تاریخ سند: 8 آذر 1348
موضوع: مجلس روضهخوانی در مسجد ارک
متن سند:
به: 20 ه 3 شماره: 789 /20و
از: 20 و
به مناسبت ایام ماه مبارک رمضان از ساعت 1330 روز 7 /9 /48 مجلس روضهخوانی مسجد ارک با شرکت عدهای در حدود یک هزار نفر تشکیل گردید.
در این مجلس سید عبدالرضا حجازی واعظ به منبر رفت و ضمن سخنان خود اظهار داشت جوانان عزیز جامعه ما فقر اقتصادی دارد جامعه ما مثل جامعه اروپا و آمریکا بیمار است.
و تنها دوای آن اطاعت از دستورات و احکام قرآن و اسلام میباشد.
من متأسفم که چرا استادان دانشگاه میخواهند لغات عربی را از ادبیات فارسی دور کنند مگر آنها نمیدانند که قرآن و نوشتههای دینی ما عربی میباشد.
آقایان یکی از استادان دانشگاه وقتی خواسته بود به یکی از سمینارهای ادبی وارد شود یک جاروب با خود همراه آورده بود و وقتی از او سئوال گردید جاروب را برای چه آورده در پاسخ گفته بود برای اینکه کلمات عربی را از کلمات ادبیات فارسی جاروب کنم.
یکی نیست بگوید آخر عمو جان حساب سیاست از حساب دین و قرآن جدا است.
تو اگر میخواهی چاپلوسی کنی که بیشتر مورد توجه قرار بگیری و بیشتر ترا دوست داشته باشند چرا این کار را میکنی برو کار دیگری بکن.
من میخواهم به آن آقای استاد دانشگاه که آنجا نشسته و ماهی دو هزار تومان یا پنج هزار حقوق میگیرد بگویم که اگر واقعاً میخواهید لغات خارجی را از ادبیات ما جدا کنید اول بروید اکثر تابلوهای مغازهها را که خارجی است بردارید.
1 فرهنگ ما اگر راست میگوید چرا تاکنون یک جایزه نوبل دریافت نکرده است.
البته یک جایزه گرفت آن هم به خاطر آخوندها و کتاب حکمت شیخ هادی سبزواری بود که به زبان انگلیسی هم ترجمه شد.
من از گفتن این مطالب نظر خاصی ندارم.
باور کنید اگر به خاطر مادیات بود میتوانستم به هر کسی تسلیم شوم و بیش از آنچه تصور کنید پول پیدا کنم ولی من فقط به قرآن و محمد عشق میورزم و دوست دارم جوانان نیز به همین ترتیب احکام قرآن را انتشار دهند شما جوانان عزیزی که الان هم روزه هستید و بر روی این زمین مرطوب یا خشک نشستهاید اگر پایبند دین و روزه نبودید اینجا چه میکردید الان بایستی در سینما یا تأتر یا در پای این رادیویی که از صبح تا شب موسیقی دارد نشسته باشید.
آقایان شما هم احکام دین و قرآن را به سایرین بگویید تا بلکه جامعه ما قدری اصلاح گردد.
این مجلس در ساعت 1455 پایان یافت.
نظریه منبع: نظری ندارد.
نظریه رهبر عملیات: نظری ندارد.
برلیان
آقای صالحی
1- اطلاعیه جهت شهربانی کل کشور تهیه شود
2- نوار سخنرانی وی از ساواک تهران خواسته شود
3- بهرهبرداری و دستور مراقبت داده شود.
13 /9
توضیحات سند:
1ـ تغییر خط و زبان فارسی: روشنفکران غربزده بهخصوص آنهایی که خصومتهای ویژه با دین مبین اسلام داشتند هر از چند گاهی نسبت به خط و زبان فارسی حمله کرده و با ایراد مطالبی خواستار تغییر و تبدیل آن میشدند و تخلیط خط و زبان فارسی را با کلمات و خط عربی برنمیتابیدند.
گاه بازبان یک مورخ و گاه با زبان یک ادیب با سخن یا قلم به خط و زبان فارسی حملهور شده و نسبت انحطاط و عقبماندگی به آن میدادند.
در سال 1338ش انجمنی به نام «انجمن اصلاح خط» از جمعی از روشنفکران از جمله دکتر نصرالله شیفته، مسعود رجبنیا، ابراهیم گرانفر، منوچهر امیری، یدالله رویایی،یحیی ذکا، سهیل آذری و چند تن دیگر به ریاست استاد سعید نفیسی در تهران تشکیل یافت و الفبایی پیشنهاد کرد و در جراید و رادیو توضیحاتی دربارۀ نقص الفبای کنونی فارسی و لزوم تغییر آن داد.
این انجمن اصلاح خط فارسی را مهمترین اصلاح اجتماعی در ایران میدانست، ولی معتقد بود که این قبیل اصلاحات مهم و جاودانی را نباید با قوۀ قهریه عملی کرد، زیرا در آن صورت واکنش مردم شدیدتر میشود و نتیجۀ مطلوب به دست نمیآید، بلکه باید فکر مردم را با منطق قوی و دلایل محکم حاضر کرد و هر روز بر عدۀ هواخواهان آن افزود تا همه افراد ملت پشتیبان آن گردند!
در سال 1343 ش انجمنی به نام «انجمن ترویج زبان فارسی» در تهران دایر شد و مجلهای به نام «بنیاد فرهنگ» انتشار داد و الفبایی به نام «الفبای فارسی به خط جهانی» پیشنهاد کرد و از خوانندگان خود خواست تا هرگونه نظری دربارۀ این الفبا دارند به انجمن بنویسند.
در سال 1344 موضوع تغییر خط فارسی در دو مجلۀ پایتخت، یعنی «روشنفکر» و « سپید و سیاه» مطرح شد و به مجلات دیگر هم سرایت کرد و هر کس از موافق و مخالف درباره آن اظهارنظر کرد.
در این زمینه مقالات دکتر رحمت مصطفوی، مدیر مجلۀ روشنفکر، به ویژه بسیار چشمگیر بود.
او الفبای فعلی را « مردار» نامید و گفت:
« این خط مثل بختک روی زبان ما، روی روح و فکر نوآموزان ما و روی روح و فکر همۀ کسانی که حرفهشان نویسندگی یا ادبیات نیست وخط را برای احتیاجات روزانه و شغلی میخواهند، افتاده است»
و در پایان مقاله افزود که:
« اگر عرب زبانش را به طور مخصوصی در دهانش میچرخاند و صدایی مانند ص یا ض درمیآورد و ما نمیتوانیم این صدا را دربیاوریم، نباید لج کنیم و حرفی را که علامت آن صدا است در رسمالخط خود نگاه داریم.
به دیوانگی ماند این داوری (مجله روشنفکر، شمارههای 628 و 629 در 29 مهر و 6 آبان 1344) وی در شمارۀ بعدی این مجله ادامه میدهد:
«در ترکیه، تیراژ روزنامههای درجه اول از 200 هزار بیشتر است.
در ایران تیراژ بزرگترین روزنامهها به یک سوم این تعداد هم نمیرسد، چرا؟ برای اینکه یک ترک با سواد خیلی عادی، در حدود شش ابتدایی ما، که روزنامه ترکی در دستش میگیرد، تردید ندارد که روزنامه را میتواند بخواند، اسامی ناآشنا را، اعم از داخلی و خارجی، میتواند درست تلفظ کند و میتواند آن را با صدای بلند برای دیگران بخواند.
چند درصد از باسوادهای ایرانی میتوانند روزنامهای را با صدای بلند بخوانند و ده بار و بیست بار بر سر تلفظ کلمهای، اعم از ایرانی و بیگانه، گیر نکنند؟»
(مجله روشنفکر، شمارۀ 630، در 13 آبان 1344) دکتر پرویز ناتل خانلری و احسان طبری نیز جزء این دسته افراد بودند که خواستار جدی تغییر خط فارسی شدند.
منبع:
کتاب
پایگاههای انقلاب اسلامی، مسجد ارک تهران به روایت اسناد ساواک صفحه 331