تاریخ سند: 25 آذر 1357
درباره حبیباله گرجیان فرزند حسن شغل کارگر کارخانه چیتسازی بهشهر 22 ساله
متن سند:
شماره: 4871 /2ﻫ1 تاریخ: 25 /9 /1357 1
از: سازمان اطلاعات و امنیت مازندران
به: مدیریت کل اداره سوم 312
درباره حبیباله گرجیان فرزند حسن شغل کارگر کارخانه چیتسازی بهشهر 22 ساله
بازگشت به شماره 6829 /312 ـ 15 /6 /57
نامبرده بالا جزو افرادی میباشد که در تاریخ 14 /3 /57 با عدهای از افراطیون مذهبی در تظاهرات خیابانی بهشهر شرکت که در این تظاهرات چند جام شیشه بانک ملی و سینما کاپری و مغازه مشروبفروشی [را] شکستهاند و یاد شده نیز جزو تظاهرکنندگان بوده که وسیله مأمورین دستگیر و پرونده امر تشکیل و به دادگستری احاله گردیده است.
ضمناً شهربانی بهشهر طی نامهای اعلام داشته نامبرده و دیگر متهمین دستگیر شده به تدریج تا تاریخ 11 /4 /57 با معرفی کفیل از زندان آزاد گردیدهاند که پرونده آنها از طریق دادسرای شهرستان بهشهر تحت رسیدگی است مراتب جهت استحضار به عرض میرسد.
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت مازندران ـ رخشا
توضیحات سند:
1. در تاریخ 25 /9 /57 امام خمینى در نوفل لوشاتو در جمع دانشجویان و ایرانیان مقیم خارج از کشور سخنرانى و منطق معاویه را با جیمى کارتر رئیس جمهور امریکا مقایسه کردند. امام با تخطئه این منطق امریکا که ؛ رهبران مبارزه مردم را به کشتن مىدهند، گفتند این امریکاست که پس از راهپیمایىهاى تاسوعا و عاشورا خواست مردم را مبنى بر کنارهگیرى شاه نادیده مىگیرد و شاه را به ادامه حکومتش تشویق مىکند. «ایشان (جیمى کارتر) مىفرمایند که این تظاهرات آرامى که کردند که ما شاه را نمىخواهیم، این است که اینها را به کشتن داد! اینها (مردم) حتما باید بگویند شاه را مىخواهیم تا نکشندشان! ایشان مىگوید که حرفهایى که مىزنند میزانى ندارد و کنترل ندارد! خوب حرف ما این است. ما در مجمع عمومى دنیا حرف خودمان را مىگذاریم، حرف ایشان را هم مىگذاریم ببینیم کدام اینها میزان ندارد...» امام در ادامه سخنان خود بر ادامه اعتصاب کارکنان شرکت نفت تاکید کردند و به آنان گفتند «اگر اینها (کارکنان) فهمیدند که این نفت را براى اسرائیل ـ دشمن قرآن و اسلام ـ مىخواهند، حرام است که اینها اعتصاب نکنند. پیش خدا مؤاخذند. پیش ملت مؤاخذند اینها. تمامشان باید اعتصاب کنند تا یک قطره نفت بیرون نیاید.» (صحیفه امام، ج 5، پیشین، ص 242 تا 253)
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان مازندران، کتاب 11 صفحه 181