تاریخ سند: 24 خرداد 1343
موضوع : نطق سرلشگر عبدالرحمن عارف برعلیه ایران
متن سند:
شماره : 12422 /231
طبق اطلاع واصله در مدت اقامت عارف1 در مصر سرلشگر عبدالرحمن
عارف کفیل ستاد ارتش2 در نطقی که بین افراد ارتش ایراد کرده به دولت ایران
حمله نموده و کلمات رکیکی ایراد و دولت شاهنشاهی و آمریکا را متهم نموده که
در عراق اقداماتی برعلیه
رژیم فعلی می نمایند.
سپس
تلگرافی جریان را به عارف
اطلاع داده و می خواهد که
هرچه زودتر وحدت عراق و
مصر را علنی نماید.
در پرونده اوضاع داخلی عراق
ضمیمه شود.
25 /3
گیرندگان : به اداره کل سوم
- اداره کل هفتم
توضیحات سند:
1 - عبدالسلام عارف در سال
1921 در بغداد به دنیا آمد.
پدرش پارچه فروش بود و در
شهر «الرمادی» زندگی می کرد.
وی بعدها به بغداد عزیمت نمود.
او در سال 1938 پس از اتمام
تحصیلات دبیرستانی وارد
دانشکده نظامی شد و در سال
1941 با درجه ستوان دومی
فارغ التحصیل گردید.
هنگام
شکست قیام رهایی بخش در
1941 مسئولیت حراست از
زندان اردوگاه الرشید را که -
صدها تن از شرکت کنندگان قیام
در آن محبوس بودند - عهده دار
گردید.
سپس به عنوان افسر
اطلاعات ارتش منصوب شد و
تا سال 1943 در این سمت
انجام وظیفه نمود.
درجنگ
1948 فلسطین شرکت کرد.
عارف فردی طائفه گرا و
نژادپرستی دو آتشه بود.
عارف
شب قبل از انجام کودتای 14
ژوئیه 1958 به یکی از افسران
آزاده تاکید کرده بود که بعد از
پیروزی انقلاب بایستی سه
طائفه کرد، شیعه و مسیحی از
بین بروند.
عبدالسلام عارف
بسیار جسور و متهور بود.
علاقه شدیدی به بحث و مجادله
با دشمنان و مخالفین داشت.
اولین اختلاف او با عبدالکریم
قاسم قبل از انجام کودتای 14
ژوئیه پیدا شد، زیرا قاسم
مخالف اعدام اعضای خاندان
سلطنتی بود.
اختلاف این دو بعد
از پیروزی کودتا تقریبا شدت
یافت.
حتی روزی در صدد
سوءقصد به جان وی برآمد.
وی
در تاریخ 13 آوریل 1966 که
مسئولیت ریاست جمهوری را
عهده دار ـ بود بر اثر سقوط
هلیکوپتری که سوار بر آن از
شهرهای منطقه جنوبی دیدن
می کرد، کشته شد و جنازه اش
مبدل به خاکستر شد.
ـ نگاهی به تاریخ سیاسی عراق،
سرهنگ ع.
الجمیلی، ترجمه
محمد حسین زوار کعبه، صص
69 و 70
2 ـ عبدالرحمن عارف در پی
حادثه روز 13 مه 1966 که
عبدالسلام عارف (رئیس
جمهوری وقت عراق) بر اثر
سقوط هلی کوپتر از بین رفت به
جای برادرش به ریاست
جمهوری عراق و ریاست
شورای ملی رهبری انقلاب
برگزیده شد، انتخاب عبدالرحمن
عارف توسط شخصیتهای بانفوذ
حکومت عبدالسلام عارف تنها
به منظور جلوگیری از کشمکش و
رقابت در داخل رژیم عارف بود،
که ممکن بود دشمنان قسم خورده
آنان خصوصا بعثی ها از این
موقعیت بهره برداری نمایند
جلوگیری بعمل آورند.
از جمله
ویژگی های اخلاقی عبدالرحمن
عارف انعطاف پذیری او در قبال
دیگر گروهها و جناحهایی بود که
در داخل عراق فعالیت می کردند.
ظاهرا شخصیتهای با نفوذ رژیم
همچون طاهر عیسی، سعید
صلیبی حد و مرز این
انعطاف پذیری را تعیین
می کردند.
در پرتو این گذشت و
مسامحه بود که برخی از اعضای
حزب بعث در سال 1967 به
کابینه راه یافتند و از شدت
تعصبات طایفه ای نیز علیه
شیعیان کاسته شد، به هر حال از
آنجائی که تلاش گروههای
اسلامی در آن فاصله منطبق با
برنامه هایی برای سرنگونی رژیم
نبود، بعثی ها از تمامی فعالیتهای
گروههای اسلامی اعم از
تظاهرات، اعتصابات و...
در
اواخر حکومت عبدالرحمن
عارف در سال 1967 به نفع
برنامه های خودشان در براندازی
رژیم عبدالرحمن عارف و روی
کار آمدن مجدد خودشان
بهره برداری کردند.
عبدالرحمن
عارف دو ماه پیش از سقوط
رژیم خود به انجام اصلاحاتی در
قراردادهای نفتی به نفع شرکت
فرانسوی "ایرپ" و به ضرر
مصالح امریکا و بریتانیا مبادرت
ورزید.
در یادداشتهایی که به
حردان تکریتی فرمانده نیروی
هوائی زمان عبدالرحمن عارف
نسبت داده می شود، چنین آمده
است: تظاهرات بعثیها دربغداد که
البکر، عماش و دیگر رهبران
بعثی پیشاپیش تظاهر کنندگان
حرکت می کردند، بعد از هماهنگی
امریکا و بریتانیا با بعثی ها برای
فعالیت در جهت براندازی رژیم
عبدالرحمن عارف به خاطر انجام
اصلاحات فوق الذکر برپا گردید.
همان، ص 128، 130، 131،
150
* در تاریخ 6 /4 /43 معاون
سیاسی وزارت خارجه عراق
گفت : روابط ایران و عراق آنقدر
ریشه دار و عمیق است که با
تحولات و تبلیغات خدشه
نمی پذیرد و ایران و هدفی جز
ثبات و امنیت خاورمیانه ندارد.
هفت هزار روز تاریخ، ج 1،
پیشین، ص 192
* در 7 تیر 1343 سفیر کبیر
جدید ایران در بغداد [دکتر
مشایخ فریدنی] مذاکرات خود
را با وزیر خارجه عراق آغاز
کرد.
این مذاکرات پیرامون بهبود
روابط دو کشور و از جمله عقد
قراردادهای فرهنگی و اقتصادی
و مسئله مسافرت زائران دو
کشور صورت می گیرد.
گاهنامه
پنجاه سال شاهنشاهی، ج 2، ص
1760 و روزشمار تاریخ، ج 2،
باقر عاقلی، ص 176.
برابر گزارش ساواک در تاریخ
15 /4 /43 مجلس ختمی برای
اعدام سه نفر از فعالین حزب بعث
که اخیرا در ایران اعدام شده اند
در بصره منعقد و در نتیجه
استاندار و رؤسای ادارات
دولتی در مجلس ختم مزبور
شرکت کردند.
پرونده ش،
142613، ج 5، ص 116.
منبع:
کتاب
روابط ایران و عراق به روایت اسناد ساواک صفحه 108