تاریخ سند: 27 خرداد 1343
موضوع: مجلس ترحیم مرحوم آیتاله حاج سید احمد روحانی قمی
متن سند:
شماره: 6123 /20 الف
برابر اطلاع بعدازظهر روز سه شنبه 26 /3 /43 مجلس ترحیم مرحوم آیتاله حاج سید احمد روحانی قمی در مسجد ارک برگزار و در مجلس مذکور اکثر علماء و روحانیون شرکت داشتهاند.
در ساعت 1715 آقای شیخ محمد تقی فلسفی به منبر رفته و چنین بیان داشته است:
یک مدت در دنیای مادی اروپا و آمریکا و فلاسفه آنها از قبیل فروید و دیگران خیال میکردند که علم و یا تربیت میتواند مردم را به سر حد کمال برساند و جلو غرائز شهوانی را بگیرد جنگ جهانی بینالمللی اول و دوم ثابت کرد که این موضوع بیمورد است.
آقایان علت اینکه من امروز دارم درباره مذهب و روحانیت صحبت میکنم برای آنست که امروز جهان غرب آمریکا و اروپا در جهل و بدبختی و بیچارگی دارند به سر میبرند و کمکم دارند متوجه مذهب و روحانیت میشوند.
در سفر اروپا که برای معالجه رفته بودم1 در پاریس و آلمان بهترین دکترها برای معالجه من آمدند وقتی که فهمیدند من یک فرد روحانی هستم زیاده از حد مورد احترام واقع شدم در سوئیس که مرکز تمدن است روزهای یکشنبه تعطیل عمومی است و مردم تمام به کلیسا میروند و به دعای کشیش خودشان توجه مینمایند.
صاحبانقدرت و رؤسای جمهور، وزراء، وکلا، سران لشکری و کشوری همه در مقابل معابد و کشیشهای مذهبی خودشان سر به زانو میزنند و طلب مغفرت میکنند آقایان مذهب است که امنیت و استقلال و ناموس را حفظ میکند.
علم و تربیت نمیتواند استقلال و حیثیت و آبروی مردم را حفظ کند.
آقایان حافظین دین اسلام و مذهب جعفری در درجه اول حضرت پیغمبر و آن وقت ائمه دین و در غیبت کبرای حضرت ولی عصر علماء دین از قبیل مرحوم آیتاله اصفهانی2 و آیتاله بروجردی و این آقایان امروزی میباشند.
این مملکت، مملکت حسین بن علی و مملکت امام صادق است تا حال هم که استقلال و امنیت حفظ شده است برای امام صادق و حسینبنعلی و این عمامه به سرها بوده است.
مردم قدر علماء دین خودتان را بدانید دنیای غرب روز بروز دارد متوجه دین اسلام میشود نامبرده در ساعت 1830 به سخنان خود خاتمه داد.
اطلاعیه شود 27 /3 /43
توضیحات سند:
1ـ آقای فلسفی در خاطرات خود از سفر آلمان برای معالجه مینویسد:
یکی از اطبای ایرانی که متخصص جهاز هاضمه – دستگاه گوارش بود و در فرانسه تحصیل کرده بود، سفارش کرد که حتماً قبل از جراحی، در پاریس دکتر کارل – که استادش بود – مرا ببیند.
بر این اساس حرکت کردیم و به آلمان رفتیم.
در هامبورگ بعضی از اطبا دیدند و گفتند حتماً باید جراحی شود.
برای اینکه دکتر کارل هم ما را ببیند، از هامبورگ به پاریس رفتم.
در سفارت ایران به یکی از مأمورین سفارت گفتم: به دکتر کارل تلفن کنید و بگویید یک روحانی ایرانی از شما وقت میخواهد.
آن مأمور خیلی احترام کرد و به دکتر تلفن زد.
دکتر کارل پذیرفت و با اینکه گرفتار بود، خیلی زود وقت داد.
ایشان مردی مؤدب و مذهبی بود وقتی معاینه کرد، گفت: «حتماً باید جراحی کنید و زودتر جراحی نمایید.
زیرا اگر در خون ترشح صفرا شود، باید یک ماه تا یک ماه و نیم دیگر صبر کنید تا آن حالت صفرایی رد شود و بعد عمل کنید».
ما هم آماده شدیم که به دستور وی عمل کنیم.
جالب است که وقتی خواستیم هزینههای معاینه او را بپردازیم گفت: نه، من به طور کلی از روحانیون پول نمیگیرم، چون شما برای خدا کار میکنید ما هم رایگان به شما خدمت میکنیم.
(خاطرات و مبارزات آقای فلسفی، صفحه 393)
2ـ آیتاللهالعظمی سید ابوالحسن اصفهانی در سال 1277 هجری قمری (1237 شمسی) در یکی از قصبات اصفهان متولد گردید.
ابتدا چند سال در اصفهان مقدمات علوم و سطوح فقه و اصول را خواند و سپس وارد حوزه عراق شد و سالها از درس آیات عظام مرحوم آخوند خراسانی، علامه یزدی، مجاهد شیرازی و آقا شریعت اصفهانی بهرهمند گردید و به درجه اجتهاد رسید.
ایشان به همراه آیتالله نائینی و دیگر آیات عظام به خاطر مخالفت با تسلط استعمار انگلیس بر دو رود دجله و فرات به ایران تبعید شدند و پس از مدتی مجدداً به عراق بازگشتند.
وی متجاوز از سی سال در حوزه به تدریس فقه و اصول پرداخت و بعد از فوت مرحوم حائری و نائینی زعامت و مرجعیت تشیع با ایشان بود.
از فضائل او همین بس که توقیعی شریف از حضرت صاحبالامر (ع) برایش صادر گردید که در آن وعده نصرت و یاری به کلمه «نحن ننصرک» فرموده بودند.
وی دارای رساله عملیهای به نام «صراطالنجاۀ» میباشد.
در انقلاب 1320 هجری قمری عراق جزو رهبران جامعه شیعه بود.
آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی در ششم ذیالحجه 1365 (16 آبان 1325 شمسی) دار فانی را وداع گفت و در کنار صحن مطهر حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام به خاک سپرده شد.
(ر.ک: محمد شریف رازی، گنجینه دانشمندان، جلد 1، صفحه 216 تا 223 و فقهای نامدار شیعه، عقیقی بخشایشی و مجله تاریخ و فرهنگ معاصر، شماره 6 و 7.
کوثر، جلد 1 صفحه 308، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)،مشاهیر دانشمندان اسلام، شیخ عباس قمی، جلد 4، صفحه 375.)
منبع:
کتاب
پایگاههای انقلاب اسلامی، مسجد ارک تهران به روایت اسناد ساواک صفحه 107