تاریخ سند: 28 فروردین 1353
موضوع: حسین اشرف کاشانی1 فرزند حبیباله شغل واعظ
متن سند:
از: شهربانی استان یزد تاریخ: 28 /1 /1353
به: ریاست اداره اطلاعات شماره: 126ـ 1ـ 56
موضوع: حسین اشرف کاشانی1 فرزند حبیباله شغل واعظ
نامبرده بالا که طبق دعوت آقای حاج محمدتقی قمی برای مدت 10 شب وعظ در منزل وی به یزد دعوت شده بود بعدازظهر روز 27 /1 /53 به این شهرستان وارد و پس از اخذ تعهد دایر براینکه مطالبی خارج از امور مذهبی بیان ننماید اجازه منبر رفتن به وی داده شد.
مشارالیه ساعت 0745 روز 28 /1 /53 در مجلس ترحیم صدیقه غفوری که در مسجد روضه محمدیه (حظیره) ترتیب یافته بود نیز شرکت و ابتدا مطالبی درخصوص تربیت افراد مخصوصاً زنان ایراد و ضمن انتقاد از تلویزیون چنین اظهار داشت:
«پدر و مادر یک خانواده از اهالی تهران که در منزلشان دارای تلویزیون بوده، به مهمانی میروند خواهر و برادر تحت تأثیر صحنه هیجانآور نمایش واقع و برادر به خواهر تجاوز که خواهر حامله و خودکشی و برادر فرار مینماید و سپس درخصوص عفت زن صحبت و گفت چرا بایستی زن برای اینکه ثروتمند شود در شرکتی که یک عده گردنکلفت کار میکنند که همه چشم طمع به او دارند کار بکند تا ماهی 400 تومان بگیرد و شهر یزد که هنوز از تمدن غرب دور مانده و مانند شهرهای تهران، رشت و بندر پهلوی نمیباشد، باید حفظ شود.»
در خاتمه حفاظت حدود و ثغور کشور ایران از تجاوز بیگانگان[را] از خداوند خواستار گردید. مراتب جهت آگاهی اعلام میگردد. رئیس شهربانی استان یزد. سرهنگ مرتضی علائی
ساعت 30 /20 روز 29 /1 /53 گزارشی برای سروان دادگر رئیس اطلاعات شهربانی یزد اعلام گردید که واعظ مذکور احضار و تذکرات لازم به او داده شود که منبعد از ایراد سخنرانیهای تحریکآمیز خودداری[ناخوانا] منبر گرفته که وی جلوگیری [ناخوانا] سروان دادگر اظهار کرد [ناخوانا] پس از ایراد واعظ [ناخوانا] همین زمینه
گیرنده: ریاست ساواک استان یزد جهت آگاهی
توضیحات سند:
1. حجتالاسلام حسین اشرف کاشانی: معروف به حاج اشرف، فرزند حبیبالله، در سال 1296 ش در شهرستان کاشان متولد شد. پس از تحصیلات به فراگیری علوم حوزوی روی آورد و پس از آن به یکی از سخنرانان مذهبی مشهور تبدیل شد. در آغاز نهضت امام خمینی(ره)، به حمایت از آن پرداخت و در خرداد ماه سال 1342، در جریان حملهی کماندوهای شاه به مدرسه فیضیه دستگیر شد و حدود دو ماه بازداشت بود. حاج اشرف پس از آزادی از زندان، به یکی از منبرهایی که گاهگاهی نسبت به مسائل اجتماعی انتقاداتی داشت، تبدیل شد و در بین انقلابیون، جایگاهی نداشت. ایشان در عاشورای سال 1383 ش از دنیا رفت.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان یزد، کتاب 1 صفحه 274


