صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

روح خشونت و اجتهاد به رأی نیروها

روح خشونت و اجتهاد به رأی نیروها


متن سند:

روح خشونت و اجتهاد به رأی نیروها
برداشت سطحی از ‌آیات و احکام و تراشیدن ملاک‌های شرعی برای توجیه عملکردهای غیر شرعی و خشونت‌آمیز را می‌توان در اعترافات دیگر‌این جریان مشاهده کرد. در توجیه ضرب و شتمهای صورت گرفته توسط وی و دوستانش می‌گوید:
«... مثلاً یکی از آنها پدرش خیلی هم خوشحال شده بود از‌ اینکه یک بار پسر او را یکی از بچه‌های بسیجی یک پشت دستی زده بودند به خاطر کار خلاف. یعنی دنبال ناموس مردم رفته بود و خیلی هم تشکر می‌کرد. حاضرم ثابت کنم. ضمنا در درس‌های نهج البلاغه ‌آیت‌الله العظمی منتظری هم ‌این مورد امر به معروف آمده است که حتی می‌توان سیلی به او زد که کار خلاف نکند.»1
حسین احمدی درباره گروه‌های ضربتی که بنا به اجتهاد، به تعزیر و ضرب و شتم افراد می‌پرداخت و خشونت‌هایی که به ظاهر به عنوان امر به معروف و نهی از منکر به کار می‌بست، می‌گوید:
«بعضی از افراد آن را به اسم می‌شناسم .....،.....،.....، شنیده‌ام که با مأموران کلانتری هم درگیر شده‌اند. و یکی از بچه‌های دادگاه انقلاب می‌گفت که در ماه رمضان فامیل مرا به خاطر‌ اینکه پیراهن آستین کوتاه پوشیده بود زده‌اند. بیشتر درگیری آنها در پاساژها و جاهایی که بی‌بند و باری زیاد بود، بوده است.»2
من فقط یک نفر را شنیدم که کشته شد آن هم می‌گفتند در باند عقرب بوده و بچه‌ها... او را گرفته‌اند و زده‌اند و او هم در بیمارستان فوت کرده است».3
مهدی ‌هاشمی در اعترافات خود به گروه‌های ضربت و نیروهایی ‌اشاره می‌کند که حتی پس از جاری شدن حکم از سوی حاکم شرع، با غیر منصفانه قلمداد کردن رأی دادگاه و با اجتهاد به رأی به تعزیر دوباره متهمین دست می‌زدند.

توضیحات سند:

1. پرونده حسن احمدی، ج 3، ص 25.
2. همان، ص 17.
3. همان، ص 21.

منبع:

کتاب بن‌بست - جلد اول / مهدی هاشمی ریشه‌های انحراف صفحه 203
صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.