تاریخ سند: 29 شهریور 1342
موضوع: ملاقات دانشجویان وابسته به جبهه ملی با مرعشی
متن سند:
شماره: 6827/م الف 11 تاریخ:29 /6 /1342
موضوع: ملاقات دانشجویان وابسته به جبهه ملی با مرعشی
در ساعت 9:30 صبح جمعه 29 /6 طبق قرار قبلی دانشآموزان و دانشجویان وابسته به جبهه ملی ایران برای ملاقات با آقای مرعشی به طرف خانه آقای میلانی حرکت کرده و وقتی که به منزل ایشان رسیدند ملاحظه شد که عدهای به شرح زیر قبل از آنان در آنجا هستند.
آقایان احمدزاده، دلآسایی، اخلاقی، دادستان، مشکوه، غفاری، خجسته، نادری، جاودانی و عدهای دیگر از [دانشکده] پزشکی، و از [دانشکده] ادبیات راشد، سیاسی، و از افراد متفرقه فرهنگی و غیرفرهنگی صدرالسادات، کاظمینی، خواجویان، اردکانیان، منتجبی، جودی، دانشجوی فارغالتحصیل دانشسرای عالی، و از جبهه اسلامی توکلی، خرسند، پویان، هلالیان، کاظم اردکانیان، بهزادی، محسنی و حاجی تدین جمع بودند.
آقای نوغانی که روی منبر بود درباره خدمات جامعه روحانیت و اینکه آنها وظایف خود را تاکنون آنطوری که میتوانستهاند انجام داده و میدهند و سپس بحث مفصلی درباره شخصیت آقای مرعشی نمود، البته در طول سخنرانی ایشان حمله شدید و مستقیم به دولت دیده نمیشد فقط عباراتی «در شرایط کنونی، باوجود فشار» بیان گردید و در آخر سخنرانی خود دو موضوع را به شرح زیر یادآوری نمود: اولاً از طرف اهالی مشهد از آقای مرعشی عذرخواهی میشود که اگر در آمدن شما کوتاهی و قصوری شده است و آنهم روی علل و جهاتی بوده است، باید ببخشید و اگر در مبارزات اخیر ملت ایران، مردم مشهد آنطوریکه میبایست و انتظار میرفت فعالیتی ننمودهاند امیدوارند که با بررسی صحیح شما و سایر علما در آینده جبران شود.
دوم، اظهار تشکر از مردم از طرف آقای مرعشی و پیام ایشان به مردم خراسان بود و مخصوصاً آقای مرعشی به ایشان تذکر داده بودند که یادآور شود که مردم خود را برای بازگشت آقای میلانی و قمی آماده نمایند. منبر آقای نوغانی در ساعت 10:30 صبح تمام و قرار بود آقای خرسند مقالهای از طرف جبهه بخواند که قرائت آن با مخالفت پسر آقای میلانی روبهرو و مجلس ختم گردید و
آقای احمدزاده اطلاع دادند که دانشجویان میخواهند خصوصی با آقای مرعشی ملاقات کنند و ایشان هم ساعت 11 را تعیین نمودند و آن عده از دانشجویان به اطاقهای فوقانی رفته و یکبرگ اعلامیه بنام اعلامیه پیوست قطعنامه میتینگ 15 شهریور جبهه ملی در تهران که توسط آقای هاشم منتجبی قرائت شد این اعلامیه را آقای دادستان میخواند و سپس او به آقای منتجبی برای قرائت با صدای بلند داد.
پس از ختم اعلامیه در ساعت 11 آقای مرعشی به اتفاق پسر آقای میلانی و آقای شیخ عباسعلی اسلامی رهبر جامعههای تعلیمات اسلامی ایران به اطاق وارد شدند. ابتدا آقای مرعشی از اینکه دانشجویان در مبارزات اخیر سهم بسزایی داشتهاند تشکر نمود و اضافه کرد شما ستونهای اصلی این مبارزه بودهاید و شما هستید که زمامداران آینده این مملکت میباشید، باید سعی کنید مردم را بادین و صحیحالعمل تربیت کنید. سپس آقای احمدزاده با اجازه آقای مرعشی رشته سخن را به دست گرفته و گفت خداوند بزرگ خواست تا اینکه در مبارزات اخیر به همه مردم ایران ثابت شود که برخلاف تبلیغات غلط عدهای استعمارگر، دانشجویان نهتنها بیدین و لاابالی نیستند بلکه افرادی متدین و پایدار در مقابل شدائد و پشتیبان علمای واقعی هستند و پیشآمدهای اخیر ثابت نمود که لازم است کدورتهای قبلی برطرف شود و دانشجوی و طلبه در صف مبارزه پهلوی هم قرار گیرند. سپس ایشان گفتند خوشبختانه دانشجویان اسلامی دانشگاه مشهد از لحاظ توجه به امور دینی بسیار پیشرفته و مجاهد هستند و دلیل بر این مدعای من دمونستراسیونهای بزرگ مذهبی است که در روزهای عاشورا و عید فطر تشکیل میدهند که میتوانم ادعا1 کنم در سراسر ایران در نوع خود بینظیر است و به شهادت همین آقایان حاضر در مبارزات مذهبی اخیر هم دوشادوش مردم بلکه در صف اول مبارزه قرار داشتهاند و غرض ما از این تجمع و شرفیابی پشتیبانی از شما و سایر مراجع عالیقدر دینی است.
سپس ایشان اظهار داشتند که ما مدتی است در امور مربوطه از حضرت آیتالله میلانی پیروی میکنیم و ایشان را مرجع دینی و رهبر خود میدانیم. بعد از ایشان آقای شیخ عباسعلی اسلامی رشته سخن را به دست گرفتند و اظهار داشتند که تاکنون بعضی عیوب را ما روحانیون داشتهایم و بعضی شما دانشجویان؛ گناه ما روحانیون تاکنون این بوده است که خشک و متحجر بودهایم و به
دنیا هیچ توجه نداشتهایم و حتی در امور دینی خودمان هم کوتاهی میکردهایم؛ سپس ایشان دو مثال زدند یکی اینکه میگفتند در زمان وزارت آقای دکتر زنگنه من خدمت ایشان رسیدم و دو ساعت و نیم با ایشان صحبت کردم. وی در آخر وقت گفتند که با این صحبتها بین ما فرهنگیان و جامعه تعلیمات اسلامی اختلافی نیست و جواب داده شد چرا، دو اختلاف هست یکی بیدینی فرهنگیان که شما در رأس آن هستید و دیگری بیخبری ما از دنیا؛ بعد ایشان بهتفصیل2 به این موضوع اشاره کردند که برنامههای دینی فرهنگ ما در مدارس بسیار کم و بد است و نهتنها دانشآموزان و بعد دانشجویان را نمیتوانند از واقعیات دین آگاه سازند بلکه آنها را از دین و دینداری بیزار میکنند و فاصله بین آنها را با دینداران واقعی زیادتر میکنند.
و ایشان پیشنهاد کردند که آقای شریعتی مزینانی سخنگوی کانون نشر حقایق اسلامی، جلساتی تشکیل و مبانی دینی را بهطور حقیقی به مردم بگویند. ضمناً مشارالیه ضمن اشاره به کوتهفکری علماء متعصب و نادان میگفتند که آنها ما را به صورت مردمی مخالف با علم و دانش به جهان معرفی کردند.
آقای شیخ عباسعلی اسلامی سپس اشارهای به ملاقات با آقای جعفری وزیر فرهنگ حکومت مرحوم سپهبد زاهدی نموده و اختلافی که با ایشان پیدا کرده بودند و بعد به محضر مرحوم آقای آیتالله بروجردی رسیده و بالاخره با وساطت آقای دکتر امینی وزیر دارایی وقت حل گردیده، گفتند که من به آیتالله بروجردی در حضور دکتر امینی گفتم که در فرهنگی که در آن درس تعلیمات دینی را آسوریها3 در پایتخت میدهند نمیشود کار کرد. سپس ایشان بهعلل و ریشههای طبقه جوان به اینکه استعمار چهطور آیتالله خودش میتراشید و دستور میداد عدهای زیر بغل آنها را بگیرند و با سلام و صلوات از خانه بیرون بیاورند و بگردانند، گفتند این عمل استعمار پس از واقعه رژی4 و تحریم تنباکو بود و دولتهای خارجی پس از آنکه مشاهده کردند که یک روحانی در سامرا میگوید دیگر قلیان نمیکشم و در دربار ناصرالدینشاه قلیانهای بلوری میشکنند بهفکر چاره افتادند و این روز را برای ملت به وجود آوردند. آقای شیخ عباسعلی اسلامی سپس اشاره کردند که ما در فکر تأسیس دانشگاه اسلامی هستیم و اگر وقایع اخیر پیش نیامده بود امسال این دانشگاه تأسیس میشد و بهخواست خداوند اینکار در آینده نزدیکی انجام خواهد گرفت.
بعدازاین مباحثات آقای نوغانی مختصری درباره علمای حاضر و بهخصوص آیتالله میلانی و مرعشی صحبت کردند و گفتند خوشبختانه نهتنها آقایان خشک و متحجر و مثل سابقیها نیستند بلکه همان اندازه که در فقه و نحو تبحر دارند به5 درخواستهای زمان خود، سیاست، ریاضیات و علوم اجتماعی نیز آشنایی کامل دارند و ما امیدواریم که در آینده حسن تفاهم بیشتری میان دانشجویان و روحانیون برقرار گردد. و در خاتمه آیتالله مرعشی به دانشجویان توصیه کردند که نماز بخوانند و هر روز صبح یک آیه قرآن برای حفظ آنها در مبارزات خود تلاوت کنند و آقای خرسند را که [در] فرودگاه سخنرانی کرده بود مورد تفقد قرار دادند.
گیرندگان: مدیریت کل اداره سوم.
توضیحات سند:
1. در اصل: ادعاد
2. در اصل: بتفسیر
3. آسوریان یا آشوریان از گروههای قومی ایران و برخی کشورهای دیگر خاورمیانه هستند که مسیحیاند و هویت و فرهنگ ویژۀ خود را دارند. امروزه آسوریان در ایران، عراق، ترکیه، سوریه، اردن، لبنان، روسیه، گرجستان، ارمنستان و نیز در ایالات متحده امریکا و برخی از کشورهای اروپایی زندگی میکنند. بر پایۀ شواهد زبانشناختی و مردمشناختی، آسوریان سریانی زبان و دارای زبان سامیاند. (دانشنامۀ ایران، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، 1384، مدخل آسوریان)
4. واقعه رژی یا امتیاز رژی همان امتیاز معروف توتون و تنباکو است که در سومین سفر ناصرالدین شاه به اروپا و توقف او در انگلستان در سال 1306ق پایههای آن بنا شد. در این سفر پیشنهاد اعطای امتیاز توتون و تنباکوی ایران به انگلستان مطرح و قرار آن نیز گذاشته شد. سپس دولت انگلیس به شیوه مرسوم خود، فردی به نام تالبوت را بهعنوان طرف قرارداد معرفی کرد. پس از بازگشت شاه به ایران، تالبوت سندیکایی به نام «کمپانی رژی» را تأسیس و همراه با هیئتی برای انعقاد قرارداد به تهران فرستاد. سرانجام در تاریخ 28 رجب سال 1308ق. امتیاز انحصاری توتون و تنباکوی ایران در 15 ماده تنظیم و به امضای ناصرالدین شاه رسید. در این قرارداد که مدت اعتبار آن 50 سال بود، «خرید و فروش و ساختن... کل توتون و تنباکو که در ممالک محروسه ایران به عمل آورده میشود... [منحصراً] به ماژور تالبوت و شرکای خودشان» واگذار شد. این امتیاز که در مقابل پرداخت رشوههای بسیار و تطمیع درباریان واگذار شده بود، مخالفتهای بسیاری را برانگیخت و برای نخستین بار در تاریخ معاصر، عزم و حرکتی جدی در مردم برای مقابله با استعمار و استبداد حاکم بر ایران را ایجاد کرد. این جنبش مردمی که رهبری آن را علماء بزرگ آن زمان و در رأس همۀ آنها، عالم بزرگ و مرجع علیالاطلاق شیعه میرزای حسن شیرازی برعهده داشت، در نهایت با صدور فتوای مشهور تحریم «الیوم استعمال تنباکو و توتون بأی نحو کان در حکم محاربه با امام زمان (عج) است» از جانب میرزای شیرازی به بار نشست و دیگر علمای کشور با همراهی این حرکت، علیه استبداد ناصرالدین شاه و توطئه انگلیس بپاخاستند. بیانیهها و اعلامیههای مردم و علما که در حمایت از نهضت تنباکو منتشر شد، نشانگر قدرت هدایتگری اسلام و اعتقادات ملت بود و درنهایت ناصرالدین شاه را مجبور به لغو آن معاهده کرد. (فتوای تحریم تنباکو و پیامدهای آن ـ پایگاه اینترنتی مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی: پایگاه جامع تاریخ معاصر ایران؛ سید جلالالدین مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، جلد اول، صص 64 تا 76.)
5. در اصل: و
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 03 صفحه 187