات ضد ملی می‌نمایند»، معرفی[161] و در روز چهاردهم دی‌ماه اعلام کرد:

«کلیه کارکنان دادگستری شهرستان کاشمر... مبادرت به اعتصاب نموده و از قبول هر نوع پرونده و یا متهم خودداری می‌نمایند.[162]

و در روز بیستم دی‌ماه نیز اسامی 12 نفر از فرهنگیانی را که در فعالیت‌های انقلابی شهرستان کاشمر نقش داشته و مورد شناسایی قرار گرفته بودند، تحت عنوان «صورت اسامی محرکین و مظنونین آموزش و پرورش تابعه استان خراسان» برای اداره کل سوم ساواک ارسال شد.[163]

 

شهرستان گناباد

گزارشی از فعالیت‌های صورت گرفته در این ایام در شهرستان گناباد، در سوابق موجود نیست، جز اینکه در روز بیستم دی‌ماه لیست اسامی 12 نفر از فرهنگیانی که در فعالیت‌های انقلابی این شهرستان نقش داشته و مورد شناسایی قرار گرفته بودند، با عنوان «صورت اسامی محرکین و مظنونین آموزش و پرورش تابعه استان خراسان» برای اداره کل سوم ساواک ارسال شد[164] و 9 روز پس از آن نیز سازمان ضداطلاعات ژاندارمری کل کشور گزارش داد:

«اخیراً حدود تقریبی 250 قبضه اسلحه کمری از طریق آویز و زهان به گناباد حمل شده است.»[165]

 

شهرستان نیشابور

فعالیت‌های مردم نیشابور و مناطق اطراف آن در این ایام، هماهنگ با فعالیت‌هایی بود که در مشهد برای آن برنامه‌ریزی می‌شد؛ به همین دلیل بود که ساواک مشهد در گزارشی که از راهپیمایی و تظاهرات مردم مشهد در روز نهم دی‌ماه تهیه کرد، درباره نیشابور نوشت:

«بعدازظهر روز جاری اخلالگران پیکره کد 66 را در نیشابور پائین آوردند.»[166]

در روز یازدهم دی‌ماه «کلیه رؤسای ادارات دولتی به سرپرستی رئیس دادگستری شهرستان نیشابور طی جلسه‌ای، همبستگی خود را» با مردم اعلام کردند[167] و در روز بیستم دی‌ماه نیز مانند دیگر شهرستان‌های استان خراسان لیست اسامی 14 نفر از فرهنگیانی که در فعالیت‌های انقلابی شهرستان نیشابور و مناطق اطراف آن نقش داشته و مورد شناسایی قرار گرفته بودند، با عنوان «صورت اسامی محرکین و مظنونین آموزش و پرورش تابعه استان خراسان» برای اداره کل سوم ساواک ارسال شد.[168]

 

پی‌نوشت‌ها:

[1]. همین کتاب، سند شماره: 21814 /9 ﻫ 1، تاریخ: 7 /10 /1357.   

[2]. همین کتاب، سند شماره: 25086/ﻫ 2، تاریخ: 7 /10 /1357.   

[3]. در اصل: حضور.

[4]. همین کتاب، سند شماره: 21817/ﻫ 1، تاریخ: 7 /10 /1357.   

[5]. همین کتاب، سند شماره: 25085/ﻫ 2، تاریخ: 7 /10 /1357. 

[6]. همین کتاب، سند شماره: 25086/ﻫ 2، تاریخ: 7 /10 /1357.

[7]. همین کتاب، سند شماره: 21817/ﻫ 1، تاریخ: 7 /10 /1357.   

[8]. همین کتاب، سند شماره: 25088/ﻫ 2، تاریخ: 7 /10 /1357.

[9]. در اصل: نجاتی.

[10]. همین کتاب، سند شماره: 25088/ﻫ 2، تاریخ: 7 /10 /1357.

[11]. همین کتاب، سند شماره: 11 /25 /542، تاریخ: 7 /10 /1357.

[12]. همین کتاب، سند شماره: 25091/ﻫ 2، تاریخ: 8 /10 /1357.  

[13]. همین کتاب، سند شماره: 21820/ﻫ 1، تاریخ: 8 /10 /1357.   

[14]. همین کتاب، سند شماره: 21821/ﻫ 1، تاریخ: 8 /10 /1357.   

[15]. همین کتاب، سند شماره: 25091/ﻫ 2، تاریخ: 8 /10 /1357.   

[16]. همین کتاب، سند شماره: 21858، تاریخ: 10 /10 /1357.

[17]. همین کتاب، سند شماره: 25164 /9 ﻫ 2، تاریخ: 13 /10 /1357.

[18]. همین کتاب، سند شماره: 21832/ﻫ 1، تاریخ: 9 /10 /1357.

[19]. همین کتاب، سند شماره: 25135/ﻫ 2، تاریخ: 9 /10 /1357.

[20]. همین کتاب، سند شماره: 21834 /9 ﻫ 1، تاریخ: 9 /10 /1357.

[21]. همین کتاب، سند بدون شماره، تاریخ: 9 /10 /1357.   

[22]همین کتاب، سند خلاصه اطلاعاتی شماره: 113 . مدت دوره از ساعت 0600 . 8 /10 /1357. تا 600 . 9 /10 /1357.

[23]. همین کتاب، سند شماره: 21833/ﻫ 1، تاریخ: 9 /10 /1357.   

[24]. همین کتاب، سند شماره: 21836 /9 ﻫ 1، تاریخ: 9 /10 /1357.

[25]. همان.

[26]. همین کتاب، سند شماره: 21836/ﻫ 1، تاریخ: 9 /10 /1357.

[27]. همین کتاب، سند شماره: 25137/ﻫ 2، تاریخ: 10 /10 /1357.  

[28].همین کتاب، سند خلاصه اطلاعاتی شماره: 114 . ساعت 0600 . 9 /10 /1357. تا ساعت 600 . 10 /10 /1357.

[29]. همین کتاب، سند شماره: 21857 /9 ﻫ 1، تاریخ: 10 /10 /1357.

[30]. همین کتاب، سند شماره: 21871 /9 ﻫ 1، تاریخ: 11 /10 /1357.

[31]. همین کتاب، سند شماره: 21861/ﻫ ، تاریخ: 10 /10 /1357.

[32]. همین کتاب، سند شماره: 25137/ﻫ 2، تاریخ: 10 /10 /1357.

[33]. همین کتاب، سند شماره: 25164 /9 ﻫ 2، تاریخ: 13 /10 /1357.

[34]. همین کتاب، سند شماره: 1888 /02 /501، تاریخ: 12 /10 /1357.

[35]. همین کتاب، سند اعلامیه دهم دی ماه آیت‌الله قمی.

[36]. همین کتاب، سند شماره: 21871 /9 ﻫ 1، تاریخ: 11 /10 /1357.

[37]. همین کتاب، سند اعلامیه آیت‌الله شیرازی.

[38]. همین کتاب، سند شماره: 21877/ﻫ 1، تاریخ: 11 /10 /1357.

[39]. همین کتاب، سند شماره: 25143/ﻫ 2، تاریخ: 11 /10 /1357.

[40]. همین کتاب، سند خلاصه اطلاعاتی شماره: 116 . مدت دوره از ساعت 0600 . 11 /10 /1357. تا 600 . 12 /10 /1357.

[41]. همین کتاب، سند شماره: 1/سیار، تاریخ: 11 /10 /1357.

[42]. همین کتاب، سند شماره: 21880/ﻫ 1، تاریخ: 11 /10 /1357.

[43]. همین کتاب، سند شماره: 21890 /9 ﻫ 1، تاریخ: 12 /10 /1357.

[44]. همین کتاب، سند شماره: 21881/ﻫ 1، تاریخ: 12 /10 /1357.

[45]. همین کتاب، سند شماره: 2 /25 /542، تاریخ: 12 /10 /1357.

[46]. همین کتاب، سند خلاصه اطلاعاتی شماره: 117 . مدت دوره از ساعت 0600 . 12 /10 /1357. تا 600 . 13 /9 [10] /57

[47]. همین کتاب، سند شماره: 21890 /9 ﻫ 1، تاریخ: 12 /10 /1357.   

[48]. همین کتاب، سند شماره: 21917/ﻫ 1، تاریخ: 12 /10 /1357.

[49]. همین کتاب، سند شماره: 21890 /9 ﻫ 1، تاریخ: 12 /10 /1357.

[50]. همین کتاب، سند شماره: 25171 /9 ﻫ 2، تاریخ: 14 /10 /1357.

[51]. همین کتاب، سند شماره: 21923/ﻫ 1، تاریخ: 13 /10 /1357.

[52]. همین کتاب، سند شماره: 37 /21 /29 /1701، تاریخ: 13 /10 /1357.  

[53]. همین کتاب، سند شماره: 25165/ﻫ 2، تاریخ: 13 /10 /1357.

[54]. همین کتاب، سند شماره: 21926/ﻫ 1، تاریخ: 13 /10 /1357.

[55]. همین کتاب، سند شماره: 21920/ﻫ 1، تاریخ: 13 /10 /1357.

[56]. همین کتاب، سند شماره: 1 /25 /542، تاریخ: 13 /10 /1357.

[57] . همین کتاب، سند شماره: 10926 /312، تاریخ: 13 /10 /1357.   

[58]. همین کتاب، سند شماره: 2035 /220 /04 /507، تاریخ: 14 /10 /1357.   

[59]. همین کتاب، سند شماره: 21930 /9 ﻫ 1، تاریخ: 14 /10 /1357.

[60]. همین کتاب، سند شماره: 25171 /9 ﻫ 2، تاریخ: 14 /10 /1357.

[61]. همین کتاب، سند شماره: 25172/ﻫ 2، تاریخ: 14 /10 /1357.

[62]. همین کتاب، سند شماره: 10 سیار، تاریخ: 14 /10 /1357.   

[63]. همین کتاب، سند شماره: 25173/ﻫ 2، تاریخ: 14 /10 /1357.

[64]. همین کتاب، سند شماره: 93 /7 /02 /501 /90 /5، تاریخ: 14 /10 /1357.   

[65]. همین کتاب، سند شماره: 21940 /9 ﻫ 1، تاریخ: 15 /10 /1357.

[66]. همین کتاب، سند شماره: 2 /25 /542، تاریخ: 16 /10 /1357.

[67]. همین کتاب، سند شماره: 21961 /9 ﻫ 1، تاریخ: 16 /10 /1357.

[68]. همین کتاب، اسناد اعلامیه آیت‌الله قمی و شماره: 21961 /9 ﻫ 1، تاریخ: 16 /10 /1357.

[69]. همین کتاب، سند شماره: 2 /25 /542، تاریخ: 16 /10 /1357.

[70]. همین کتاب، سند شماره: 21965 /9 ﻫ 1، تاریخ: 16 /10 /1357.

[71]. همین کتاب، سند شماره: 25173/ﻫ 2، تاریخ: 14 /10 /1357.

[72]. همین کتاب، سند شماره: 25178/ﻫ 2، تاریخ: 16 /10 /1357.  

[73]. همین کتاب، سند شماره: 25197/ﻫ 2، تاریخ: 23 /10 /1357.  

[74]. همین کتاب، سند شماره: 25180/ﻫ 2، تاریخ: 16 /10 /1357.

[75]. همین کتاب، سند شماره: 25177/ﻫ 2، تاریخ: 16 /10 /1357.

[76]. همین کتاب، سند شماره: 21962، تاریخ: 16 /10 /1357.

[77]. همین کتاب، سند شماره: 2 /25 /542، تاریخ: 16 /10 /1357.

[78]. همین کتاب، سند شماره: 21987/ﻫ 1، تاریخ: 17 /10 /1357.

[79]. همین کتاب، سند شماره: 25184/ﻫ 2، تاریخ: 17 /10 /1357.

[80]. همین کتاب، سند شماره: 21985 /9 ﻫ 1، تاریخ: 17 /10 /1357.

[81]. همین کتاب، سند بدون شماره، تاریخ: 18 /10 /1357.

[82]. همین کتاب، سند شماره: 21992 /9 ﻫ 1، تاریخ: 18 /10 /1357.

[83]. همین کتاب، سند بدون شماره، تاریخ: 18 /10 /1357. 

[84]. همین کتاب، سند شماره: 22003 /9 ﻫ 1، تاریخ: 19 /10 /1357.

[85]. همین کتاب، سند شماره: 25187/ﻫ 2، تاریخ: 19 /10 /1357.

[86]. همین کتاب، سند شماره: 25190/ﻫ 2، تاریخ: 20 /10 /1357.   

[87]. همین کتاب، سند شماره: 25192/ﻫ 2، تاریخ: 20 /10 /1357.   

[88]. همین کتاب، سند شماره: 22008 /9 ﻫ 1، تاریخ: 20 /10 /1357. 

[89] . همین کتاب، سند شماره: 25198/ﻫ 2، تاریخ: 23 /10 /1357.  

[90]. همین کتاب، سند شماره: 44 /21 /29 /1701، تاریخ: 24 /10 /1357.

[91]. همین کتاب، سند شماره: 45 /21 /29 /1701، تاریخ: 25 /10 /1357. 

[92]. همین کتاب، سند بدون شماره و تاریخ.

[93]. همین کتاب، سند شماره: 23074/ﻫ 1، تاریخ: 30 /10 /1357.       

[94]. همین کتاب، متن اعلامیه آیت‌الله‌العظمی شیرازی، [تاریخ: 28 /10 /1357]

[95]. همین کتاب، متن پیام آیت‌الله سید حسن قمی، [28 /10 /57]

[96]. همین کتاب، سند شماره: 23074/ﻫ 1، تاریخ: 30 /10 /1357.     

[97]. همین کتاب، سند شماره: 22080/ﻫ 1، تاریخ: 7 /11 /1357.   

[98]. همین کتاب، سند شماره: 57 /21 /29 /1701، تاریخ: 14 /11 /1357. 

[99]. همین کتاب، سند بولتن شماره 54 معاونت عملیات و فرماندهی و کنترل ستاد ارتش.

[100]. همین کتاب، سند شماره: 22082/ﻫ 1، تاریخ: 14 /11 /1357.   

[101]. همین کتاب، سند شماره: 2 ک، تاریخ: 22 /11 /1357.

[102]. همین کتاب، سند شماره: 234 /16 /02 /507، تاریخ: 7 /10 /1357.   

[103]. همین کتاب، سند شماره: 3149/ت، تاریخ: 12 /10 /1357.   

[104]. همین کتاب، سند شماره: 3137/ت، تاریخ: 11 /10 /1357.

[105]. همین کتاب، سند شماره: 3133/ت، تاریخ: 11 /10 /1357.   

[106]. همین کتاب، سند شماره: 13 /53، تاریخ: 8 /10 /1357.

[107]. همین کتاب، سند شماره: 3149/ت، تاریخ: 12 /10 /1357.   

[108]. همین کتاب، سند شماره: 3143/ت، تاریخ: 12 /10 /1357.   

[109]. همین کتاب، سند شماره: 3148/ت، تاریخ: 12 /10 /1357.   

[110]. همین کتاب، سند شماره: 3172/ت، تاریخ: 13 /10 /1357.

[111]. همین کتاب، سند شماره: 3135/ت، تاریخ: 10 /10 /1357.   

[112]. همین کتاب، سند شماره: 3136/ت، تاریخ: 10 /10 /1357.   

[113]. همین کتاب، سند شماره: 3165/ت، تاریخ: 12 /10 /1357.   

[114]. همین کتاب، سند شماره: 3146/ت، تاریخ: 12 /10 /1357.   

[115]. همین کتاب، سند شماره: 12336/ﻫ 3، تاریخ: 11 /10 /1357.

[116]. همین کتاب سند اعلامیه و سند شماره: 3167/ت، تاریخ: 13 /10 /1357.

[117]. همین کتاب، سند شماره: 3172/ت، تاریخ: 13 /10 /1357.   

[118]. همین کتاب، سند شماره: 1 /111 /02 /451 /57، تاریخ: 14 /10 /1357.

[119]. همین کتاب، سند شماره: 22008 /9 ﻫ 1، تاریخ: 20 /10 /1357.   

[120]. همین کتاب، سند شماره: 22082/ﻫ 1، تاریخ: 14 /11 /1357.   

[121]. همین کتاب، سند شماره: 21767/ﻫ 1، تاریخ: 7 /10 /1357.

[122]. همین کتاب، سند شماره: 234 /16 /02 /507، تاریخ: 7 /10 /1357.   

[123]. همین کتاب، سند شماره: 35 /9 /02 /501 /427، تاریخ: 10 /10 /1357.

[124]. همین کتاب، سند شماره: 3167/ت، تاریخ: 13 /10 /1357.

[125]. همین کتاب، سند شماره: 3144/ت، تاریخ: 12 /10 /1357.   

[126]. همین کتاب، سند شماره: 3151/ت، تاریخ: 12 /10 /1357.   

[127]. همین کتاب، سند شماره: 3144/ت، تاریخ: 12 /10 /1357.   

[128]. همین کتاب، سند شماره: 3150/ت، تاریخ: 12 /10 /1357.   

[129]. همین کتاب، سند شماره: 3164/ت، تاریخ: 12 /10 /1357.   

[130]. همین کتاب، سند شماره: 1 /111 /02 /451 /57، تاریخ: 14 /10 /1357.   

[131]. همین کتاب، سند شماره: 22008 /9 ﻫ 1، تاریخ: 20 /10 /1357.   

[132]. همین کتاب، سند شماره: 11 /25 /542، تاریخ: 7 /10 /1357.

[133]. همین کتاب، سند شماره: 4 /25 /542، تاریخ: 9 /10 /1357.   

[134]. همین کتاب، سند شماره: 11 /25 /542، تاریخ: 9 /10 /1357.   

[135]. همین کتاب، سند شماره: 11 /25 /542، تاریخ: 10 /10 /1357.   

[136]. همین کتاب، سند شماره: 34 /21 /29 /1701، تاریخ: 10 /10 /1357.

[137]. همین کتاب، سند شماره: 1888 /02 /501، تاریخ: 12 /10 /1357.

[138]. همین کتاب، سند شماره: 8 /2 /25 /542، تاریخ: 11 /10 /1357.

[139]. همین کتاب، سند شماره: 37 /21 /29 /1701، تاریخ: 13 /10 /1357.

[140]. همین کتاب، سند شماره: 1 /111 /02 /451 /57، تاریخ: 14 /10 /1357.   

[141]. همین کتاب، سند شماره: 22008 /9 ﻫ 1، تاریخ: 20 /10 /1357. 

[142]. همین کتاب، سند شماره: 29 /55 /02 /501 /424، تاریخ: 4 /11 /1357

[143]. همین کتاب، سند شماره: 22008 /9 ﻫ 1، تاریخ: 20 /10 /1357. 

[144]. همین کتاب، سند شماره: 4 /25 /542، تاریخ: 9 /10 /1357.

[145]. همین کتاب، سند شماره: 21813/ﻫ 1، تاریخ: 7 /10 /1357.

[146]. همین کتاب، سند شماره: 21819/ﻫ 1، تاریخ: 7 /10 /1357.

[147]. همین کتاب، سند شماره: 21813/ﻫ 1، تاریخ: 7 /10 /1357.

[148]. همین کتاب، سند شماره: 4 /25 /542، تاریخ: 7 /10 /1357.

[149]. همین کتاب، سند شماره: 21822/ﻫ 1، تاریخ: 8 /10 /1357.   

[150]. همین کتاب، سند شماره: 801 /51 /5 /76، تاریخ: 9 /10 /1357.   

[151]. همین کتاب، سند شماره: 4 /25 /542، تاریخ: 9 /10 /1357.   

[152]. همین کتاب، سند شماره: 21834 /9 ﻫ 1، تاریخ: 9 /10 /1357.

[153]. همین کتاب، سند شماره: 22008 /9 ﻫ 1، تاریخ: 20 /10 /1357.   

[154]. همین کتاب، سند شماره: 57 /21 /29 /1701، تاریخ: 14 /11 /1357.

[155]. همین کتاب، سند شماره: 3495 /833، تاریخ: 10 /10 /1357.   

[156]. همین کتاب، سند شماره: 17 /25 /542، تاریخ: 13 /10 /1357.

[157]. همین کتاب، سند شماره: 22008 /9 ﻫ 1، تاریخ: 20 /10 /1357.

[158]. همین کتاب، سند شماره: 222 /11 /66 /401 /57، تاریخ:  1 /11 /1357.   

[159]. همین کتاب، سند شماره: 22008 /9 ﻫ 1، تاریخ: 20 /10 /1357. 

[160]. همین کتاب، سند شماره: 50 /21 /29 /1701، تاریخ: 2 /11 /1357.

[161]. همین کتاب، سند شماره: 412 /02 /501، تاریخ: 12 /10 /1357.   

[162] . همین کتاب، سند شماره: 1 /111 /02 /451 /57، تاریخ: 14 /10 /1357.   

[163]. همین کتاب، سند شماره: 22008 /9 ﻫ 1، تاریخ: 20 /10 /1357. 

[164]. همین کتاب، سند شماره: 22008 /9 ﻫ 1، تاریخ: 20 /10 /1357.   

[165]. همین کتاب، سند شماره: 1 /20225 /14 /04 /507، تاریخ:  29 /10 /1357.   

[166]. همین کتاب، سند شماره: 21836/ﻫ 1، تاریخ: 9 /10 /1357.

[167]. همین کتاب، سند شماره: 203 /12 /66 /401 /57، تاریخ: 14 /10 /1357. 

[168]. همین کتاب، سند شماره: 22008 /9 ﻫ 1، تاریخ: 20 /10 /1357. 

کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.