صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

غلبه احساسات

غلبه احساسات


متن سند:

غلبه احساسات
غلبه احساسات بر تعقل و برخورد احساسی با مخالفین، مقوله‌ای است که در افشاگریها، سخنرانی‌ها و غوغاسالاری مهدی‌ هاشمی مشهود است. وی ضمن ‌اشاره به‌ این مسئله، آن را نیز زائیده دامان «اصل خشونت» می‌خواند و می‌گوید:
«...‌ این تن دادن به همین اعلامیه افشاگری ‌این هم یک خشونت‌هایی درش بود. یعنی ‌این هم یک برخورد خشنی محسوب می‌شد یعنی انتقاد سالم و سازنده که در اسلام صحیح هست ‌این نبود که ما می‌کردیم ‌این یک مقدار از مرز انتقاد رفته بود به حالت افشاگری؛ رفته بود به تندی که‌ این هم مایه در خشونت درونی خود من داشت یا منبرهایی که فرض کن می‌رفتیم و داد و بیداد می‌کردیم. مثلاً یک ارگانی یا یک جریانی آن هم باز ریشه در همان انتخاب شیوه‌های خشونت داشت.»1
مهدی‌ هاشمی در جایی دیگر، تهییج احساسات مردم و جوانان، شعارگرایی و نیز تصمیم گیریهای عجولانه در صادر کردن قتل‌ها را یکی از عوامل اصالت یافتن احساسات در مقابل تعقل بر می‌شمارد و می‌گوید:
«... نکته بعدی، تقدم احساس و عواطف بر تفکر و‌ اندیشه ما بوده که همواره بطور احساسی در یک سلسله مسایل برخورد می‌کردیم. اولاً که حالت هیجان‌زدگی و شعاری هم در سخنرانی‌های ما مشهود است، که حالا نمی‌خواهم بگویم صددرصد اما‌ این جو در یک سلسله از سخنرانی‌های ما یک جو غالب است که حالت شعارگرایی را و هیجان‌زدگی و تهییج احساسات از آن طرف در تصمیم گیری هم ‌این حالت محسوس بود که در یک سلسله زیادی از مسایل ما بطور سریع و شتابزده و بدون تعمق، تصمیم‌گیری می‌کردیم. حالا‌ این مسئله هر مسئله‌ای که باشد. چه مسایل سیاسی کشور باشد یا مسایل فرهنگی باشد. برخورد با نهضت‌های خارجی باشد. در هر زمینه‌ای ما یک سلسله برخوردها، تصمیمهای بدون تأمل داشتیم. مثلاً در قبل از انقلاب همان قتل مرحوم صفرزاده و یا بعد از انقلاب قتل غفوری، حشمت وقتی تجزیه و تحلیل می‌کنم اگر ما احساسی برخورد نمی‌کردیم با‌ این مسئله و یک مقدار تحقیق و تأمل می‌کردیم، شاید به ‌اینجاها منتهی نمی‌شد...»2

توضیحات سند:

1. نوار شماره هشت.
2. نوار شماره سه.

منبع:

کتاب بن‌بست - جلد اول / مهدی هاشمی ریشه‌های انحراف صفحه 211
صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.