تاریخ سند: 30 آذر 1349
متن سند:
به : 712
از : 212 شماره : 2900 /212
پیرو 4146 /4211 ـ 2 /8 /49
1 ـ پیام صحیح است و چنین اظهار نظری از طرف سید موسی صدر رئیس
مجلس عالی شیعیان لبنان منحصر به مورد فوق نبوده و به هر مناسبت که موضوع
فلسطین مطرح گردیده، از جانب صدر ضرورت تأیید لبنان و کشورهای عربی و
به خصوص مسلمانان را از مبارزات و اعطای کمک به آنان خاطر نشان گردیده
است1.
2 ـ با توجه به این که جنوب لبنان که اکثریت قریب به اتفاق شیعه هستند از
حملات انتقام جویانه و عملیات نظامی اسرائیل در خاک لبنان متضرر شده و
آسیب می بینند سید موسی صدر ضمن اعتقاد به اینکه نباید فدائیان فلسطینی از
طریق پرتاپ موشک از خاک لبنان به اسرائیل موجبات این گونه عملیات را که
قربانی آن در درجه اول مرز نشینان شیعه هستند فراهم سازند، دولت را به کرات
جهت ایجاد پناهگاه و تقویت نیروی دفاعی و حمایت ارتش از مردم و ایجاد
حداقل ضروریات و وسائل زندگی و رفاه تحت فشار قرار داده است.
نظریه نمایندگی :
به صحت...
خبر می توان اعتماد کرد.
امور سیاسی / الف / 2 / 6
امور اجتماعی ـ بند (2)
توضیحات سند:
1ـ شهید چمران می گوید:
«سؤال دیگری در این رابطه
مطرح شده و آن این که، چرا امام
موسی و حرکت محرومین
خودشان را سپر بلای مقاومت
فلسطین قرار دادند؟ و از
مقاومت فلسطین تا این اندازه
دفاع کردند؟ و آنجایی که
مقاومت فلسطین به مصلحتش
نبود تا وارد جنگ بشود، اینها
خودشان را به جنگ وارد کردند
تا از مقاومت فلسطین طرفداری
کنند.
این یک سؤال فلسفی
بزرگ است که جوابش به درازا
خواهد کشید.
ولی به طور
مختصر باید بگویم که، امام
موسی احساس می کرد که با
انفجار لبنان و به میدان کشیده
شدن فلسطینی ها و درگیری
رودر رو بین فلسطینی ها و
«کتائب»، مشکلات لبنان زیادتر
و زیادتر خواهد شد.
بنابراین به
هر وسیله ممکن باید جلوی این
درگیری را می گرفت، باید
فلسطینی ها را ساکت می کرد،
باید از آنها حفاظت می کرد تا
آنها وارد جنگ نشوند.
حتی
وقتی فلسطینی ها، در «جبل»
وارد جنگ شدند، امام موسی به
شدت به آنها اعتراض کرد که
این عمل شما خلاف استراتژی
کلی شماست، و به شما ضربه و
ضرر خواهد زد و ما را به
بن بست خواهد انداخت و این
طور هم شد.
بنابراین در آنجایی
که امام موسی می دید «کتائب»
می خواهد انفجار به وجود آورد
و فلسطینی ها را وارد جنگ کند
و در صورت ورود به جنگ
انفجاری بزرگ به وجود خواهد
آمد که لبنان را خواهد سوزاند،
ترجیح می داد که شیعیان وارد
جنگ شوند و سپر بلای
فلسطینی ها قرار بگیرند
تا «کتائب» را آرام بکند و از
انفجار جلوگیری نماید.
این هدف
بود و هدف مقدسی بود ولی
شکست خورد و به جایی نرسید.
به عنوان مثال در اول همین
انفجار جدید، جنگ در «تل زعتر
و دکوانه» بین فلسطینی ها و
«کتائب» به وقوع پیوست، ولی
فلسطینی ها خوش نداشتند که در
منطقه آنها جنگ بشود.
جنگ را
منتقل کردند به «شیاح و
عین الرمانه»، یعنی جنگ را به
دوش شیعه ها انداختند.
چون
«شیاح» منطقه شیعه بود.
بعد
می بینید در سرتاسر جنگ، در
سرتاسر دوران جنگ، مناطق
شیعه نشین همیشه محل جنگ
بوده و شیعه ها کشته داده اند.
یعنی شیعه ها تحمل می کردند که
جنگ را در مناطق خود بپذیرند،
تا بین فلسطینی و لبنانی، یا بین
فلسطینی و کتائبی جنگ در
نگیرد و آتش را زودتر بتوانند
خاموش کنند.
این به اصطلاح
تاکتیک یا فکری بود که امام
موسی از روز اول به دنبالش بود
تا به هر وسیله که شده فلسطینی ها
را از جنگ دور نگهدارد.
به دو
دلیل، یکی محافظت خود
فلسطینی ها و یکی این که لبنان به
انفجار کلی کشیده نشود.
بحث های فلسفی و تاریخی نیز
اینجا هست، که به موقعیت
شیعیان و تهمت هایی که دیگران
به شیعیان می زدند و می زنند،
مربوط می شود.
عادتا شیعه ها را
ستون پنجم دشمن، هر دشمنی به
حساب می آورند و هر خطایی که
یک شیعه بکند بوق و کرنا به راه
می اندازند و آنها را متهم به
خیانت و جاسوسی می کنند.
بنابراین در اذهان تمام مردم این
واقعیت رسوخ کرده که شیعه
یعنی خائن، شیعه یعنی ستون
پنجم استعمار، شیعه یعنی نوکر
شاه، شیعه یعنی فلان و فلان.
به
همین سبب امام موسی وقتی در
لبنان شروع به فعالیت کرد،
بزرگ ترین برنامه دینی و مذهبی
او این بود که این شخصیت شیعه
را از ستون پنجمی و جاسوس
بودن و همکاری با شاه و یا دول
دیگر، آزاد کند و شخصیت حقیقی
انقلابی شیعه را به دنیا نشان بدهد
و توانست که این عمل را انجام
بدهد و پیروز هم شد».
شهید چمران در جای دیگری در
خصوص حملات اسرائیل و
آسیب پذیری شیعیان می گوید :
«شما شاهد هستید که در همین
روزها نیز، همه شب و همه روز
توپخانه سنگین اسرائیل و
هواپیماهای بمب افکن اسرائیلی
جنوب لبنان را می کوبند و
شیعیان را می کشند.
عده ای فکر
می کنند اینان که کشته می شوند،
همگی فلسطینی هستند.
اما
می خواهم برای شما بگویم، نبرد
در مناطق شیعیان است، بنابراین
هنگامی که بمب افکن های
اسرائیلی یا توپخانه سنگین
اسرائیل جنوب لبنان را در هم
می کوبد این شیعیان هستند که
کشته می شوند.
چریک فلسطینی
هنگامی که از شهری می گذرد، یا
از منطقه ای عبور می کند، به هیچ
وجه مورد خطر قرار نمی گیرد.
چریک می گریزد.
در شهر
نمی ماند.
آنان که می مانند و
کشته می شوند زنان و بچه های
بدبختی هستند که در داخل خانه
خود سکونت دارند.
یک باره
آتش بار اسرائیل خانه آنان را در
هم می کوبد و آنان کشته
می شوند.
شما به خاطر دارید که
چند سال پیش اسرائیل به جنوب
لبنان حمله کرد و رودخانه
«لیطانی» را به تصرف درآورد.
«لیطانی» رودخانه بزرگی است
در جنوب لبنان که به دریای
مدیترانه می ریزد و اسرائیل در
نظر دارد آب این رودخانه را به
نفع خود به اسرائیل سرازیر کند.
بنابراین، تا رودخانه «لیطانی» را
تصرف کرد ـ در این نبرد که هفت
روز ادامه داشت ـ فلسطینیانی
که در نبرد به شهادت رسیدند،
فقط 15 نفر بودند.
15 فلسطینی
در این نبرد شهید شدند، اما از
شیعیان جنوب، اقلاً دو هزار نفر
کشته شده اند، که اکثر آنها زنها و
بچه ها و پیرمردهایی بودند که
نمی توانستند از داخل خانه و
کاشانه خود بگریزند، جوانانی که
قدرتی داشتند و می توانستند
فرار کنند فرار کرده بودند.
اما
بینوایانی که در داخل شهرها
مانده بودند زیر توپخانه و
بمب های اسرائیل جان سپردند.
دنیا نمی داند و نمی فهمد که دو
هزار شیعه کشته شده اند و هیچ
کس نام آنها را نمی برد و حتی
آنها را شهید به حساب نمی آورد.
شهر دیگری است بنام «ارنون»
که در این شهر در حال حاضر یک
آدم هم زندگی نمی کند، یا کشته
شده اند و یا گریخته اند.
این
ظلم ها و جنایت ها همچنان ادامه
دارد و همه شب و همه روز بمب
افکن های اسرائیل و توپخانه
سنگین اسرائیل، جنوب لبنان را
درهم می کوبد.
این مناطق شیعیان است، دهات
شیعیان است که ویران می گردد
هم اکنون «سعد حداد» مزدور
خبیث اسرائیل، یک نوار ده
کیلومتری از جنوب لبنان را به
تصرف خویش در آورده است و
با کمک اسرائیل و نیروهای
اسرائیلی این منطقه را به زیر
سلطه کشیده است.
«امام موسی
صدر» رهبر شیعیان لبنان از
این مردم خواسته بود که هیچ
کس خانه خود را رها نکند و مثل
فلسطینیان مهاجرت ننمایند،
بنابراین، این شیعیان تا حد
امکان در خانه خود باقی
ماندند.
در منطقه ای که «سعد
حداد» وجود دارد، شیعیان نیز
در دهات آن زندگی می کنند.
منطقه دیگری که زیر سلطه
نیروهای فلسطینی یا نیروهای
احزاب دیگر در لبنان است نیز،
خانه و کاشانه شیعیان است.
این
دو طرف همدیگر را می کوبند به
زیر آتش می کشند.
کسانی که
آن طرف کشته می شوند
شیعیانند و کسانی که این طرف
کشته می شوند باز هم شیعیان
هستند.
فرمولی به وجود
آورده اند که شیعیان را نابود
کنند.
این ظلم ها و این جنایت ها
که از روزگار قدیم بر این
سرزمین گذشته است، امروز نیز
با این شدت ادامه دارد».
(ر.ک: لبنان، خاطرات شهید
چمران، ص 46 و 48 و 172 و
173)
منبع:
کتاب
امام موسی صدر به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 220