تاریخ سند: 30 دی 1352
موضوع: سپهبد بازنشسته پرویز خسروانی
متن سند:
از: 302
به: عرض میرسد
نامبرده بالا با شخصی بنام شفقی تلفنی تماس گرفته ضمن احوالپرسی اظهار
داشت چه اطلاعاتی از آن موضوع دارید؟
شفقی در جواب پاسخ داد روز گذشته معاون اداره کل ثبت دکتر جعفری نیز وارد
این کار شده که سهمی بگیرد وخشورزاده و سهامداران دیگر را جمع کرده بودند
که هر کدام مقداری بدهند و ثبت تعهد میکند که سندشان را بدهد البته این رقمی
که میخواهند بگیرند خیلی زیاد است یعنی گفتند نصف به نصف.
وخشورزاده
اظهار نموده برای چه اینکار را بکنیم در این هنگام آقای سرهنگ بلند شده و
تلفن آن آقا را گرفت و گوشی را به رضایی داد آن آقا به رضایی گفت بیائید نزد
من چون دیشب تا یک بعد از نیمه شب اقدام کردیم که کار شما را تمام کنیم و بعدا
همه رفتند و آنان اجمالاً تغییر نظر داده و از نصف به یک ربع قبول کنند یعنی اگر
بفرض کسی 1000 متر مربع زمین دارد تقسیم به 4 کند و یک قسمت آن را به
آنان برای کلیه هزینه ها بدهد البته از سهم تیمسار حرفی پیش نیامد.
سوژه در این موقع اظهار داشت من زیر بار نمیرم چون سه سال است مبلغ / 370
هزار تومان پول مرا و آبروی مرا برده اند.
شفقی اظهار داشت راجع به سهم وخشورزاده و قائم مقامی و رضا مقتدری و
ارباب مهربانی صحبت شد و آنها همه بودند و همه تسلیم شدند که بدهند و اگر در
مورد سهم شما صحبت پیش میآمد من جواب میدادم سوژه گفت با این ترتیب
شما خیلی امیدوارید.
شفقی اظهار داشت با این کیفیت موضوع دیگر حل شده
است چون معاون ثبت کل بجلو آمده و مسلما به مرحله اجرا در می آید و گفتند
ظرف ده روز اینکار را انجام خواهم داد و سند کتابچه ای میدهند.
سوژه گفت با این حساب خیلی خوب می شود.
متر مربعی چند است؟
شفقی اظهار داشت حداقل متری 1500 تومان 2000 تومان مخصوصا زمین
شما که دونبش می باشد.
ضمنا قرار بر این شد که روز شنبه آنها به من مراجعه
کنند و وکالت نامه بنویسند.
سوژه اظهار داشت اگر دو نبش باشد با وزارت آب و برق صحبت می کنم که آن
دستگاهشان را به عقب ببرند و سپس افزود بین این چند نفر کدام یک پولدارترند
که زمین مرا از طرف من به او پیشنهاد کنید و پولش را نقد به من بدهند.
شفقی گفت از همه پولدارتر رضائی است.
ضمنا همه این پیشنهادات را متوقف
می کنم تا اینکار تمام شده و ضرری به تیمسار نرسد قصد من اینست اگر بوی
تأخیر یا خرابی پیدا کند به شما فورا اطلاع دهم ضمنا الان مظفر نورمند خریدار
این زمین می باشد.
شاید گشایشی شده و هیچ ضرری متوجه شما نشود.
سوژه اظهار داشت من به شما اطمینان دارم زیرا هر چه داشتم برای تهیه این
کارخانه فروختم این کارخانه خدا میداند چه بشود.
ملاحظات: تاکنون از زمین مورد بحث سوژه در شنودهای گذشته مشخصاتی
بدست نیامده است.
منبع:
کتاب
پرویز خسروانی به روایت اسناد ساواک صفحه 399