مقدمه - کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گلستان- کتاب4

شهریور و مهرماه 1357 برای مردم انقلابی ایران ماهی پر از بیم و نگرانی نسبت به آینده‌ی نهضت بود. در این دو ماه حوادث زیادی در کشور به وقوع پیوست که از مهم ترین آنها می‌توان به کشتار مردم تهران در میدان ژاله (شهدا) در 17 شهریور و حمله به مسجد جامع کرمان در مهرماه اشاره کرد. در این زمان پس از ناتوانی دولت جمشید آموزگار در مهار انقلاب و وقوع فجایعی مانند کشتار مردم در سینمارکس آبادان در 29 مرداد، مجبور به استعفا شده و جعفر شریف امامی برای دومین بار مامور تشکیل دولت گردید.

    شریف‌امامی پیش‌‌تر در سال 1339 مامور تشکیل دولت شده بود، اما در نتیجه اعتصاب معلمین و ... مجبور به استعفا گردید. با این حال روند رویدادها نشان داد که شریف‌امامی قادر به حفظ رژیم پهلوی نیست و امواج پرتلاطم انقلاب کوبنده‌تر از آن است که با جابجایی مهره‌ها بتوان این بنای پوسیده را همچنان سرپا نگه داشت.

    در استان گلستان نیز به مانند سایر نقاط کشور شهریور و مهر 1357 پر از مخاطره و تظاهرات بود. از ویژگی‌های اسناد استان در این مقطع می‌توان به تظاهرات و اعتصابات اشاره کرد. در ادامه به اختصار به مهم‌ترین وقایع استان گلستان در مقطع زمانی اسناد این مجموعه می‌پردازیم.

 

تظاهرات

پس از واقعه سینما رکس آبادان و آشکار شدن ماهیت رژیم پهلوی، مردم در سراسر استان گلستان از هر فرصتی برای برگزاری تظاهرات و تجمعات استفاده می‌کردند. روند اسناد نشان می‌دهد که مساجد اولین مکان‌های برگزاری تظاهرات و نقطه‌ی کانونی حرکت‌های ضد رژیم بوده است. در مساجد وعاظ و روحانیون ضمن اطلاع رسانی به مردم، آنها را برای برگزاری تظاهرات و دادن شعار هدایت و هماهنگ می‌کردند:

«برابر اطلاعات مکتسبه تظاهرات مزبور با شرکت بیش از یک هزار نفر مرد و زن از مسجد امام حسن عسگری علیآباد شروع و در خیابان اصلی شهر ادامه پیدا نموده است. تظاهرکنندگان شیشه‌های بانک ملی و صادرات را شکسته وسپس ضمن شکستن شیشه‌های سینمای شهر فرنگ علیآباد اقدام به آتشسوزی نموده‌‌اند که بلافاصله به وسیله مامورین، آتش خاموش وخساراتی وارد نشده است. ضمناً تعدادی از افراد مزبور دستگیر و تظاهرکنندگان متفرق گردیده‌‌اند.[1]

درباره تظاهرات در گالیکش آمده است:

« برابر اعلام ژاندارمری پاسگاه گالیکش ساعت حدود 30 /13 در روز جاری حدود 500 نفر از اهالی گالیکش پس از خاتمه نماز جماعت هنگام خروج از مسجد با دادن شعارزنده باد خمینی در خیابان اجتماع مینمایند که با مداخله مامورین ژاندارمری مردم متفرق و فعلاً وضع عادی است»[2]

از آنجا که ماهیت انقلاب مردم ایران دینی بود، لذا به صورت طبیعی روحانیت در رأس مبارزات  قرار گرفت و مساجد به کانون انقلاب تبدیل گردید. در سند زیر همراهی جوانان بندرگز با روحانیت منطقه به خوبی این موضوع را نشان می‌دهد:

«برابر اعلام سازمان گرگان حسین علی نبوی پیش‌نماز مسجد بندر گز پس از جریان تظاهرات بامداد امروز در مسجد جامع بندر گز از صبح امروز از منزل خارج نشده. در نتیجه حدود ساعت 1300 روز جاری حدود یکصد نفر از جوانان متعصب مذهبی بندر گز به درب منزل یادشده مراجعه و وی را وادار به رفتن مسجد نموده‌‌اند و در بین راه شعارهای بر نفع خمینی را داده‌‌اند.»[3]

پیشگامی روحانیت و حمایت مردمی را تقریباً در تمام وقایع این مقطع زمانی در استان گلستان می‌توان مشاهده کرد. در سند زیر این موضوع کاملاً انعکاس پیدا کرده است:

 «اطلاع واصله حاکیست ساعت 1030 روز جاری تعداد چند دستگاه اتومبیل سواری و وانت ضمن پخش اعلامیه مضره و دادن شعارهای زنده باد خمینی از طریق جاده مینودشت وارد شهرستان گنبدکاوس گردیده‌‌اند. سرنشینان اکثراً روحانی و در پیشاپیش حرکت مینمودند که بدون هیچ درگیری به سوی شاهپسند عزیمت نمودند. در بررسی‌های بعدی معلوم گردید نامبردگان شیخ علی‌اصغر معصومی ساکن علیآباد تبعیدی به بندر لنگه را که اخیراًً مورد عفو واقع گردید به علیآباد بدرقه مینمودند.»[4]

حمایت جوانان و زنان از حرکت نیروهای مذهبی از دیگر مسائلی است که فراگیربودن مبارزات انقلاب اسلامی مردم ایران را نشان می‌دهد. در سند زیر اتحاد این سه گروه به خوبی مشهود است:

 «به استحضار میرساند در ساعت 23 یوم جاری پس از خاتمه مراسم سوگواری در مسجد امام حسین و بدون ادای جملات تحریک‌آمیز توسط واعظ آقای صداقتی عدهای ضمن خارج شدن از مسجد با صدای بلند با دادن شعارهای ضد ملی و دینی باعث اخلال در نظم عمومی گردیده به نحوی که کلیه بانوان شرکت‌کننده در مجلس سوگواری هراسان و متواری گردیده بدوا مامورین با متانت و خونسردی اخلال‌گران را به سکوت و آرامش دعوت ولی اخلال‌گران با پرتاب نمودن سنگ مصمم بودند که وارد خیابان اصلی شهر شده و در نظر داشتند که شیشه‌های بانکها و سایر اماکن دولتی و احیاناً ایجاد آتشسوزی و دامنه اغتشاشات را افزایش دهند. سنگهای پرتاب شده به سر و روی مامورین اصابت که شخصاً با عدهای از درجه‌داران قدیمی با اخلال‌گران به صحبت پرداخته و آنان را مجدداً به آرامش دعوت ولی اخلال‌گران مجدداً مبادرت به پرتاب سنگ به سوی مامورین نمودند.

در نتیجه تعداد 17 نفر به اسامی زیرین دستگیر و بقیه که عده آنان بالغ بر یکصد نفر بودند با خاموش نمودن چراغ داخل کوچه مسجد به وسیله همین اخلال‌گران از تاریکی شب استفاده و متواری گردیدند. اخلال‌گران دستگیر شده در پاسگاه تحت‌نظر میباشند. نتیجه اقدامات انجام شده از طریق گروهان متبوعه متعاقباً به عرض خواهد رسید. مضافاً به اینکه در دستگیری اخلال‌گران تیراندازی صورت نگرفته انتظامات شهر کاملاً برقرار میباشد.»[5]

از دهه‌ی دوم شهریور به تدریج تقابل مردم و نیروهای انتظامی و امنیتی رژیم وارد مرحله جدیدی شد و خشونت‌های رژیم افزایش پیدا کرد. این درحالی بود که شریف امامی با شعار آشتی ملی روی کار آمده و به دنبال ایجاد سازش میان مردم و دولت بود.

«ساعت 14 روز جاری حدود 50 نفر از متعصبین مذهبی مسجد الهیان واقع در خیابان ملل گرگان ضمن فرستادن صلوات و شعارهایی به نفع خمینی داده که با دخالت مامورین شهربانی متفرق شدند. مراقبت توسط شهربانی ادامه دارد.»[6]

 

عید فطر تجلی ماهیت دینی انقلاب

شهریور 1357 با نیمه دوم ماه رمضان و عید سعید فطر 1398ق مصادف بود. برگزاری نماز عید فطر و کنترل آن یکی از دغدغه‌های رژیم پهلوی بود. این موضوع که در تهران با حضور میلیونی مردم به یک رفراندوم عمومی علیه رژیم تبدیل شده در تپه‌های قیطریه به امامت شهید مفتح برگزار و و رژیم را به شدت هراسان کرده بود.

در استان گلستان نیز این نماز با شکوهِ هرچه تمام‌تر در بیشتر شهرها برگزار شد. بر اساس گزارش‌های ساواک مردم استان گلستان از مدت‌ها قبل خود را برای این روز آماده کرده‌ بودند. در سندی راجع به گالیکش به این موضوع اشاره شده است:

«اکنون اطلاع حاصل شد سیدمحسن موسوی مجدداً به گالیکش مراجعت و روز گذشته عدهای وی را در خیابان دیده‌‌اند. نامبرده قصد دارد مجدداً بالای منبر رفته و سخنرانی نماید. با تحقیقات غیرمحسوسی که به عمل آمده عدهای قصد دارند روز عید فطر تحت نظر و رهبری سیدمحسن موسوی دست به تظاهراتی بزنند ... فرماندهی گروهان ژاندارمری گنبدکاوس با عنایت به مطالب معروضه استدعا دارد پیشبینی‌های لازم را معمول فرموده و تعداد 10 نفر درجه‌دار و سرباز ورزیده تعیین با اسلحه و مهمات طوری اعزام فرمایید که قبل از شروع نماز عید فطر در اختیار این پاسگاه قرار گیرند.»[7]

رژیم برای جلوگیری از برپایی تظاهرات[8] در عید فطر درصدد ایجاد رعب و وحشت در این روز بود. سند زیر به خوبی این موضوع را نشان می‌دهد.

 «به شدت به عوامل مورد اعتماد در منطقه و افراد شایع شود که دولت به مامورین دستور داده چنانچه روز عید فطر دستجاتی به تظاهرات پرداختند آنها را به گلوله ببندند تا عوامل اخلال‌گر را نابود و به اجتماعات آشوب‌طلبانه خاتمه دهند.»[9]

گزارش‌های موجود نشان می‌دهند که به‌رغم این اقدامات و تلاش‌های صورت گرفته، مردم در مناطق مختلف استان مراسم نماز عید فطر را باشکوه برگزار کرده و به تظاهرات علیه رژیم اقدام کرده‌اند:‌

 «برابراعلام سازمان گرگان حدود ساعت 11.15 روز جاری حدود 150 نفر از متعصبین و جوانان بندر گز پس از نماز عید فطر در خیابان شهر به تظاهرات آرام پرداخته و ضمن دادن شعارهایی به نفع خمینی و حکومت اسلامی مقارن ساعت 45. 11 تظاهرات بدون هیچ‌گونه برخورد و خساراتی خاتمه یافته است مراتب استحضاراً معروض میگردد.»[10]

«روحانیون طراز اول گرگان درصددند برنامه پیاده‌روی در روز عید فطر را پس از انجام نماز جماعت از مسجد جامع گرگان در مسیر فلکه شهرداری و فلکه مازندران و جلو مسجد آذربایجانیها ادامه و پس از سخنرانی متفرق گردند.»[11]         

 در گالیکش مردم بعد از نماز عیدفطر اقدام به سینه زنی کرده و به حمایت از امام خمینی(ره) پرداخته‌اند:‌

«در ساعت 11.15 روز جاری پس از اتمام نماز عید فطر در مسجد جامع گالیکش حاضرین در مسجد حدود 1000 الی 1500 نفر بودند ضمن سینه زدن شعارهایی با عنوان درود بر خمینی و مرگ بر این حکومت یزیدی میدادند لکن پیشنماز مسجد جامع (سید باقر موسوی )آنان را به آرامش دعوت نمود و شرکت‌کنندگان در مسجد با آرامی از مسجد خارج و با دادن شعار زنده باد خمینی متفرق گردیدند. تظاهرات در ساعت11.35 بدون هیچ‌گونه درگیری و حادثهای خاتمه یافت.»[12]

در گرگان مردم شعارهای زیر را پس از برگزاری نماز سر می‌داده‌اند:‌

«تظاهرکنندگان شعار‌هایی با پلاکارت با خود حمل که در آن نوشته بود (استقلال ـ آزادی ـ حکومت اسلامی ) ایران کشور ماست خمینی رهبر ماست ـ ای سرباز ای ژاندارم همه با هم برادریم (درود برخمینی ـ زنده و جاوید باد خمینی) درود بر علمای راستین. مراجع تقلید) سکوت و بی طرفی سرنوشت ملتهای خوار و زبون است ـ (علمای اسلام با این زدنها ـ کشتنها ـ قلدریها و دیکتاتوریها و استبدادها مخالفند)آنها که رفتند کار حسینی کردند. آنها که ماندند کار زینبی کردند (آنها یزیدی‌‌اند ـ درود بر خمینی ـ ما خون دشمنت را می‌ریزیم ـ حذف دولت اسرائیل و کمک به مسلمانان ـ تصویر خمینی ـ تصویر دکتر علی شریعتی ـ»[13]    

 

اعتصاب و تعطیلی

 در جریان مبارزه با رژیم پهلوی، تعطیلی بازار و اعتصاب کارگران و کارمندان در فروپاشی سیستم اداری رژیم پهلوی نقش مهمی داشت. از دهه چهل بازاریان بارها در حمایت از روحانیت به مناسبت‌های مختلف بازار و کسب و کار خود را تعطیل کرده و مخالفت خود با رژیم پهلوی را نشان می‌دادند. در سال 1357 سایر اقشار نیز به بازاریان پیوسته و با برگزاری اعتصاب به حمایت از انقلابیون پرداختند.

روند اعتصابات کارگری، کارمندی، دانش‌آموزی و دانشجویی در ابتدا بیشتر خود را به صورت مطالبات صنفی نشان می‌داد، اما به تدریج اعتصابات به یک حرکت سیاسی تبدیل شده و اعتصاب‌کنندگان با قرائت بیانیه‌های سیاسی و اخلال در روند امور کاری و اداری، رژیم را دچار بحران می‌کردند.

در سال مهر 1357، تعطیلی مدارس و مراکز آموزش حضور معلمان و دانش‌آموزان در تظاهرات و راهپیمایی‌ها بازتاب زیادی داشته و در کنار آن اعتصاب روزنامه نگاران، کارکنان صنعت نفت و نهایتاً وزارتخانه‌های مختلف ناکارآمدی و ضعف رژیم در مهار انقلاب را تثبیت کرد. در استان گلستان اسناد فراوانی به موضوع اعتصاب و تعطیلی بازار و مدارس اختصاص دارد.

«از صبح روز جاری به تدریج 90% مغازه‌های خیابان پهلوی و سایر نقاط گرگان محل کسب خود را تعطیل و آنهایی هم که تاکنون مغازه‌های خود را نبسته‌‌اند با تهدید مجبور به تعطیلی می‌نمایند.»[14]

تعطیلی بازار در تمام شهرهای استان گزارش شده است. این اقدام واکنشی به جنایات رژیم در شهرهای مختلف بود. در سند زیر به تعطیلی بازار در اعتراض به کشتار 17 شهریور تهران اشاره شده است:      

«از حدود ساعت 9.30 روز جاری تعدادی زیادی از مغازه‌های علیآباد مبادرت به بستن نموده‌‌اند. ضمناً در گرگان نیز شایع است که فردا 20 /6 /57 نیز مغازه‌های خود را به مناسبت همدردی با وقایع در روز 17 /6 /57 تهران تعطیل نمایند»[15]   

«برابر اعلام سازمان گرگان از صبح روز جاری مغازه‌های خیابان پهلوی گرگان شروع به تعطیلی نموده و گفته میشود که تا سه روز دیگر تعطیلی مغازهها ادامه خواهد داشت. برابر اعلام سازمان گنبد روز جاری اکثر کسبه‌های شاهپسند حومه گنبد مغازه‌های خود را تعطیل نموده‌‌اند.»[16]

در کنار بازاریان، کارگران بخش‌های مختلف نیز در اعتصابات حضوری فعال داشتند. در سند زیر به اعتصاب رانندگان گرگان اشاره شده است:

«مینی‌بوس داران گرگان به عنوان اعتراض نسبت به بیمه و مسیر کار دست به اعتصاب زده‌‌اند و از کارکردن خودداری میکنند. شایع است که عدهای از رانندگان نیز در بین راه گرگان ـ بندرگز جلو مینی‌بوس‌هایی را که در حرکت هستند می‌گیرند و مسافرین را پیاده مینمایند. مراتب معروض میگردد.»[17]

کارکنان و کارمندان ادارات دولتی نیز از شهریور 1357 به اعتصابات پبوسته و مشارکت فعالی در جریان انقلاب داشتند.

«روز جاری 15 /7 /57 کارمندان ادارات دادگستری حدود40 نفر ـ تعاون امور روستا حدود 18 نفر ـ اقتصاد و دارایی 32 نفر ـ پست 20 نفر سرکار خود حاضر لکن ازکارکردن خودداری نموده‌اند»[18]

همانگونه که گفته شد از اواسط مهرماه، مدارس در قالب برگزاری تظاهرات و تعطیلی کلاس‌های درس حضور پررنگی در تداوم و گسترش مبارزات انقلابی سراسر کشور از خود نشان دادند. پیوستن دانش‌آموزان به انقلابیون در واقع به معنای پیوستن خانواده‌های آنها و عمومیت پیدا کردن انقلاب بود. در اسناد این مجموعه بارها به نقش فرهنگیان و دانش‌آموزان در روند انقلاب اشاره شده است:

 «در بعد ازظهر روز جاری دبیرستانهای استرآبادی و ایرانشهر و ذبیحی و راهنمایی گرگان تعطیل گردید ولی سایر مدارس ابتدایی و راهنمایی وضع عادی داشته و ضمناً دبیرستانهای شاهپور و بندرگز نیز تعطیل ولی وضع مدارس راهنمایی و ابتدایی بندرگز عادیست. ضمناً در ساعت 3 بعدازظهر روز جاری نیز حدود 300 نفر در جلو دانشسرای راهنمایی تحصیلی اجتماع و قصد حرکت به طرف خیابان اصلی شهر را دارند. بیشتر ناظر اجتماع و تظاهرات آنجا است»[19]

در سند زیر وضعیت مدارس در مناطق مختلف استان در مهرماه توصیف شده است. خواسته‌های مطرح شده از سوی دانش‌آموزان ماهیت دینی این اعتراضات و اعتصابات را نشان می‌دهد:

 «وضع مدارس حوزه استحفاظی این سازمان روز جاری به شرح زیر به استحضار می‌رساند:

1ـ در اول وقت دانش‌آموزان در مدارس حضور ولی به علت این‌که اکثریت آموزگاران و دبیران از آمدن به محل کار خود خودداری می‌نمایند لذا به ناچار کلیه مدارس تعطیل گردیده است.

2ـ مدارس علی‌آباد ـ بندرگز تعطیل و تعداد زیادی از مدارس کردکوی نیز تعطیل است که به احتمال زیاد تا آخر وقت آنجا نیزتعطیل خواهد شد.

3ـ کلاس‌های مدرسه عالی منابع طبیعی گرگان به علت اعتصاب استادان همچنان تعطیل است ضمناً حدود 100 نفر از دانشجویان دانشسرای راهنمائی تحصیلی در بعدازظهر روز گذشته در سالن نمایشات خواسته‌هائی از قبیل برقراری حکومت اسلامی و آزادی زندانیان سیاسی را خواسته‎‌اند»[20]

شرکت دانش‌آموزان در تظاهرات و اعتصابات علاوه بر اینکه در مناطق مختلف صورت می‌گرفت، با مشارکت توأمان دانش‌آموزان دختر و پسر استان همراه بود:

«حدود 500 نفر از دانشجویان دختر و پسر سال اول و دوم دانشسرای راهنمایی تحصیلی گرگان از صبح روز جاری از رفتن به کلاس خودداری و در خیابان بهداری و سایر خیابانهای گرگان به راهپیمایی مشغول و از دادن هرگونه شعاری خودداری مینمایند. ضمناً حدود300 نفر از450 نفر دانش‌آموزان انستیتو علیآباد از رفتن به کلاس خودداری و در خیابانهای علیآباد پراکنده هستند. ضمناً به طور کلی تعداد غائبین در مدارس راهنمایی و دبیرستانهای گرگان بیش از حد معمول در روزهای عادیست»[21]

                                                              

دیوارنویسی و پخش اعلامیه

از شهریور 1357 با گسترش فضای انقلابی شاهد افزایش محسوس دیوار نویسی و پخش اعلامیه در سراسر استان هستیم. گزارش‌های ساواک بیانگر افزایش این نوع از اعتراض بوده و دستورهای فراوانی برای شناسایی و برخورد با عاملین آن صورت گرفته است. در زیر چند نمونه از این اقدامات در مناطق مختلف استان ارائه شده است:

«روز 29 /6 /57 در خیابان نصرت جنوبی کوچه پارسا شعارهای مضره نوشته شده که طی آن به 66 اهانت گردیده است و همچنین در کوچه دادسرا شعارهای درود بر خمینی نوشته شده که نسبت به امحاء آن اقدام گردیده است.»[22]

«شب گذشته نمونه اعلامیه‌های مضرهای به پیوست تقدیم است در نقاط مختلف شهر پخش و در چند نقطه نیز زیر برف پاک‌کن اتوموبیل‌هایی که در حال پارک بوده‌‌اند گذاشته شده است اقدام لازم به منظور شناسایی عاملین به عمل آمده.»[23]

«اخیراً اعلامیه‌هایی به امضای روح‌اله خمینی و آیات ثلاثه در مورد کشتار فجیع و اعلام حکومت نظامی در تهران و اکثر شهرستانها و همچنین درباره عید فطر ـ عزای عمومی و تعطیل شدن نماز جماعت و حوزه‌های درس و کسب و کار مردم جهت همدردی و یگانگی با کشته‌شدگان مسلمان به طور پراکنده در منطقه پخش گردید.»[24]

 

 برگزاری تظاهرات در شهرهای مختلف

همانگونه که در مجلدات قبلی این مجموعه نیز آمده است، برگزاری تظاهرات در استان گلستان از دی 1356 آغاز شده و بسته به شرایط جاری کشور پررنگ تر نیز می‌شد. یکی از زمینه‌های برگزاری تظاهرات در استان، جنایات رژیم در شهرهای دیگر کشور بود، به طوری که غالباً تجمعات به بهانه‌ی بزرگداشت شهدای کشور برگزار می‌شد.

در 17شهریور 1357 جنایت رژیم در میدان ژاله چنان متأثر کننده بود که در شهرهای مختلف استان مراسمی برای شهدای این روز برگزار گردید. این مراسم در مساجد برگزار شده و در آن وعاظ و سخنرانان ضمن اشاره به جنایات رژیم به حمایت از امام خمینی(ره) پرداختند. روحانیت گنبد با صدور اعلامیه‌ای شدید به انتقاد از اقدامات رژیم پرداخت. این اعلامیه که با «بسم‌الله القاصم الجبّارین» شروع شده، نشان می‌دهد که اقدامات رژیم در شهرهای مختلف امکان هرگونه سازش انقلابیون با رژیم را از بین برده است. متن اعلامیه به شرح زیر است:

«هفتمین روز شهادت شهیدان فاجعه عظیم تهران را به عموم مسلمانان مخصوصاً بازماندگان تسلیت میگوییم و بدین‌وسیله ما مردم مسلمان گنبدکاوس همدردی خود را با مردم مجاهد ایران اعلام میداریم و این اعمال ددمنشانه رژیم منحط پهلوی را محکوم میکنیم. ملت مسلمان ایران دیگر یکپارچه بیدار شده و تا برانداختن رژیم فاسد از پای نخواهد نشست.

 شاه سرکرده رژیم برای چند روز عیاشی بیشتر و ادامه به سلطنت مستبدانه به وسیله عمال خون آشام خود ابتدا بنای توهین به مرجعیت را گذاشت و وقتی با خشم مردم آگاه قم روبه رو شد بی‌رحمانه آنها را به گلوله بست سپس در چهلمین روز شهادت شهدای قم در تبریز همین عمل ضدانسانی خود را ادامه داد و هزاران نفر را به خاک و خون کشید و سپس به دنبال شهادت شهدای اصفهان ـ تهران ـ کازرون ـ شیراز ـ جهرم ـ یزد و دیگر شهرها و سراسر کشور برای لکه‌دار کردن نهضت آزادی‌بخش ملت ایران سینما رکس آبادان را به آتش کشید که در طی آن عده کثیری در آتش زنده زنده سوختند و خوشبختانه این نقشه آنان نقش بر آب شد. مردم مسلمان گنبدکاوس همراه با تمام مردم آزاده ایران این اعمال وحشیانه را محکوم میکنند و روز جمعه را به مناسبت همدردی با سایر هموطنان عزای عمومی اعلام میداریم.

زنده و جاوید باد نام شهیدان ما             مرده و نابود باد دشمن خون خوار ما»

در گنبد مراسم شهدای 17 شهریور تهران با حضور بیش از دو هزار نفر از طبقات مختلف برگزار گردید:

 «برابر گزارش سازمان گنبد ساعت 16 روز جاری از طرف روحانیون شهرستان گنبد مجلس ختمی به مناسبت چهلمین روز حادثه تهران در مسجد قائمیه برگزار که در این مجلس حدود 2000 نفر از طبقات مختلف شرکت و پس از سخنرانی چند نفر از روحانیون مجلس مذکور بدون هیچ‌گونه اتفاقی در ساعت 18 خاتمه یافت.»[25]

در سند دیگری راجع به مراسم چهلم شهدای 17 شهریور در گرگان آمده است:

«از ساعت 8 الی 10.20 روز جاری 24 /6 /57 مجلس ترحیمی برای کشته‌شدگان تهران به وسیله روحانیون و با شرکت 700 نفر از اهالی شهر و روستا در مسجد جامع برگزار که با پیشبینی و تدابیر لازمی که از طرف این شهربانی اتخاذ گردیده بود بدون هیچ‌گونه حادثه سوئی مردم مسجد را ترک و متفرق گردیدند»[26]

اسناد ساواک نشان می‌دهد که از شهریور ماه اوضاع استان یه شدت ملتهب شده و به همین دلیل دستورالعمل‌های شدیدی برای برخورد با انقلابیون نیز صادر شده است.

در یکی از گزارش‌های ساواک راجع به شهرگالیکش به خوبی این وضعیت بحرانی محسوس است. این سند که در ادامه بخش‌هایی از آن ارائه شده، نشان می‌دهد که ماهیت حرکت مردم دینی و پیشگامی آن با روحانیت و نیروهای مذهبی بوده است. علاوه بر آن بیانگر طرح‌هایی رژیم برای مهار انقلاب از طریق تبعید و بازداشت انقلابیون است:

«در تاریخ 4 /6 /57 اهالی گالیکش پس از نمازجماعت ظهر ضمن خروج از مسجد مبادرت به تظاهرات نمودند و حتی مامورین انتظامی را مورد تمسخر قرارداده و هو کردند. نظر به اینکه مقرر گردیده بود با متانت و صبر و حوصله و بردباری اقدام شود سعی شد درگیری بین مردم و مأمورین رخ ندهد.

در تاریخ13 /6 /57 پس از نماز عیدفطر تظاهرات مجددی به راه انداختند ضمن خروج ازمسجد با در دست داشتن پرچم‌هائی‌که شعارضدملی و تحریک‌آمیز نوشته شده بود به صورت دسته‌جمعی درخیابان به راه افتادند. در این موقع فرماندهی گروهان ژاندارمری گنبدکاوس و پرسنل تقویتی ناظر بر صحنه بودند و به خاطر اینکه تظاهرات به آرامی خاتمه پذیرد از ورود و خروج ماشین‌های عبوری در ابتدای شهرگالیکش جلوگیری شد. نتیجتاً در خاتمه تظاهرات موقعی که مامورین قصد مراجعت به پاسگاه را داشتند مجدداً مورد تمسخر تظاهرکنندگان قرار گرفته و با دست حرکات زشت و ناپسند انجام میدادند که صرفاً زیبنده خود آنان بود و این حرکات قبیح باعث تضعیف روحیه مامورین انتظامی شده و آن‌چنان مامورین را تحت تاثیر قرار داده بود که بعضی از پرسنل قصد تیراندازی را داشتند ولی به خاطر اجرای دستور و اطاعت و پیروی از امریه‌های واصله از پرسنل خشمگین خواسته شد این بار نیز خشم خود را فروکش نمایند و به طوری که ملاحظه فرمودید هیچ‌گونه حادثهای ناگوار رخ نداد.

در تاریخ 6 /7 /1357 آقای مصیب میرعرب نماینده مجلس شورای ملی که قصد رفتن به منطقه کوهستانی فارسیان را داشت با همان وضع و حرکاتی که مامورین انتظامی را هو کردند و وی را نیز هو کردند و با صدای بلند او را مسخره کردند. همین اشخاص قصد داشتند موقعی که نماینده مجلس ازفارسیان برگشت به سمت وی تخم‌مرغ خام پرت کنند سر و صورتش را به زردی تخم مرغ آغشته و با بی‌احترامی هرچه تمامتر او را از گالیکش بیرون کنند که قویاً از این اقدام جلوگیری شد.

در تاریخ 6 /7 /1357 تلگرافی به امضای بیش از چهار صدنفر از اهالی گالیکش از طرف روحانیون ـ اصناف ـ کارمندان و کشاورزان به سفارت دولت جمهوری عراق در تهران مخابره کردند. متن تلگراف چنین است (موضوع محاصره منزل حضرت آیتالله العظمی خمینی رهبر شیعیان جهان بدین‌وسیله مراتب تأسف و انزجار خود را نسبت به محاصره منزل مرجع عالیقدر شیعیان ابراز داشته و صریحاً خواستار پایان یافتن این عمل خلاف اسلامی و انسانی می‌باشیم) سابقه تلگراف گالیکش موجود است. با بررسی غیر محسوسی که به عمل آوردم و از عوامل مورد اعتماد نیز کسب خبر نمودم چنانچه منبعد هر یک از مامورین امنیتی و یا مقامات عالی‌رتبه کشوری هریک به نحوی از انحاء مملکت خدمت میکنند به گالیکش بیایند و یا مأموریتی در گالیکش داشته باشند باید او را هو کرده و با باری مملو از متلک و یاوه‌گویی از گالیکش خارج سازند. اطمینان دارم این عمل را انجام خواهند داد.

به نظر من و با عنایت به تجربه خدمتی که در طول 20 سال خدمتم اندوخته‌ام و با توجه به اینکه یکسال و اندی است از نزدیک ناظر اعمال و طرز فکر اهالی گالیکش واقف هستم چنانچه شدت عملی نشان داده نشود قریباً گالیکش به صورتی درخواهد آمد که بازگرداندن آن به صورت اول و برقراری نظم مستلزم تحمل مدتها وقت و صرف هزینهای سنگین باشد.

علیهذا با شرح مطالب معروضه برحسب وظیفهای که به عهده دارم استدعا می‌نمایم اجازه فرمایید صورت اسامی تعدادی از سردستگان و گردانندگان تظاهرات که البته از طریق ساواک به طور غیرمحسوس در اطراف صحت و سقم اسامی زیر تقدیم میشود بررسی خواهد شد. از این منطقه تبعید و یا مدتی نسبت به بازداشت نمودن آنان اقدام نموده تا از بروز هرگونه حوادثی ناگوار که دارای عواقبی وخیم خواهد بود جلوگیری شود.»[27]            

 همانگونه که گفته شد، با آغاز سال تحصیلی به طور محسوسی بر حجم تظاهرات ضد رژیم افزوده شده و دانش‌آموزان و معلمان نقش برجسته‌ای برعهده گرفتند. در سند زیر به برخورد مأمورین با دانش‌آموزان شهرستان علی‌آباد در 15 مهر اشاره شده است.

«برابر گزارش گروهان گرگان مستند به اعلام پاسگاه علیآباد صبح روز جاری قریب دو هزار نفر از دانش‌آموزان مدارس علیآباد ضمن تعطیل نمودن مدارس مبادرت به تظاهرات خیابانی و دادن شعارهای ضدملی نموده و عدهای قریب 300 نفر از تظاهرکنندگان در چهاراه جنگلده مبادرت به آتش‌افروزی نموده‌‌اند که مامورین به ناچار با پرتاب یک عدد نارنجک اشک‌آور تظاهرکنندگان رامتفرق کرده‌‌اند ولی در خیابانهای دربند ـ قصر و اطراف دانشسرا تظاهرات همچنان ادامه دارد. لذا مراتب ذیل همین شماره به ساواک گرگان و ضداطلاعات وابسته اعلام و به گروهان گرگان دستور داده شد ضمن مراقبت لازم هرگونه رویدادی را بلافاصله گزارش نمایند که مراتب جهت استحضار به عرض میرسد.»[28]

اسناد نشان می‌دهد که از مهرماه تقریباً تظاهرات روزانه در مناطق مختلف استان برپا می‌شد. در بیشتر موارد این تظاهرات به آرامی برگزار شده و بدون برخورد به اتمام رسیده است. سیاست رژیم در این مرحله عدم برخورد با انقلابیون برای مهار اوضاع بود.

با این وجود موارد زیادی نیز از برخورد مامورین با مردم و بازداشت آنها مشاهده می‌شود، که گزارش در اسناد این مجموعه منعکس شده است.

در برخی گزارش‌ها به شعارهای تظاهرکنندگان اشاره شده که برای فهم بهتر مطالبات و خواسته‌های مردم در سال 1357 جالب توجه است:

«تظاهرکنندگان در گرگان حدود ساعت 30. 12 بعداز ظهر متفرق و در این تظاهرات علاوه بر شیخ صادق ریاضی محمدحسین کبیر فرزند محمدقاسم یکی از دانشجویان محرک دانشسرای راهنمایی تحصیلی گرگان سخنرانی نموده است.

ضمناً شعارهای مضرهای از قبیل کد66 را می‌کشیم ـ مرگ بر سلطنت پهلوی ـ ای بی‌شرف خائن ـ سلطنت را رها کن ـ با خون خود نوشتیم یا مرگ یا خمینی ـ 50 سال سلطنت ـ 50 سال ضیافت ـ ساواک باید منحل شود و شعارهایی به نفع خمینی داده شده است و اعلامیه‌هایی پخش شده و در خیابان از دانش‌آموزان خواسته شده که یک هفته اعتصاب و بعضی 2 بعداز ظهر در جلو دانشسرا و 8 صبح جلو دبیرستان استرآبادی گرگان تجمع کنند.»[29]

نگاهی به شعارها و خواسته‌های مردم در استان گلستان نشان می‌دهد که حمایت از امام خمینی(ره) کانونی‌ترین خواسته انقلابیون استان بوده است.

«افراد تظاهرکننده که تعداد آن‌ها به سه‌هزار نفر افزایش یافته بود در خیابان‌های اصلی شهر گرگان گردش و در فلکه شهرداری وسیله محمدحسین کبیر فرزند محمدقاسم یکی از دانشجویان دانشسرای راهنمائی تحصیلی گرگان اظهارات تحریک‌آمیز و خلاف مصالحی توام با تشویق تظاهرکنندگان به قیام مسلحانه ایراد و نیز سیدرسول رضائی پابندی فرزند حسن مطالب تحریک‌آمیز دیگری به نفع خمینی ایراد و سپس در فلکه مازندران و در حدود ساعت 12:30 متفرق و از مردم خواسته می‌شود که در روز چهارشنبه آینده برابر چهلمین روز درگذشته‌گان وقایع تهران مجدداً در امامزاده عبداله گرگان اجتماع کنند.

ضمناً در فلکه مازندران روی زمین نوشته می‌شود نام خیابان پهلوی به خیابان خمینی تغییر یافته و بعداً وسیله مامورین شهربانی محو می‌گردد»[30]

مخالفت با بلوک شرق و غرب نیز در شعارهای انقلابیون نمود خاصی داشت. این مقدمه را با سندی در همین ارتباط به پایان می‌رسانیم:

«برابر اعلام سازمان گنبد مستند به گزارش ژاندارمری گالیکش حدود 1500 نفر از اجتماع‌کنندگان در مسجد در ساعت 17 از مسجد خارج و با در دست داشتن عکس‌هایی از خمینی در خیابان تظاهرات نموده و با دادن شعار (آمریکا و شوروی ایران را بلعیده‌اند) حمایت خود را از خمینی اعلام و پس از طی خیابان پهلوی در ساعت 18 متفرق شدند و هیچ‌گونه حادثهای رخ نداد.»[31]

 

پی‌نوشت‌ها:

[1]. اسناد تاریخ: 3 /6 /2537[1357] شماره: 1622-گ10 ؛ 3 /6 /2537[1357] شماره: 2673، همین مجموعه

[2]. سند تاریخ: 4 /6 /2537[1357] شماره: 2680 /2 ﻫ 1، همین مجموعه

[3]. سند تاریخ: 4 /6 /2537[1357] شماره: 2681 /2 ﻫ 1، همین مجموعه

[4]. اسناد تاریخ: 27 /6 /1357 شماره: 604 ؛ 27 /6 /1357؛ شماره: 3123 /2 ﻫ 1، همین مجموعه

[5]. سند تاریخ: 5 /6 /2537[1357] شماره: 13 /05 /701 ، همین مجموعه

[6]. سند تاریخ: 10 /6 /1357 بدون شماره ، همین مجموعه

[7]. اسناد تاریخ: 12 /6 /2537[1357] شماره: 2 /03 /502 ؛ 12 /6 /2537[1357] شماره: 1678/گ10 ، همین مجموعه

[8]. سند تاریخ: 12 /6 /2537[1357] شماره: 1677/گ10 ، همین مجموعه

[9]. سند تاریخ: 12 /6 /2537[1357] شماره: 2904 /2 ﻫ 1 ، همین مجموعه

[10]. سند تاریخ: 13 /6 /2537[1357] شماره: 2917 /2 ﻫ 1 ، همین مجموعه

[11]. اسناد تاریخ: 12 /6 /2537[1357] شماره: 1679/گ10 ؛ 14 /6 /1357شماره: 522 ، همین مجموعه

[12]. سند تاریخ: 13 /6 /2537[1357] شماره: 1661/گ11 ، همین مجموعه

[13]. سند تاریخ: 15 /6 /1357شماره: 5-418/ﻫ ، همین مجموعه

[14]. اسناد تاریخ: 16 /6 /1357شماره: 1685/گ 10 ؛ 16 /6 /1357 شماره: 237 /5 ، همین مجموعه

[15]. سند تاریخ: 19 /6 /1357شماره: 1698/گ ، همین مجموعه

[16]. اسناد تاریخ: 20 /6 /1357 شماره: 2988 /2 ﻫ 1 تاریخ: 20 /6 /1357شماره: 1723/ک گرگان روز 20، تاریخ: 20 /6 /1357 شماره: 240 /5 و تاریخ: 20 /6 /1357 شماره: 241 /5 در مینودشت، تاریخ: 21 /6 /2537[1357]. شماره: 785/م در کردکوی، تاریخ: 21 /6 /1357شماره: 40 /02 /501 ، تاریخ: 21 /6 /1357شماره: 3008 /2 ﻫ 1 «از صبح روز جاری مغازه‌های علی‎آباد و فاضل‌آباد نیز به تدریج تعطیل کرده‌‌اند.» تاریخ: 20 /6 /1357شماره: 1724/ک 10 «طی روز جاری کلیه مغازه‌های خیابان پهلوی و حدود 70% مغازه‌های سایر خیابان‌های شهر گرگان و همچنین اکثر مغازه‌های بخش‌های علی‎آباد و بندرگز به صورت تعطیل درآمده است.» تاریخ: 24 /7 /1357 شماره: 2021/گ10

[17]. سند تاریخ: 25 /6 /1357 شماره: 247 /5 ، همین مجموعه

[18]. اسناد تاریخ: 15 /7 /1357 شماره: 1808/گ10 تعطیلی مدارس استان گلستان ، تاریخ: 16 /7 /1357شماره: 1964/گ کارکنان اداری دادگاه بخش مستقل بندرشاه و کلیه کارمندان پست تاریخ: 16 /7 /1357 شماره: 1-52 /5 اعتصابات در گنبد، تاریخ: 18 /7 /1357شماره: 1825/گ11 و تاریخ: 19 /7 /1357 شماره: 1836/گ11 تاریخ: 25 /6 /1357، کارکنان اداره پست تاریخ: 27 /6 /1357 شماره: 3123 /2 ﻫ 1، اعتصاب کارکنان دخانیات در روزهای 15 و16 مهر، تاریخ: 14 /7 /1357شماره: 150700 /577، اعتصاب کارگران شیلات آشوراده تاریخ: 30 /7 /1357شماره: 2077/گ10

[19]. سند تاریخ: 15 /7 /1357شماره: 1962/گ10 ؛ وضع مدارس استان، تاریخ: 17 /7 /1357شماره: 1968/ ، همین مجموعه

[20]. سند تاریخ: 24 /7 /1357شماره: 2020/گ10، همین مجموعه

[21]. سند تاریخ: 25 /7 /1357شماره: 1950/گ10، همین مجموعه

[22]. اسناد تاریخ: 1 /7 /1357شماره: 127، شعار نویسی در رامیان تاریخ: 18 /7 /1357 شماره: 1829/ گ11 «روز29 /6 /57 در چند نقطه شهرستان گنبد شعارهای مضره نوشته شده که طی آن به کد66 اهانت و همچنین درود برخمینی بوده است.» تاریخ: 8 /7 /1357 شماره: 1767/گ11

[23]. سند تاریخ: 1 /7 /1357شماره: 121، همین مجموعه

[24]. اسناد تاریخ: 1 /7 /1357 شماره: 1749/گ11 ؛ 1 /7 /1357 شماره:1-52/ ، همین مجموعه

[25]. سند تاریخ: 24 /7 /1357 شماره: 3655 /2 ﻫ 1، همین مجموعه

[26]. اسناد تاریخ: 24 /6 /1357 شماره: 244 /5 ؛ 23 /6 /1357شماره: 3054 /2 ﻫ 1، همین مجموعه

[27]. سند تاریخ: 9 /7 /1357 شماره: 2 /02 /502 ، همین مجموعه

[28]. اسناد تاریخ: 15 /7 /1357شماره: 1 /139 /05 /501 هنرستان علیآباد ؛ 15 /7 /1357شماره: 29 ـ 139ـ 05ـ 501 ؛ پرتاب گاز اشک‌آور به طرف تظاهرکنندگان ؛ 15 /7 /1357 شماره: 1961/ گ 1 ؛ تظاهرات معلمین علی‌آباد ؛ 17 /7 /1357شماره: 139 /05 /501 ؛ تظاهرات معلمین و دانش‌آموزان درگز 17 /7 /1357 شماره: 139 /05 /501 ؛ تظاهرات در امامزاده عبدالله گرگان 20 /7 /1357 شماره: 5258 /2 ﻫ 2 ؛ 20 /7 /1357شماره: 75 ـ 74 ؛ 20 /7 /1357شماره: 1993/گ10، همین مجموعه

[29]. اسناد تاریخ: 15 /7 /1357 پیرو شماره 1960/گ10 ؛ 15 /7 /1357 شماره: 1965/گ 10 ؛ تظاهرات معلمین در بندرگز 18 /7 /1357 شماره: 13ـ 05 /70 ؛ 25 /7 /1357شماره: 774 ، همین مجموعه

[30]. سند تاریخ: 20 /7 /1357 شماره: 5261 /2 ﻫ 2 ، همین مجموعه

[31]. سند تاریخ: 21 /7 /1357 شماره: 5268 /2 ﻫ 2، همین مجموعه

کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.