تاریخ سند: 8 بهمن 1353
منبع با شخص موردنظر در مشهد
متن سند:
از: سمنان تاریخ: 8 /11 /1353
به: 312 شماره: 3537/ ﻫ
شماره پیروی 3473/ ﻫ - 26 /10 /53
منبع با شخص موردنظر در مشهد ملاقات و دو جلد نشریه دستنویس تحت عنوان «مشعلی فراراه انقلاب مسلحانه خلق ایران، مجاهد شهید علی میهندوست1» و دیگری «شهادت برادر مجاهد مهدی رضایی،2 به نام خدا و خلق قهرمان ایران» به وی داده و تأکید نموده در تاریخ 18 /11 /53 در مشهد مجدداً به یاد شده تحویل نماید. دو جلد نشریه در ساواک موجود است، مقرر فرمایید در مورد مسترد نمودن نشریات یا بررسی در مرکز نظریه اعلام.
سوژه موردنظر نصرالله محمدی، دانشآموز در شهر شاهرود میباشد و مظنون به دخالت در تهیه و توزیع اعلامیههایی است که از مدتی قبل در آن منطقه پخش میگردد. باقری 9 /11
بررسی شود که اقدامات چگونه باید ادامه یابد. ثابتی 9 /11 /53
آقای باقری. سابقه ارائه...
______________________
1. علی میهندوست در سال ١٣٢٤ ش در یک خانواده مذهبی در قزوین به دنیا آمد. در دوران دبیرستان مدتی در انجمن ضد بهائیت فعالیت داشت و در همان اوقات با کتابهای مهندس بازرگان آشنایی پیدا کرد. پس از پایان دوره متوسطه به تهران آمد و در دانشکده فنی دانشگاه تهران مشغول به تحصیل شد. در نیمه دوم سال ١٣٤٤ توسط ناصر صادق به جلسات مطالعاتی سازمان جذب گردید و در سال ١٣٤٥ عضو تشکیلات شد. در سال ١٣٤٨ ش همزمان با تشکیل «گروه ایدئولوژی» به عنوان عضو فعال این گروه مسئولیت نگارش تکامل کتاب دوم ایدئولوژی را به عهده گرفت. میهن دوست در سال ١٣٤٩ وارد کادر مرکزی سازمان شد و چندی هم مسئولیت شاخههای اصفهان و مشهد را عهده دار بود. پس از ضربه اول شهریور١٣٥٠ توسط ساواک شناسایی و از این رو متواری گردید. سرانجام در مهر ماه ١٣٥٠ ساواک موفق شد او را در منزل یکی از بستگانش در تهران دستگیر کند. پس از طی دوره بازجویی توأم با شکنجه دادگاه نظامی رژیم پهلوی علی میهن دوست را به اعدام محکوم کرد که در٣٠ فروردین ماه ١٣٥١ حکم مزبور به اجرا درآمد.
2. مهدی رضایی فرزند خلیلالله در سال 1331 ش متولد شد. به تبعیت از برادران بزرگتر خود به سازمان مجاهدین خلق پیوست. در ١٨ اردیبهشت ماه سال ١٣٥١ش، در حال اجرای قرار سازمانی، با نیروهای امنیتی کمیته مشترک ضدخرابکاری درگیر شد که این درگیری منجر به دستگیری او شد و پس از بازجوییهایی که از او صورت گرفت، به سه بار اعدام محکوم و در حالی که در مرز بیست سالگی قرار داشت، تیرباران گردید.
بیتردید مهدی رضائی، نماینده نسلی از اعضای سازمان بود که با احساسات پاک مذهبی به این جریان جذب شده بودند. او به هنگام مخفی شدن و پیوستن به سازمان، دانشجوی سال اول مدرسه عالی بازرگانی بود و عواطف و عقاید مذهبیاش را مستقیماً از خانواده و برادر بزرگترش احمد رضایی کسب کرده بود. توجه به این عبارات در دفاعیه مهدی رضایی که با قرائت آیهای از قرآن کریم و استناد به نهج البلاغه و یادآوری تربیت مذهبی و اعتقادات دینی خود و خانوادهاش همراه بود، برای روشن شدن وضعیت فکری و ذهنی او در آخرین روزهای حیاتش کافی است: «هدف، لقاءالله است، یعنی رسیدن به عالی ترین درجات کمال و صفات الهی. هدف، فراهم آوردن چنان شرایطی است که همه انسانها تحت آن شرایط به آخرین حد کمال و انسانیت برسند... هدف ما چیزی جز بهروزی خلق و در هم شکستن هرگونه روابط ظالمانه اجتماعی و اقتصادی و استوارساختن تعالیم انقلابی اسلام درجامعه نیست» سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام. مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک / استان سمنان - کتاب 1 صفحه 399