تاریخ سند: 26 مهر 1348
موضوع: سید احمد احمدی* واعظ اصفهانی
متن سند:
به: ۱۰ ﻫ تاریخ:26 /7 /48
از: ۳۱۶ شماره: 3785 /316
موضوع: سید احمد احمدی* واعظ اصفهانی
به قرار اطلاع واصله نامبرده بالا از طرفداران روحانیون مخالف به ویژه خمینی بوده و در جریان وقایع ۱۵ خرداد1 نیز فعالیتهایی داشته و به همین اتهام زندانی گردیده است.
این شخص از طرف عدهای از اهالی پیشوا دعوت گردیده که در ماه مبارک رمضان در پیشوا سخنرانی نماید.
ملاحظات جهت اطلاع و تعیین چگونگی و نحوه فعالیت و تمایلات سیاسی و اعلام مشخصات کامل و خلاصهای از سوابق وی.
تحقیق و اقدام شود. 1 /8 (تقوی)
توضیحات سند:
* منظور سید محمد احمدی میباشد که اشتباه سید احمد احمدی تایپ شده.
١- پانزده خرداد: به دنبال ادامه مبارزه و ایراد سخنان کوبند عصر عاشورا از سوی حضرت امام خمینی، شب ۱۲ محرم ۱۳۸۳ مطابق با ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ حمله وحشیانه، رژیم شاه با سنگر روحانیت آغاز گردید. بسیاری از روحانیون دزدیده شدند و جمعی هم تحت تعقیب قرار گرفتند. در ساعت ۳ بعد از نیمه شب ۱۵ خرداد سربازان گارد به منزل امام یورش بردند و پس از دستگیری ایشان به سوی تهران روانه شدند. حاج آقا مصطفی، فرزند امام که شاهد عینی این جریان بود، با تمام نیرو فریاد سر داد که خمینی را بردند و مردم قم سراسیمه از خانهها بیرون ریختند و اطراف خانه امام اجتماع نمودند. همزمان با دستگیری قائد بزرگ، حضرت آیتالله قمی از مشهد و آیتالله محلاتی از شیراز دستگیر گردیده و به تهران گسیل شدند. روز ۱۵ خرداد فریاد «یا مرگ یا خمینی» مردم قم، شهر را به لرزه در آورد. زنان که در صف مقدم تظاهرکنندگان حرکت میکردند، قبل از دیگران هدف گلوله واقع شدند. مردم که طالب آزادی بیقید و شرط قائد خویش بودند، بیمهابا پیش میرفتند و با رگبار مسلسل دژخیمان چون برگ درخت بر روی زمین میریختند. اجساد و مجروحین را با کامیون به سوی مقصد نامعلومی حرکت دادند و ماشینهای آتشنشانی سراسر خیابانها و کوچهها را شسته و از خون پاک کردند! خبر دستگیری قائد بزرگ به مقامات برجسته رو حانی، ملی و سیاسی پایتخت رسید و ساعتی بعد، این خبر در سراسر تهران مثل بمب صدا کرد. بازاریها مغازهها را تعطیل کردند و به تظاهرات پرداختند. مردم از خانهها و دانشگاهها بیرون ریختند و فریاد اعتراض سر دادند و همگی به سوی کاخ شاه به راه افتادند. تانکها و توپها از کشته ها پشته ساخت و خیابانهایی که به کاخ منتهی میشد، به صورت کشتارگاه مخوفی در آمد. فجیعترین این کشتارها سر پل «باقرآباد» اتفاق افتاد که صدها دهقان کفنپوش ورامین با فریاد «یا مرگ یا خمینی» به نظامیان یورش بردند. اما رگبار مسلسل آنان را قتلعام کرد و چرخ سنگین تانکها، گوشت و استخوانشان را در هم کوبید و جمجمههای آنان را خرد کرد؛ به طوری که شناخت اجساد آنان حتی برای بستگان نزدیکشان دشوار بود. جهت سرکوبی جنبش و خاموش ساختن آتش انقلابی که میرفت تهران را شعلهور سازد، از ساعت ۸ بعد از ظهر حکومت نظامی اعلام شد و تهران در سکوتی وحشتزا فرو رفت. در همان شب بسیاری از شخصیتهای ملی و سیاسی و افراد سرشناس بازار و دانشجویان دستگیر شدند. اما علیرغم این تدابیر امنیتی با طلوع صبح، هزاران تن از مردم مسلمان و از جان گذشته به پشتیبانی از قائد زندانی خویش به خیابانها آمدند و فریاد «یا مرگ یا خمینی» سر دادند و به طرف کاخ شاه به حرکت درآمدند. شاه فرمان «آتش به قصد کشت!» داد و در روز ۱۶ خرداد تهران به کشتارگاه مخوف و حمام خون بدل گشت. اما مقاومت قهرآمیز و ضد شاهنشاهی مردم مسلمان پایتخت به طور پراکنده برای چند روز دیگر ادامه یافت. همزمان با کشت و کشتار فجیع در تهران و قم، شهرهای بزرگ و بسیاری از شهرستانها نیز زیر آتش توپ و مسلسل قرار گرفت و به ویژه شیراز که کشتار بیرحمانه شاه در این شهر روی مغول و گشتاپوی آلمان را سفید و روی تاریخ را سیاه کرد.
طبق آمار تخمینی، شمار شهیدان آن روز به ۱۵ هزار نفر میرسید . ر. ک: بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی، سیدحمید روحانی، صص ۴۹۲ - ۴۶۸ و ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک / ۵ جلد
مرکز بررسی اسناد تاریخی
منبع:
کتاب
روشنگر دوران / حجتالاسلام حاج سید محمد احمدی به روایت اسناد ساواک صفحه 64