صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: حضور چند نفر از فرهنگیان در منزل اصلانی حسابدار ناحیه 6 فرهنگ1 و اظهارات فخرالدین حجازی در زمینه جنگ اعراب و اسرائیل

تاریخ سند: 29 خرداد 1346


موضوع: حضور چند نفر از فرهنگیان در منزل اصلانی حسابدار ناحیه 6 فرهنگ1 و اظهارات فخرالدین حجازی در زمینه جنگ اعراب و اسرائیل


متن سند:

از: 20هـ 2 تاریخ:29 /3 /1346
به: 312 شماره: 6656 /20هـ 2
موضوع: حضور چند نفر از فرهنگیان در منزل اصلانی حسابدار ناحیه 6 فرهنگ1 و اظهارات فخرالدین حجازی در زمینه جنگ اعراب و اسرائیل

ظهر روز 29 /3 /46 در منزل اصلانی حسابدار ناحیه 6 فرهنگ چند تن ازجمله ربانی، داودزاده، فخرالدین حجازی دبیر دبیرستان مروی و شش نفر دیگر از بستگان اصلانی جهت صرف ناهار حضور داشتند. ربانی قبل از ورود به منزل اصلانی اظهار نمود حجازی سِحر بیان دارد و همین اصلانی پیرمرد را شیفته خود کرده است. در این جمع ابتدا حجازی موضوع جنگ اعراب و اسرائیل را مطرح و گفت آنچه از روزنامه‌ها و رادیو ایران در مورد جنگ اعراب می‌شنوید تحریف شده است. متأسفانه در ایران سرزمین مسلمان اخبار آن‌چنان علیه کشورهای عربی منتشر می‌شود که هر مسلمانی را آزرده‌خاطر می‌سازد. و گفت کشورهای امریکا و انگلستان عملاً در جنگ علیه اعراب شرکت داشته‌اند و شوروی با سازش [با] امریکا، خیانت بزرگی به ملت‌ها کرد. امریکا و شوروی مخالف وجود نیروی سوم است. اول علیه هند توطئه کردند و قبل از مرگ نَهرو عملاً او را از جرگه کشورهای نیروی سوم خارج کردند. سپس توطئه امریکا علیه اندونزی شروع شد و با کشتن یک‌میلیون نفر عملاً اندونزی را هم از صحنه نیروی سوم خارج کردند. فقط مصر و کشورهای عربی مانده بود که آن‌هم با توطئه مشترکی چنین ماجرایی را ایجاد کردند.
حجازی ادامه داد هم‌اکنون بعضی روزها و شب‌ها در حسینیه ارشاد سخنرانی می‌کنم. مستمعین من اکثراً دانشجویان، قضات و بازرگانان هستند. اجتماع ما احتیاج به تحول فراوان دارد و این دستگاه‎های آموزشی قادر به این کار نیستند. معلمین با محصلین فاصله زیادی دارند و حتی شاگردان، دشمن معلمان هستند. اما اگر روش معلم صحیح باشد مثل من می‌شود که حالا که مدرسه مروی تعطیل شده است آن‌ها مرا رها نمی‌کنند. صبح و عصر درب خانه من هستند، از من می‌خواهند که بیشتر با آن‌ها صحبت کنم. بعد ربانی اظهار داشت شنیده‌ام میلانی در مشهد
افرادی را آماده امور تشکیلاتی می‌کند. حجازی سکوت کرد و گفت من وابسته مطلق به میلانی هستم و ایشان فکر نو و روشنی دارند و واقعاً شرایط روز را درک می‌کنند و در حوزه علمیۀ مشهد تغییرات تازه‌ای داده‌اند. چند روز قبل خدمت فلسفی بودم و ایشان گفت من پیر شده‌ام؛ تو حتماً باید راه خود را دنبال کنی. به حجازی گفته شد منبر که می‌روید عبا هم بر دوش می‌کنید؟ گفت خیر! همین حسن کار من است که هرگز به لباس روحانیت در نخواهم آمد. حجازی گفت اصل ماجرای آمدن من از مشهد به تهران این بود که روزی استاندار (تیمسار باتمانقلیچ) مرا خواست و گفت سه روز دیگر مجلس در مسجد گوهرشاد داریم. تو هم باید در آنجا مطالبی بگویی و اگر سخنرانی مفیدی کردی شغل مناسب‌تری به تو می‌دهیم. من سکوت کردم. فردا استاندار به شهردار و مدیرکل فرهنگ گفت حجازی حاضر شده است که در مجلس ما به نفع دستگاه حرف بزند. هیچ‌کس حرف او را باور نداشت.
از رادیو مشهد خبر دادند که حجازی در مسجد گوهرشاد سخنرانی می‌کند. همه به من می‌رسیدند و می‌گفتند واقعاً تو قصد اظهار مطلب داری؟ پاسخ می‌دادم چنین چیزی را قبول نکرده‌ام. بالاخره می‌دانستم که اگر از دستگاه دولت تعریف کنم حیثیت و شرف خود را از دست داده‌ام و اگر سخنرانی نکنم کار و حتی اقامتم در مشهد سخت خواهد بود. ناگریز رفتم نزد (مولای خود) میلانی. به او گفتم. ایشان گفتند مبادا سخنرانی کنی؛ اما برو نزد حضرت رضا در حرم و از حضرت بخواه که به تو جرئت بدهند. این کار را کردم؛ جرئتی پیدا کردم و به مجلس استاندار نرفتم. بعد کارم را از دست دادم. ناراحتی فراوان برایم ایجاد کردند و با وضع بدی به تهران منتقل شدم. خدا را سپاس که در این مدت 10 ماه که به تهران آمده‌ام مثل اینکه 10 سال است در تهران هستم. آن‌چنان از طرف محافل اجتماعی روحانی مورد تشویق و تقدیر قرار گرفته‌ام که همیشه می‌گویم کاشکی زودتر به تهران می‌آمدم. حجازی افزود یک شماره نشریه به نام «شمشیر انتقام» در مروی منتشر کردم اما اداره و مدرسه نگذاشتند به کارم ادامه دهم. ناگزیر فعلاً کار خود را در خانه و در مجالس و در حسینیه ارشاد دنبال می‌کنم. ربانی به او گفت زیاد به استقبال مردم مغرور نشوید. خود را بی‌جهت به خطر نیافکنید. این مردم مثل گنجشک هستند؛ با یک‌صدا جمع می‌شود و با یک‌صدا فرار می‌کنند. وی از حکومت مصدق و توده‌ای‌ها مثال‌ها زد و گفت آیا اثری از آن‌همه تظاهرات هست؟ پس فقط مواظب خودتان باشید. حجازی گفت من کاری جز امر به معروف و نهی از منکر نمی‌کنم. الآن در مجالس همه می‌خواهند که تند بروم و درباره وحدت اسلام و عرب بحث کنم. اما من زمینه دستم هست؛ با گوشه و کنایه مطالب را شروع می‌کنم. ربانی که اهل خراسان می‌باشد پس از خارج شدن از منزل اصلانی اظهار نمود در مشهد میلانی مشغول جمع‌آوری افرادی است که به شیوۀ الجزایری‌ها جنگ‎های پارتیزانی راه بیندازد زیرا او معتقد است که از راه مسالمت نمی‌توان به جایی رسید. ربانی افزود خدا عاقبت حجازی را هم به خیر کند؛ او از دست‌پروردگان میلانی است.
نظریه منبع: حجازی بیانش بسیار شیوا و منطقی است. وقتی صحبت می‌نمود شش نفری که همه جوان و از بستگان حاج اصلانی بودند، شیفته سخنان او شدند. نامبرده از عبدالناصر دفاع می‌نمود. به آیات و احادیث بسیار متوسل می‌شد که اسرائیل منهدم خواهد گردید. حجازی با بیان و معلومات وسیع و توجهی که عملاً عده‌ای از محصلین و متعصبین به او دارند، ممکن است تولید ناراحتی‌هایی بنماید.

1. مراقبت از حجازی بشود و تحت‌نظر باشد.
2. توجه ساواک مشهد جلب شود و مراقبت نماید این مطلب صحت دارد یا نه؟
تکثیر شد.

توضیحات سند:

1. در اصل: فرهنگی

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 05 صفحه 316


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.