تاریخ سند: 1 آذر 1343
محضر مقدس حضرت آیتالله العظمی آقای خمینی مدظله
متن سند:
تاریخ:1 /9 /1343
ترکیه ـ اسلامبول
بسمه تعالی
محضر مقدس حضرت آیتالله العظمی آقای خمینی مدظله
خبر تبعید1 آن حضرت موجب تأثر عامه شیعیان بالاخص جامعه روحانیت گردید بسیار جای تأسف است که مرجع بزرگ و عالیقدری چون جنابعالی به جرم بیان حکم شرع مقدس به خارج از کشور تبعید و هزاران نفر از فضلا و دانشجویانی که از محضر مبارک آن حضرت، پیشوای معظم، استفاده میکردند سرگردان و اشکریزان باشند. «الی الله المشتکی و علیه التکلان و اصبر علی ما اصابک ان ذلک من عزم الامور» از توجهات حضرت ولی عصر ارواحنا فداه انتظار داریم مقدمین به این امر به اشتباه خود متوجه شوند و رفع مانع از مراجعت آن حضرت به وطن مألوف بشوند. از برادران محترم مسلمان کشور ترکیه انتظار میرود که از تجلیل و احترام نسبت به آن قائد معظم دریغ نکنند.
]سید اسدالله] صدر هاشمی ـ [عبدالرسول] قائمی ـ [عبدالستار] اسلامی2ـ [سید محمد کاظم] دهدشتی ـ [حسین] مکی ـ [حسین موسوی] سلطانی ـ [محمود [سنابادی ـ [محمدتقی] مصدرالامور ـ [سید محمد [برهانی ـ [غلامحسین] جمی ـ [رضا] حجتی ـ [علیاکبر] سلیمانی ـ [عیسی] طرفی ـ [سید محمد سیدیان] هاشمی ـ [سید جواد] الیاسی.
توضیحات سند:
1. تبعید امام خمینى (ره) به ترکیه: به دنبال تصویب لایحه مصونیت مستشاران و اتباع آمریکا در ایران (کاپیتولاسیون) در سیزدهم مهر 1342 توسط مجلس شوراى ملى و تصویب تشریفاتى مجلس سنا و همچنین طرح مجدد آن در زمان نخست وزیرى منصور در 21 مهر 1343 و تصویب مجدد در مجلس شوراى ملى، امام خمینى (ره) در چهارم آبان ماه 1343 با ایراد سخنرانى مهیج و کوبندهای موضع نهضت را در برابر استکبار شرق و غرب روشن نمودند و رهبر نهضت طی یک سخنرانى در قم نفوذ آمریکا را به همه اعلام خطر کرد و گفت امروز تمام گرفتارى ما از آمریکا و اسرائیل است و به دنبال این سخنرانى طى اعلامیهاى که در سطح گستردهاى پخش گردید، امام خمینى تصویب کاپیتولاسیون را اقرار به مستعمره بودن ایران نامیده و رأى مجلسین را مخالف اسلام و قرآن شمردند. رژیم شاه که از بالا گرفتن نارضایتى مردم و تحریک افکار عمومى، سخت وحشت کرده بود. دریافت که با بودن رهبر و پیشواى آگاهى چون امام خمینى (ره) در ایران، نه تنها پیاده کردن طرحها به اصطلاح اصلاحى شاه ممکن نیست بلکه اساس رژیم نیز در معرض زوال قرار دارد، لذا مصمم شدکه با دستگیرى و تبعید ایشان خود را از مهلکه رها سازد.
شب 13 آبان 1343 صدها کماندو و چترباز مسلح، خانه امام را در قم محاصره کردند، از بام و دیوار وارد منزل شدند و براى دستگیرى ایشان به جستجو و ضرب و شتم خادمین منزل پرداختند. مأموران پس از یک سلسله اقدامات توهینآمیز، امام را با اتومبیلى که آماده شده بود، به تهران انتقال دادند. اتومبیل حامل امام، فاصله بین قم ـ تهران را در مدتى کمتر از 90 دقیقه پیمود و به فرودگاه مهرآباد رسید. هنوز آفتاب روز 13 آبان سر از افق بیرون نیاورده بود که رهبر بزرگ نهضت، به جرم دفاع از استقلال وطن و بهروزى هموطنان مسلمان بیرون برده شد و به ترکیه تبعید گردید. در سپیدهدم همان روز، فرزند بزرگ امام، آیتالله شهید سید مصطفى خمینى، دستگیر و به زندان قزل قلعه منتقل شد. اطلاعیه سازمان اطلاعات و امنیت کشور از رادیو پخش و در مطبوعات نیز منتشر شد. متن اطلاعیه بدین شهر بود: «طبق اطلاع موثق و شواهد و دلائل کافى چون رویه آقاى خمینى و تحریکات مشارالیه برعلیه ملت و امنیت و استقلال و تمامیت ارضى کشور تشخیص داده شد، لذا در تاریخ سیزدهم آبانماه 1343 از ایران تبعید گردید.»
نهضت امام خمینى، سید حمید روحانى، جلد اول.
قیام پانزده خرداد به روایت اسناد ساواک، جلد 6، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی.
2. آیتالله حاج شیخ عبدالستار اسلامی: فرزند علامه شیخ محمد بهبهانی، از فضلا و ادبای برجستهی معاصر بود. وی در سال 1284ﻫ ش در روستای هندیجان از توابع بهبهان تولد یافت.
شیخ عبدالستار، در سن دوازده سالگی همراه پدر خود به نجف اشرف رفت، و پس از به اتمام رساندن مقدمات، دروس سطح را در محضر آیتالله شیخ مجتبی لنکرانی به پایان رساند. دروس خارج را از محضر آیات: میرزا محمدحسین نائینی، شیخ ضیاءالدین عراقی و سید ابوالحسن اصفهانی بهرهمند گردید و خود به تدریس مقدمات و ادبیات پرداخت.
وی در پی رحلت پدر ارجمند خود در سال 1360 قمری، از سوی آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی به نواحی عشایرنشین اطراف آبادان عزیمت کرد و بیش از سی سال در میان آنان به رتق و فتق امورشان پرداخت و امور را به بهترین صورت اداره و سرپرستی نمود. سپس در سال 1386قمری به شهر آبادان کوچید و در مسجد صاحبالزمان (عج) به اقامهی نماز جماعت و ارشاد و نیز بنیاد و تعمیر مساجد و احیای مناسبات مذهبی پرداخت. وی از علمای بسیار اجازات علمی و امور حسبیه و روایت داشت.
در طی سالیان حضور در خوزستان، منشأ آثار فراوانی شد و منزل و کتابخانهاش در آبادان، محل امید بسیاری از روحانیون و مبلغان دینی بود. او مبلغان را به اطراف و اکناف گسیل میداشت. حل امور دینی و شخصی سایر افراد و عشایر آبادان و اروند کنار، مایه خوشبختی ایشان میشد.
اسلامی، حافظهای قوی داشت. در ادبیات عربی و فارسی بسیار مسلط بود. درتاریخ، لغت، شعر، حدیث و علوم نقلی دیگر مهارت داشت. هر کتابی را که میخواند بر آن حاشیه مینوشت و کتابهای در زمینه علوم اسلامی به رشته تحریر درآورد. پس از نماز جماعت، شبها به منبر میرفت و به بیان تفسیر قرآن کریم و حدیث شریف میپرداخت.
در سال 1400 ق و در جریان جنگ تحمیلی، خانه و کتابخانه و سایر مایملک را یکشبه از دست داد و به قم مهاجرت کرد و تا آخر عمر آنجا زیست.
ایشان در سال 1378 در سن 94 سالگی در قم چشم از جهان فرو بست و پس از تشییع در قبرستان باغ بهشت ـ مقبره العلماء ـ به خاک سپرده شد.
تربت پاکان قم، عبدالحسین جواهری، ج 2، صص 939ـ941.
منبع:
کتاب
آیتالله عبدالرسول قائمی به روایت اسناد ساواک صفحه 115