مقدمه - کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک / استان هرمزگان - کتاب 2

از رویدادهای مهم در این مجلد می‌توان به گسترش دیوارنویسی و انتشار شبنامه در استان هرمزگان و افزایش نارضایتی مردم و روحانیون از اقدامات سیاسی و فرهنگی رژیم اشاره کرد. در سند زیر راجع به پخش اعلامیه در شهر بندر عباس آمده است:

«طبق اطلاع واصله تعدادی اعلامیه در ساعت 1300 مورخه 27 / 1 / 37 در سطح شهر بندرعباس پخش گردیده که فوراً به وسیله عوامل مربوطه جمع‌آوری گردید تعداد شش نمونه آن جهت هر گونه اقدام لازم به پیوست ارسال می‌گردد»[1]

روند رویدادها در این زمان به‌گونه‌ای بود که بسیاری از مخالفین رژیم مانند حزب توده و ... از سقوط رژیم کاملاً نا امید شده و دستگاه‌های امنیتی رژیم در میان آنها کاملاً نفوذ کرده بودند. خریدهای تسلیحاتی رژیم از کشورهای غربی خصوصاً آمریکا رو به افزایش بود و ایران جزیره‌ی ثبات نامیده می‌شد.

برگزاری جشن‌های مختلف که در اسناد این مجلد به آن اشاره شده بیانگر اعتماد به نفس رژیم در کنترل اوضاع و مهار مخالفین و انجام برنامه‌های فرهنگی موردنظر خود در فاصله‌ی زمانی 1355 تا 1357 است. از سوی دیگر یاران امام(ره) به‌رغم همه‌ی فشارها؛ اعم از ممنوع‌المنبر شدن و حتی تبعید و شکنجه، دست از فعالیت خود برنداشته و به صورتی آرام، اما مطمئن ‌کوشیدند تا ضمن روشن نگه‌داشتن یاد امام(ره) اندیشه‌های ایشان را ترویج و به مبارزه خود علیه رژیم پهلوی ادامه دهند. اسناد این مجموعه بیانگر این واقعیت است که به‌رغم همه‌ی احجافات و رعب و وحشتی که رژیم در استان هرمزگان ایجاد کرده بود، انقلابیون بدون هراس از نهادهای امنیتی رژیم به فعالیت خود ادامه داده و در قالب جلسات سخنرانی، یا انجمن‌ها و هیئت‌هایی که در مساجد و منازل تشکیل می‌شد علیه رژیم پهلوی فعالیت می‌کردند. در میان گروه‌های فعال در این برهه‌ی تاریخی، همانگونه که اسناد نشان می‌دهد، روحانیون، بازاریان و دانشجویان و دانش‌آموزان نقش فعال‌تری برعهده داشته‌اند.

    در سال 1355 رژیم به کمک ساواک بسیاری از چهره‌های انقلابی را زندانی و تبعید کرد. نگاهی به یادداشت‌های «اسدالله علم» به خوبی نشان می‌دهد که محمدرضا پهلوی در سال 1355 به اوج خود بزرگ‌بینی رسیده و پس از چند دهه سلطنت پرفراز و نشیب با قدرت و تفرعن سلطنت می‌کرده است. علم در یادداشت‌‌هایش بارها به این روحیه‌ی شاه اشاره کرده و مواردی را ذکر می‌کند که بیانگر روحیه مستبد محمدرضا پهلوی در این زمان می‌باشد. در گفتگوی زیر شاه به علم خطاب می‌کند که:

«همین حالا که مرخص شدی، به روزنامه‌ی کیهان به مصباح‌زاده تلفن کن که مردکه، این حرف‌ها چیست که می‌نویسی؟ راجع به حزب، هر کس هر غلطی می‌کند، می‌نویسد؟ منجمله یکی پرسیده که چرا در اساسنامه حزب، تکلیف دولت تعیین نشده؟ شما هم چاپ کرده‌اید. به آنها تفهیم کن که تکلیف تعیین دولت و عزل و نصب وزراء با شخص پادشاه است و شاه ریاست فائقه قدرت مجریه را دارد، دیگر اینها فضولی است … »[2]

    در سطح بین‌المللی نیز همه تحولات به نفع رژیم تفسیر می‌شد و شاه در منطقه و جهان با قدرتی که از طریق فروش نفت به دست آورده بود به ظاهر جایگاه ویژه‌ای کسب کرده بود. اسناد این مجلد نشان می‌دهد که این ظاهر قضیه بوده و اوضاع در داخل کشور چندان آرام و رضایت‌بخش نبوده است و فعالیت سیاسی روحانیون، دانشجویان و توده‌های مردم در استان هرمزگان که انعکاسی از اوضاع کلی کشور بود، افزایش یافته است. نارضایتی عمومی از اوضاع بد اقتصادی کشور به‌رغم فروش بالای نفت و بی‌توجهی حکومت به شعائر اسلامی و ترویج فرهنگ غربی به همراه دستگیری و سرکوب گسترده‌ی مخالفان موضوعی است که در اسناد این مجموعه به روشنی دیده می‌شود و نشان می دهد که رژیم به تدریج درحال از دست دادن آخرین پایگاه‌های اجتماعی خود در جامعه بوده است.

    در این فاصله زمانی ـ حدوداً 2 ساله ـ رویداد‌های مهمی در داخل کشور به وقوع پیوست که تبلور آن در اسناد این مجموعه به وضوح دیده می‌شود. اولین موضوع دستگیری گسترده‌ی روحانیون و تبعید تعدادی از آنها به مناطقی از استان هرمزگان بود. این موضوع باعث گسترش فضای امنیتی در کشور و نهایتاً افزایش نارضایتی‌های اجتماعی در میان مردم شد.

سال 1356 را باید نقطه‌ی عطفی در حرکت انقلابی مردم ایران در تاریخ معاصر دانست. در این سال چند رویداد مهم اتفاق افتاد که تاثیر مستقیمی بر پیروزی انقلاب اسلامی داشت. در این سال سرانجام امیرعباس هویدا(نخست وزیر6 بهمن1343- 16مرداد1356)  نخست وزیر بهائی رژیم پهلوی پس از 13 سال جای خود را به جمشید آموزگار( نخست‌وزیری: 16 مرداد1356- 5 شهریور1357) از تکنوکرات‌های وابسته به آمریکا سپرد. در عرصه‌ی بین‌المللی نیز ترس اولیه‌ محمدرضا پهلوی از به قدرت رسیدن جیمی کارتر رئیس جمهور دموکرات آمریکا که شعارهایی با محوریت حقوق بشر سر می‌داد، از بین رفته و رابطه‌ی بسیار نزدیکی میان این دو  برقرار شده بود. در 10 دی ماه همین سال بود که کارتر در سفری ضمن اینکه ایران را جزیره ثبات نامید، در جشنی که به مناسبت کریسمس در کاخ نیاوران برگزار شده بود، شرکت کرد.

در داخل کشور و در میان نیروهای انقلابی وضعیت به صورت دیگری در حال جریان بود. انتشار نامه‌ی 3 تن از سران جبهه‌ی ملی برای شاه و تاکید آنها بر لزوم توجه به قانون اساسی اولین اتفاق بود. فوت دکتر علی شریعتی در لندن، برگزاری ده شب برنامه‌های شعرخوانی تحت عنوان «شب‌های تهران» در سفارت آلمان و چند رویداد دیگر رژیم را در وضعیت هشدار قرار داده بود. بی‌شک مهم‌ترین رویدادی که ایران و جهان تشیع را در غم فرو برد، انتشار خبر شهادت آیت‌الله سیدمصطفی خمینی در آبان 1356 بود. رویدادهای مهم دیگراین سال انتشار مقاله‌ی «ایران و استعمار سرخ و سیاه» در روزنامه اطلاعات، قیام 19 دی قم و قیام 29 بهمن مردم تبریز بودند. زندان‌های رژیم پر بود از زندانی‌های سیاسی و هر روز خبری از تبعید و یا دستگیری انقلابیون منتشر می‌شد. به‌رغم وحشت اولیه‌ی رژیم و اعلام ایجاد فضای باز سیاسی در عمل تغییر چندانی در اوضاع کشور مشاهده نمی‌شد و رژیم همچنان به اقدام‌های غیر قانونی خود در زمینه‌ی تثبیت قدرت محمدرضا پهلوی تلاش می‌کرد.

رژیم پهلوی پس از همدردی گسترده‌ی مردم با حضرت امام خمینی(ره) و برگزاری مراسم ترحیم برای شهید سید مصطفی خمینی در حالی که چند روزی از سفر جیمی کارتر به تهران در 10 دی ماه 1356 نگذشته بود، در اقدامی هیجانی در 17 دی ماه اقدام به انتشار مقاله‌ای با دستور مستقیم محمدرضا پهلوی در روزنامه‌ی اطلاعات کرد. این مقاله با عنوان «ایران و استعمار سرخ و سیاه» با نام مستعار «رشیدی مطلق» منتشر شد.[3] در این مقاله به ساحت مقدس حضرت امام (ره) و مرجعیت اهانت شده و تهمت‌های ناروایی به مراجع زده شده بود. پاسخ به این مقاله، فراتر از انتظار رژیم بود. راه‌پیمایی و اعتراض مردم انقلابی شهر قم در اعتراض به این مقاله در 19 دی ماه سرانجامی خونین داشت و تعدادی از مردم و طلاب به شهادت رسیدند.[4] این ماجرا نقطه‌ی عطفی در تاریخ انقلاب به حساب می‌آید؛ چرا که باعث برگزاری سلسه مراسم چهلم و بزرگداشت‌های مختلف در سراسر کشور شد. واکنش عصبی رژیم به این بزرگداشت‌ها معمولاً منجر به زدوخورد شده و در نتیجه‌ی آنها افرادی شهید و در نتیجه بستر مراسم دیگری در شهری دیگر برای انقلابیون فراهم می‌شد. این تسلسل مراسم ترحیم تا پایان حیات سیاسی رژیم پهلوی ادامه داشت و سران رژیم را به شدت مستأصل کرده بود. در استان هرمزگان واکنش‌ها به انتشار مقاله روزنامه اطلاعات و کشتار مردم قم در 19 دی، مانند سایر شهرهای کشور شدید بود و مسئولین امنیتی و نظامی و سیاسی رژیم را به وحشت انداخته بود. سند زیر وضعیت استان در این زمان را نشان می‌دهد:

 «در تاریخ 27 / 10 / 36 شخصی از میناب با مظفری تماس گرفت و پس از مقداری صحبت‌های متفرقه مظفری گفت بله فعلاً قم و همه جا تعطیل است مخاطب سئوال کرد چطور مظفری گفت همه جا تعطیل است همه چیز نماز، روضه، مدرسه، بازار، بندر هم امروز تعطیل است و اضافه نمود نماز جماعت‌ها تعطیل است مخاطب با تعجب گفت عجیب سپس مظفری سئوال کرد میناب را تعطیل نکردید؟ مخاطب گفت نه مظفری گفت به آقای طالب بگویید که اینجا تعطیل است بندر هم روضه تعطیل شده. مخاطب سئوال کرد نماز جماعت می‌خوانند؟ مظفری گفت نه تمام ایران تعطیل است. و سپس ادامه داد به آقای قاسمی گفته‌اند قم بمان کسی دیگر نمانده بیش از سیصد و چهارصد نفر کشته شده‌اند. آنجا خلوت شده و بعد از کمی صحبت‌های متفرقه خداحافظی کردند.»[5]

    از اوایل سال 1357 در اکثر شهرهای استان تظاهرات به صورت پراکنده علیه رژیم آغاز شده بود. این اجتماعات به دلیل نداشتن انسجام و سازماندهی قوی معمولاً با دخالت سریع مامورین نظامی و امنیتی رژیم پراکنده شده و با دستگیری تعدادی به پایان می رسید. با این وجود به تدریج بر تعداد این تظاهرات اضافه شده و با رسیدن به اواسط فروردین ماه شاهد افزایش تعداد تظاهر کنندگان و بیشتر شدن برخوردها هستیم.

سال 1357 بر ملت مسلمان ایران در حالی آغاز شد که مردم شهرهای مختلف کشور، ازجمله استان هرمزگان در عزای شهدای قم و تبریز عزادار بودند. برخی از مراجع و علماء برگزاری جشن‌های نوروزی را تحریم کرده بودند و بسیاری از مردم استان نیز با عدم برگزاری مراسم معمول عید همدردی خود با شهداء و همراهی با انقلابیون را نشان می دادند. این مجلد نگاهی است به روزهای پر بیم و امید انقلابیون استان هرمزگان در سال‌های 1355 تا اردیبهشت 1357.

مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات

 

پی‌نوشت‌ها:

[1]. سند مورخه: 30 / 1 / 1357 شماره: 1 / 5 ـ 529 همین مجلد

[2]. یادداشت‌های علم، ویراستار علینقی عالیخانی، جلد5، تهران، انتشارات مازیار و معین 1393، ص 40

[3]. در این مورد: ر.ک: مقدمه‌ی کتاب مسعودی‌ها به روایت اسناد ساواک، تهران ، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1392

[4]. ر.ک: قیام 19 دی به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1382

[5]. سند مورخه: 1356شماره: 5629 / ﻫ1 جلد 2 ، همین مجموعه

کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.