تاریخ سند: 24 دی 1345
جناب آقای مهندس رضا قطبی* رئیس محترم تلویزیون ملی ـ تهران
متن سند:
شماره: ۵۹۴۴ تاریخ: 24 /10 /1345
جناب آقای مهندس رضا قطبی* رئیس محترم تلویزیون ملی ـ تهران
شورای مرکزی جشن شاهنشاهی ایران برای اینکه از بعضی از بناهای تاریخی و آثار نفیس هنری ایران در جهان معرفی به عمل آورده باشد اقدام به تدوین و چاپ تقویم سال ۱۹۶۷ میلادی به زبانهای انگلیسی و فرانسه نموده که ضمن آن هم بنیادگذاری شاهنشاهی ایران در شش قرن قبل از میلاد مسیح اشاره شده است.
تهیه و توزیع این تقویم بین شخصیتهای عالیمقام و دانشمندان و ایرانشناسان و مأمورین سیاسی خارج از کشور که با نبودن وسایل کافی چاپ و عدم آشنایی حروفچینان به زبانهای خارجی مستلزم دقت فراوان و هزینه گزافی بوده با این انگیزه انجام شده است که خدمتی به کشور بشود و در تمام جهان از ایران و افتخارات کشورمان یاد بنمایند. برای اینکه در تهیه و تدوین این قبیل نشریات از نظریات سودمند آن جناب در آینده استفاده شود یک جلد تقویم برای مطالعه جنابعالی همراه این نامه تقدیم میگردد. اعلام وصول آن موجب مزید سپاسگزاری خواهد شد.
قائممقام نایب رئیس شورای مرکزی جشن شاهنشاهی ایران
دکتر مهدی بوشهری
توضیحات سند:
* رضا قطبی فرزند محمدعلی در تهران متولد شد. وی خانواده نسبتاً فقیری داشت و پسردایی فرح دیبا بود. مادر فرح تا قبل از ازدواج او با محمدرضا پهلوی در خانه محمدعلی قطبی برادرش زندگی میکرد و وضع مالی نامناسبی داشتند. رضا قطبی تحصیلات مقدماتی و متوسطه را در ایران گذراند و در ریاضیات قوی بود، پدرش او را برای ادامه تحصیل به فرانسه فرستاد و قطبی موفق شد تحصیلات خود را در دانشگاه پلیتکنیک پاریس به اتمام برساند. پس از ازدواج فرح با محمدرضا وضعیت مالی خانواده قطبی یکباره تغییر غیرقابل وصفی کرد و پدر قطبی بهعنوان اولین مقاطعهکار دربار و سازمان برنامه و بودجه درآمد و رضا قطبی هم مورد توجه رژیم پهلوی قرار گرفت و به سمت مدیرکل تلویزیون منصوب شد و تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی هم در این سمت باقی ماند. رضا قطبی هم در کارهای مقاطعه و واگذاری پروژههای دولتی که از سوی سازمان برنامه و بودجه و وزارت دربار ارائه میشد با پدرش همکاری داشت و در ۲۵ درصدی که پدرش از متقاضیان دریافت میکرد سهمی داشت.
- ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج ۲، ص 210 – ۲۱1.
- اسناد ساواک ـ پروندههای انفرادی.
منبع:
کتاب
بزم اهریمن / جشنهای دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهی - جلد 2 صفحه 249