در جلد اول روزشمار انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک در همدان به وقایع و حوادث سالهای 4۱ تا ابتدای ۱۳54 پرداختیم.
در جلد دوم حوادث سالهای ۱۳۵۶ تا نیمه اول ۵۷ مورد واکاوی قرار گرفت.
در این جلد اسناد وقایع ۵ ماه پایانی نهضت و پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی جهت مطالعه پژوهشگران و علاقمندان انقلاب اسلامی ارائه میگردد.
لازم به توضیح است که با توجه به از هم پاشیدگی ساواک پس از ۱۲ بهمن ۵۷ اسناد ارائه شده در این جلد تا 15 بهمن ۵۷ میباشد.
بازگشایی مدارس و دانشگاهها و حضور این قشر فرهیخته در صحنههای حماسی انقلاب خونبار اسلامی، روزهای پیروزی را رقم میزند. روحانیان استان ضمن انسجام بخشی به حرکتهای دانشآموزی، اصناف، کارگران، کشاورزان، زنان و... نقش بیبدیل خود را در بزرگترین نهضت اسلامی به منصه ظهور رسانیدند. امید که پاسدار خوبی برای خون شهدای گلگون کفن انقلاب خمینی کبیر باشیم.
در ادامه به برخی از حرکتهای ۵ ماههی پایانی انقلاب و گاهشمار استان پرداخته میشود.
مبارزات دانشآموزان همدانی
با شروع سال تحصیلی در اول مهر ۱۳۵۷، رژیم شاه با مشکل جدی و جدیدی روبهرو شد و آن، ناآرامیهای وسیع در مدارس بود. دانشآموزان و فرهنگیان، از مخاطبان اصلی پیام امام خمینی بودند. آنان با شجاعت و شهامت مثال زدنی، مبارزهی خود را از همان اوایل نهضت شروع کردند؛ به گونهای که در سالهای ۲ - 1353 تعداد زیادی از آنها دستگیر، زندانی و تبعید شدند. دانشآموزان نیز در کنار معلمان خود به طور مخفی در کار پخش و توزیع اعلامیه- البته به طور محدود شرکت داشتند. با آغاز سال تحصیلی جدید و بازگشایی مدارس، حضور دانش آموزان به شکل وسیعی گسترش یافت و در واقع، آنان از برپاکنندگان اصلی تظاهرات، مجالس و اعتصابات در جامعه بودند.
پس از واقعه خونین و تاثیر گذار هفده شهریور در میدان ژاله تهران و شهادت بسیاری از مردم که هرگز تعداد واقعی آنان روشن نشد، دولت آشتی ملی شریف امامی رسوا شد و دیگر کسی به ادعاهای پوچ او توجهی نمیکرد؛ از این رو حرکتهای انقلابی با شدت بیشتری ادامه یافت و بر سرعت و حجم آن نیز افزوده شد. دبیران، آموزگاران و دانشآموزان انقلابی، در تمامی مدارس حضور داشتند و به فراخور وضع مدرسه، اقداماتی انجام میدادند.
با شروع کلاسهای درس در مدارس همدان، دانشآموزان این شهر نیز به تظاهرات و راهپیمایی علیه رژیم پرداختند؛ چنانکه هنوز بیش از یک هفته از آغاز سال تحصیلی نگذشته بود که در روز دهم مهر ماه ۱۳۵۷، دانشآموزان دبیرستانهای پسرانه رضاشاه کبیر (شریعتی) پهلوی (امام خمینی) و ابنسینا تظاهرات گستردهای کردند که تا روز پیروزی انقلاب این اقدامات ادامه داشت.
در روز سیام مهر ماه ۱۳۵۷، دانشآموزان و فرهنگیان همدان در اعتراض به آتش سوزی در مسجد جامع کرمان، شدیدترین تظاهرات را علیه رژیم به راه انداختند؛ چنانکه دانشآموزان دبیرستان دخترانه آذر، هنگام خروج از دبیرستان، علیه رژیم شعار دادند. روزنامه آیندگان درباره تظاهرات ۳۰ مهر ماه نوشت:
«همدان دیروز (سیام مهر) روز پرآشوبی را گذراند و تظاهرات خشونتبار دانشآموزان دبیرستانهای این شهر، به سرعت گسترش یافت و با تیراندازی مأموران، به مرگ سه نفر و مجروح شدن بیش از ۲۰ تن انجامید. روز شنبه، در پی تظاهراتی که در دبیرستان دخترانه پروین اعتصامی در اعتراض به سوزاندن کتابخانه مسجد جامع کرمان برپا شده بود، برخوردی میان مأموران انتظامی و تظاهرکنندگان در گرفت که به خیابانهای شهر کشیده شد. به دنبال آن، دانشآموزان دبیرستانهای پسرانه پهلوی و ابنسینا نیز در خیابان خواجه رشیدالدین اجتماع کردند و شعارهایی علیه حکومت دادند. سیل این جمعیت سپس به سوی میدان مرکزی شهر سرازیر شدند و سر راه خود، سینما هما و چند بانک را در خیابان سیروس به آتش کشیدند. در خیابان شورین، تعداد زیادی از مردم به تظاهرکنندگان پیوستند که به گفته شاهدان عینی، شمار آنها به ده تا پانزده هزار نفر میرسید. مردم در این خیابان، نردههای آهنی کنار پیادهرو را کندند. در این هنگام، افراد انتظامی که در پشت بام هتل کاخ و بانک ملی موضع گرفته بودند، آتش گشودند و آنها را متفرق کردند. لیکن تظاهرات پراکنده و حمله به بانکها تا اوایل شب ادامه داشت. در این درگیری خونین، سه نفر کشته و بیش از بیست نفر مجروح شدند. کشته شدگان، باقر مصفا، نصرت داوری و یک نفر دیگر بودند که بیمارستان اکباتان همدان، جواز دفن آنها را صادر کرده است. همچنین در بیمارستانهای بوعلی، سه تن، شیر و خورشید، یک تن و اکباتان، سیزده تن تحت عمل جراحی قرار گرفتند که حال برخی از آنها وخیم است. از کشته شدگان احتمالی و مجروحانی که به بیمارستان ارتش برده شدهاند، اطلاعی در دست نیست.»
اعلام حمایت گروههای مختلف از تظاهرات سیام مهر ماه
دانشگاهیان:
دانشجویان دانشگاه بوعلی سینای همدان، از همان آغاز مهر و دایر شدن کلاسهای دانشگاهی، همراه و همگام با سایر مردم و فرهنگیان، علیه رژیم تظاهرات و اعتصاب کردند. این اقدامات با مطرح کردن خواستههای صنفی شروع شد؛ به این ترتیب که در ۱۱ مهر ماه، آنان با صدور اعلامیهای به انحلال دوره مدرسی اعتراض کردند و یادآور شدند که آگهی انحلال دوره دانشوری مدرسی علوم اجتماعی، مبتنی بر دلایل به طور کامل خلاف واقع بوده و اساساً مسأله حد نصاب مطرح نبوده و فقط بر اساس تمایلات شخصی پارهای از مدیران دانشگاه صورت گرفته است. دانشگاهیان همدان در اعلامیه دیگری، به انتخاب آقایان فرهاد ریاحی، رئیس دانشگاه بوعلی و محمد فضایلی و دکتر محسن امینی به عنوان نمایندگان دانشگاه بوعلی سینا و اعزام آنان به تهران به منظور بحث درباره لایحه دانشگاهها اعتراض کردند و خواستار لغو نمایندگی آنان شدند. آنها در سومین اعلامیه خود، خواستههای خود را به شرح ذیل اعلام کردند:
1- اجرای کامل اصول دموکراسی، از جمله اصل مشارکت کامل دانشگاهیان در امور مربوط به خود؛
2- قطع دخالت مقامات به اصطلاح ذیصلاح و غیره دانشگاهی بالاخص، دفتر حفاظت و وزارت علوم و آموزش عالی در تمام امور دانشگاهیان؛
۳- برگزاری دوره فوق لیسانس مدرسی علوم اجتماعی؛
4- بازگشت آقای رحیمی مهاجر، کارشناس آموزشی- پژوهشی مجتمع علوم آموزشی؛
5- بازگشت آقای دکتر داریوش نویدی، مدرس علوم اجتماعی دانشگاه بوعلی؛
6- پایان دادن به مسأله عدم صلاحیت امنیتی آقای دکتر بیژن رفیعی سرکشی، مدرس معماری و شهرسازی مجتمع علوم محیط زیست و منابع طبیعی؛
۷- قطع دخالتهای مقامات خارج از دانشگاه در تعیین سرنوشت شغلی کارکنانی مانند آقای مهندس مظفر شریعتی، مدرس مجتمع علوم محیط زیست و منابع طبیعی و خانم مهندس سهیلا واقفی، کارشناس مجتمع علوم آموزشی دانشگاهیان همدان همچنین اعلام کردند که تا تحقق کامل و بدون قید و شرط خواستههایشان به اعتصاب ادامه خواهند داد.
به دنبال وقایع همدان و کشتار مردم این شهر توسط نظامیان، دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا، به دلیل اعلام حکومت نظامی از طرف دولت، دست به اعتصاب غذای سه روزه زدند. همچنین دانشجویان مدرسه عالی بهداشت همدان که از هشتم مهر ماه اعتصاب خود را آغاز کرده بودند، به این اعتصاب ادامه داده، خواستار آزادی زندانیان سیاسی، بازداشت و مجازات مسببان حوادث اخیر شهرهای کشور به ویژه، عاملین کشتار هفده شهریور تهران، سینما رکس آبادان، و محکومیت مسببان حوادث اخیر کرمان و همدان شدند و اعلام کردند که تا تحقق کامل این موارد، از حضور در کلاس خودداری خواهند کرد.
دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا در روز اول آبان، با صدور قطعنامهای، ضمن ابراز تنفر و انزجار از رفتار عاملان واقعه خونین سیام مهر همدان، خواستههای خود را اعلام و از ساعت ۱۱ روز مذکور، به مدت سه روز در محل دانشگاه اعتصاب غذا کردند. موارد درخواستی آن ها به شرح ذیل بود:
١- عزل استاندار و رئیس شهربانی همدان و محاکمه و مجازات آنان در دادگاه عمومی زیر نظر نمایندگان کانون وکلاء؛
۲- تعیین و مجازات فوری عاملین جنایات ۳۰ مهر همدان، در دادگاه عمومی، زیر نظر نمایندگان کانون وکلاء؛
3- رفع فوری اشغال نظامی شهر همدان و دادن تضمین درباره عدم تکرار آن در آینده؛
4- آزادی فوری و بدون قید و شرط تمام دستگیر شدگان وقایع اخیر همدان؛
5- مجازات فوری مرتکبین هتک ناموس به عنف یکی از دختران دانشآموز در شهربانی همدان که منجر به خودکشی او شده است؛
6- تحویل بدون قید و شرط جنازههای شهدای ۳۰ مهر ماه و [رفع] ممانعت مأموران از اجرای مراسم تدفین و عزاداری؛
۷- تحویل بدون قید و شرط زخمیهایی که در بیمارستانهای ارتش بستری هستند.
این قطعنامه در مجمعی با حضور نزدیک به 600 تن از اعتصابیون دانشگاه بوعلی سینا، دانشگاهیان، دانشجویان، بازاریان و معلمان، مورد تأیید و تصویب قرار گرفت. آنها همچنین اعلام کردند که در اعتراض به کشتارهای اخیر و همدردی با بازماندگان کشته شدگان، دست از کار خواهند کشید. آنها از بستگان و خانوادههای کشته شدگان خواستند که در صورت نیاز به هرگونه کمک، به دبیرخانه دانشگاه مراجعه کنند.
در روز ششم آبان ماه، دانشگاهیان و دانشجویان دانشگاه بوعلی به تحصن خود پایان داده، با نثار گل به مزار شهدای ۳۰ مهر همدان، مراسم شب هفت آنها را برپا کردند. یکی از اساتید، راجع به خاتمه تحصن اظهار داشت: «خاتمه تحصن به معنای پایان مبارزه دانشگاهیان و دانشجویان نیست؛ این هفته، هفته هم بستگی ملی است که توسط سازمان ملی دانشگاهیان اعلام شده، لذا برای اینکه دست ما برای مبارزه بازتر شود، تحصن خود را شکستیم.»[1]
فرهنگیان
فرهنگیان و دانشآموزان، با حضور خود در صحنه تظاهرات و راهپیمایی علیه رژیم از اول مهر مهرماه موجب شدند که عملاً تمام افراد جامعه علیه رژیم بسیج شوند و قیام، حالت سراسری به خود بگیرد و در عین حال، غیرقابل کنترل شود. فرهنگیان و دانشآموزان همدان که حماسه سیام مهرماه را به وجود آورده بودند، به طور مرتب بر خواستههای خود و قیام علیه رژیم پافشاری میکردند. آموزگاران که با شرح حقایق جامعه برای دانشآموزان، نقش مهمی بر عهده داشتند، در تمام این مراحل، حاضر و فعال بودند؛ چنانکه دبیری به نام تقینژاد، ضمن بیان فقر فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی جامعه، ادعای پیشرفت از سوی سران رژیم را به باد مضحکه گرفت و در هر کلاس و محفلی، بر آگاهی دانشآموزان اهتمام داشت. آموزگاران شهرستان همدان در دوم آبان در محوطه آموزش و پرورش تجمع کردند و مشغول تظاهرات و سخنرانی شدند. آنها برای ادامه تظاهرات خود، دو راه در نظر گرفتند: اعتصاب یا راهپیمایی، آنان قطعنامهای به شرح ذیل صادر کردند:
«بسم الله الرحمن الرحیم، «الا أن حزبالله هم الغالبون»
ما فرهنگیان همدان، از روز دوم آبان ماه در اداره آموزش و پرورش همدان گرد آمده تا ضمن اعلام پیوستگی به عزای عمومی به جهت کشتار فجیع و بیرحمانه مردم همدان به دست عمال رژیم در روز سیام مهرماه، اعتراض و انزجار شدید خود را نسبت به اعمال وحشیانه پلیس و کشتار مردم بیپناه ابراز داشته و با اعلام پشتیبانی کامل از روحانیون، از قطعنامه دانشگاهیان دانشگاه بوعلی سینای همدان و تحصن قضات و وکلای محترم همدان و اعتصاب بازاریان محترم، خواستههای خود را به صورت این قطعنامه اعلام میداریم و به عنوان اعتراض، به مدت 48 ساعت در اداره آموزش و پرورش همدان به اعتصاب غذا دست میزنیم.
1- محاکمه و مجازات و عزل استاندار و رئیس شهربانی همدان و سروان هاشمی و ستوده و سر پاسبان فعلی و سایر مسبین تعرض به مردم و عاملین فجایع اخیر همدان به وسیله کانون وکلا
۲- خارج ساختن قوای نظامی از شهر همدان که عملاً وضعیت حکومت نظامی را نشان میدهند؛
3- عزل و محاکمه و مجازات کلیه مسببین حمله به اداره آموزش و پرورش اسدآباد که با پشتیبانی گروهان ژاندارمری اسدآباد صورت گرفته و قصد داشتند کارمندان را به اجبار، وادار به پشتیبانی از دستگاه حاکمه نمایند.
4- آزاد شدن کلیه دستگیر شدگان استان همدان
5- تحویل جنازه شهدا به خانوادههای داغدیده آنها و ارائه آمار کلی کشته شدگان و مجروحین وقایع اخیر و انتقال آنها از بیمارستان ارتش به بیمارستان عمومی»[2]
وکلا و قضات
وکلای دادگستری همدان نیز در حمایت از مردم و مجازات عاملین قتل عام سیام مهرماه همدان، در روز اول آبان، از ساعت ۹ صبح در دادسرای این شهر متحصن شدند و اعتصاب غذا کردند. آنها اعلام کردند تا زمانی که به خواستههای آنان عمل نشود، دست از اعتصاب نخواهند کشید و در قطعنامه چهار مادهای خود، خواستار تعقیب مأمورانی شدند که در تظاهرات روز یکشنبه سیام مهر، به سوی مردم آتش گشوده و عدهای را کشته یا مجروح کرده بودند. برچیدن خودروهای مجهز به مسلسل و تانکها و زرهپوش از خیابانهای شهر و جلوگیری از ورود مأموران شهربانی به مدارس و مؤسسات آموزشی، از دیگر خواستههای وکلا بود.
سخنگوی وکلای دادگستری همدان اعلام نمود:
«بدون آنکه در شهر حکومت نظامی اعلام شده باشد، چهره حکومت نظامی گرفته و حضور نیروهای مسلح، مردم این شهر را بیش از پیش عصبانی میکند و سبب تحریک آنها میشود.»
وکلای مذکور، در حالی که تحصن اختیار کرده بودند، شکواییهای راجع به حوادث اخیر صادر کردند که متن آن به شرح ذیل توسط یکی از وکلای متحصن خوانده شد:
«به طوری که کراراً و مخصوصاً دیروز از ساعت 9 صبح به بعد مشاهده فرمودهاند، چندی است که اهالی همدان، در اثر اعمال خلاف قانون و تیراندازیهای مأموران به اصطلاح انتظامی و شهربانی همدان، از نعمت آزادی و صیانتی که به موجب قانون اساسی باید داشته باشند و حتی از نعمتی که وحوش و حیوانات طبیعتاً دارند، محروم مانده و جان عدهای در معرض تیراندازیهای مأموران ویژه سروان حسین هاشمی قرار گرفته و در مقابل تیرهای جانسوز مأموران مزبور به وسیله مسلسلهای سبک و سنگین و سلاحهای کمری و دستی و حتی چوب و باتوم، مردم بدبخت و بیپناه این شهرستان جان خود را از دست دادهاند. بالاخره دیروز در ساعت 9 صبح به بعد، مأموران با تهیه قبلی و سنگربندی در بالای بامهای هتل کاخ و خیابان شورین، متجاوز از ۲ ساعت، با مسلسلهای سبک و سنگین، نسبت به مردم بدبخت و عابران خیابان شورین و حتی کسبه و پیشهورانی که در آن خیابان مشغول کسب بودند، تیراندازی کرده و ضمن کشتار جمعی از اطفال و زنان [بی]گناه، بیش از 5 نفر بنا بر مسموع کشته، من جمله نصرت داوری، نفت فروش که مشغول بستن دکان خود بوده، هدف تیرهای مسلسل مأموران قرار گرفته و در دم جان خود را از دست داده و متجاوز از ۲۰ نفر زخمی شدهاند، در حالی که مأموران، جنازه بیشتر کشته شدگان را برده و معلوم نیست با اجساد بدبختان چه کار کردهاند. عملیات ترور و وحشت آنان، بعداز ظهر، متوجه میدان و سایر نقاط شهر و بالاخره خیابان بوعلی در ساعت 4:۳۰ بعداز ظهر شده و در نقاط مزبور هم قربانیهای زیادی داده که نبودن امنیت برای مردم، مانع از به دست آوردن آثار کامل مردگان و مجروحان شده است. در عصری که قانون آزادی بشر در اقصی نقاط دنیا سایه افکنده، در قلب شهرستان همدان، در روز روشن برخورد با این صحنهها، سخت غیرقابل تحمل و موجب شده که به مقتضای شغلی خود و به اقتضای روح هم بستگی با عامه، با قلبی شکسته به دادسرای شهرستان همدان، که مرجع تظلمات و مأمن مردم است، متحصن شده و ضمن اعلام جرم دایر به آدمکشی دسته جمعی به وسیله مأموران انتظامی و شکستن حریم امنیت عمومی، مخصوصاً به دست سروان هاشمی و تمنای رسیدگی و تعقیب موضوع را داریم و تا زمانی که رفع ناامنی نشود در تحصن خواهیم بود.
صفیخانی، دادستان همدان در پی شکوائیههای مذکور و اعتصاب غذای وکلا، روحانیون و طبقههای مختلف مردم همدان، طی نامهای به رئیس شهربانی این شهر نوشت:
«ریاست شهربانی همدان، [طبق] شکایاتی که مردم به دستگاه عدالت تقدیم داشتهاند، شما در تاریخ 30 / 7 / 1357 به روی عدهای از محصلین و مردم بیگناه که تظاهرات سادهای را در خیابانها بر پا کرده بودند، آتش گشوده و در نتیجه، سه نفر کاسب عادی که نه جزو تظاهر کنندگان بودند و و نه وضع آنها ایجاب مینمود که شرکتی در این موضوع داشته باشند، هدف گلوله مأموران قرار گرفته و جان خود را از دست دادهاند و عدهای فرزند خرد و کلان بدون سرپرست از خود به جا گذاشتهاند. از طرفی تعدادی از محصلین زیر هیجده سال نیز که به ضرب گلوله و باتوم مجروح و مضروب گردیدهاند، در بیمارستانها در حال مرگ به سر میبرند.
آقای رئیس شهربانی، در کجای قانون و در کدام جامعه غیر متمدن، سزای تظاهرات و اجتماعات ساده خیابانی، پاسخش گلوله و به قتل رساندن مردم است؟ لذا من به عنوان دادستان به شما اعلام میدارم:
1- از این تاریخ تا مدت ده روز، کلیه مسؤولان قتل سه نفر بیگناه و عدهای مجروحین و مضروبین را معرفی کنید. در غیر این صورت، مسؤول همه این وقایع شما خواهید بود.
۲- با توجه به اینکه به عنوان ضابط دادگستری موظف بودهاید جریان قتل سه نفری که مقتول گشتهاند، به دادسرا اعلام دارید، از چنین عملی خودداری نمودهاید، به عنوان اختفای جرم، قابل تعقیب خواهید بود؛
٣- از این لحظه به بعد، هرگونه وقایعی نظیر موارد فوق در شهرستان همدان رخ دهد، مسؤول مستقیم آن شما خواهید بود و لاغیر.»
هیأت اجرایی جمعیت حقوقدانان ایران در تأیید تحصن وکلای همدان، با ارسال تلگرافی به شرح ذیل، پشتیبانی خود را از تحصن مذکور اعلام کرد:
«جناب آقای صفیخانی، دادستان محترم همدان
جمعیت حقوقدانان ایران، ضمن اعلام همبستگی و تأیید تحصن وکلای دادگستری آزاده همدان که خواستار معرفی و مجازات کلیه مسببین و عاملین کشتارهای قبلی و فاجعه سیام مهرماه این شهر میباشند و با اعلام تسلیت به مردم مجاهد و قهرمان همدان، تعقیب و مجازات فوری کلیه عوامل کشتار و ضرب و جرح مردم را درخواست مینماید.»
پس از تحصن وکلای مذکور، بر حسب دعوت «فرخ دفتری» وکیل دادگستری همدان، دو نفر از اعضای جمعیت حقوقدانان ایران، آقایان علینقی حکمی و رضا زوارهای، برای تحقیق درباره حوادث همدان به این شهر اعزام شدند.[3]
روحانیان
روحانیون که همیشه در تمام صحنههای مبارزه علیه رژیم حاضر و ناظر بودند، علاوه بر اینکه در تظاهرات خونین سیام مهر همدان و تمام تظاهراتها، نقش هدایت و رهبری مردم را بر عهده داشتند، پس از واقعه خونین همدان نیز با صدور اعلامیهای، ضمن محکوم کردن حمله مأموران شهربانی همدان به مردم و دانشآموزان، سه روز عزای عمومی اعلام کردند:
«اهالی محترم، اصناف، فرهنگیان همدان، همانطور که مستحضر هستید، در اثر یورش پلیس به مدارس، مخصوصاً، دبیرستان دخترانه پروین اعتصامی و کشتار و مجروح کردن گروهی از افراد بیپناه در خیابان شورین و دیگر خیابانها، روحانیت همدان اعلام میدارد که مسلمانان، روزهای دوشنبه، سه شنبه و چهارشنبه را به عنوان اعتراض و اعلام عزای عمومی، مشاغل خود را تعطیل نمایند و این اعمال وقیحانه و دور از انسانیت را محکوم نمایند. محرمعلی دامغانی، سیدرضا فاضلیان، محمدتقی عالمی دامغانی، سیدفاضل حسنی، غلامحسین بهرامی، محمدرسول رسولی و علی حبیبی.»[4]
اعلام حمایت مراجع و روحانیون سراسر کشور از مبارزات مردم همدان
در پی قیام مردم همدان در سیام مهرماه و رفتار غیر انسانی مأموران انتظامی با مردم و دانشآموزان دختر، آیات عظام و مراجع تقلید قم با ارسال تلگرافهایی ضمن حمایت از مردم همدان، اعمال عمال رژیم را محکوم کردند:
«همدان- مدرسه آخوند، جناب مستطاب حجتالاسلام آقای شیخرضا انصاری دامت تأییداته.
تلگرام متضمن حمله به مدرسه مبارکه آخوند و قتل و جرح مردم، موجب تأثر عمیق گردید. خواهشمند است تسلیت حقیر را به آقایان طلاب محترم و مجروحین و بازماندگان مقتولین ابلاغ فرمایید. از خداوند متعال، رفع شر اشرار مسألت مینمایم. الگپایگانی».
تلگراف آیتالله العظمی شیرازی به علمای همدان نیز به شرح ذیل بود:
[5]«همدان بسم الله الرحمن الرحیم
جناب مستطاب حجتالاسلام والمسلمین، آقای حاج سید موسی خوانساری دامت تأییداته، جناب مستطاب حجتالاسلام والمسلمین آقای حاج شیخ علی انصاری دامت تأییداته، ضمن ابلاغ سلام و تحیت، حوادث خونین و وحشیانه همدان، موجب تألم و تأثر شدید حقیر و حوزههای علمیه و عموم طبقات گردید. این جنایات به دست عمال ظلمه، روز به روز تکرار میشود و بر سیاهی صفحات زندگیشان میافزاید و ما به شدت آنها را محکوم مینماییم و از خداوند متعال، قطع ایادی ظلمه را هر چه زودتر مسألت مینمایم و این فداکاری جوامع روحانیت و مردم مسلمانان را در راه دفاع از مقدسات اسلام و حمایت از حقوق ملت رشید ایران تمجید نموده و تقدیر مینمایم و پیروزی و عظمت مسلمانان را در ظل عنایات خاصه بقیه الله المنتظم (عج) از خداوند متعال مسئلت مینمایم. انتظار میرود مراتب تسلیت و تأثر عمیق حقیر را به عموم آقایان علما و حوزه علمیه همدان و مردم متدین و داغدیده ابلاغ بفرمایید. والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته، السید عبدالله الشیرازی ۲۳ / ذیقعده / 1398 هجری.»
همچنین متن تلگراف آیتالله العظمی نجفی به روحانیون درباره وقایع همدان به شرح ذیل بود:
«باسمه تعالی
از حادثه تأسفآور حمله وحشیانه مأموران دستگاه استبداد، علیه مردم مسلمان دارالمؤمنین شهرستان همدان که منجر به قتل و ضرب و جرح عدهای از اهالی آن سامان شده است، شدیداً متأثر و متأسف هستم. ضمن عرض تسلیت به پیشگاه ولی عصر، عجلالله تعالی فرجهالشریف و تقبیح این عمل ننگین، از خداوند متعال، دفع شر مسببین این وقایع و جنایات روزافزون را که در آن ملت محروم ما را به قتل رسانیده یا مضروب یا مجروح و یا به زندان میافکنند، مسئلت مینماید. به محمدوالهالطاهرین. مستدعی است تسلیت حقیر را به بازماندگان مقتولین و عموم طبقات، خاصه آقایان علما و روحانیون محترم، ابلاغ و از مجروحین و مصدومین حادثه، دلجویی فرمایید، مزید تشکر و دعاگویی جامعه روحانیت خواهد بود. در خاتمه، توفیق بیش از پیش آن جناب را در راه پیشرفت اهداف مقدس روحانیت و مردم مسلمان ایران، از خداوند سبحان مسئلت مینماید. ملتمس دعا. والسلام علیکم و رحمه [الله] و برکاته.
شهابالدین حسنی مرعشی نجفی، ۲۰ / ذیقعده / 1398»
علاوه بر مراجع مذکور، آیتالله قمی نیز در مشهد به مناسبت وقایع کرمان و همدان، ضمن تعطیل کردن درس خود، به مدت سه روز در آن شهر مجالس عزاداری برگزار کرد.
در این زمینه، حجتالاسلام شیخعلی حیدری از نهاوند، با ارسال تلگرافی به شرح ذیل با روحانیون همدان اظهار همدردی نمود و رفتار وقیحانه مأموران شهربانی را محکوم کرد:
«بسم الله الرحمن الرحیم
فاجعه خونین روز یکشنبه همدان، به دنبال حوادث گذشته آن شهر و سایر شهرستانها که به دست استبداد سیاه و به خاطر حفظ منافع استعمارگران به وجود آمد، خشم و نفرت عموم ملت ایران به ویژه، منطقه غرب را برانگیخت.
جامعه روحانیت و مردم شهرستان نهاوند، به منظور ابراز همدردی و اظهار تنفر از اینگونه اعمال وحشیانه، همراه با تعطیل سه روزه کلیه دکاکین و مدارس و اعلام عزای عمومی و تشکیل مجلس عزاداری، به سوگ نشستند.
ما این مصایب بزرگ را به مردم قهرمان همدان به ویژه، جامعه روحانیت، تسلیت میگوییم. و به روان پاک شهیدانی که به فرموده بزرگترین مجاهد زمان و امید امت ایران، زعیم عالیقدر عالم تشیع، حضرت آیتالله العظمى الامام خمینی، خون آنها در راهی ریخته میشود که خون انبیا ریخته شده، درود میفرستیم و از پروردگار، نجات ملت مبارز ایران را مسألت داریم
علی حیدری».
علاوه بر اعلام حمایت روحانیون، مردم بیشتر شهرهای ایران نیز از اهالی همدان، حمایت و با آنان اظهار همدردی نمودند؛ چنانکه در دوم آبان، مردم و دانشآموزان کرمانشاهی، در حمایت از مبارزات مردم همدان، دست به تظاهرات گستردهای زدند که در این واقعه یکی از دانشآموزان مجروح شد.
مردم قزوین نیز با صدور اعلامیهای ضمن محکوم کردن اعمال وحشیانه یکی از مأمورین شهربانی آن شهر به نام معتمدی، از مردم مبارز همدان حمایت کردند
«بسم الله القاسم الجبارین
13 / 8 / 1357
42 روز از آغاز مدارس و ۲۸ روز از شروع دانشگاهها و مدارس عالی میگذرد. در این مدت، دانشآموزان و دانشجویان، با پیوستن به جنبش مردمی، پایههای پوسیده سلطنت پهلوی را بیشتر به لرزه در آوردهاند و مقدار مقاومتی هم که از آن باقی مانده، به علت حمایت کارتر کثیف و سکوت خائنانه شوروی و چین است که انشاءالله آن هم با مقاومت و سرسختی مردم به زودی در هم میشکند. در پی بیانات رهبر عالیقدر، امام خمینی، در جهت روشنگری جنایات شاه و گفتن حقایق به مردم و آشنا کردن آنها با اسلام حقیقی، دانشجویان و دانشآموزان قزوین، دست به دست هم، در تلاش انجام این مهم بر آمدهاند، ولی مثل سایر نقاط کشور عزیزمان که ایادی و نوکران شاه، عرصه را به مردم متدین ایران تنگ کردهاند، معتمدی مزدور هم که دولت به اصطلاح، کوتاه آمد این سگ وفادار به شاه، فشار را بیشتر کرده است. بعد از کشتار ۲۰۰ نفر در همدان و ایجاد غائله اسدآباد و کبوتر آهنگ، از چندی پیش به دهات اطراف سر میزند تا بلکه عدهای را اجیر کند و مغازهها و منازل مردم را به آتش بکشد؛ هر چند در این راه هم پیروز نگشته است، ولی مترصد فرصت است تا ضرب شستی به مردم نشان بدهد؛ از جمله یکی از دانشجویان را بدون دلیل برای مدت 45 روز از محیط دانشگاه اخراج کرده است و هر روز با فشارهای خود به دانشآموزان و دانشجویان که از حق قانونی خود در محیط دانشکده استفاده میکنند، دنبال بهانهای برای کشتار مردم بیگناه میگردد و جالب اینکه میخواهد این کشتارهای وحشیانه را به گردن عدهای سرباز بیندازد و خود را تبرئه کند و اغلب با این جمله که اینها عدهای سرباز دهاتی هستند که رحم و مروت سرشان نمیشود، کار خود را توجیه میکند و در ضمن، هشداری به مردم میدهد. این بیچاره آن قدر مردم را بیاطلاع میداند که فکر میکند مردم باور میکنند که سربازان، بدون اجازه او شروع به تیراندازی میکنند! جناب معتمدی، منتظر باش تا مثل زمانیپور و تصاعدی و نادور، به خاک و خون غلطی... به امید روزی که طاغوت و طاغوتیان با مجاهدتهای مردم مسلمان ایران، نابود گردند.»
در حالی که تمامی مردم ایران، اعم از فرهنگی، روحانی، بازاری و...، از مبارزات مردم همدان حمایت و جنایات رژیم را محکوم میکردند، دولت سران رژیم و بعضاً، مقامات محلی سعی میکردند که با تظاهرات و راهپیمایی به نفع دولت و در حمایت از دستگاه این اعلام حمایتها را کم اثر و حقایق را کتمان نمایند؛ چنانکه در روز دوم آبان ۱۳۵۷، در اسدآباد همدان، عدهای در حالی که شعارهای موافق دولت سر میدادند، در خیابانهای این شهر به راه افتادند و به طرف دبیرستان سیدجمالالدین رفتند. سپس به مدارس دیگر شهر حمله بردند و اعلام کردند اگر آموزگار و دبیری اعتصاب کند، او را خواهند کشت. این عده پس از خرد کردن شیشههای مدارس، چند اتومبیل دبیران و آموزگاران را خرد کردند و اتومبیل مدیر کل (رئیس) آموزش و پرورش نیز مورد حمله آنان قرار گرفت و آسیب دید. سپس خانههای چند تن از فرهنگیان، به وسیله این عده که مرتباً شعارهای موافق دولت میدادند، مورد تخریب و غارت قرار گرفت.
[1] . انقلاب اسلامی در همدان، ابوالفتح مومن، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸6، ج ۲، صص ۱۳۱ - 135
[2] . مرکز اسناد انقلاب اسلامی، آرشیو گزارشات شهربانی، کد 3 / 117
[3] . روزنامه کیهان، شماره 10595، 3 / 8 / 1357، ص 22
[4] . روزنامه اطلاعات، شماره 15741، 2 / 8 / 1357، ص 24
[5] . انقلاب اسلامی در همدان، ابوالفتح مومن، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۹، ج ۲، صص ۱۶۱ - 165