تاریخ سند: 7 اردیبهشت 1343
موضوع : دکتر منوچهر اقبال مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران
متن سند:
شماره : 119 /326
اخیرا دکتر منوچهر اقبال مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران این روزها مرتبا با دوستان خود که
در حزب ملیون بوده اند ارتباط دارد و به ترتیب آنها را در محل شرکت نفت و یا منزل خود
می پذیرد و از آنها درخواست می کند ارتباط خود را با او حفظ کنند و اگر مشکلاتی دارند به او
اطلاع دهند که در صدد رفع آن برآید.
دکتر الموتی نماینده مجلس شورای ملی و کیهان یغمایی1 رئیس فراکسیون مستقل پارلمانی
فعالیت پارلمانی دوستان دکتر اقبال را رهبری می کنند و دکتر الموتی مأمور است با مدیران جراید
نیز تماس گرفته و بین آنها و دکتر اقبال روابط صمیمانه ای برقرار کند و این برنامه را هم انجام داده
است.
در داخل حزب ایران نوین دکتر معتمد وزیری رئیس کمیسیون استخدام مجلس شورای
ملی با دکتر اقبال روابط صمیمانه دارد و با او در ارتباط می باشد.
در داخل کابینه نیز دکتر آموزگار2 وزیر بهداری از دوستان دکتر اقبال است و با او ارتباط دارد.
عباس شاهنده ـ منوچهر قیائی ـ کاظم مسعودی مدیر روزنامه آژنگ3 نیز مرتبا با دکتر اقبال در
ارتباط می باشند و افراد و دستجات مختلف را به ملاقات او می برند و با او آشنا می سازند.
از لحاظ سیاسی دکتر اقبال با سید جلال الدین تهرانی4 (سناتور) که یکی از کارگردانان بزرگ
سیاسی در ایران به شمار می رود.
با امام جمعه تهران همکاری دارد و در هفته گذشته دکتر اقبال
ناهار میهمان سید جلال الدین تهرانی بوده و با او مذاکرات محرمانه ای داشته است.
دکتر اقبال فقط به دوستان خود توصیه می کند اجازه فعالیت سیاسی به دکتر علی امینی و
درخشش ندهند برای این که این افراد عناصر خطرناکی می باشند که تشنجات سیاسی سالهای
اخیر به وسیله آنها دامن زده شده است و با مأمورین اداره اطلاعات امریکا همکاری دارند.
دکتر اقبال اظهار داشته من همیشه تابع دستورات و نظریات شاهنشاه هستم و هر چه دستور دهند
اجرا می کنم و با دولت فعلی از این نظر که بسیاری از دوستان دکتر اقبال را برای همکاری با خود
دعوت کرده نظر موافق دارد.
دکتر اقبال شخصا خود را کاندیدای نخست وزیری نمی داند و از شغل
فعلی خود بسیار راضی است ولی دوستان و طرفدارانش علیرغم نظر دکتر امینی و دوستانش که
برای نخست وزیری مجدد دکتر امینی تبلیغ می کنند کاندیدا بودن نخست وزیری دکتر اقبال را در
همه جا عنوان کرده اند تا از این راه عکس العملی در مقابل فعالیت دکتر امینی نشان داده باشند.
توضیحات سند:
1ـ احمد کیهان یغمایی نماینده دوره 20 و 21 مشهد به سال 1292 ش متولد شد.
تحصیلات را در دامغان و و
سمنان به پایان رساند و سپس وارد اداره ثبت کل اسناد و املاک شد و پس از مدتی به کشاورزی پرداخت.
مدتها در شورای کشاورزی، اتاق بازرگانی، شیر و خورشید سرخ، سازمان اردوی کار و انجمن شهر مشهد
عضویت داشت.
(روزنامه اطلاعات، شماره 11230، 1342 ش)
2ـ جمشید آموزگار فرزند حبیب، در سال 1302 شمسی در تهران تولد یافت.
در ایام جنگ دوم جهانی به
امریکا رفت و در رشته مهندسی هیدرولیک دکترا گرفت و در سال 1330 به ایران بازگشت.
وی در «اصل 4
ترومن» در تهران مشغول شد و پس از معاونت بهداشت تا سال 1334، از سال 1336 که فشار آمریکا برای
واگذاری مسئولیتهای کشور به تحصیل کردگان در آمریکا فزونی یافت، «آموزگار» نیز به وزارت کار کابینه
اقبال نایل آمد و در اسفند 1342 در کابینه منصور وزیر بهداری شد.
در دولت هویدا وزیر دارایی شد و پس
از نه سال در سال 53 وزیر کشور کابینه هویدا گردید.
در سال 54 به دست «کارلوس» به همراه وزرای نفت
اپک به گروگان در آمد.
در سال 55 دبیر کل حزب فراگیر! رستاخیز شد و بالاخره در مرداد 1356 آرزوهای
دیرین وی برآورده شد و نخست وزیر ایران شد و در چهارم شهریور 1357 استعفا نمود و در دی ماه همان
سال به آمریکا متواری گردید و دفتر مشاوره انرژی در واشنگتن را تأسیس کرد.
ر.ک : شهید محمد صدوقی، ص 218.
ـ جمشید آموزگار به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسیهای اسناد تاریخی.
3ـ روزنامه آژنگ هفته نامه، روزنامه سیاسی، خبری
عضو جبهه مطبوعات متفق.
طرفدار حزب ملیون.
مدیر و ناشر : کاظم مسعودی
سردبیرها به ترتیب : رضا عزیزی، ایرج نبوی، فرهنگ فرهی و رضا عزمی
محل انتشار و تاریخ نشر: تهران، 1342
در نیمه دوم عمر انتشار یک هفته نامه هوایی با همین عنوان برای ایرانیان خارج از کشور انتشار داد که
بیشتر جنبه سیاسی داشت.
ر.ک: شناسنامه مطبوعات ایران، مسعود برزین، ص، 15
4ـ سید جلال الدین تهرانی فرزند حاج میرزا سید علی شیخ الاسلام در سال 1272 شمسی در تهران متولد
شد.
وی در دوره حکومت احمدشاه قاجار طلبه علوم دینی بود.
در 16 مهر 1307 و در جریان دستگیری
مرحوم مدرس، وی نیز بازداشت و به نظمیه منتقل شد.
او در همان سال انتشار «گاهنامه» را آغاز کرد.
پس
از اتمام تحصیلات علوم دینی به علت آشنایی که با علم نجوم داشت، در سال 1313 از طرف دولت به بلژیک
و فرانسه سفر کرد و به مطالعه پرداخت و مدتی در بروکسل به تدریس مشغول شد.
در سال 1325 به ایران
مراجعت و به کارهای دولتی پرداخت و در سال 1326 در کابینه قوام السلطنه وزیر مشاور و معاون پارلمانی
گردید و پس از آن در کابینه های ساعد و علی منصور وزارت پست و تلگراف را به عهده داشت و در سال
1330 از سوی دکتر مصدق به نیابت تولیت آستان قدس رضوی و استانداری خراسان منصوب گردید.
وی
از بهمن 1332 تا بهمن 1336 وزیرمختار و سپس سفیر کبیر ایران در بلژیک بود.
پس از آن در مهر 1337 از
تبریز به عنوان سناتور انتصابی شاه راهی مجلس سنا شد و در دوره سوم این مجلس (فروردین 1339 تا
اردیبهشت 1340) هم در آن مجلس فعالیت می کرد و طرفدار سیاست استعماری انگلیس بود، روابط بسیار
نزدیکی با شاه داشت و در جلسات هفتگی که در منزلش تشکیل می شد، بسیار از شاه تمجید می کرد، برگزاری
جشنهای 2500 ساله شاهنشاهی را تأیید می کرد و از روحانیون به بدی سخن می گفت؛ اما کنار آمدن با آنها را
برای رسیدن به اهداف ضروری می دانست.
در اسناد ساواک، وی فردی بدخلق و بی تدبیر و در عین حال مخالف
و ضد دولت و معتقد به نظام شاهنشاهی معرفی شده است.
به کابینه هویدا رأی کبود داد و پس از اتمام دوره سناتوری دیگر شغلی به او داده نشد تا آن که در 23 دی ماه
1357 به سمت رئیس شورای سلطنت انتخاب شد و شرایط را برای خروج شاه از ایران فراهم آورد و پس از
چندی برای دیدار با حضرت امام به پاریس رفت.
در آنجا پس از استعفاء از ریاست شورای سلطنت و
غیرقانونی خواندن آن شورا، موفق به دیدار رهبر انقلاب در نوفل لوشاتو شد.
وی که قبلاً کلیه اموال خود از جمله محل سکونتش را در سه راه امین حضور خیابان ری، وقف آستان قدس
رضوی کرده بود، دیگر تا آخر عمر به ایران بازنگشت.
سید جلال الدین تهرانی در سال 1366 در پاریس
درگذشت و جنازه اش پس از انتقال به ایران، به خاک سپرده شد.
ر.ک : گنجینه اسناد، شماره 3 و 4، سال 1374.
آینده، شماره 6 و 7، سال 1366.
منبع:
کتاب
حزب ملیون به روایت اسناد ساواک صفحه 202