به یاد چهلمین روز قیام دلاورانه مردم حقپرست و آزاده تهران علیه دستگاه فرعونی و دیکتاتوری
متن سند:
به نام خدا
به یاد چهلمین روز قیام دلاورانه مردم حقپرست و آزاده تهران علیه دستگاه فرعونی و دیکتاتوری
مدتها بود که مبارزه تودهای مردم علیه دستگاه حاکمه مستبد و فاسد ایران خاموش بود و فقط جستهوگریخته جرقهها و شعلههایی از دانشگاه و از بعضی مدارس و گاهی هم از بازار برمیخاست1 و فوری هم فرو مینشست. همه گمان داشتند که ایران به خواب رفته و حتی هیئت حاکمه ثبات و آرامش مرگبار آن را مستمسک حیلهگریها و ریاکاریهای خود در تبلیغات داخلی و خارجی قرار داد. ولی قیام مردم کوچه و بازار در صبح پانزدهم خرداد ثابت کرد که این ادعا خوابوخیال و فریبی بیش نبود. معلوم شد که مردم هنوز زندهاند، هنوز بیدارند و هنوز هم احساسات انسانی و حقطلبی خود را گرم و خروشان حفظ کردهاند.
چون محدودیتهای شدیدی که هیأت حاکمه فراهم کرده مانع تکثیر نظریات مبارزان راه حق و پخش آن در بین مردم میباشد لذا اجباراً مسائل اساسی این انقلاب بزرگ را برای توجه همفکران و طرح و بحث آن در مجالس و محافل حزبی و عمومی بهاختصار مورد تجزیهوتحلیل قرار میدهیم.
1. این انقلاب پانزدهم خرداد، انقلابی اصیل و ریشهدار و بزرگ بود چون در آن مردم کوچه و بازار و مردم ستمدیده و زجرکشیده اجتماع که خواستار عدالت و برابری هستند شرکت داشتند.
2. اینجا نه در حد [؟] فلسفی و بحثی بلکه در مفهوم پاک و انسانی و ساده خود که همواره حاکم بر دل توده مردم و انگیزه صفا و راستی و برادری و شجاعت آنها بوده که نقشی بزرگ در ایجاد این جنبش داشت، وسعت و قدرت تهاجمی مردم بیسلاح در روز پانزدهم خرداد نمودار رویش از عمق و ارزش فوقالعاده این عامل معنوی بود. همین مردم هستند که با قضاوت ساده و عامیانه خود هیأت حاکمه فعلی را محکوم به پلیدی و تباهی کرده و مصمم و تردیدناپذیر به زوال و سقوط آن همت گماردند. اینهمه تبلیغات رادیوی دولتی، جعل و دروغ است، با مردم کوچه و بازار، با کارگران و دهقانان، با دستفروشان و پیشهوران صحبت کنید آنگاه خواهید دید که هرچه نامردی و ستم است آنها از هیأت حاکمه میدانند.
3. پیراهن سیاهان سازمان امنیت که همان روزها در ادارات مرکزی تهران و سازمان امنیت به کرّات دیده شدهاند در آتشسوزی اموال و دکاکین و بیاحترامی نسبت به بانوان ابتکار عمل داشتند ولی همه مردم تهران بهخوبی میدانند که [از] هیچکس حتی یک نفر از مبارزان اصیل و باایمانی که جانبهکف با تانکهای سنگین و سلاحهای دیگر آمریکایی مقابله میکردند، هیچ عمل غیرانسانی و غیراخلاقی مشاهده نگردید. فقط نبودن رهبری صحیح بود که اجازه داد مزدوران استعمار به نام مردم چنین خیانتها مرتکب شوند. این اولین بار نیست که نبودن رهبری صحیح چنین مشکلی برای جنبش اصیل مردم ایجاد میکند باید هرچه زودتر از این تجربهها پند آموخت.
4. مردم خشمگین تهران تا ساعت یازده /11صبح روز پانزدهم خرداد در تمام خیابانهای پایتخت حکومت میکردند و هیچ اتفاق نیافتاد. در مقابل حملات پاسبانان و سربازان هیأت حاکمه عقبنشینی کنند؟ آنها با دست خالی ولی با نیرویی که از ایمانشان سرچشمه میگرفت به میدان رفتند و همهجا قوای مزدور دولتی را پس نشاندند.
5. در ساعت یازده 11 صبح روز پانزدهم خرداد بود که تمام قوای لشکر یک گارد چون چنگیزخان خونخوار، تهران را تسخیر کردند و هرکجا که کسی را دیدند از رهگذر و پیرزن و بچه و دیگران به گلوله بستند و صدها کشته و هزاران زخمی در گوشه و کنار شهر در منازل و بالکنها و زیر چرخهای کامیونها بهجا گذاردند. جز حکومتهای دستنشانده و کثیف استعماری که برای حفظ سروری خود و منافع اربابانشان میجنگیدهاند تاکنون چنین وحشیگری و بیرحمی در مقابل عدهای مردم بیسلاح و جوانمرد سابقه نداشت.
6. از این حمله سبعانه یک نتیجه صریح و مسلم میتوان گرفت و آن ترس و تزلزل افزون ازحد هیئت حاکمه از شکست و سقوط ناگهانی به دست همین مردم بیسلاح است وگرنه در مقابل این مردم تعلیمندیده و بیسازمان نیازی به بسیج قوا با این مقیاس وسیع نبود.
7. نتیجه دیگر آنکه دستگاه کثیف هیئت حاکمه به حقانیت مردم ما و اصالت جنبش وسیع ملی اعتقاد راسخ دارد و میترسد از اینکه مبادا جهانیان پاکی و راستی این نهضت را درک کنند و رفتهرفته عمال حکومت را تحت فشار افکار عمومی خود قرار دهند. به همین سبب است که هیأت حاکمه فاسد و تبهکار، عدهای از مزدوران سازمان امنیت را به میدان میفرستد و موقعیکه مردم به جنگ دلیرانه و مردانه با نظام ضحاکی آن به پا خاستهاند، دست به چپاول اموال مردم و هتک حرمت زنان میزند. این مبارزهای ناجوانمردانه از طرف دستگاهی است که تمام ثروت و درآمد و مالیات کارگران و دهقانان و کارمندان و پیشهوران را علیه جانشان به کار میبرد و آنچنان میترسد که نهتنها از انتشار افکارشان با اختناق مطبوعات و قطع وسایل مخابراتی جلوگیری میکند، بلکه چون خیانتکاری محیل میکوشد ایدئالهای پاک و انسانیشان را جلوه دهد.[؟]
8. به دنبال این نتایج یک سؤال مطرح میشود چرا مردم چنین تلفاتی سنگین دیدند؟ و چطور شد که هیأت حاکمه در مقابل دستهای خالی مردم جدیدترین سلاحهای آمریکایی را به میدان آورد؟ جواب آن است که مردم فکر نمیکردند هیأت حاکمه آنقدر ترسیده و متزلزل باشد و آنقدر بیرحمانه بخواهد اولین قدم قیام مردم را بهسختی هرچهتمامتر بکوبد این درس بزرگ است. رهبران جنبش ملی ایران باید بدانند در مقابل دستگاهی قرار دارند که قول شرف و حقیقت و اصل نمیشناسد، باید سازمان واحدی را متناسب با شرایط مبارزۀ ملی در این مرحله از پیشرفت تعدیل و اصلاح شود.
9. در این زمان حساس و این مرحله تاریخی از مبارزه مردم، ما همگی وظیفه داریم مسائل اساسی این جنبش ملی و جبهه ملی ایران را بازهم مطرح نموده و بکوشیم راهحلی عاقلانه برای آن بیابیم. همکاری دستهجمعی و بحث و انتقاد دوستانه برای تفهیم مشکلات و مسائل جنبش توده مردم و تشکل افکار عمومی علیه دستگاه حاکمه و دیکتاتور، وظیفه حتمی ماست ولی نباید دودلی و کندروی چون گذشته عمر ما و نهضت ما را به باد دهد و پس از سالها باز هم بر سر همان دوراهی فعلی برسیم.
1. تمرکز رهبری در یک واحد کوچک پنج یا هفتنفری با اختیارات تام، مسئله اساسی جنبش ملی ایران است. رهبری گسترده همواره موجب تقسیم اختیارات به مقیاسی است که مسئولیتها لوث میشود و هیچیک خود را وظیفهدار امور جاری و اساسی نمیشناسند. برای تشکل نیروهای مردم و تنظیم خواستها و ایدئالهایشان در جهت استقرار عدالت و مساوات اجتماعی وجود چنین دسته رهبری مورد لزوم حتمی است.
11. نیروهای مردم به علت نداشتن سابقه در مبارزات سازمانی دارای تجربه و روشی کافی نیست بلکه مسائل مبارزه ازجمله انضباط و تاکتیک و تقسیم وظایف و اطاعت از مسئول ندارند باز هم باید تکرار کرد که فقط یک رهبری متمرکز و شایسته میتواند چنین احتیاجی را تأمین کند و این بسی فوری و فوتی است.
12. خواستهای مبارزه ملی ایران چه از جهات اجتماعی و چه اقتصادی میبایستی هرچه زودتر مخصوصاً در مقابل رفتار وحشیانه نظام حاکمه علیه مردم، روشن تدوین شود. در شرایط فعلی تمام اصول قوانین اساسی و مدنی و جزایی ما پایمال شده و رژیم ضحاکی ایران علناً خود را برتر از همه قوانین و مقررات میداند. رهبران جنبش ملی ایران وظیفه دارند مردم را از بلاتکلیفی و سرگشتگی درآورند و لااقل حقوق و مقررات اساسی ملت را که منشور ملل متحد و قوانین اساسی خود شناختهاند مطرح نموده و سر راه مردم قرار دهند. خواست تنها کافی نیست باید به میدان رفت و در مقابل این پلیدان آدمکش محافظهکاری و ترس و فلسفهبافی را کنار گذارد.
13. همآهنگی و یکپارچگی لازمه حتمی پیروزی یک جنبش است. با تدوین اصول و ایدئالهای جنبش ملی ایران بهخوبی میتوان کلیه نیروهای مترقی که در حال حاضر با هیأت حاکمه درگیر شدهاند تنظیم و متحد نمود و از فعالیتشان نتیجهای محسوس به دست آورد. طرح شعارهای متفاوت همیشه موجب تشتت و تضعیف نیروهای ملی شده.
14. همه مبارزان ملی ایران بایستی بدانند سازمان امنیت و عوامل خیانتکار دیگری که در مواقع بحرانی به لباس مردم درمیآیند هیچ هدفی جز تفرقه نیروهای ملی و تضعیف نیروی آنها و گمراهی فکرشان در نظر ندارند. گفتار رادیوهای کمونیسم در هفتههای اخیر بهخوبی نشان داد که آنها بهمقتضای دادوستد سیاسی خود حاضرند حتی از رژیمی منحط که رشوهخواری و دزدی اموال عمومی و هتک نوامیس مردم را راه بقای خود دیده، چشمبسته حمایت و نهضت مردم را تخطئه کنند. عوامل این جبهه با مزدوران سازمان امنیت همدست شده و بیشرمانه فرزندان پاک جانباز ما را به دست دژخیمان فرمانداری نظامی بسپارند و مجدانه میکوشند بقیه را با نظریات سخیف خود گمراه سازند. فقط بیداری و هوشیاری همه مبارزان راه آزادی و حقیقت میتواند از این اقدامات جلوگیری کند. همه ما همهجا باید اصول نظریاتمان را که بهطور خلاصه در این نوشته مطرح شده، مورد بحث و تجزیهوتحلیل قرار دهیم و مردم را درراه درک صحیح مبارزه و همبستگی فکری و معنوی بسیج نماییم.
15. تجربههای گذشته به ما درس کافی داده که هیچیک از قدرتهای بینالمللی در جهت خواستهای اصیل و پاک ملت ما حاضر به همگامی و همراهی با ما [نیستند] و به هیچوجه به فکر حمایت از جنبش مردم و صالح برای آن نیستند. مبارزان ملی باید بدانند که سیاست حکومت ملی آینده میبایست همراهی و همگامی با ملل آزادشده [و] در حال رشد بر مبنای سیاست عدم تعهد باشد.
به امید پیروزی
«لطفاً بخوانید و به دیگری بدهید»
توضیحات سند:
1. در اصل: برمیخواست
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 03 صفحه 36