تاریخ سند: 18 مرداد 1343
موضوع: ناصر و جواد مکارم
متن سند:
تاریخ:18 /5 /1343
موضوع: ناصر و جواد مکارم
پیرو گزارشهای قبلی درباره دارالتبلیغ اسلامی و استفاده از وجود نویسندگان و گویندگان مشهور این شهر و قم نظیر آقای خسروشاهی و علامه طباطبایی و ناصر مکارم، در گفتگوهایی که در ضمن آمدورفت علما به مشهد در سنوات اخیر روی داده است، آقای ناصر مکارم نیز که از نویسندگان مشهور قم است و در مکتب تشیع1 و مکتب اسلام2 مقالاتی مینویسند، بهاتفاق آقای جواد مکارم پسرعموی خود که دبیر دبیرستانهای شیراز است، مدت یک هفته است به مشهد آمدهاند و ما دیروز بعدازظهر بهاتفاق این آقایان به خواجه ربیع رفتیم و تا آنجا که توانستم مطالب زیر را از ایشان در همان برخورد اولیه که هنوز دوستی ما خیلی عمیق نشده است، درک نمودم: آقای مکارم میگفتند ما در طی مذاکرات خود و همچنین صحبتهای دیگران نتایج بسیار خوبی گرفتهایم که بهطور خلاصه میتوان گفت نتیجه آن (هدف واحد روشن معین و اتفاق کامل) چه در کارهای تبلیغاتی و امور مذهبی است و چه در طریق مبارزاتی میباشد؛ زیرا تاکنون هریک از علما و صاحبان تقلید روش خاصی داشتهاند و حتی حوزههای علمیه قم، مشهد و نجف کارهای مذهبی که انجام میدادهاند متفاوت از دو سلیقه مختلف سرچشمه میگرفته؛ ما از کار مشهد و مشهدیها از کار ما اطلاع نداشتهاند. درواقع کار ما را دو مرحله تشکیل میدهد: اول ایجاد نظم و ترتیب و هماهنگی بین خودمان و در این مدت، مبارزه با دولت هم میکنیم تنها بهطور مخفی و کم و در ضمن گسترش کارهای خود را از جهت آمادگی بین مردم نیز در همین دوره خواهیم داد و شاید ایجاد یک چاپخانه منظم هم در این مدت در تهران عملی گردد زیرا قم و مشهد محیط کوچک است و زود کشف خواهد شد و دوم مرحله مبارزه علنی و حسابشده با دولت خواهد بود. در این مرحله هم سعی شود تنها به نیروی دینی متکی نباشیم و بهوسیله مجامعی که در زمان حیات آقای بروجردی در اروپا و امریکا ایجاد شده است، با اروپا و افکار مردم آن آشنا شده و خود را به آنها نیز نزدیک کنیم و افکار خود را به آنها بگوییم و بفهمانیم. آقای مکارم میگفتند آقای میلانی معتقدند که مبارزه باید روی برنامه باشد نه اینکه بدون زمینه و مقدمه شروع شود و بعد با یک کشتار دستهجمعی ختم شود؛ باید مردم را آماده ساخت و آنها را با متد مبارزه با دولت آشنا نمود و برای مقابله با هر خطری اعم از زندان و سربازی و غیره آماده کرد ولو اینکه این دوره آمادگی 10 سال طول بکشد، نتیجهبخش خواهد بود. ایشان میگفتند آقای خمینی و شریعتمداری و نجفی هم دارند تز آقای میلانی را میپذیرند ولی باید برای همین توقفها مخصوصاً مسئله بودجه برای اینکه با بنبست مواجه نشود، سنجیده کار نمود. قرار است روز سهشنبه ساعت 6 بعدازظهر در منزل آقای جواد مکارم واقع در بازارچه حاجآقاجان یکدیگر را ملاقات کنیم.
پینوشت تیمسار ریاست: به مرکز گزارش شود. وسیله شهربانی به او ابلاغ شود خود را به این سازمان معرفی نماید.
توضیحات سند:
1. مجله مکتب تشیع: مکتب تشیع نشریهای بود که انتشار آن توسط آقایان آیتالله علیاکبر هاشمی رفسنجانی، شهید حجتالاسلام والمسلمین محمدجواد باهنر و محمدباقر مهدوی در سال 1338 آغاز شد. نخستین شماره این نشریه در اردیبهشت 1338 در ده هزار نسخه به چاپ رسید و در خرداد همان سال در پنج هزار نسخه دیگر تجدید چاپ شد. به لحاظ عمق فکری این نشریه از مکتب اسلام که مقالات کوتاه چاپ میکرد، نیرومندتر مینمود. مقالاتی که در این مجله به چاپ میرسید، دامنه گستردهای از موضوعات اعتقادی و مذهبی مانند حکومت در اسلام، مسائل اعتقادی و اجتماعی از دید اسلام و تشیع، سیاست خارجی اسلام، مبارزه با تحریف، مکتب اخلاقی امام صادق (ع)، آزادی در اسلام، تفسیر قرآن، عرفان و ... را در بر میگرفت. (جعفریان، رسول، 1386، جریانها و سازمانهای مذهبی ـ سیاسی ایران، نشر مورخ، چاپ هشتم، صص 347 ـ 345)
2. مجله مکتب اسلام: این مجله که نخستین قدم مستقل برای انتشار یک مجله دینی بود، شماره نخست آن در زمان حیات آیتاللهالعظمی سید حسین بروجردی در بهمن 1337ش. باعنوان «درسهایی از مکتب اسلام» در قم منتشر شد. حامیان مالی این مجله برخی از تجار بودند که از طرف آیتالله شریعتمداری کار را دنبال میکردند. در اساسنامهای که برای این نشریه به چاپ رسیده، تاریخ نشر آن سال 1337ش. عنوان شده و تصریح شده است که این مجله «زیر نظر یکی از مراجع عالیقدر حوزۀ علمیه قم و همکاری دو هیئت علمی و مالی مرکب از ده تن از دانشمندان جوان و روشنفکر حوزه علمیه و ده تن از بازرگانان خیراندیش و روشن دل تهران تأسیس گردیده است.»
در نخستین شمارههای این مجله کسانی که در زمره شاگردان آیتالله بروجردی بودند، قلم میزدند. این مجله که در سالهای پیش از انقلاب تنها نشریۀ دینی ـ حوزوی بود که میکوشید اندیشههای نو مذهبی ایجاد شده در قم و متأثر از جریانهای نوگرای اسلامی تهران را به مشتاقان عرضه کند، افزون بر مقالات علمی، گاه گزارشها و اخباری هم از وضعیت قم منعکس مینمود که براساس آنها میتوان نوعی تحول را در حوزه علمیه دنبال کرد. فضای سیاسی حاکم بر مجله، به دقت همان احتیاطی را که مرحوم بروجردی و سپس آقای شریعتمداری داشتند، دنبال میکرد؛ یعنی چیزی بیش از اشاره به وضعیت اخلاقی جامعه مورد انتقاد قرار نمیگرفت، اما طبیعی بود که آموزههایی که از اسلام ارائه میشد، میتوانست پشتوانهای برای تقویت جریان اسلام اجتماعی و سیاسی باشد. پس از فوت آیتاللهالعظمی بروجردی، نسل نخست مجله تاحدودی کنار کشیدند و این مجله نسل جدیدی از اعضا و نویسندگان را به خود دید. در سال 1344 تجدیدنظری در اساسنامه این مجله شد و در اساسنامه جدید قید شد که اگر «مجله نتوانست مطابق این اساسنامه به حیات خود ادامه دهد... تمامی اموال و دارایی مجله بلافاصله خودبهخود به دارالتبلیغ اسلامی حوزه علمیه قم منتقل میگردد.»
در شرایط آن دوران استقبال از این مجلۀ ماهانه طی سالهای متمادی، بهدلیل منحصربهفرد بودن آن، کممانند بود، بهطوریکه اندکی پس از انتشار، تیراژ آن از هزار به هشتاد هزار و مدتی تا 120 هزار رسید. درواقع کسانی که دوستدار گرفتن اسلام از حوزه بودند، نشریۀ مکتب اسلام را راه ارتباطی خود با حوزه تلقی میکردند. برخی از نویسندگان این مجله عبارت بودند از: سید هادی خسروشاهی، علی حجتی کرمانی، علی دوانی، غلامرضا گلسرخی، آیتالله ناصر مکارم شیرازی و آیتالله جعفر سبحانی. (جعفریان، رسول، 1386، جریانها و سازمانهای مذهبی ـ سیاسی ایران، نشر مورخ، چاپ هشتم، صص 345 ـ 341)
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 04 صفحه 255