تاریخ سند: 31 شهریور 1353
موضوع: سید علی خامنهای
متن سند:
از: 9 / ﻫ تاریخ: 31 /6 /1353
به: 312 شماره: 5065 /9 ﻫ
موضوع: سید علی خامنهای
قبل از ظهر روز 22 /6/ به مناسبت درگذشت شاهرودی مجلس ختمی از طرف سید علی خامنهای در مسجد کرامت برگزار گردید. افراد شناخته شده عبارت بودند از شیخ عباس طبسی . محامی . صادقی استادیار دانشکده الهیات مشهد . ثقفی. در این مجلس شیخ جواد حافظی به منبر رفت و مطالبی در خصوص وظایف روحانیون اظهار داشت و ثقفی و خامنهای در خصوص مرجعیت خمینی صحبت و خامنهای میگفت رسالهای از سید ابوالقاسم خوئی چاپ شده که حاشیه نه نفر از مراجع تقلید از جمله خمینی در آن هست، بنابراین فتوای خمینی هم در این رساله1 موجود میباشد و در دسترس عموم است و مشکل کمبود رساله خمینی بدین وسیله مرتفع شده و مردم میتوانند از آن استفاده نمایند.
خامنهای هنگامی که میخواست مسجد را ترک نماید به طور آهسته به صادقی2 استادیار دانشکده گفت فرصت مناسبی است برای توجه دادن دانشجویان را به آقا (ظاهراً منظورش از آقا، خمینی است). صادقی پاسخ داد در فرصتهای مناسب به وظیفه خود آشنا هستم. ضمناً بعد از ظهر روز 22 /6/ به همین مناسبت مجلس ختمی از طرف محامی در مسجد حاج فرهاد واقع در چهارباغ برگزار شد که در آن هاشمینژاد . طبسی . خامنهای . جلالی خمینی3 از تهران شرکت داشتند. در این مجلس شیخ جواد حافظی به منبر رفت و راجع به طبقات روحانی و وظایف روحانیون مطالبی عنوان و سپس از فداکاریهای علمای گذشته صحبت نمود و گفت یک نفر از آنها بر شهری وارد شد و آن شهر را به صورت یک شهر اسلامی درآورد، اما ما و روحانیون ما در مملکت اسلامی چه کرده ایم. مملکت اسلامی ما را به صورت مملکت کفر درآوردهاند، همه ساکت نشستهاند، در ترویج فحشاء و منکرات تمام امکانات به کار افتاده است ولی کسی دم نمیزند.
توضیح یکشنبه ـ شیخ جواد حافظی از وعاظ مخالف و ناراحت بوده، وی با محامی و خامنهای ارتباط دارد و در آن اداره کل دارای سابقه است. ضمناً در زمینه شناسائی ثقفی اقدام لازم به عمل آمده به محض حصول نتیجه مراتب اعلام خواهد شد. آرزو
توضیحات سند:
1. آیتالله بروجردی (ره) معتقد بود که رسالههای عملیه باید به گونهای باشد که همهی افراد باسواد بتوانند هنگام مراجعه به آنها، مطلب مورد نیاز خود را بفهمند و نیازی به سئوال از اهل علم نداشته باشند. او تألیف چنین رسالهای را به چند نفر از علماء، از جمله علی اصغر کرباسچیان سپرد. کرباسچیان مباحث را میان چند تن از شاگردانش تقسیم کرد. آنها مسائل را با قلم سادهای نوشتند و به وی دادند و پس از نظارت کامل او و تأیید علمای بیت آیتالله بروجردی (ره) به نام «توضیح المسائل» در تهران چاپ و منتشر شد.
این رساله، به دلیل سبک خاص و ابتکاری خود در بیان مسائل، در میان رسالههای فارسی برجستگی بارزی یافت و سایر رسالهها را تحت الشعاع خود قرار داد، ویژگیهای آن سبب شد تا مراجع تقلید سایر کشورها، رسالههای خود را مطابق آن تنظیم کنند. این رساله اشکالاتی را که در سایر رسالهها از ابهام و پیچیدگی عبارات آنها سرچشمه میگرفت، از میان برداشت و همگان را از موهبت بهره گیری از کتابهای فقهی خرسند و خشنود ساخت.
پس از درگذشت آیتالله بروجردی(ره) عدهای از مراجع تقلید موارد اختلاف در رساله را تغییر داده و طبق نظر خود اصلاح کردند و به نام خود به چاپ رسانیدند و بسیاری از علماء و مراجع تقلید بر آن حاشیه نوشتند.
در شرایطی که بردن نام امام خمینی (ره) و داشتن رسالهی ایشان جرم محسوب میشد، نقل فتواهای ایشان در حاشیه رسالهای که نظرات دیگر مراجع تقلید نیز در آن نقل شده و به « رساله محشی » شهرت داشت، فرصت مناسبی برای مطرح نمودن نام امام (ره) محسوب میگردید.
2. حجت الاسلام و المسلمین دکتر قاسم صادقی: فرزند اسفندیار، در سال 1315ش در روستای گرمه از توابع جاجرم بجنورد، در خانوادهای ساده و کشاورز به دنیا آمد. 7 ساله بود که مادر خود را از دست داد. او که در بین مردم روستا خوشنام و محبوب و در نوجوانی مؤذن روستا شده بود، تحصیلات علوم دینی را در نزد شیخ حسینعلی معزی در روستا آغاز نمود و پس از دو سال برای ادامه تحصیل رهسپار حوزه علمیه مشهد مقدس شد. پس از پایان تحصیلات مقدماتی در مدرسه نواب و بهره گیری از محضر علمای حوزه علمیه مشهد مانند آیت الله شیخ مجتبی قزوینی (ره)، درحالی که جوانی 20 ساله بود، در درس فقه و اصول آیت الله میلانی (ره) شرکت کرد که به مدت 10 سال آن را ادامه داد.
شرایط موجود و تفکر مقابله با اشاعه تفکرات مادی و برقراری ارتباط با نسل جوان، او را به دانشکده الهیات رهنمون ساخت و پس از دریافت مدرک دانشگاهی، به تدریس در دبیرستانهای نطنز، تهران و ورامین مشغول شد. همزمان با این فعالیت، تحصیلات دانشگاهی را تا مقطع دکترای الهیات ادامه داد و پس از آن به عنوان استادیار به فعالیت در دانشکده الهیات دانشگاه مشهد مشغول گردید.
در جریان نهضت امام خمینی (ره)، در سال 1342ش، یکی از افرادی بود که فعالیت چشمگیر داشت و مورد تعقیب قرار گرفت و پس از آن نیز در جریان فرهنگی انقلاب اسلامی نقش داشت. در زمان اوج گیری انقلاب اسلامی در سال 1357ش، مورد اصابت گلوله قرار گرفت که تیرهای شلیک شده، به عبای او اصابت نمود.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به عنوان نماینده مردم مشهد، در اولین دورهی مجلس شورای اسلامی حضور یافت و در فاجعهی انفجار هفتم تیرماه سال 1360ش در دفتر حزب جهموری اسلامی به شهادت رسید.
3. حجتالاسلام حیدرعلى جلالى خمینی، فرزند على حسین در سال 1311 ﻫ ش در گلپایگان متولد شد. وى در طول دوران نهضت امام خمینى(ره) بارها از سوى ساواک احضار و بازداشت شد. حجتالاسلام جلالى از علماى بارز و مشهور شرق تهران مىباشد. ایشان پس از انقلاب اسلامى سرپرست کمیته منطقه 5 تهران بود. مبارزات وى در نهضت اسلامى و مخالفتش با ضد انقلاب باعث شد که در مرداد ماه سال 1360 ترور شود که خوشبختانه نافرجام ماند. ایشان ضمن امامت جماعت مسجد احمدیه نارمک، مسئولیت روحانیت و حوزه علمیه شرق تهران را عهده دار است.
منبع:
کتاب
آیتالله حاج شیخ عباس واعظ طبسی به روایت اسناد ساواک صفحه 352
