صورتجلسه رسمی دادگاه
متن سند:
ستاد بزرگ ارتشتاران
اداره دادرسی ارتش
دادگاه عادی شماره 11 منعقده در خرم آباد بریاست سرهنگ مهندس فتح اله سهرابیان
و کارمندی افسران زیر :
1 سروان قضائی علی اکبر حبیبی نیا 2 سروان قضائی اکبر احمدی اصل
با حضور دادستان سرکار ناصر
شمس الدین مجرد در تاریخ
2 /4 /50 برای دادرسی به
پرونده اتهامی متشکله علیه
غیرارتشی شیخ احمد فرزند
محمودخان شهرت کروبی متّهم به
اقدام علیه امنیت مملکت و پخش
اوراق مضره تشکیل و متّهم آزادانه
در معیت وکلای مدافع خود
سرهنگ 2 ناصر قلی زاد افشار در
محضر دادگاه حاضر و پس از
رسمیت جلسه توسط ریاست
دادگاه بشرح زیر آغاز و انجام
گردید
س ـ خطاب رئیس دادگاه به
متّهم هویت خود را بیان کنید
ج ـ احمد کروبی [فرزند] محمودخان [شماره شناسنامه] 63 صادره اختخوان گلپایگان سن 77
سال با سواد متأهل مذهب اسلام تبعه دولت شاهنشاهی ایران بدون پیشینه کیفری شغل امام
جماعت محل سکونت الیگودرز خیابان (کوی) محمد رضا منزل سیدنا فعلاً در زندان شهربانی
خرم آباد
س ـ خطاب رئیس دادگاه به منشی مادتین 194 ـ 195 و قانون دادرسی و کیفر
ارتش را قرائت نمائید (قرائت شد)
س ـ خطاب رئیس دادگاه به متهم و وکیل مدافع چنانچه در مورد صلاحیت
دادگاه، مرور زمان نقص تحقیقات ایرادی دارید بیان نمائید.
ج ـ خیر ایرادی نداریم
س ـ خطاب رئیس دادگاه به منشی کیفر خواست را قرائت نمائید (قرائت شد)
س ـ خطاب رئیس دادگاه به متهم آیا بزه های منتسبه را قبول دارید یا خیر؟
ج ـ خیر قبول ندارم.
س ـ خطاب رئیس دادگاه به سرکار دادیار در مورد کیفر خواست فرمایشی دارید
بفرمائید
ج ـ فعلاً عرضی ندارم.
س ـ خطاب رئیس دادگاه
بوکیل مدافع از موکل خود
دفاع نمائید.
ج ـ محترما 3 برگ لایحه دفاعی
تنظیم که پس از قرائت جهت
انضمام به پرونده تقدیم میگردد
(قرائت و ضمیمه شد)
س ـ خطاب رئیس دادگاه به
سرکار دادستان در رد
اظهارات سرکار وکیل مدافع
فرمایشاتی دارید بیان
فرمائید.
ج ـ با کسب اجازه از ریاست
محترم دادگاه و دادرسان در رد
اظهارات سرکار وکیل مدافع و همچنین مطالب مندرج مختلف مطالبی بعرض دادگاه میرسانم.
در لایحه دفاعی سرکار وکیل مدافع ابتدا شخصیت متهم از نظر سن و شغل مطلبی را اعیان میسازد
و آن اینکه متهم امام جماعت بوده و با توجه به عقاید مذهبی که ما مردم داریم و امام جماعت و
نماینده امام و پیشوای مذهبی خود میدانیم و بعبارت دیگر اوامر او را لازم الاجراء و حتی آسمانی
تلقی می کنیم این شخص با این وضعیت اجتماعی خود اگر حرکتی ناشایست و یا خدای ناکرده
مردم را بر ضد حکومت و دستگاههای مملکتی بشوراند بسیار ساده و سهل است چه ما مردم یعنی
نسبت به معتقدات دینی خود بسیار متعصب و پایبند هستند و باصطلاح معروف در این قبیل
قبیل موارد و ضرب المثل از تو بیک اشاره از ما به سر دویدن مصداق دارد چه موقعیت اجتماعی
هر فرد می تواند در ارتکاب اعمال و اثراتی که از آن ناشی میشود بسیار مؤثر باشد اگر متهم یک
محصل عادی بود می توانستیم قبول کنیم که اگر این شخص یک پارچه آتش بشود چه می تواند
بکند ولی یک امام جماعت که در قلوب مردم جای دارد بهنگام خود بسیار کارها می تواند انجام
دهد که اگر این کارها و اعمال و رفتار در جهت آسایش و اصلاح مردم باشد مورد رضایت خدا،
قانون و شاه است ولی اگر قوانین و مصالح مملکت طوری وضع شود و طوری باشد که نمایشگر
اعمال و رفتار این شخص باشد مبنی بر اینکه متهم بخواهد مردم را بسوی نابودی و بسوی
اضمحلال سوق دهد همگی مورد
رضای هیچ قوم و هیچ قاضی
نیست ناگفته نماند که در این میان
لباس مذهب باعمال و رفتار متهم
پوشیده است برگردیم بر سر
اتهامات که در کیفر خواست به
متهم نسبت داده شده است.
سرکار
وکیل مدافع طی یک لایحه ای هر
دو اتهام را مردود دانسته اند ولی
من استدلال می کنم که اگر متهم با
دسته و جمعیتی که مرام آن
مخالفت با سلطنت یا حکومت
مشروطه است رابطه ای نداشته
است آن مدارک و آن اوراق که در
پرونده مضبوط است از کجا
بوسیله چه اشخاصی در نزد وی
مانده است.
سرکار وکیل مدافع استدلال کردند که موکل ایشان در یکی از خیابانهای تهران در
مقابل دو جوان ناشناس قرار میگیرد آن دو جوان متهم را شناخته ولی نامبرده قادر بشناسائی آنان
نبوده است.
آیا در کار وکیل مدافع دلیل و مدرکی بغیر از این می خواهند که اثبات نمایند که ایشان
عضو آن دسته و جمعیت هستند که در کیفرخواست آمده است یک شخص از الیگودرز وقتی که به
تهران برود در آن دریای جمعیت چگونه دو نفر ناشناس او را میشناسند جز اینکه عوامل و
بستگانی در میانشان هستند تا رابطه این شخص را با خود برقرار نمایند چیز دیگری هست؟ بظاهر
یک بسته کاغذ بدیشان دادند سرکار وکیل مدافع استناد کردند به رسم امانت که این کاغذها را به
کسی بسپرد خواستیم اظهار می دارد که ببرم الیگودرز و بردم به هم آیا در یک نظام صحیح
اجتماعی و یا در یک فلسفه اخلاقی میتوانیم قبول کنیم که دو نفر ناشناس یک بسته به شخصی که
او را میشناسند بدهند و این شخص با توجه بمیزان تحصیلات علمی و مورد توجه بودن مردم و
تجاربی که در طول زندگی بدست آورده است بدون بررسی این کاغذها مطالعه نکند و درب این
دکان و آن مغازه باین و آن بدهد آیا سرکار وکیل مدافع که این استدلال را کردند خود معتقد
بگفته های خویش هستند پس چه پخش اوراق مضره و چه همبستگی متهم با عوامل و دستجاتی
کاملاً محرز و مسلم داشت در جائی دیگر بگفته آقای وکیل مدافع برمی خوریم و آن اینکه طلاب
در منزل ایشان آمد و شد میکردند
و خواه ناخواه مدارکی که در
پرونده مضبوط است در منزل
ایشان جای گذاشته اگر این حرف
را هم قبول کنیم باید بگوییم چرا
این کار را کرده اند یک امام
جماعت که نماینده پیشوای
مذهبی ما است مگر مورد حب و
بغض دیگران است؟ با قبول فرض
فوق می توان پاسخ این چرا را
چنین داد که آن طلبه ها هم رابطه
بین متهم و همان دستجاتی بوده اند
که در کیفر خواست آمده و بر علیه
متهم اعلام اتهام شده است هم
نداشت و اگر این را هم قبول نکنیم
ناچاریم بگوئیم یا شیاطین و یا
پریان این کاغذها را با خود بمنزل متهم آورده اند و در عصر حاضر فکر نمی کنیم این حرف مورد
قبول کسی باشد بهر تقدیر من زیاد وقت محترم دادگاه را نمی گیرم گفتنی بسیار است ولی من
شخصا از متّهم شرم و حیا دارم ضمن تأیید مطالب مندرج و کیفر خواست
دیگر عرضی ندارم
س ـ خطاب رئیس دادگاه به سرکار وکیل مدافع چنانچه فرمایشی در رد
اظهارات سرکار دادستان دارید بیان فرمائید.
ج ـ عرضی ندارم
س ـ خطاب رئیس دادگاه به متهم هرگونه حرفی دارید بعنوان آخرین دفاع دارید بیان نمایید
ج ـ محترما یک برگ لایحه آخرین دفاع تنظیم که پس از قرائت جهت انضمام به پرونده تقدیم می نمایم (قرائت و ضمیمه شد)
ضمنا نامبرده با احساسات خاص و میهن پرستی و ادای سوگند بمقدسات مذهبی اظهار داشت جان و مال و هستی همه ما فدای
شاه و مملکت ما هر چه داریم از این مملکت داریم از زحمات و ابتکارات شاهنشاه آریامهر داریم لعنت به دشمنان شاه و وطن
من بی وطن نیستم
دادیار دادستانی دادگاه عادی شماره 11 خرم آباد
ستوان یکم قضائی ناصر شمس الدین مجرد
وکیل مدافع سرهنگ زاد افشار
متّهم شیخ احمد کروبی
منبع:
کتاب
ملا احمد کروبی به روایت اسناد ساواک صفحه 94