تاریخ سند: 8 آبان 1333
تحقیقات از آقای دکتر بختیار ـ جلسه سوم
متن سند:
س ـ با اطلاع از هویت شما ـ امضاهائی که زیر قبض روزنامه جبهه آزادی که
عین قبض به شما ارائه می شود مربوط به چه اشخاصی می باشد.
ج ـ امضاهای این قبض ...
.
به نظر می رسد و شخصا از هویت آنها اطلاع ندارم.
س ـ آیا شما سروان شهربانی صادقی را می شناسید اگر می شناسید از کجا و از
چه وقت.
ج ـ بله بنده مشارالیه را از اصفهان
(52 یا 62) زمانی که رئیس اداره
کار استان بودم به منظور حفظ
انتظامات در کارخانه...
از دور
می شناختم.
س ـ در تهران چند مرتبه
ایشان را ملاقات نموده و در
کجا و به چه منظور.
ج ـ در زمان حکومت جناب آقای
دکتر مصدق در هیئت دولت
چندین مرتبه از دوستی و جدیت
ایشان سخن به میان آمد ـ و بنده
گمان نمی کنم از یک یا دو مرتبه در
تهران ایشان را دیده باشم ـ شاید
یک مرتبه هم به منزل بنده برای
احوال پرسی در شش یا 7 ماه قبل آمده باشد.
س ـ در منزل شما که ایشان آمدند چه مطالبی مورد بحث بود.
ج ـ بحث راجع به موضوعی نشد ـ فقط بنده به ایشان گفتم که عموم افراد چه در اصفهان و چه در
تهران نسبت به ایشان اظهار علاقه می کنند و امیدوارم که افراد درست و جدی مثل ایشان در
شهربانی زیاد شود ـ و صحبت در اطراف درستی و اهمیت شغل افسران شهربانی با تعارفات
متقابله خاتمه یافت.
س ـ آیا شما از سروان صادقی صورت اسامی عده افسران شهربانی را برای
منظوری که خودتان داشته اید خواسته اید یا خیر.
ج ـ بنده منظوری نداشتم و نمی توانستم داشته باشم ـ به علاوه آقای سروان صادقی اسم چند نفر
افسر درست شهر که سرتیپ فاتحی و سرهنگ رستگار را به خاطر دارم و لیستی به بنده نداد.
س ـ سروان صادقی در بازجوئی های مربوطه اظهار داشته که شما اسامی عده ای
از افسران شهربانی را خواسته اید در این باره نظر شما چیست.
ج ـ بنده همیشه مایل هستم که اسامی افسران کشوری و لشکری و قضات و استادان خوب را بدانم
ـ و چون آقای سروان صادقی مشهور به درستی و جدیت بود گفتم اسم چند افسر درست در
شهربانی و نیز توده را بشمارید و
همان طور که مشخص شد ایشان
شماردند و بنده اسم عدهای را به
خاطر سپردم.
س ـ منظور کمیته انتقام که
در ملاقات با سروان صادقی
اظهار داشته اید بدین
مضمون (کمیته به نام
کمیتهای انتقام که رابط به
نهضت مقاومت است به
صورت تکروی و تندروی
جدا شده و جوانانی در
حدود سی نفر که خیلی با
حرارت هستند در این کمیته
فعالیت می کند و می خواهند
از راه ترور منظور خود را
پیش برده و اوضاع را عوض کنند) چه بوده و اساس آن عده را بیان فرمائید ضمنا
اشخاصی که مورد نظر برای ترور بودند ذکر فرمایید.
ج ـ بنده از وجود این کمیته و افراد این کمیته مطلقا بی اطلاع هستم ـ به علاوه با معتقدات فلسفی و
دینی و حزبی اینجانب این قبیل اقدامات و مذاکرات مغایرت مطلق دارد ـ و بنده کلاً و جزا از
وجود این کمیته اطلاع نداشته و تا آنجائی که بنده حس کردم در هیچ مورد نهضت ملی ایران در
فکر تشکیل چنین کمیته نبوده است.
س ـ سروان صادقی در بازجوئیهای معموله صراحتا اظهار داشته است «راجع
به کمیته انتقام آقای دکتر (منظور شما می باشید) اظهار داشت عده جوان نفهم و
بی تجربه دور هم جمع شده اند و کمیته ای درست کرده اند به نام کمیته انتقام و
شخصی هم در این کمیته بود که گویا بازاری است و با ایشان (منظور شما)
ملاقات می کرد و...
.
» درباره کمیته و معرفی آن به افرادی ذیلاً نظری که داشته اید
بیان فرمایید.
ج ـ بنده همان طوری که عرض کردم از تشکیل این کمیته و فعالیت آن واقعا بی اطلاع بوده و هستم
ـ و همان طوری که سروان صادقی گفته این قبیل کارها از روی نفهمی یا از روی عدم تجربه
سیاسی است ـ بنده قویا و صراحتا
اظهار می کنم که در حزب ایران و
در نهضت مقاومت ملی که
گروندگان آنها اشخاصی بسیار
تحصیل کرده و با تقوای می باشند
هیچ وقت فکر تشکیل کمیته به
منظور ترور یا تخریب نبوده است
و اگر شخصی (بازاری یا غیر)
حرفی زده باشد.
.
شخص خود او
بوده چنان که ممکن است یک فرد
ایرانی بگوید (من سر چرچیل را
خود اهم برید) این حرف بی معنی
و دلیل احساسات یک فرد عامی
است.
س ـ سروان صادقی در
بازجوئی نوشته است آن
بازاری با شما تماس داشته است اسم آن بازاری چیست.
ج ـ کسی از بازار و یا غیر بازار با اینجانب راجع به تشکیل یا فعالیت کمیته انتقام تماس نداشته و
هرگز اینجانب خود را آلوده به این قبیل فعالیت ها نکرده ام ـ به علاوه اگر فعلاً به فرض محال
می کردم و موضوع را با سروان صادقی که...
دو مرتبه در چهار سال ندیده ام در میان نمی گذاشتم.
س ـ اگر سروان صادقی حضورا این جریان را تأیید نمود چه جواب خواهید
داشت.
ج ـ بنده اگر سروان صادقی بگوید که بنده واسطه یا رابط یا فعالیتی در کمیته انتقام داشته ام و یا
مردم را تحریک و تحریص به این کار کرده ام خواهم گفت که ایشان دروغ می گویند چون چنین
کمیته وجود نداشته و با اینجانب ارتباط پیدا نکرده است.
س ـ سروان صادقی احضار و حضورا مواجه می شود علاوه بر این که اسامی
افسران شهربانی را خواسته اید درباره کمیته انتقام حضورا بیانات خود را تکرار
خواهد نمود.
که این دلیل فعالیت های شما بود که من غیر مستقیم و احیانا مستقیم به نفع کمیته
نظامی حزب منحله توده بوده در...
حتی برگ بازجوئی او را به شما ارائه می دهم
تا به حقیقت اظهارات او پی
ببرید و همچنین یک مدرک
که از بین مدارک مکشوفه از
کیسه نظامی حزب توده به
دست آمده است و عینا به
شما ارائه گردید و دلیل کافی
برای این است که دانسته یا
ندانسته با حزب منحله توده
همکاری داشته اید و این
جریانات می رساند که
تشکیلاتی به نام نهضت ملی
است دست افراد اخلال گر
توده و کمیته نظامی حزب
منحله توده است پس از
ملاحظه برگ بازجویی
سروان صادقی و مدرک
ارائه شده نظر خود را درباره مندرجات آن و اظهارات سروان صادقی ذیلاً بیان
فرمایید.
ج ـ سؤال جنابعالی چند مطلب را مخلوط کرده است که بنده باید جداگانه عرض کنم.
1ـ بنده از سروان صادقی اسم افراد درست شهربانی را همانطوری که گفتم خواسته ام.
حال هم هر
گاه افسر یا کارمندی درست و با تقوی شهربانی باشد اسم همکاران درست او را خواهم خواست
چون قویا معتقدم که روزی باید این مملکت به دست اشخاص درست اداره شود و فعلاً اینطور
نیست.
اعلیحضرت همایونی حتی در بازگشت از مسافرت آذربایجان فرمودند: اگر لازم باشد
یک شبه با فساد ادارات مبارزه خواهیم کرد.
» و خود این دلیل فساد ادارات مملکت است.
2ـ راجع به کمیته انتقام در درون یا مرتبط با نهضت مقامت ملی وجود نداشته است تا آنجائی که
بنده مطلع هستم.
3ـ فعالیت بنده در کادر نهضت مقاومت ملی بوده و انکاری نسبت به این موضوع ندارم.
4ـ بنده ارتباطی نه مستقیم نه غیر مستقیم با حزب توده نداشته و ندارم.
و به علاوه تمام زندگانی
سیاسی بنده به دلائل واضح مبارزه با حزب توده بوده است و به موقع خود ارائه خواهم داد.
اما این که از ملاقات بنده با سروان صادقی که به قول خودش خود را تودهای معرفی کرد و حتی به
طوری که تیمسار سرلشکر
علوی مقدم رئیس شهربانی کل
کشور مشارالیه را دوباره به پست
اولیه خود (که در زمان مصدق
داشت) برگرداند) استنتاج
فرموده اید که بنده به طور مستقیم
یا غیر مستقیم با حزب توده کمک
کرده ام صحیح نیست ـ و در
صورت لزوم ثابت خواهم نمود ـ
بالاخره این که فرموده اید نهضت
مقاومت ملی آلتی در دست حزب
توده نبوده اینطور نیست و حزب
ایران و سایر افراد و اعضاء و
تشکیلات وابسته به نهضت طبق
اعلامیه که خود اینجانب به دست
خود دو نسخه از آنها را به تیمسار
سرتیپ بختیار دادم ائتلاف یا همکاری از دور یا نزدیک را با حزب توده ممنوع و مطرود دانسته و
بنده شخصا در تمام مراحل خودم دقت می کردم که با حزب توده تماس حاصل نشود اما سروان
صادقی یاد نمود...
یکی که خود را تا دیروز به عموم مردم غیر توده معرفی کرده اند به عنوان حزب
توده با ما صحبت می کردند ـ به علاوه در تمام ادارات گویا افسران توده (ارتش و شهربانی)
پست های مهم داشته اند یا رؤسا آن ها مسئول هستید یا بی تقصیر.
«سروان صادقی برای مواجه احضار گردید»
س ـ سؤال از سروان صادقی
س ـ شما در بازجویی اظهار داشته اید که کمیته انتقام وسیله یک نفر بازاری با
آقای دکتر بختیار تماس داشته جریان را حضورا به ایشان بیان و ذیلاً بنویسید.
ج ـ به طوری که قبلاً نیز عرض کرده ام بنده در اختیار وزارت کار بودم روزی سروان مدنی که مورد
اعتماد عموم افسران صحیح العمل شهربانی بوده و با این حسن سابقه و بخصوص موقعیت
خاص که افسران درستکار داشتند.
و تیمسار کمال آنها را به کار گمارده بود من هم به ایشان اعتماد
کرده بودم و نمی دانستم که این ظاهر فریبنده و ظاهرالصلاح چه باطن خطرناک و دوروئی دارد در
هر صورت ایشان تحت عنوان
سازمان افسران درستکار که مبارزه
با فساد می کنند مرا دعوت به
همکاری نمودند من هم چون
دیدم افسران درستکاری با ایشان
اظهار صمیمیت می نمایند جواب
مثبت دادم در هر حال ایشان را
درب وزارت کار ملاقات کردم
البته مدت 6 ماه بود که ایشان را
ندیده بودم با من گرم صحبت
شدند و اظهار داشتند گویا تو با
آقای بختیار آشنایی داری
خواهش می کنم وسیله آشنایی مرا
با معظم له فراهم کن من هم گفتم
ملاقات می کنم و جواب می گویم
پس از چندی آقای دکتر بختیار را
ملاقات و مدتی با هم صحبت کردیم من چون در اختیار وزارت کار بودم خیلی، راحت بودم و
صحبت شد آقای دکتر به طوری که کم و بیش خاطر دارم صحبت از نهضت ملی و کمیته انتقام
فرمودند و ابراز داشتند که یک مشت بچه نفهم دور هم جمع شده اند و مهملاتی با هم می بافند و
حرفشان پوچ و بی معنی است و گویا برخی از آنان بازاری هستند و تقاضای ملاقات از من
کرده اند.
س ـ آقای دکتر بختیار جواب سؤالی که از سروان صادقی درباره کمیته انتقام شد
شنیدید و فوقا نیز نوشته اند در صورتی که شما از چگونگی اظهار آن اظهار
بی اطلاعی فرموده اید در این باره جواب شما چیست.
ج ـ بنده در ملاقات خود با آقای سروان صادقی صحبت مصدق و نهضت و کارمندان درست
شهربانی بود.
بنده گفتم با کمال تمسخر که نهضت باید مبارزات اصولی بکند نه مثل فلان بچه (بچه
ممکن است گفته باشم بازاری) که می خواهد انتقام بکشد دست به ترور بزند.
س ـ از سروان صادقی
آقای دکتر بختیار اسامی افسران شهربانی را برای چه از شما خواسته است و شما
اسامی کدام یک افسران را به ایشان گفته اید و برای چه منظوری بود.
ج ـ ایشان در کمال حسن نیت
افسران درستکار شهربانی را از من
سؤال فرمودند و شما می دانید
محیط شهربانی محیطی است که
اگر افسر درستکاری پیدا شود همه
از او سؤال می کنند که افسران
درستکار چه کسانی هستند ایشان
هم ضمن صحبت سؤال فرمودند
افسران درستکار شهربانی خیلی
کم هستند آیا شما آنها را
می شناسید عرض کردم چند نفر را
می شناسم و معرفی کردم سروان
خاتمی سروان جزائری سروان
عطیفه دیگر خاطر ندارم چه
کسانی را به حضورشان معرفی
کردم گویا پنج شش نفر جمعا
بخاطر داشتم و معرفی کردم.
سؤال از آقای دکتر بختیار
س ـ جنابعالی اسامی افسران شهربانی را برای چه منظوری خواسته بودید.
ج ـ برای اداره کردن شهربانی وقتی وزیر کشور و مسئول امور مملکتی بشوم.
س ـ از سروان صادقی
در ذیل نامه که از کمیته نظامی حزب توده و به خط شما کشف شده نوشته اید
«کمیته انتقام ...
در این کمیته فعالیت می کنند و آنها می خواهند از راه ترور منظور
خویش را پیش برده و اوضاع را عوض کنند.
» دکتر هم تقاضای ملاقات با
اعضای این سازمان را نموده است) در این باره چه جواب می دهید آیا آقای دکتر
بختیار این جریان را به شما گفته است که شما به حزب توده کرده اید یا خیر.
ج ـ بنده از کمیته نظامی حزب توده و غیره خبری ندارم من به سروان مدنی که خیلی ظاهرالصلاح
و حتی تظاهر به دین داشتن و نماز خواندن می کرد اعتماد کردم و فکر کردم در سازمان مبارزه با
فساد واقعا منظورش مبارزه با فساد است موضوع ملاقات بنده و آقای دکتر شاید هفت یا هشت
ماه پیش است و جزئیات صحبتی که با ایشان نمودم به خاطر ندارم همین قدر می دانم که ایشان
به طور تمسخر و خنده موضوع
کمیته انتقام را بیان فرمودند و
به طور استهزاء فرمودند که از این
اسم برمی آید که این بچه های نفهم
و احمق در خاطر خود موضوع
ترور و غیره را خطور داده اند.
بنده
هم فرمایشات ایشان را تصدیق
کردم به طوری که در این خصوص
مدتی با هم می خندیدیم و مسخره
می کردیم.
س ـ از سروان صادقی
شما در نامه خود ذکری از
تمسخر نکرده اید و به طوری
که از مفاد آن استنباط
می شود نامه کاملاً جدی بود
و به حزب توده رد شده است
و بیانات اخیر شما غیر از آنچه در نامه نوشته اید می باشد حقیقت را بیان کنید.
ج ـ حقیقت همان است که عرض رسانیدم وانگهی یادداشت بنده به حزب توده نبوده بنده با
حزب توده مخالفم تحقیق بفرمایید بنده مسلمان و معتقدات محکم مذهبی دارم یادداشت را به
سروان مدنی و آن هم با عجله نوشته ام صورت وحی منزل ندارد که بتوان کلماتش را به انحاء
مختلف تفسیر و تعبیر کرد اکنون که جنایت سروان مزبور به شما و بنده و دیگران ثابت شده روی
این یادداشت این قدر تفسیر و تعبیر می شود خدا را به شهادت بگیرم که آنچه عرض کرده ام راست
است و خلاف حقیقت عرض نشده است.
سؤال از سروان صادقی
س ـ چگونه قسمتی از نامه که به خط شما است و به قول شمال به سروان مدنی
داده اید جدی بوده و قسمت اخیر آن صورت تمسخر داشته ذیلاً حقیقت را بیان
نمایید.
ج ـ بنده عرض نکردم که نامه صورت جدی یا شوخی داشته نامه که صورت یادداشتی داشت
بنده برای این که فرستنده آن سروان مدنی را درب منزل معطل نکرده باشم به طور سرسری و
خیلی باعجله یادداشت مزبور را به طوری که ملاحظه می فرمایید خیلی خلاصه نوشته ام و به
طوری که ملاحظه می فرمایید
موضوع به قدری پیش پا افتاده
بوده که در انتهای یادداشت ذکری
از آن به میان آمده و دیگر یک
چنین نامه خلاصه ای جای شرح و
بسط کلام را در این بازجوئی
موجود است نداشته تا خاطر
بازجوی محترم را از این شک و
تردید بیرون بیاورم.
س ـ از آقای دکتر بختیار
س ـ نتیجه اظهارات سروان
صادقی و نوشته که به خط او
به جنابعالی ارائه گردید شما
را متوجه خطری که در پیش
بوده نموده یا خیر.
ج ـ بنده قبلاً عرض کردم که
خطری بزرگتر از آن نیست که در قوای انتظامی (شهربانی ـ ارتش ـ ژاندارمری) حزب سابق توده
یا طرفداران آن رخنه کنند ـ شاید از بعضی جهات آن خطر از اشغال قوای خارجی زیادتر باشد ـ
به علاوه برای افرادی مثل اینجانب که مبارزه با اجانب را بالاترین وظیفه خود می دانم تردیدی
نیست که این قبیل افراد چه خطر بزرگی برای کشور شما دارند.
منبع:
کتاب
شاپور بختیار به روایت اسناد ساواک صفحه 84