صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

متن سند:

بسمه تعالی و به نستعین هر چند تبلیغات سوء و تحریکات داخلی و خارجی در گذشته و حال سبب تفرقه و تشتت بین افراد جامعه و سران آنها گردیده و اتحاد و اتفاق گرم و صمیمانه را تبدیل به بغض و عداوت و سوء ظن نموده و باعث حوادث ناگوار و بدبختی های عمومی شد و خدمتگذاران فداکار مورد تهمت و افترائات ناروا گردیده و زحمات شبانه روزی و فداکاریهای آنها را بهدر و باعث گوشه گیری آنها گردید معذالک بنا بوظیفه دینی و اجتماعی و خیر خواهی عموم هر موقع که محتاج فداکاری و راهنمائی باشد در انجام وظیفه مقدس غفلت و کوتاهی نخواهد شد.
برادران عزیز سالها است که حوادث مختلف آزادی قلم و بیان را از میان برداشته و جامعه را از اجرای تکالیف اجتماعی بازداشته و از مداخله در تعیین سرنوشت خود کنار زده و باعث گردیده افراد وظایف خود را بدست فراموشی بسپارند.
بنابراین موقع آن رسیده که بعنوان تذکر و اداء وظیفه دینی و اجتماعی حقایقی را بسمع عموم برسانم.
برادران عزیز بطوریکه همه میدانید همیشه در هر محیط مساعد یا نامساعد در اجرای تکالیف و وظائف اجتماعی غفلت نورزیده و هیچگاه رعب و وحشت در روحیه و مقاصد عالیه اینجانب نفوذ نکرده و از طریق حقیقت منحرف نشده ام.
مبارزات دامنه دار اینجانب علیه استعمار چه در ایران و چه خارج از ایران شاهد و گواه این مدعا است و بر مردم بی غرض پوشیده نیست که در تمام عمر کمترین نظر و طمع مادی و خصوصی در هیچ مقامی نداشته ام.
بلکه از حیثیت و مقام خود برای سعادت و سر بلندی ملت ایران صرف نظر نموده و امنیت و آسایش و موقعیت خویش را بمخاطره انداخته و راه را برای پیشرفت مقاصد ملی مردم باز کرده و تا پای جان ایستادگی کرده ام.
و اگر چه مرگ را بارها برأی العین مشاهده نموده معذالک کمترین تزلزلی در مقاصد خود نسبت به پیشرفت مصالح عالیه ملت و مملکت بخود راه ندادم.
برادران عزیز بی جهۀ در اثر تبلیغات و تلقینات دروغین مغرضین وقایع گذشته را بنظر و میل خود تفسیر ننمائید و اشخاص بیگناه را مغرض و گناهکار تصور نکنید.
زیرا حقائق غیر از آن است که تبلیغ و تلقین شده و هنوز هیچکس حتی نزدیکترین افراد بآن دستگاه از حقائق و اسرار واقف نیستند و شاید روزی آن اسرار که امکان افشاء آن نبوده فاش و حقیقت بر مردم مکشوف و خائن را از خادم تمیزوعلت واقعی بدبختی ها و مصیبت ها را تشخیص دهند.
برادران عزیز من بخوبی میدانستم که در راهی که قدم میگذارم و قد علم میکنم مملو از انواع مخاطرات و مستلزم از دست دادن جان و مال و حیثیت و آبرو و اولاد است.
معذلک من از تقدیم جان و مال و اولاد در راه سربلندی ملت ایران دریغ نکردم.
زیرا دشمن در داخل و خارج مملکت آنقدر قوی بوده که همه این وقایع و نظائر آنرا که مشاهده فرمودید ممکن و متصور مینمود که بالاخره به تحقق پیوست.
با وجود این از تمام آن پیش آمدها راضی هستم و خداوند متعال را که تکالیفی بعهده من گذارده سپاسگذارم و از هیچکس هم گله ندارم.
زیرا پر واضح بود که ورود در این راههای هولناک که مسلما این مخاطرات را در بر دارد باید آنرا تحمل نمود.
بدیهی است که سرنوشت من بهتر از اجداد طاهرینم نبود باین جهۀ اگر در محیط نامساعد ناچار بانزوا و گوشه گیری شدم هرگز از اجرای وظائف دینی و ملی منصرف نبوده و تا آخرین نفس در امتثال و اطاعت از تکالیف اسلامی و اوامر الهی خودداری نداشته ام.
حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام جد بزرگوارم که باعتراف تمام فلاسفه و بزرگان عالم بعد از پیغمبر اکرم بزرگترین مردم روزگار و پیشوای عالم است در اثر تبلیغات و تلقینات ناروا سالها خانه نشین و مورد سب و لعن و دشنام قرار گرفت من که خاک پای آن بزرگوار هستم چرا از پیش آمدهای ناگوار و ناملایمات و تهمت ها و افترائات خالی از حقیقت شکوه کنم.
برادران عزیز اکنون که پس از سالیان دراز نغمه آزادی انتخابات بگوش میرسد و مسلما سرنوشت ملت ایران بستگی باین امر حیاتی دارد لازم دیدم که وظیفه دینی و وجدانی خود را اعلام نمایم که بر تمام افراد مردم لازم و واجب است که خود اشخاص صالح مورد نظر را انتخاب نموده و آلت اراده وتبلیغات مغرضین که بصورتهای مختلف عرض اندام نموده و قصد اشغال کرسی های مجلس را دارند نشده و تا آنجا که آزادانه بدون رعب و تهدید میتوانند آراء خود را در صندوق انتخابات جا دهند و در نگهداری آن بکوشند.
متأسفانه بافراد و بمتدینین تلقین شده که شرکت در انتخابات اشکال شرعی دارد.
باید بآنها تذکر دهم مقامی که حیات و ممات و حیثیت و شرافت و دین مردم بستگی کامل بآن دارد و سرنوشت عمومی مردم را تعیین میکند عدم مداخله در آن امر که مؤثر در تمام شئون اجتماعی و دینی مردم است خطا و معصیت خداست.
زیرا منتخب مردم بطور مسلم خادم مردم و مملکت است و منتخب غیر مردم خادم دستگاهی است که منتخب او قرار گرفته.
هرگاه مردم در این امیر حیاتی کوتاهی ورزند منتخبین دیگران که در کرسی وکالت مرتکب خطا و گناهی شوند بی پرده میگویم گناه آن بگردن کسانی است که در انتخابات مداخله نکرده و از برگزیدن اشخاص صالح و متدین خودداری نموده و بمن چه و بتوچه گفته اند.
این قبیل اشخاص مسلما نزد خداوند مسئولیت دینی و وجدانی دارند.
من آنچه شرط بلاغ است با تو میگویم تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال و ما علی الرسول الاالبلاغ سید ابوالقاسم کاشانی

منبع:

کتاب قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک - جلد 1 صفحه 217


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.