تاریخ سند: 12 شهریور 1357
موضوع: پخش اعلامیه وسیله 3 نفر طلاب علوم دینی
متن سند:
شماره: 453 /4 /66 /401 /4 تاریخ:12 /6 /1357
از: ژ. ک. ش (سازمان ضداطلاعات)
به: تیمسار ریاست ساواک
موضوع: پخش اعلامیه وسیله 3 نفر طلاب علوم دینی
خبر رسیده گویاست:
در سیزدهم ماه شعبان برابر با 28 /4 /1357 سه نفر از طلاب علوم دینی مدارس علمیه مشهد به شرح زیر، به قریه مؤمنآباد1 تربت جام و دیگر قراء اطراف آن رفته و مبادرت به پخش اعلامیههائی مبنی بر اینکه پانزدهم شعبان (تولد امام زمان) را مردم جشن نگیرند،2 نمودهاند.
1 . طلبه حضوری جمعی مدرسه عباسقلی خان واقع در پائین خیابان
2 . طلبه حسین احمدی جمعی مدرسه عباسقلی خان واقع در پائین خیابان
3 . طلبه شیرمحمد شیری جمعی مدرسه علمیه واقع در بست بالا خیابان (اول خیابان نادری)
ملاحظات حفاظتی . خبر مزبور وسیله ضداطلاعات وابسته به هنگ ژاندارمری تایباد به ساواک شهرستان تایباد منعکس شده است.
ارزیابی خبر . قابل بررسی
توضیحات سند:
1. روستای مؤمنآباد از توابع بخش نصرآباد شهرستان تربتجام است که در دهستان کاریزان قرار دارد. جمعیت این روستا براساس سرشماری سال 1385ش 505 خانوار (2165 نفر) اعلام شده است. این روستا، 18 شهید تقدیم انقلاب اسلامی نموده است.
2. منظور اعلامیه امام خمینی (ره) به تاریخ «28 شهر رجب 98 . 13 /4 /1357» در مورد تحریم جشنهای ماه شعبان میباشد که در آن آمده است: «کراراً از ایران، نظر این جانب را درباره مراسمى که به عنوان «جشن هاى سوم و پانزدهم شعبان» برپا مىشده، خواستهاند؛ معالأسف، رژیم منحط، براى مسلمین ایران عیدى نگذاشته است. دست شاه تا مِرفَق به خون ملت ایران فرو رفته و درحال حاضر، ملت عزیز، در عزاى عزیزان خود نشسته. چگونه ممکن است کسى نظر دهد که جشن بگیرند و شادمانى کنند؟ شادمانى بر روى اجساد به خون خفته فرزندان اسلام؟! شادمانى در برابر افراد شریفى که در سیاهچالهاى زندان، زیر سخت ترین شکنجههاى جهنمى دژخیمان به سر مىبرند؟! شادمانى در مقابل تبعیدیانى که برخلاف تمام موازین انسانى و قانونى، از اوطان خود بیرون رانده شدهاند؟!
ما که هنوز مادرهاى داغدار جوانانمان سیاهپوشند، ما که هنوز شاهد صدمات جانکاه شاه به اسلام بزرگ و کشور اسلامى هستیم، جشنى نداریم. ما که در هر فرصت، مدارس و مساجد و دانشگاه هایمان مورد هجوم مأمورین شاه است، چطور ممکن است چراغانى کنیم؟!
ملت ایران بداند که دست پلید دولت در فعالیت است که مسیر نهضت اصیل و شکل گرفته و عمومى ایران را تغییر دهد؛ و یکى از شاهکارها، همین دامنزدن به لزوم جشن است، که در پرتو آن، خون پاک ملت اسلام را لوث کند و نهضت عظیم اسلامى را به سستى بکشد، یا خداى نخواسته محو کند. ملت ایران بیدار است و راه خود را یافته و با هوشمندى مىداند که هر نغمه، با هر اسم، او را از مسیر خود، که قیام ضد شاهى است، منحرف کند، شیطانى است، اگر چه با اسم قرآن مجید و یا ولىالله اعظم(عجل الله فرجه) باشد. ما روزى را عید مىگیریم، که بنیان ظلم و ظالم را منهدم کنیم و دست دودمان ستمکار پهلوى را از کشور قطع نماییم، و آن روز ان شاءالله تعالى نزدیک است و روز عید اسلامى است و عید ولىعصر، عجلالله فرجه...» بخش ضمائم
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 14 صفحه 138
