تاریخ سند: 22 اسفند 1355
متن سند:
شماره : 11706ـ 1
جناب آقای نصرت اله معینیان
ریاست دفتر مخصوص شاهنشاهی
محترما به پیوست یک نسخه از کتاب :
Les Conditions de l ndependance Nationale dans le monde moderne.
که به وسیله مؤسسه معروف نشر کتب علمی و سیاسی فرانسه Editions Cujasبه
طبع رسیده تقدیم می گردد.
قسمتی از این کتاب (صفحات 201 الی 213) تحت عنوان :
Lapolitique
dindependance
nationale de l Iran.
به قلم این بنده به تشریح سیاست خارجی و دفاعی میهن ما به رهبری
اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر و مبانی و مقدمات تاریخی آن از زمان
اعلیحضرت رضاشاه1 کبیر اختصاص یافته.
با نهایت افتخار نسخه ای از این کتاب را به پیشگاه مبارک شاهنشاه آریامهر
معروض و تقدیم می دارد.
با تقدیم احترام
رئیس دفتر مخصوص علیاحضرت شهبانوی ایران
اقدام شد
توضیحات سند:
1ـ رضاخان پهلوی فرزند
عباسقلی خان سوادکوهی
مشهور به دادش بیک در 24
اسفند 1256 / 14 مارس
1878، در آلاشت از توابع
سوادکوه مازندران به دنیا آمد.
در 22 سالگی وارد بریگاد قزاق
شد و تا درجه میرپنجی پیش
رفت.
سپس در 1299، به کمک
انگلیسها و نیروهای مستقر آنها
در ایران، به اتفاق
سیّدضیاءالدین طباطبائی ـ که
مدیر روزنامه رعد بود ـ علیه
سلطنت احمدشاه ـ که در آن
زمان در خارج از کشور به سر
می برد اقدام به کودتا کرد.
رضاخان، در 1304، عملاً به
رغم مخالفت عده ای از
روحانیان آگاه چون آیت الله سید
حسن مدرس، قدرت مطلق را
در دست گرفت و حکومت
قاجاریه را رسما منقرض کرد.
وی، در اردیبهشت سال 1305،
در تهران تاجگذاری کرد و از
این تاریخ، خدمت سربازی را
در ایران اجباری نمود.
او ـ که
مجری قلدر سیاستهای
استعماری فراماسونهائی چون
محمّدعلی فروغی و کمیسیونی
از غربزدگان مورد حمایت
انگلیس بود ـ از هیچ جنایتی و
خیانتی علیه ملت، رویگردان
نبود و طی 17 سالی که در ایران
سلطنت کرد، به شدت با مذهب و
روحانیون مبارزه نمود.
او،
تحت تأثیر فرهنگ غرب و به
تقلید از آتاترک دیکتاتور کشور
ترکیه، مبارزه وسیعی با حجاب
اسلامی زنان ایران آغاز کرد.
رضاخان، در سال 1305،
تاجگذاری نمود و از این
تاریخ، شاه ایران خوانده شد.
پیش از آن، به نام سردار سپه یاد
می شد.
در شهریور 1320،
زمانی که جنگ دوم جهانی به
اوج خود رسیده بود، رضاخان، به
توصیه انگلیس و برای ممانعت
از مداخله شوروی سابق در
ایران ـ که در آن زمان، با آلمان
نازی متحد بود ـ به دولتهای
محور و بویژه به آلمان نازی
تمایل نشان داد.
او، اگر چه ظاهرا
موضع بی طرفی اتخاذ کرده بود،
لیکن عملاً به صدها مستشار
آلمانی و انگلیسی به طور
همزمان اجازه فعالیت در ایران
داده بود.
با وجود بستن قرارداد
استعماری صدور نفت به
انگلیس، متفقین، او را ـ که در نزد
عموم مردم، منفور بود ـ در 25
شهریور 1320، از مقام خود
برکنار کردند.
رضاخان، به ناچار
از طریق بندرعباس، با یک
کشتی انگلیسی به جزیره سن
موریس در آبهای شرق
ماداگاسکار تبعید شد و
انگلیسها، محموله جواهرات
همراه او را ضبط کردند.
او،
سپس از آنجا به بندر دوربان در
غرب آفریقای جنوبی و پس از
آن، به ژوهانسبورگ، پایتخت آن
کشور تبعید گردید.
رضاخان، سه
سال بعد، پس از طی یک دوره
طولانی بیماریهای سخت
جسمانی و روانی، در چهارم
مرداد 1323 در تبعید درگذشت.
گفته می شود: او، هنگام مرگ،
تنها 35 کیلو وزن داشته است.
جنازه رضاخان، به مصر برده شد
و 6 سال در آن کشور نگاه داشته
شد.
در آن زمان، به علت نفرت
شدید مردم ایران از رضاخان،
امکان انتقال جسد وی به ایران،
وجود نداشت.
جنازه او، در
1328، به تهران انتقال داده شد.
رضاخان، در تمام طول
حکومتش، فقط یک بار به خارج
از کشور سفر کرد و آن هم به
ترکیه و دیدارش با آتاترک بود.
در حالی که رضاخان در زمان
رسیدن به قدرت چیزی نداشت،
دارایی او هنگام تبعید عبارت
بود از چند هزار پارچه آبادی،
360 میلیون دلار پول نقد در
بانکهای خارج، 68 میلیون
تومان سپرده داخلی، و مراکزی
چون کارخانه حریربافی چالوس
و چندین کارخانه برنج پاک کنی،
پنبه پاک کنی، کارخانجات
سنگبری، کارخانه پارچه بافی
علی آباد، هتلهای آبعلی، گچسر،
رامسر، دربند شمیران، فردوسی
و مجتمع ویلایی مبارک آباد و
غیره.
یکی از نمایندگان مجلس
انگلیس که از نزدیک با رضاخان
آشنا بود، نوشته بود: «رضاخان
راههای ایران را از دزدان و
راهزنان پاک کرد و مردم ایران را
آگاه ساخت که از این پس در
ایران فقط یک راهزن وجود
دارد!».
این پادشاه قبل از اینکه سر کار
بیاید دیناری نداشت و وقتی که
از مملکت رفت غیر از پولهایی
که در بانک لندن ودیعه گذارده
بود 58 میلیون تومان پول به
دست پسرش داد.
منبع:
کتاب
هوشنگ نهاوندی به روایت اسناد ساواک صفحه 397