موضوع : ملاقات با روحانیون قم
تاریخ سند: 17 تیر 1342
موضوع : ملاقات با روحانیون قم
متن سند:
شماره : 8214 /20 الف نظر به اینکه بازاریان تهرن اکثرا تعصب شدیدی به روحانیون داشته و فعالیت آنها بستگی به طرح و نقشه روحانیون قم دارد ضمنا مدتی است ساکت نشسته و به صورت ظاهر جنب و جوش در بین آنها آشکار نمی شد به مأمور که از طبقه وعاظ می باشد آموزش کامل داده شد که به قم برود و غیر مستقیم با آقایان خمینی.نجفی.
شریعتمداری ملاقات نموده و نظر آنها را روی اوضاع روز و نحوه فعالیت مردم استسفار کند مأمور با نامبردگان روز 11 /4 /43 ملاقات نموده و نتیجه آن را بشرح زیر گزارش داده است.
ملاقات با خمینی.
روی هم رفته روحیه خمینی خوبست و عده زیادی در قم طرفدار او هستند و علت آن کمک مالیست که مخصوصا به طبقه وعاظ و طلاب طرفدار خود می کند و به مجردی که واعظی را معرفی نمایند که برعلیه دستگاه دولت صحبت کرده است بدون اینکه مدرک و دلائلی هم در دست باشد به او کمک مؤثری می شود در ملاقات مأمور با خمینی شخص معممی بنام شیخ ابوالقاسم به خمینی نزدیک شده و نام کتابی را برد که در نجف چاپ شده و اظهار نظر نمود که این کتاب بهتر است به قم آورده شود و در ایران هم چاپ گردد که مورد مطالعه مردم قرار گیرد خمینی جواب داد کلیه مخارج چاپ و نشر این کتاب را می پردازم شما جهت انتقال آن کتاب اقدام نمایید اسم کتاب را مأمور نفهمیده است.
مأمور به خمینی اظهار داشت من جزء طرفداران شما و از مخالفین دولت بوده و هستم و تقاضای کمک دارم خمینی جواب داد باید از آقای سبط امام جماعت مسجد جامع یا آیت الله لواسانی1 یا شیخ جعفر خندق آبادی2 و سید خلخالی امام جماعت مسجد صدرالاشراق یک یادداشت بیاورید که گفته های شما را تصدیق کنند در این صورت به شما کمک مالی مؤثری خواهد شد.
سپس خمینی از مأمور ساواک سئوال نمود که اوضاع تهران چطور است مأمور جواب داد بد نیست خمینی گفت عجب است که می گویی بد نیست و حال آنکه اخباری که به من می رسد خلاف گفته شما را ثابت می کند عده کثیری هنوز زندانی هستند سازمان امنیت در تعقیب مسلمانان بی گناه است با سخت ترین شرایطی دوستان مرا شکنجه میدهند جبهه ملی را در تحت فشار قرار داده اند و جلو روضه خوانی و اداء شعائر دینی را فراگرفته اند مأمور جواب داد پس جنابعالی چه اقدامی می فرمایید خمینی گفت من با تمام قوا برای حفظ قرآن مبارزه می کنم روزی می رسد که ریشه این دولت را برمی دارم شما بیشتر از این تکلیف مرا سئوال نکنید فقط اگر کمک مالی می خواهید همانطوری که گفتم اقدام نمایید.
ملاقات با آقای شریعتمدای، مأمور به شریعتمداری اظهار داشت آقای خمینی طلاب و وعاظ را بدبخت کرده است بدون جهت خون عده بیگناه را به زمین ریخته و نان و منبر ما را هم گرفته است برای اینکه به هوی و هوس خود برسد شریعتمداری حرفهای او را تایید کرد در پاسخ نحوه مبارزه با دولت شریعتمداری گفت به نظر من صحیح نیست که بین دولت و روحانیت اختلاف باشد آن هم در این موقعیت حساس که دشمنان مملکت در صدد اخلال داخلی می باشند.
در مورد لوایح ششگانه3 شریعتمداری اظهار نظر کرد که بعضی از موارد فعلاً صلاح نیست که روی آن فشار آورده شود مثلاً تساوی حقوق بین زن و مرد مأمور گزارش کرده است در صورتی که کمک مالی به طرفداران شریعتمداری نشود اکثر از طلبه های طرفدار او غیر مستقیم متوجه خمینی خواهند شد.
ملاقات با آقای نجفی، به مجردی که مأمور در اطراف اوضاع روز از آقای نجفی سئوال کرد وی جواب داده من با این امور کاری ندارم و مداخله هم نمی کنم اشکال دینی خود را سئوال کنید.
بایگانی شود.
20 /4
توضیحات سند:
1ـ آیت الله سید محمد صادق لواسانی فرزند سید ابوالقاسم در سال 1280 ش در نجف اشرف متولد شد.پس از گذارندن تحصیلات ابتدایی همراه پدرش به ایران سفر نمود و پس از مدتی اقامت در شهر همدان به شهر اراک هجرت نمود و زیر نظر آیت الله حائری به تحصیل پرداخت پس از آنکه آیت الله حائری به قم سفر کرد وی نیز عازم قم شد و در مدرسه دارالشفاء هم هجره ایی امام خمینی(ره) گردید و پس از آنکه آیت الله شد و پس از تکمیل مقدمات و مقداری از سطوح در سال 1348 ق به نجف سفر کرد و از محضر آیات عظام مشکینی و ضیاءالدین عراقی بهره برد و پس از آن به قم بازگشت و از محضر آیت الله حائری و حجت بهرمند گردید.
برد وی در حدود 25 سال در حوزه علمیه قم بود که علاوه بر تحصیل به اداره امور مدارس علمی حوزه های دارالشفاء و فیضیه نیز پرداخت.
او فعالیتهای سیاسی خود را از سال 1342 ش همراه با امام آغاز کرد که پس از عزیمت خود به تهران از سوی امام نماینده وکیل تام الاختیار امام در مرکز شد حمایت و همکاری ایشان با امام باعث شد که در سال 1351 توسط رژیم شاه بازداشت و مدتی در زندان بسر برد چندی بعد مجددا در سال 1353 سه سال به هشتپر طالش تبعید شد و در اواخر سالهای تبعید به تهران منتقل شد سرانجام آیت الله در 4 مهر ماه 1369 ش دارفانی را وداع گفت.
(تاریخ فرهنگ معاصر مهر ماه 70) (گنجینه دانشمندان ج 4) 2ـ شیخ جعفر خندق آبادی فرزند شیخ احمد و نوه ملامحمد کاشانی در سال 1310 ق در تهران متولد شد.
وی پس از گذراندن علوم مقدماتی و ادبیات به تحصیل علم فقه و اصول و حکمت نزد میرزا احمد آشتیانی و برادر خود شیخ محمد خندق آبادی پرداخت و از سن 20 سالگی به تبلیغ دین و اقامه جماعت در مسجد خندق آبادی تهران پرداخت سرانجام در سال 1358 ش دارفانی را وداع گفت و پیکر او را در شهرری در جوار حضرت عبدالعظیم حسنی به خاک سپردند.
(اختران فروزان ری و تهران) 3ـ لوایح ششگانه انقلاب سفید 1ـ الغای رژیم ارباب ـ رعیتی با تصویب اصلاحات ارضی ایران براساس لایحه اصلاحی قانون اصلاحات ارضی مصوبه 19 دیماه 1340 و ملحقات آن 2ـ لایحه قانون ملی کردن جنگلها در سراسر کشور 3ـ لایحه قانون فروش سهام کارخانجات دولتی بعنوان پشتوانه اصلاحات ارضی 4ـ لایحه قانون سهیم کردن کارگران در منافع کارگاههای تولیدی و صنعتی 5ـ لایحه اصلاحی قانون انتخابات 6ـ لایحه ایجاد سپاه دانش به منظور اجرای تعلیمات عمومی و اجباری