تاریخ سند: 15 شهریور 1357
متن سند:
جناب آقای امیرعباس هویدا
از محبت خالصانه و گل بسیار زیبایی که به
مناسبت عید فطر لطف فرمودید بی نهایت
متشکرم.
از خداوند متعال موفقیت روزافزون برای
جنابعالی آرزو می کنم.
فریده دیبا1
بایگانی شود
19 /6 /57
توضیحات سند:
1ـ فریده دیبا (قطبی گیلانی فرزند باقر امجدالسلطان) در 6 اردیبهشت ماه...
بدنیا آمد او همسر یک افسر جوان
فارغ التحصیل سن سیر فرانسه بود که در درجه سروانی به مرض سل درگذشت شوهر او اهل تبریز بود و فریده دیبا پس
از فوت شوهرش هرگز ازدواج نکرد و با برادرش مهندس محمدعلی قطبی در رشت زندگی می کرد و برادرش مهندس
قطبی از او و تنها فرزندش یعنی فرح دیبا که بعدها و پس از تحصیل در فرانسه به همسری محمدرضا برگزیده شد
نگهداری کرده و مخارج او و تحصیل دخترش را پرداخت می نمود.
فریده دیبا بعد از ازدواج دخترش با شاه به موقعیت
اجتماعی بالایی در دربار دست یافت و قبل از پیروزی انقلاب اسلامی با خارج کردن مقادیر زیادی ارز از کشور خارج و به
اتفاق دختر و و نوه هایش در آمریکا مقیم شد.
او فردی عادی بود و از تحصیلات وی اطلاع دقیقی در دسترس نمی باشد.
وی از دربار دولت شاهنشاهی ماهانه مقرری دریافت می نمود و سمتهایی منجمله : ریاست شورای عالی سازمان
داوطلبان شیروخورشید سرخ ایران، قائم مقام بنگاه حمایت مادران و نوزادان، قائم مقام جمعیت حمایت از
آسیب دیدگان سوختگی، قائم مقام مرکز طبی کودکان، قائم مقام سازمان ملی انتقال خون و ...
را عهده دار بود که البته
اکثر این عناوین به صورت افتخاری نصیب وی شده بود تا بتواند از خوان ترده رژیم پهلوی بیش از پیش متنعم گردد.
در
سال 1355 مبلغ هنگفتی حدود 135 /670 /125 فرانک به عنوان صورتحساب تزئین آپارتمان خود در فرانسه دریافت
داشت.
مشارالیها در مسافرتهای خارج از کشور مبالغ قابل توجهی به عنوان کمک به جمعیتهای به اصطلاح خیریه اهدا می کرد
که کلیه این موارد را از دربار شاهنشاهی دریافت می نمود تا با پول ملت برای خود وجهه و آبرو دست و پا کند.
فریده دیبا
در برگزاری و نظارت میهمانی های دربار نقش مهمی داشت و اغلب موارد سوءاخلاقی دربار به ویژه شاه با هدایت او
صورت گرفت، در این خصوص می توان به مسئله ارتباط شاه با دختر ارتشبد حجازی اشاره نمود که پس از رسوایی
ارتشبد حجازی به طور جدی و مستقیم به فریده دیبا اعتراض و پرخاش می کند.
اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی
منبع:
کتاب
امیر عباس هویدا به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 554