تاریخ سند: 20 خرداد 1330
گزارش
متن سند:
از: اداره مرزبانی تاریخ: 20 /3 /1330
به: تیمسار ریاست ستاد ارتش
گزارش
محترماً معروض میدارد مدت سه سال است اینجانب مسئولیت امور مرزبانی را عهده دارم. در این مدت ادعا نمیکنم عمل مؤثری انجام داده باشم ولی به شهادت سوابق و شواهد، آنچه از دست بنده و افسران همکارم برآمده در راه انجام وظیفه و کوشش شبانهروزی مضایقه نشده است، به طوری که دیده میشود بعضی از عناصر مرموز که شاید نظری جز اخلال در امور کشور و استفاده شخصی ندارند، چندی است شفاهاً یا تلفناً مزاحمت اولیای امور را راجع به مخالفت با بنده و همکارانم فراهم نموده و پس از آنکه موفقیتی حاصل نکردهاند، شرحی با امضاهای جعلی مبنی بر سوءاستفاده بنده و رفقای بنده از پناهندگان کلیمی1 تهیه و جهت مشوب نمودن اذهان مقامات عالیه میفرستند، گو اینکه پنهان کردن اسم و آدرس حقیقی تهیهکننده اینگونه نامهها، دلیل بر تحریکات و اغراض شخصی است؛ ولی چون درخصوص کلیمیان بخصوص ممکن است اینگونه گزارشات، ظاهر فریبنده داشته باشد؛ استدعا دارم هر شخصی را که فوقالعاده طرف اعتماد آن ریاست معظم میباشد مأمور فرمایند رسیدگی کامل شود؛ چون اگر رسیدگی نشده و موضوع کاملاً بر اولیای امور روشن نگردد، ممکن است رفتهرفته افسران باایمان و باعلاقه امور مرزبانی دلسرد [شوند] و نتوانند آنطوری که لازم است این خدمات صادقانه را ادامه دهند.
رئیس امور مرزبانی . سرتیپ کیا
تیمسار سرتیپ امینی2. در این خصوص باید کمیسیونی تعیین شود و نماینده بازرسی کل هم شرکت کند و دقیقاً به این اتهامات رسیدگی و نتیجه گزارش شود. صورت کارمندان کمیسیون را به نظر اینجانب برسانید. 21 /3
خیلی فوری. به سرکار سرهنگ دبیرمنش تحویل گردد که طبق اوامر ریاست رکن اقدام نماید. ضمناً خود اینجانب با ایشان تماس خواهم گرفت.3 22 /3 /30
توضیحات سند:
1. پس از تشکیل رژیم اشغالگر قدس، نزدیک به 30000 نفر یهودی از راه ایران به اسرائیل رفتند که یک سوم آنان، پناهندگان عراقی و مابقی از افغانستان و کردستان ایران و ناحیه دریای خزر و برخی نیز از تهران بودند. در جریان این انتقال، ایران نقش محوری داشت که به وسیله دفتر آژانس یهود موسوم به «سخنوت» که در خیابان سوم اسفند تهران قرار داشت، این عملیات سازماندهی میگردید.
2. محمود امینی، فرزند محسن امینالدوله در سال 1287 ش در تهران به دنیا آمد. پس از انجام تحصیلات ابتدایی و متوسطه وارد دانشکده افسری سنسیر پاریس شد. سپس به ایران بازگشت و ضمن فرماندهی واحدهای نظامی در دانشکده جنگ تدریس میکرد. حسین فردوست در خاطراتش محمود امینى را اینگونه معرفی کرده است: «دوره رسمى دانشکده افسرى که شروع شد، یک گروهان مخصوص، و در آن گروهان یک دسته مخصوص، براى ولیعهد ترتیب دادند. افسران دانشجویان این گروهان منتخب بودند و فرماندهى آن را سروان محمود امینى (برادر دکتر على امینى) به عهده داشت. امینى افسر خشنى بود و بر اصول نظام تسلط داشت و تدریسش واقعاً قابل استفاده بود . در آن موقع دوره دانشکده افسرى دو سال بود (بعداً اضافه شد) و در این دو سال فرمانده گروهان ما همان محمود امینى بود. بعدها تا درجه سرتیپى هم رسید. نظامى فوقالعاده مطلعى بود و در «سنسیرو» (دانشکده افسرى فرانسه) تحصیلات نظامی را طى کرده بود.» وی در سال 1330 درجه سرتیپی گرفت و به فرماندهی دانشکده افسری منصوب شد. مدتی هم معاونت وزارت جنگ را بر عهده داشت. وی در سال 1331 قائلهی بختیاری را فیصله داد و در سال 1332 به فرماندهی ژاندارمری کل کشور منصوب شد. قرار بود وی به جای سرتیپ ریاحی رئیس ستاد ارتش شود که کودتای 28 مرداد 1332 رخ داد و وی به این سمت منصوب نشد. ر.ک: ظهور و سقوط سلطنت پهلوى، ج 1، صص 56، 648.
3. براساس این دستور به ریاست یک رکن 1 ستاد ارتش نوشته شد: «از لحاظ وجود پیشینه و اجرای پینوشت تیمسار سپهبد وزیر جنگ به پیوست ایفاد میگردد متمنی است قدغن فرمایید نتیجه را مستقیماً به عرض مقام وزارت رسانیده و این رکن را نیز مستحضر سازند.» در ذیل این نامه که شماره نیز ندارد، نوشته شد: «پرویز خونساری در لندن است معذلک موضوع مورد تحقیق قرار گرفته نتیجه به اطلاع خواهد رسید.» بخش ضمائم
منبع:
کتاب
سپهبد حاجعلی کیا و سازمان کوک - کتاب اول صفحه 47
