تاریخ سند: 20 آبان 1342
موضوع : استدعای آیت الله محلاتی
متن سند:
گیرنده : ساواک فارس (شیراز)
فرستنده : اداره کل سوم
بدینوسیله فتوکپی گزارش شماره 735 ـ 5 /8 /42 سرکار سرهنگ نشاط و
همچنین فتوکپی نامه آقای محمدجواد سبحانی مبنی براین که آیت الله بهاءالدین
محلاتی درباره سیداحمد گودعربانی و حاج حسین آقا ولدان اظهارنظری کرده
است به پیوست ایفاد
می گردد.
دستور فرمایید در این باره
اقدام و نتیجه را اعلام
نمایند.
مدیرکل اداره سوم ـ مقدم
آقای شهابی به معیت سرکار
سرهنگ نثری حضورا مذاکره
فرمایید.
مذاکره شد.
ضمنا جناب آقای
مدیرکل در این مورد با رئیس
ساواک فارس صحبت کردند که
ایشان مخالفت نمودند.
سپس
مراتب به استحضار تیمسار
ماهوتیان رسیده اسامی نامبردگان
را یادداشت فرمودند تا اقدام
نمایند.
فعلاً بایگانی شود.
شهابی
آقای شهابی: مذاکره شد و قرار بر این گردید که عاملی محل آنان را پیدا کرده و اطلاع دهد که خود
را معرفی نمایند به محض معرفی به ساواک تهران هدایت خواهند شد.
فعلاً اقدامی ندارد.
20 /11 /42
جناب سرهنگ نثری ـ مراتب به به عرض تیمسار ریاست ساواک رسید مقرر فرمودند این دو نفر
در اختیار ساواک تهران قرار گیرند.
تا سرهنگ مولوی1 ترتیب کار را بدهد.
15 /11
توضیحات سند:
1ـ سرتیپ علی اکبر مولوی،
فرزند سرهنگ عبدالحسین
مولوی در سال 1300 ش در
تهران متولد شد.
تحصیلات
ابتدایی را در دبستان علمیه
مشهد و تهران گذرانده و وارد
دبیرستان نظام گردید.
در مهر
ماه 1320 وارد دانشکده
افسری شده و رسما به استخدام
ارتش درآمد.
در سال 1337
دوره دانشگاه جنگ را گذراند.
مشاغل وی در ارتش به ترتیب
عبارتند از : فرمانده دسته
آتشبار توپخانه مرکز، آجودان
توپخانه 75 لشگر 1، متصدی
دفتر امور رکن 2 ستاد لشگر 1،
فرمانده آموزش توپخانه گردان
105 موتوری لشگر 1، فرمانده
آتشبار 75 هنگ 1 پیاده سپاه،
افسر آموزش رکن 3 ستاد لشگر
گارد، افسر ورزش رکن 3 ستاد
تیپ 1 کوهستانی، افسر آموزش
رکن 3 ستاد لشگر 2 زرهی،
فرمانده آتشبار هنگ پیاده
لشگر 2 زرهی، دبیر انجمن
ورزش ارتش.
مولوی از تاریخ
11 /12 /1336 با معرفی
تیمور بختیار به ساواک مأمور و
در بخش های پیمان ها و
تشریفات مشغول به کار شده و
در تاریخ 1 /6 /1339 به
ریاست ساواک تهران منصوب
شد.
وی در مدت 5 سال ریاست
خود بر ساواک مرکز جنایات
متعددی را مرتکب گردیده و به
خاطر آن بارها مورد تحسین و
تشویق قرار گرفت.
دریافت
نشانهای افتخار 3، لیاقت 3،
آذر آبادگان، افتخار 2، خدمت
3، لیاقت 2، کوشش 3، رستاخیز
1، پاس 3، مدال 28 مرداد،
افتخار 1 و نشان لژیون دونور
درجه گراند افیسیه در همین
راستا بود.
ساواک از نظر
شخصیتی وی را فردی متظاهر،
خودخواه، جاه طلب و ضعیف در
مقابل زن معرفی نموده است.
در
سال 1344 ش در هنگامی که
تیمور بختیار حامی وی مورد
غضب شاه واقع شده و در خارج
مشغول توطئه و دسیسه علیه
شاه بود، مولوی نیز از ریاست
ساواک تهران عزل و به
ژاندارمری منتقل شد.
وی پس
از مدتی به ریاست پلیس راه
ژاندارمری منصوب و در همین
سمت بود که پنجم اردیبهشت
1351 در پی سانحه سقوط
هلیکوپتر کشته شد.
از جمله
جنایات مولوی، فرماندهی
نیروهای حمله کننده به مدرسه
فیضیه در دوم فروردین سال
1342 است.
(اسناد ساواک)
منبع:
کتاب
آیتالله شیخ بهاءالدین محلاتی به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 106