صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

یزد

تاریخ سند: 13 دی 1357


یزد


متن سند:

از: یزد 26 ﻫ تاریخ: 13 /10 /1357
به: شماره: 4917 /26 ﻫ

1. ساعت 1530 روز 12 /10 /57 عده‌ای حدود 2000 نفر ضمن دادن شعار اله اکبر، خمینی رهبر ماست، ما بختیار1 نمی‌خواهیم، از خیابان شاه یزد تا اداره آموزش و پرورش مبادرت به راه‌پیمائی نموده و در آموزش و پرورش به متحصنین پیوستند و ساعت 1910 بدون تظاهرات و درگیری متفرق شدند، ولی در ساعت 1830 عدۀ دیگری حدود 500 نفر بعد از نماز مغرب و عشاء از مسجد حظیره خارج و در خیابان پهلوی مبادرت به تظاهرات نموده و در مسیر خود شیشه‌های بانک شهریار را شکستند که با مداخله مأمورین متفرق گردیدند. ضمناً از بعد از ظهر روز 12 /10 /57 به مدت سه روز بنا به دستور شیخ محمد صدوقی به مناسبت وقایع اخیر مشهد، مغازه‌ها تعطیل می‌باشد. مضافاً اینکه در روز جاری بانک‌ها تعطیل و ادارات نیز نیمه تعطیل می‌باشد.
2. ساعت 1900 روز 12 /10 /57 توسط عوامل ناشناسی یک عدد بمب دست‌ساز داخل منزل سرپاسبان حامدی‌پور که خالی از سکنه بوده پرتاب که در نتیجه تعدادی از شیشه‌های منزل وی شکسته است.
خرم‌زاده
گوینده. افخمی
گیرنده. چهاردولی
ساعت. 0950
آقای شاهقلی

توضیحات سند:

1. شاپور بختیار فرزند رضا در سال 1293 ش در ایل بختیارى به دنیا آمد. پدرش، محمدرضا خان معروف به سردار فاتح است که در سال 1313 در راستاى سیاست‌هاى حذف قدرت‌هاى منطقه‌اى به دستور رضاشاه اعدام شد. شاپور بختیار دوران ابتدایى را در شهرکرد سپرى کرد و در سال 1309 پس از گذراندن دوران دبیرستان براى تحصیل در مدرسه فرانسوى بیروت به لبنان رفت. وى که تحصیلات متوسطه را با دیپلم ریاضى به پایان برده بود، چهار سال نیز در بیروت به تحصیل پرداخت. او سپس براى ادامه تحصیل در رشته حقوق به پاریس رفت و سرانجام سه دیپلم فلسفه، حقوق و علوم سیاسى را در فرانسه گرفت. او در سال 1393 که بریتانیا و فرانسه به آلمان اعلان جنگ دادند در ارتش فرانسه ثبت نام کرد و در واحد توپخانه به فعالیت پرداخت. بختیار در سال 1318 در 25 سالگى با یک دختر فرانسوى ازدواج کرد. وى در سال 1324 به ایران بازگشت و در سال 1325 به سفارش یکى از دوستان قدیمى پدرش در وزارت کار استخدام شد. پس از مدت چهار سال و نیم به مقام مسئول اداره و سپس مدیر کلى کار استان خوزستان رسید. فعالیت سیاسى بختیار پس از ورود وى به ایران شروع شد. وى که هنگام تحصیل در فرانسه سخت شیفته گفته‌ها و سخنان مصدق شده بود، در ایران به جمع طرفداران او پیوست؛ شاید هم از ابتدا مأموریتى خاص داشت. بختیار براى فعالیت سیاسى در سال 1329 به حزب ایران پیوست، از دید او حزب ایران با اعتقادات ملى و تمایلات سوسیال دموکراسى بود. گرایشات اعضاى حزب به غرب، مطلوب بختیار بود. با تشکیل دولت مصدق در اردیبهشت سال 1330 به عنوان معاون وزیر کار وارد کابینه شد و در دومین دوره دولت کفالت این وزارتخانه را به عهده گرفت، عضویت بختیار در دولت با مخالفت تعدادى از سران جبهه ملى (از جمله مظفر بقائى) مواجه شد. این عده او را عامل شرکت نفت انگلیس مى‌دانستند. مبناى این مخالفت بر پایه اسنادى بود که در ماجراى خانه سدان کشف شد و ظاهراً ارتباط بختیار را با شرکت نفت جنوب ثابت مى‌کرد. پس از کودتاى 28 مرداد 1332 بختیار به اتهام فعالیت سیاسى علیه دولت به مدت یک ماه بازداشت شد. سال بعد نیز دستگیر و به سه سال محکوم شد و مدتى را در زندان گذرانید. وى که پس از سقوط مصدق به اتفاق چند نفر از دوستانش از جمله مهندس مهدى بازرگان و سحابى، آیت‌اله سید رضا زنجانى «نهضت مقاومت ملى» را تأسیس نمودند، تا سال 1334 به فعالیت خود ادامه داد. اما به دلیل نفوذ مأمورین نظامى به درون آن اعضاى آن شناخته شدند. بر طبق اسناد منتشرشده لانه جاسوسى آمریکا، شاپور بختیار نقش رابط بین سازمان سیا و «نهضت مقاومت ملى» را ایفاء مى‌کرد، از سال 1339 بختیار با اعضاى حزب توده در داخل و خارج کشور به ویژه اروپا ملاقات مى‌نمود و نیازمندى‌هاى اطلاعاتى ساواک را تأمین مى‌کرد. ضمناً براساس اسناد ساواک، بختیار یکى از اعضاى فراماسون معرفى شده است. در دهه 1340 علاوه بر فعالیت در جبهه ملى دوم به دلیل رابطه با دربار مدیریت تعدادى از شرکتهاى بنیاد پهلوى و واسطه‌گرى برخى کمپانى‌هاى فرانسه را برعهده گرفت. در سال 57 براى کسب مقام نخست‌وزیرى از جبهه ملى کناره‌گیرى کرد. بختیار به رغم موضع منفى خود در قبال تحولات آغاز نهضت در سال 1342، در آخرین سالهاى سلطنت پهلوى دوم، نسبت به قیام مردمى به رهبرى امام خمینى، در ظاهر موضع نسبتا مثبت اتخاذ مى‌کند ولى در واقع این موضع براى جلوگیرى از تخریب جبهه ملى اتخاذ گردیده بود. سران جبهه ملى از جمله شاپور بختیار، این جبهه را آخرین تیر ترکش شاه مى‌دانستند. با پیروزى انقلاب اسلامى دوران بختیار به پایان رسیده و او پس از یک انزوا و اختفاى 6 ماهه با همکارى و طراحى دستگاه‌هاى جاسوسى آمریکایى از مرز بازرگان به خارج از کشور گریخت و به فرانسه پناهنده شد. پس از استقرار در پاریس و برقرارى ارتباط با سازمان‌هاى اطلاعاتى غربى به ویژه آمریکایى، با عناصر ضد انقلاب که به خارج فرار کرده بودند مرتبط شد و با کمک‌هاى مالى و امکانات وسیعى که مصر، عراق و برخى از کشورهاى غربى در اختیارش نهاده بودند رهبرى بخشى از فعالیت‌هاى ضد انقلابى را برعهده گرفت و سرانجام پس از 12 سال اقامت در فرانسه. در 15 مرداد سال 1370 در منزل مسکونى خود در حومه پاریس به قتل رسید.

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان یزد، کتاب 5 صفحه 414

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.