صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: مذاکرات محسن موقر و احسان نراقی

تاریخ سند: 24 مهر 1347


موضوع: مذاکرات محسن موقر و احسان نراقی


متن سند:

از: 312 تاریخ:24 /7 /1347
به: عرض می‌رسد شماره: 733 /312
موضوع: مذاکرات محسن موقر و احسان نراقی

محسن موقر1 مدیر روزنامه مهر ایران و نماینده مجلس شورای ملی (از حزب مردم) ضمن مذاکرات خصوصی با احسان نراقی رئیس موسسه تحقیقات و مطالعات اجتماعی دانشگاه تهران درباره انتخابات انجمن شهر مطالبی اظهار و با ذکر این جمله که خسروانی رهبر حزب ایران نوین مدعی شده مجری نیست بلکه نخست‌وزیر و وزیر کشور مجری هستند اظهار نموده: نخست‌وزیر یا زورش به خسروانی نمی‌رسد یا رل بازی می‌کند. حزب ایران نوین و ‌‌[حزب]مردم هر دو طرفدار شاه هستند پس این چه دیوانه‌بازی است که توی شهرها مردم را برعلیه هم شورانده است. آخر به که بگویم که وزیر با نخست‌وزیر لج می‌کند. بنده اگر از نخست‌وزیر تعریف کردم کار بدی نکردم تعریف لنین یا استالین یا مالنکف را نکرده‌ام که او می‌گوید چرا تعریف نخست‌وزیر را کردی؟ تمام شمشیرها از احمقی خسروانی بالا رفته. اگر حزب ایران نوین آزاد بود همه جا شکست می‌خورد. اگر فشار مأمورین دولتی و استانداران و فرمانداران و کارت تقلبی درست کردن نبود معلوم می‌شد که نتیجه چه بود؟ اگر نخست‌وزیر راست نگوید، دبیرکل حزب هم راست نگوید پس به چه کسی می‌توان اطمینان کرد؟ اگر انتظار غلطی هست بگویند به این دلیل نمی‌شود. در انتخابات اندیمشک تقلب شده به دادگستری هم شکایت شده صندوق‌ها را توقیف کرده‌اند. دکتر صدر2 هم در انتخابات مداخله می‌کند.»
احسان نراقی در پاسخ نامبرده گفته است: «اگر موفق به ملاقات با نخست‌وزیر نشدی نامه‌ای بنویس و از طریق معینیان و علم به شرفعرض برسان و تقاضا کن آراء را دوباره بخوانند اگر نشد سر و صدا بکن توی روزنامه بنویس همه را بزن و حقایق را بگو. صدر را بکوب و مقاله‌ای بگذار که در انتخابات مداخله می‌کنند تو باید خسروانی و صدر را بکوبی خاطر جمع باش.»
ملاحظات 312:
مکالمات مزبور بین دو نفر واقع شده و انعکاس آن به صورت عین گزارش موجب لو رفتن عملیات می‌شود. ضمناً احسان نراقی در تاریخ 22 /7 /47 ضمن تماس با خانم پاکروان3منشی جناب آقای نخست‌وزیر سفارش نموده که وقت ملاقاتی در اختیار محسن موقر قرار دهد.
اوامر تیمسار ریاست ساواک. «به موقر بگوئید گول نخور و تحت تأثیر حرف‌های ‌این قبیل اشخاص قرار نگیر وضعیت حزب مردم بدتر بود.»
اصل برای اجرای اوامر به 321 ایفاد شد. 2 /8 /47

توضیحات سند:

1. محسن موقر: فرزند جلال، در سال 1303 ش در خرمشهر به دنیا آمد. تحصیلات مقدماتی را در کالج آمریکا‌‌یی‌‌ تهران و کالج ادب اصفهان سپری نمود و پس از آن به اروپا رفت و تحصیلات خود را در رشته اقتصاد و روزنامه‌نگارى در دانشگاه‌هاى سوئیس و آلمان ادامه داد و در رشته روزنامه‌نگارى فوق لیسانس گرفت. خدمت مطبوعاتى را از سال 1326 با نویسندگى در روزنامه « مهر ایران » آغاز کرد و در سال 1333 مدیرمسئول و سردبیر این روزنامه شد. محسن موقر که عضو حزب مردم بود و در شورای عالی و کمیته مرکزی آن عضویت داشت و قسمتی از نوشته‌های ‌خود را با نام مستعار م. م امضاء می کرد، به دلیل خوش‌خدمتی‌هایی که به رژیم شاهنشاهی داشت، چهار دوره به مجلس شورای ملی فرستاده شد و نشان‌هاى همایون، اصلاحات ارضى، تربیت بدنى، تاجگذارى و جشن شاهنشاهى را نیز دریافت نمود.
(اسناد ساواک ـ پرونده انفرادى)
2. سیدجواد صدر: فرزند محسن صدرالاشراف، از مهره‌های ‌مهم انگلستان در ایران، در سال 1291 ش در تهران به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی‌‌ و متوسطه را در تهران بود و پس از آن از دانشکده حقوق، لیسانس گرفت و پس از آن به فرانسه رفت و در دانشگاه پاریس تا مقطع دکترا ادامه تحصیل داد. در سال 1318ش به ایران بازگشت و در وزارت کشور استخدام شد و پس از 2 سال به وزارت امور خارجه منتقل گردید.
برخى از مشاغل وى عبارت بود از: ریاست دفتر وزارت خارجه، رایزن سفارت ایران در بلگراد، رایزن سفارت در اسپانیا، ریاست دفتر نخست وزیر در زمان هژیر، ساعد و منصورالملک، مدیرکل اداره عهود در وزارت خارجه، مدیرکل سیاسی و معاونت پارلمانی وزارت کشور، معاونت وزارت امور خارجه، سفیر ایران در ژاپن، وزیر کشور در کابینه حسنعلی منصور و هویدا، وزیر دادگستری در کابینه هویدا، جواد صدر، پس از 4 سال که وزیر دادگستری بود، به مشاغل تجاری روی آورد و ریاست هیئت مدیره و مشاور حقوقی چند بنگاه اقتصادی را عهده‌دار بود و به تدریس در دانشگاه نیز اشتغال داشت.
پس از پیروزى انقلاب شکوهمند اسلامى و استقرار نظام جمهورى اسلامى، به اتهام سرسپردگى به رژیم پهلوى و سعى در تحکیم مبانى آن رژیم منفور، عضویت در احزاب رستاخیز و ایران نوین و سازمان فراماسونرى، همکارى نزدیک با هویدا و حسنعلى منصور، اقدام علیه انقلاب اسلامى، نگهدارى و اختفاى اسلحه و احتکار مشروبات الکلى دستگیر و در دادگاه انقلاب محاکمه گردید؛ ولی مورد عفو قرار گرفت. جواد صدر در سال 1377ش از دنیا رفت.
امیرعباس هویدا به روایت اسناد ساواک. ج 2
باقر عاقلی. شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران. ج 2. ص 917
روزنامه جمهورى اسلامى، 17 /3 /1360، ص 2
خبرگزارى پارس
3. سعیده پاکروان: دومین فرزند حسن پاکروان، رئیس ساواک، تحصیلات خود را در پاریس سپری نمود و پس از بازگشت به ایران، به علت ارتباط و جایگاه پدرش و اعتمادی که نسبت به او وجود داشت، در زمان نخست وزیری هویدا، به عنوان منشی مخصوص نخست وزیر مشغول به کار گردید و این درحالی بود که بسیار مورد توجه دربار و خصوصاً فرح پهلوی قرار داشت و در برخی از مسافرت‌ها همراه او بود.
سعیده پاکروان نیز پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به خارج از کشور گریخت و در پاریس، در دفتر شاپور بختیار مشغول به فعالیت شد و در جریان مقابله با انقلاب اسلامی، یکی از ایفاگران نقش بود که کتاب « بازداشت هویدا » را نیز در خارج از کشور به چاپ رساند.
پس از افول فعالیت‌های ‌ضدانقلابی در خارج ار کشور، سعیده پاکروان به عنوان منتقد سینمایی شروع به قلم‌زنی کرد و در مصاحبه با یکی از نشریات خارجی، درباره‌‌ی خود گفت: « از کودکی به سینما علاقه‌مند بودم، البته کار من بیشتر داستان‌نویسی و شعر است و... به مدت 9 سال در شهر واشنگتن، سردبیر مجله ادبی هنری‌ایی به زبان انگلیسی به نام چنته بودم و کارم هم در نشریات هنری آمریکا‌‌ و سایتهایی نظیرecrits-vains و screencomment منتشر شده است ...»

منبع:

کتاب احسان نراقی به روایت اسناد ساواک صفحه 239


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.