تاریخ سند: 17 شهریور 1347
متن سند:
ساواک گزارش مینماید : مجله خواندنیها مورخ 12 /6 /47 نامه یکی از خوانندگان خود را که خطاب بامیرانی نوشته شده به شرح خلاصه زیر درج نموده است : چون تو و همکاران تو و روشنفکران فرومایه و سست عنصر این جامعه در بست بنده و برده و غلام حلقه بگوش میشوید و کوچکترین احساس مسئولیتی در مقابل جامعه نمی نمائید، فجایع دردناک روز بروز فزونتر میشود و ظلم و ستم از حد میگذرد و کارد باستخوان ملتی میرسد و حقوق آن نقض میشود و در اثر سکوت شما، شاه مملکت با همه رئوفت و عطوفتی که دارند از این وقایع بی خبر میمانند....
ما گروهی جمع شدیم و از فرط ناچاری که واقعا کارد باستخوانمان رسیده بود به بازرسی شاهنشاهی برای دادخواهی رفتیم، سرهنگ هوشمند مسئول رسیدگی به نامه ما صریحا اظهار داشت ما نمیتوانیم برای شما کاری بکنیم.
هنگامی که جریان امر و اجحافات ماموران را باطلاع تیمسار دژبان میرساندم، رئیس انتظامات کاخ بازرسی مرا به نزد خود خواند و اظهار داشت شما باید از اینجا بیرون بروید، بکار شما رسیدگی میشود ولی مسئول صریحا گفته بود که از ما کاری ساخته نیست.
من اظهار داشتم چرا مسئله را از جنبه انسانی آن بررسی نمیکنید، میدانی چه کردند؟ یک ستوان جوان و سه پلیس قوی هیکل آماده فرمان شدند که من سیه بخت را به زندان ببرند و به ترتیب ناروائی مرا از خانه شاهنشاه آریامهر بیرون کردند، بدون اینکه معظم له از این عملیات باخبر باشند.
وقتی در بازرسی شاهنشاهی مرا تهدید به پرونده سازی و زندان بکنند و در کاخ دادگستری یک پاسبان و یک گروهبان آنقدر مرا بزنند که خودشان خسته شوند.
وقتی گروهی تیره بخت را که ضمن امرار معاش خدمت به جامعه میکنند از نان خوردن باز دارند، وقتی ماموران کلانتری حتی پیرمرد شلی را ببرند و 24 ساعت توقیف کنند آیا حقوق ملتی نقض نشده است.