تاریخ سند: 23 دی 1340
موضوع: جلسه منزل اسداله رشیدیان
متن سند:
شماره: 4963 /312
قبل از ظهر روز گذشته جلسه منزل اسداله رشیدیان دایر بوده و عده ای در حدود
250 نفر از طبقات مختلف منجمله قدرت اله رشیدیان ـ فتح اله فرود ـ رضا معرفت
ادیب صدرایی ـ کامیاب ـ خوش خلق ـ نمازی ـ حیدری و گروهی از کارگران
کارخانجات مختلف در آن شرکت کرده اند.
در این جلسه رشیدیان ضمن انتقاد از
آقای دکتر امینی و دولت ایشان اظهار داشته آقای دکتر امینی قانون اساسی را
زیر پا گذارده و چنانچه با دیکتاتوری حکومت می کند چرا مخالفین سیاسی خود
را به استناد قانون به زندان می اندازند و اگر مدعی حکومت قانون و مشروطه
می باشد چرا مجلس شورایملی را تعطیل کرده است و ملت ایران اجازه نمی دهد
سرنوشت یک کشور را یک عده چند نفری در یک اتاق بنشینند و تعیین کنند و
در حقیقت دکتر امینی یاغی است و دولت قانونی نمی باشد.
نامبرده ضمن تعریف
از بعضی روزنامه ها افزوده روزنامه های صبح امروز1 ـ پیغام امروز و دیپلمات از
جمله روزنامه های آزادیخوده بوده و افکار ملت ایران را تا آنجا که مقدور باشد
منعکس می نمایند و به حضار سفارش کرده روزنامه های مزبور را خریداری و از
خرید روزنامه های دولتی خودداری کنند و اضافه نموده دولت دکتر امینی از
انتشار مصاحبه مورخ 18 دی ماه جاری جمعیت ما جلوگیری کرد و مأمورین
دولت شبانه به چاپخانه های ملی ریخته و غارت کردند و مانع چاپ آن گردیدند
و من از
آقای صفی پور1 مدیر مجله امید ایران تشکر می کنم و دولت حاضر شایسته اداره
کشور نیست و باید روش خود را تعیین و اعلام دارد و اگر می خواهد مانند روش
محمدعلی شاه رفتار کند ملت ایران هم رفتاری را که با محمدعلی شاه نمود با
وی خواهد کرد و اگر لایق اجرای برنامه پیشنهادی جمعیت مجاهدین و مدافعین
قانون اساسی نیست ما خودمان کاندیدایی داریم که می تواند به مقام
نخست وزیری برسد و آن برنامه را اجرا کند.
در خاتمه جلسه متن مصاحبه مطبوعاتی رشیدیان طبق نمونه پیوست بین حضار
توزیع گردید.
بایگانی شود.
توضیحات سند:
1ـ روزنامه صبح امروز با
روش اجتماعی، سیاسی و خبری
به صاحب امتیاز عفت عمیدی
نوری (الموتی) و مدیر مسئولی
مصطفی الموتی و سردبیری
نجفقلی پسیان طی سال های
1337 تا 1340 به صورت
روزانه در تهران منتشر می شد.
ر.ک: راهنمای مطبوعات ایران
(1304 تا 1357 ش)،
سیدمحمد صدری طباطبایی،
ص 479.
1ـ علی اکبر صفی پور فرزند
ابوالفضل در سال 1299 ش در
نهاوند بدنیا آمد تحصیلات
ابتدایی را در دبستان بدر
نهاوند و دبیرستان را در
شهرهای نهاوند، همدان و
کرمانشاه سپری کرد.
وی که در
دبیرستان نظام نیز تحصیل کرده
و سپس استعفاء داده بود در
دانشکده حقوق ادامه تحصیل
داد و لیسانس گرفت.
وی که
یک دوره روزنامه نگاری را در
دانشگاه تهران طی کرده بود و
در زمان سپهبد رزم آرا در
دخانیات شاغل بود و با وی
همکاری داشت و محرم اسرار
او بود، پس از سردبیری مجله
بدیع و نویسندگی در مجله
خواندنیها، امتیاز مجله امید
ایران را در سال 1328 اخذ کرد.
در جریانات سال 3231،
تعدادی از مقالات مجله وی
گرایش کمونیستی داشت و مجله
وی چندین بار توقیف گردید در
سال 1335 از طرف وابسته
مطبوعاتی سفارت شوروی در
ایران برای یک سفر یک ماهه به
آن کشور دعوت شد.
مشارالیه
در سال 1339 به عضویت حزب
ملیون در آمد و در اردیبهشت
سال 1340 طی نامه ای به
نعمت اله نصیری که در آن زمان،
ریاست شهربانی کل کشور را به
عهده داشت، خود را فردی
نویسنده که جز خدا و شاه
پشتیبانی ندارد معرفی کرد و از
او تقاضا نمود در انتخابات
مجلس شورایملی در مقابل
ظفرالسلطان از او حمایت کند تا
با راهیابی به مجلس قلم به دست
گرفته و در مدح دستگاه
قلم فرسایی و انجام وظیفه
نماید.
از تقاضاهای وی اینکه،
مجله را صحنه شانتاژ علیه
آن ها می کرد که از آن جمله
است:
الف؛ حمله به مسئولین بانک
کارگران «آذر 1340 به علت
عدم موافقت با وام درخواستی ـ
ب؛ حمله به فرماندار نهاوند در
بهمن 1340 به علت این که،
مهره مورد نظر وی را به عنوان
شهردار انتخاب نکرده است.
علی اکبر صفی پور در سال
1342 با زدوبندهایی به
نمایندگی نهاوند در مجلس
شورای ملی منصوب گردید و
بعد از حزب مردم، به عضویت
حزب ایران نوین درآمد و در
سال 1345 در عزل و نصب
مقامات دولتی حوزه انتخاباتی
خود به حدی دخالت کرد که
شایع شد مشارالیه از راه فروش
این مقالات ثروت کلانی به
دست آورده است.
مشارالیه که
یکی از مروجین ابتذال در مجله
خود بود، تحت عنوان دنیای
هرزگان، به اشاعه زننده ترین
مسایل غیر اخلاقی، مشغول بود.
در شماره بهمن ماه 1345
تصاویری را انتشار داد که به
علت شباهت یکی از تصاویر با
محمدرضا پهلوی نارضایتی او
را در برداشت و مشارالیه برای
جبران این مسئله در نطق قبل از
دستور جلسه 25 /11 /45 به
تعریف و تمجید از شاه و
خدمات وی پرداخت و با دادن
رشوه به خبرنگاران به چاپ خبر
آن مبادرت کرد و در همان ایام
مراسم نیایش برای شاه را در
مسجد نهاوند ترتیب داد.
وی
همچنین عضو باشگاه
شاهنشاهی، دبیر کمیته جشن
تاجگذاری در نهاوند بود.
وی
به علت این که به عضویت
شورای مرکزی حزب ایران نوین
انتخاب نشده بود برای
کمک به ارتقاء خویش با
سردنیس رایت سفیر انگلیس در
ایران تماس گرفت.
صفی پور با
نام مستعار صفا را با ساواک
همکاری داشت.
ر ک، اسناد
ساواک پرونده های انفرادی.
منبع:
کتاب
رشیدیانها به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 229