تاریخ سند: 26 خرداد 1352
موضوع: آقای اشکوری1(ایرانی رانده شده از عراق)
متن سند:
شماره: 51 / س5 تاریخ:26 /3 /1352
از: شهربانی قزوین
به: ریاست سازمان اطلاعات و امنیت شهرستان قزوین
موضوع: آقای اشکوری1(ایرانی رانده شده از عراق)
برابر اطلاع رسیده نامبرده بالا به دعوت آقای سیدحسن موسوی شالی روزهای پنجشنبه و جمعه هر هفته از قم به قزوین وارد و در مدارس علمیه شیخالاسلام، صالحیه و سردارین جهت طلاب از کتاب کشفاسرار2 و ولایت فقیه خمینی3 سخنرانی میکند.
ارزیابی: به احتمال قوی صحیح است.
نظریه: جهت آگاهی و هرگونه اقدام بایسته.
مورد توجه و مراقبت امنیت داخلی قرار گیرد. ـ 26 / 3 / 52
پس از مراجعه از مرخصی پرونده ارائه گردد. ـ 6 / 6 / 52
دایره ضد جاسوسی خواهشمند است چنانچه مشخصات نامبرده بالا در اختیار میباشد جهت بهرهبرداری در اختیار قرار گیرد. ـ 11 / 4 / 52
توضیحات سند:
1. حجتالاسلام سیدنورالدین آصفآگاه، معروف به اشکوری فرزند سیدعلی در سال 1316ﻫ ش در نجف اشرف به دنیا آمد و در حوزهی علمیهی آن شهر تحصیل کرد. وی در سال 1349 به همراه دیگر ایرانیان مقیم عراق، از آن کشور اخراج و در قم ساکن شد. پس از سه سال سکونت در قم، به قزوین آمد و به فعالیت مشغول شد. تدریس در مدرسه صالحیه قزوین و مسجد بلاغی یکی از فعالیتهای او بود. مشارالیه که از اعضای فعال حزب الدعوه و مرتبط با آیتالله تسخیری و مهدی آصفی، معرفی گردیده، در سال 1353، به دلیل تبلیغ به نفع امام خمینی(ره)، ممنوعالمنبر شد. در سال 1354در نامهای که برای ساواک نوشت، تقاضای رفع این ممنوعیت را نمود، که با تقاضای وی موافقت شد؛ اما همچنان ممنوعالخروج باقی ماند، این ممنوعیت در سال 1356ش رفع شد. در جریان اوجگیری انقلاب اسلامی، برای 18 ماه به درگز تبعید شد ولی به دلیل فعالیتهایی که در آنجا داشت و اقامه جماعت در مسجد موسی بن جعفر(ع)، در مرداد 1357 محل تبعید به ایذه تغییر یافت و گویا رژیم فرصت عملی نمودن آن را نیافت.
2. کشف الاسرار کتابی است که حضرت امام خمینی (ره) در سال 1322ﻫ ش در مقابله با جریان کسرویگری و در پاسخ به کتاب اسرار هزارساله به رشته تحریر درآورد.
3. کتاب «ولایت فقیه» مجموعه 13 جلسه تدریس است که حضرت امام خمینی (ره) در فاصله سیزدهم ذیقعده 1389ه ق تا دوم ذیحجۀالحرام 1389 ﻫ ق مطابق با اول بهمن ماه تا بیستم بهمن ماه 1348 در ایام اقامت در نجف اشرف ایراد فرمودهاند.
منبع:
کتاب
آیتالله سید حسن موسوی شالی به روایت اسناد ساواک صفحه 91
