تاریخ سند: 16 آبان 1351
از اول ماه مبارک رمضان شخصی به نام شیخ سلیمان شمسالدینی به بخش پاریز شهرستان سیرجان به منظور انجام فرائض مذهبی وارد گردید
متن سند:
از: 8/ ﻫ تاریخ:16 /8 /1351
به: 312 شماره: 8339 /8 ﻫ
از اول ماه مبارک رمضان شخصی به نام شیخ سلیمان شمسالدینی به بخش پاریز شهرستان سیرجان به منظور انجام فرائض مذهبی وارد گردید و چون در این مدت برای سلامتی خاندان جلیل سلطنت مراسم دعایی به عمل نمیآورد توسط مدیر دبستان پسرانه به نامبرده پیشنهاد میگردد که یادشده اقدام به این عمل بنماید شیخ مذکور ضمن خودداری از این عمل پیغام میدهد من دعا نمیکنم و چند روز دیگر در این قریه هستم بگذارید این چند روز هم بگذرد میروم و دیگر هم برنمیگردم به همین جهت مدیر دبستان محمد مظفری در شب 6 /8 /51 خطابهای را به یکی از آموزگاران دبستان داده و وی در این شب اظهار میدارد چون در این ایام هیچکدام از روحانیون برای سلامتی شاهنشاه دعا نکردهاند وظیفه خود میدانیم که اقدام به این عمل نمایم و مراسم نیایشی به عمل میآورد ضمناً شیخ نامبرده در منزل میزبان خویش (حاج علیاصغر حکیمی) اظهار میدارد در قم مأموران سازمان امنیت یک شب به حوزه علمیه ما ریختند و ما را کتک مفصلی زدند گفتن حق ندارید از قم خارج شوید لیکن من صورتم را تراشیدم و با لباس معمولی به کرمان آمدم روز بعد مأموران سازمان امنیت در کرمان هم مرا در منزلم گرفتند و در آنجا مرا شکنجه دادند با توجه به این نکات دو تن از کارمندان این قریه به نامهای غلامرضا بیدخوانی سیرجانی مروج خانه ترویج و کشاورزی و حاج حمید کاوسی رئیس شعبه بانک ملی این بخش با اطلاع از موقعیت شیخ مذکور از نامبرده حمایت نموده و در این مدت همیشه با یکدیگر جلساتی داشتند دو کارمند فوقالذکر در همان شب 6 /8 /51 به شیخ میگویند چنانچه برای دعا به تو اصرار شد دیگر منبر نرو و روی زمین نشسته و به سئوال مردم جواب بده این مطلب را در منزل الیاس مجیدی یکی از اهالی این قریه که مجلس روضه بوده است در حضور همان حاج علیاصغر حکیمی که میزبان شیخ هست به نامبرده میگوید از شبهای بعد شیخ نامبرده بدین علت که از طرف فرهنگیان مراسمی برای دعا برپا شده است به آنها کنایه میزند و مطالبی بدینگونه مطرح میکند که خدایا این بیدینان را هدایت کن و از این قبیل. ضمناً مروج خانه ترویج (سیرجانی) در آن منطقه دارای سوابق خوبی نبوده و موجی از نارضایی در بین مردم به وجود آورده کلیه نامههای پستی این منطقه را سانسور میکند شایع کرده که تیمور بختیار زنده است و این زوزههای رادیو ایران است که او کشته شده که این حرف را نیز در حضور رئیس پاسگاه. حاج حمید کاوسی. اکبر فتحی و چند تن دیگر بیان نموده بود که آنان نیز هر کدام به دلایلی که خودشان میدانند آن را پردهپوشی نمودند.
نظریه سهشنبه. به احتمال قوی خبر فوق صحت دارد. یگانه
نظریه چهارشنبه. خبر صحیح به نظر میرسد و با توجه به وضع و روحیه واعظ یاد شده مراقبت دقیق از نامبرده و عنداللزوم اتخاذ پارهای تصمیمات و ایجاد محدودیت جهت وی ضروری است در مورد چند تن از حامیان محلی واعظ مزبور به شرح متن خبر نیز تحقیقات و بررسیهایی در جریان است که نتیجه به موقع به عرض خواهد رسید. حاذق
در ساعت 11 روز 23 /8 سال 51 به بخش 312 واصل گردید
فیش بررسی و ارائه فرمایند. کیانی 25 /8 /51
آقای کیانی ـ 24 /8 /51
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان کرمان، کتاب 3 صفحه 18