تاریخ سند: 27 تیر 1342
موضوع: درباره آیتالله سید ابوتراب قزوینی
متن سند:
تاریخ:27 /4 /1342
موضوع: درباره آیتالله سید ابوتراب قزوینی
آقای آیتالله سید ابوتراب قزوینی1 که عالم درجه اول قزوین میباشد، به مشهد وارد و در مسافرخانه اطمینان واقع در بالا خیابان کوچه جنب حمام سالار با چند نفر قزوینی و با نوهاش که از طلبههای قم میباشد، ساکن شده. امروز ساعت 10 آقای شیخ احمد شاهرودی و آقای علامه و عدهای از طلاب از ایشان دیدن نمودند. آقای شاهرودی از وی سؤال کردند شما و بقیه علما که در تهران جمع شده بودید، نظرتان چه بود؟ ایشان در جواب گفتند ما سقوط دولت را میخواهیم و افزودند ما از طرف دولت مراقب داریم والا جای دیگر میرفتیم. ضمناً نوادهاش که طلبه میباشد خیلی از دولت تنقید میکند.
توضیحات سند:
1. آیتالله سیدابوتراب ابوترابی قزوینی فرزند سید حسین از سادات حسینی قزوین و جد بزرگوار ایشان سید ابوتراب بود. حاج سید ابوتراب از فقهای بزرگ و مشهور قزوین و از شاگردان آیات عظام شیعه در نجف اشرف ازجمله آیتالله سید محمدتقی شیرازی، آیتالله آقا سید ابوالحسن اصفهانی، آیتالله آقا ضیاءالدین عراقی و از شاگردان مبرز مرحوم آیتالله میرزا محمدحسین نائینی رضوانالله علیهم اجمعین بودند. ایشان با امام خمینی (ره) ارتباطی صمیمانه و نزدیک داشت و با آغاز نهضت امام در ماجرای لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی، همگام با دیگر علمای بزرگ کشور به صف مبارزه با نظام طاغوت پیوستند. آن مرحوم در شب عاشورای سال 1383 که مصادف با سیزدهم خرداد 1342 بود، طی اطلاعیهای وعاظ و روحانیون قزوین را به جلسه هماهنگی علما جهت مبارزه با نظام حاکم فراخواند و پس از دستگیری امام راحل (ره) در ماجرای 15 خرداد نیز بهاتفاق سایر علمای بزرگ کشور به تهران مهاجرت نمودند تا درباره ادامه مبارزه تصمیمگیری نمایند.
ساواک درباره ایشان چنین نوشته است: «در قزوین نفوذش خوب است و یکچهارم از سکنه شهر و دهات مقلد دارد ـ نفوذش در اثر زهد و تقوای اوست. مرجع تقلید است. در قزوین و نجف تحصیل کرده، رساله عملیه او چاپ و منتشر شده است. در سال 1341 تلگراف مخالفت با انجمنهای ایالتی و ولایتی را امضاء کرده و در وقایع 15 خرداد شرکت داشته است.» آیتالله ابوترابی در فروردین 1352 به رحمت ایزدی پیوست. (مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، یاران امام به روایت اسناد ساواک، آیتالله سید عباس ابوترابی، ص 8 و 9)
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 02 صفحه 344