تاریخ سند: 15 آبان 1356
موضوع: مجلس ترحیم مصطفى خمینى فرزند روحاللّه
متن سند:
سند شماره (4)
از: 2 ه 1 تاریخ گزارش: 2124 /2 ه 1
به: 312 0815 شماره گزارش: 15 /8 /36
موضوع: مجلس ترحیم مصطفى خمینى فرزند روحاللّه
شیخ عبداللّه نظرى خادمالشریعه1 فرزند عبدالنبى مورخه 6 /8 /36 به مناسبت درگذشت، یاد شده فوق مجلس ختمى در مسجد جامع سارى برگزار2 و عدهاى از روحانیون و افراد مذهبى شرکت، داماد شیخ نظرى به نام شیخ مفید روحانىزاده3 سخنرانى و عنوان مىنماید در کشور ما یک ماستفروش مىتواند هرچه دلش بخواهد بگوید ولى یک روحانى نمىتواند حرفى بزند و اضافه مىنماید چند روز قبل فرزند شریف حضرت آیتاللّه بروجردى4 از دارفانى رفت و چند روز بعد آن نیز روحانى محترم حضرت آیتاللّه مصطفى خمینى فرزند شریف حضرت آیتاللّهالعظمى خمینى (متعصبین مذهبى صلوات فرستادند) وفات یافته است این [سخنرانى] سخن بعد از دو ساعت خاتمه یافته [است].
نظریه یکشنبه: خبر صحت دارد ضمناً مجلس ترحیمى نیز به همین مناسب مورخه 7 /8 /36 در مسجد جامع شاهى منعقد گردیده است5 که اعلامیه آن به پیوست تقدیم مىگردد% ب هوشمند
نظریه چهارشنبه: نظریه یکشنبه مورد تأیید است. روحى6
در پرونده 111599 شخصى بایگانى گردد.
توضیحات سند:
1. آیتاللّه عبداللّه نظرى خادمالشریعه فرزند عبدالنبى در سال 1311ش در سوادکوه به دنیا آمد. ساواک مازندران طى نامهاى در سال 55 به مرکز نوشت: «نامبرده یکى از روحانیون طراز اول سارى و حومه مىباشد و در بین قاطبه مردم از نفوذ و احترام خاصى برخوردار است» ساواک مرکز نیز به مازندران نوشت: «نامبرده از جمله روحانیون افراطى و ناراحت سارى بود که با وجود تذکرات مکرر که به او داده شد همواره بر روى منابر در مجالس و محافل مذهبى مطالب تحریکآمیز و نامناسبى عنوان نمود. در مورد دادن زکاۀ فطره به مستمندان فتاوى آیات از جمله خمینى را قرائت که مستعمین با شنیدن خمینى صلوات مىفرستادند براى نظرى از قم نشریات و رساله کتبى ارسال مىشود که بین آنها توضیحالمسائل خمینى نیز مىباشد.» حضرت آیتاللّه نظرى از شاگردان ممتاز و برجسته علامه طباطبایى، حضرت امام خمینى و آیتاللّه سلطانى بود و در دوران انقلاب اولین کسى بود که اعلام حمایت مردم مازندران از امام و انقلاب را در پاریس به اطلاع امام رساند و حضرت امام شخصا از نامبرده خواستند که در مازندران بماند و هدایت و رهبرى مردم مازندران در انقلاب را بر عهده بگیرد. و نامبرده تا پیروزى انقلاب دوشادوش اقشار مختلف و انقلابى مردم مازندران در صف اول اعتراضات و تظاهرات شرکت کرد و بارها از طرف ساواک مورد تعقیب و شکنجه قرار گرفت ولى هیچگاه حتى در بحبوبه انقلاب خود را از اقشار مختلف مردم جدا ندانست و همواره با مردم و براى مردم ماند.
در وصف معظم له همین بس که مقام معظم رهبرى احترام فراوانى براى معظمله قائل هستند و در هر فرصتى که در مازندران حضور یابند حتما فرصتى را جهت دیدار با حضرت آیتاللّه نظرى اختصاص مىدهند.
حضرت آیتاللّه نظرى همواره در کنار عامه مردم مازندران ماند چه در زمان رژیم گذشته که جهت آگاهى بیش از پیش مردم منطقه سوادکوه و دیگر نقاط استان مازندران پاى پیاده کیلومترها را طى مىکردند تا جهت مردم مشتاق و رنجکشیده و مشتاق به علم و عالم سوادکوه و مازندران سخنرانى کند و چه اکنون که با کهولت سن و بیمارى گوش شنواى مشکلات و دردهاى بى شمار مردم زحمتکش مازندران است.) (پایگاه خبرى حضرت آیتاللّه علامه نظرى) و (اسناد ساواک، پروندههاى انفرادى)
2. اداره کل سوم ساواک درخصوص شیخ عبداللّه نظرى نوشت: «طى نامهاى به ساواک مازندران بازگشت به 2124 /2 ه 1 ـ 15 /8 /36 خواهشمند است دستور فرمایید ضمن تهیه و ارسال مشخصات کامل نامبرده بالا نسبت به مراقبت همه جانبه از منابر و جلساتى که یادشده در آن شرکت مىنماید اقدام و هرگونه تماس فعل و انفعالاتى که به نظر مىرسد جنبه ضد امنیتى دارد با بررسى لازم پیگیرى و نتیجه به موقع به این اداره کل اعلام گردد.»
3. شیخ مفید روحانىزاده قادیکلائى فرزند صالح در سال 1309 ه ش در قائمشهر به دنیا آمد. وى از مخالفین و مبارزین رژیم گذشته بود و بعد از انقلاب امام جمعه قائمشهر بود. یکى از فرزندانش به نام صالح روحانىزاده دو دوره متوالى نمایندگى مردم قائمشهر را در مجلس شوراى اسلامى به عهده داشت.
4. آیتاللّه العظمى حاج آقا سیدحسین بروجردى در سال 1254 ه ش در بروجرد متولد گردید او تحصیلات خود را در مکتب شروع کرد و سپس به مدرسه نوربخش بروجرد منتقل شد و از آنجا به حوزه علمیه بروجرد رفت و صرف و نحو، بدیع، عروض، منطق و فقه و اصول را فرا گرفت و براى ادامه تحصیل به حوزه علمیه صدر اصفهان رفت و از محضر میرزا جهانگیر خان قشقایى سید محمد باقر درچهاى و میرزا کلباسى و محمد تقى مدرس کسب فیض کرد.
او در سال 1281 براساس درخواست والد خود پس از نه سال تحصیل در اصفهان به بروجرد مىرود و در سال 1282 به نجف اشرف جهت ادامه تحصیل عزیمت مىنماید سید حسین در 36 سالگى در حوزه نجف مشهور شد و چنان موقعیتى پیدا نمود که در منابر و مدارس مورد توجه عام و خاص قرار گرفت و حوزه درسى او بسیار باشکوه برگزار مىشد. او از سال 1282 تا سال 1289 در نجفاشرف بود و باز به تقاضاى والد خود در سال 1289 ه .ش به بروجرد حرکت کرد که در سال 1290 پدر او رحلت نمودند و مرگ پدر باعث شد که دیگر به نجف نرود و در بروجرد بماند. 12 سال در بروجرد مشغول تربیت طلاب شد و در سال 1304 ه ش بعد از مرگ فرزند خود جهت مسافرت عازم مشهد شد. در برگشتن به قم مىرود و به گرمى از طرف آیتاللّه حائرى و حوزه علمیه قم تکریم مىشود و به دعوت فضلا قم شروع به مباحثه مىنماید ولى با پیگیرى مردم بروجرد پس از یکسال و نیم توقف در سال 1306 ه ش به بروجرد برمىگردد. و سپس به مکه مشرف مىشود و پس از مراجعت به تهران رفت و از آنجا دومین سفر خود را به مشهد مىرود و پس از 7 ماه توقف مجددا به بروجرد برمىگردند و تا سال 1319 در آنجا مىماند در سال 1320 ه .ش پس از رحلت آیت ا...حائرى به درخواست علما و اهل علم ایشان به قم رفتند و خلاء وجودى آیتاللّه حائرى را پر نمودند و همه به دور او جمع شدند. با درگذشت مرحوم آیتاللّه قمى آیتاللّه بروجردى مرجع تقلید جهان تشیع شدند و ایشان نسبت به گسترش حوزه علمیه قم توجه وافرى داشت و آن را بیش از گذشته گسترش داد و مکتب فقهى خاص و مکتب علم رجال را پایهگذارى نمود.
مرحوم آیتاللّه بروجردى از روحانیونى بود که با سلطنت رضاشاه مخالفت مىکرد و در دوره سلطنت محمدرضا شاه با بسیارى از اقدامات رژیم نظیر لایحه اصلاحات ارضى مخالف بود و تلاش مىکرد تا به وسیله نامه و پیامهاى ارسالى از خلافکاریهاى رژیم شاه نسبت به حریم اسلام جلوگیرى نماید او در مواردى نیز تقیه نمود و مبارزه با رژیم شاه را به فرصت مناسبترى موکول کردند .سرانجام او پس از یک عمر خدمت به اسلام و مسلمین در دهم فروردین 1340 ه ش ـ 12 شوال 1380 ه ق) رحلت فرمودند.
زندگى حضرت آیتاللّه بروجردى نوشته: سید محمد علوى بروجردى
آیتاللّه بروجردى/ على دوانى
آیتاللّه بروجردى/ تهران/ سازمان تبلیغات اسلامى
5. شهربانى استان مازندران اطلاعات در 8 /8 /56 در گزارش شماره 830 خود به ساواک مازندران نوشت: «اطلاع بعدى حاکیست از ساعت 15 روز 6 /8 /2536 از طرف شیخ عبدالله نظرى خادمالشریعه فرزند عبدالنبى «موضوع نامه شماره 732ـ 29ـ 525ـ 7 /6 /2536 این شهربانى» مجلس ختمى در مسجد جامع سارى به مناسبت درگذشت شیخ مصطفى موسوى خمینى فرزند روحاللّه برگزار که در آن علاوه بر اغلب روحانیون سارى حدود 200 نفر از متعصبین مذهبى سارى و زیراب که مشخصات آنها قبلاً ارائه گردیده شرکت داشتهاند.»
6. امروز 6 /8 /56 شهربانى مازندران از سارى گزارش داد که «در ساعت 15 روز 6 /8 /36 طبقه روحانیون شهرستان سارى در مسجد جامع سارى به مناسبت درگذشت فرزند خمینى مجلس ترحیمى برگزار [کردند]که عدهاى از روحانیون سارى و متعصبین مذهبى و از طرفداران خمینى و بازاریان که حدود 200 نفر بودند شرکت داشتهاند. آقاى جدى و دو نفر از متعصبین مذهبى دیگر من جمله شیخ هاشمى، قارى قرآن بودند. پس از تلاوت قرآن آقاى روحانى زاده داماد شیخ نظرى منبر رفته و درباره چاپهاى کتاب مذهبى سخنرانى [کرد] و در پایان اظهار داشت چند روز قبل حجتالاسلام والمسلمین حضرت آقاى سید مصطفى موسوى خمینى فرزند آیتاللّهالعظمى خمینى از دنیا رفته است که مردم به محض شنیدن [نام] خمینى صلوات ختم کردند.7 /8 /36- 3015» انقلاب اسلامى به روایت اسناد ساواک، ج 1، پیشین، ص 48.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، روزشمار استان مازندران(ساری)، جلد 1 صفحه 7