تاریخ سند: 21 مرداد 1343
وکلای مدافع سران و فعالیت جمعیت نهضت آزادی
متن سند:
محترما پیرو گزارش مورخه 24 /4 /1343 باستحضار میرساند.
متن کامل مدافعات و اظهارات چهارده نفر وکلای مدافع سران و فعالین
جمعیت نهضت آزادی در دادگاه بدوی و تجدیدنظر ویژه اداره دادرسی ارتش
مورد بررسی دقیق قرار گرفت.
چهار نفر افسران بازنشسته
زیرین ضمن دفاعیات خود
بطور تلویحی و تصریحی در
دفاع از متهمین فوق الذکر و
جمعیت نهضت آزادی
مطالب تحریک آمیز و
خلاف واقعی در حمله و
انتقاد از اوضاع روز.
دستگاه حکومت و
جریانات جاری کشور و
تحریف حقایق بیان
نموده اند و بعضا در
اظهارات خود خویشتن را
علاقمند به جمعیت نهضت
آزادی و یا هم سنخ با افکار
و ایده آن دانسته اند که
بشرح زیر ضمن تشریح خلاصه ای از سوابق آنان قسمتی از رئوس مطالب ایراد
شده بوسیله ایشان را از لحاظ مبارک میگذراند.
(1) ـ سرهنگ بازنشسته عزیزاله امیررحیمی1 :
نامبرده تا قبل از بازنشستگی افسری شاهدوست و میهن پرست بوده و حتی
بافتخار آجودانی اعلیحضرت همایون شاهنشاهی مفتخر گشته است ولی بعد از
بازنشستگی ناراضی شده و با ایجاد روح بدبینی و متضاد در وی بفعالیتهای
خلاف مصالح مملکتی پرداخته است.
مشارالیه ضمن تماس با سران جبهه ملی و همچنین دکتر مظفر بقائی کرمانی در
مجامع و محافل با ایراد سخنرانیهای تند و اغواکننده اهانتهائی به مقامات
مختلف کشور مینموده و اعلامیه هائی در زمینه انتقاد از اوضاع کشور منتشر
میکرده است تا اینکه در اوائل خرداد ماه سال 1338 باتهام اهانت بمقامات عالیه
مملکت دستگیر و سرانجام به سه سال زندان تأدیبی محکوم گردیده است.
این شخص پس از استخلاص از زندان دنباله فعالیتهای گذشته را رها ننموده و در
جهت سابق قدم برداشته و ضمن تماس با رهبر حزب زحمتکشان و شرکت در
جلسات این حزب و
همچنین برقراری ارتباط با
سایر دستجات و جناحهای
مخالف اظهارات و اقداماتی
برخلاف مصالح کشور
نموده است.
برابر گزارشات
رسیده نامبرده هم اکنون نیز
با افرادی که کم و بیش
فعالیتهای مخالف مصالح
مملکت دارند و اعمالشان
تحت نظر است ارتباط و
تماسهای مشکوکی دارد.
افسر بازنشسته مذکور در
جریان دو دادگاه عادی و
تجدیدنظر ویژه نظامی
مأمور رسیدگی باتهام سران
و فعالین نهضت آزادی بسمت وکیل مدافع مهندس مهدی بازرگان.
سیدمحمود
طالقانی و پرویز عدالت منش در دفاعیاتش مطالبی تحریک آمیز ایراد و در لفافه
دفاع از متهمین اظهاراتی خلاف واقع و مباین با مصالح عمومی کشور ایراد نموده
که قسمتی از گفته های او بشرح زیر است.
«جلسه بیستم دادگاه بدوی.
» من یکبار در دادگاه در یک ربع ساعت محکوم
شدم.
در دادگاه نظامی.
البته باتهام سیاسی.
من طعم زندان قصر را چشیدم و از
این لحاظ است که من این عرایض را بعنوان یادگار برای تنها فرزندم میگذارم که
بداند منهم بنوبه خودم برای اینکه ایرانی آباد.
ایرانی پر از عدل و داد بوجود
بیاورم فداکاری کردم.
من مفهوم این عرایضم را میدانم که بزرگترین قدرتهای این
مملکت مرا تهدید میکند.
قدرتیکه سعی کرده است با رعب در جامعه بحیات
خودش ادامه دهد...
...
...
».
در جلسه چهل و هفتم دادگاه تجدیدنظر ـ «...
...
...
اما فرض کنیم در ایران شخص
دیگری این اصلاً با شاه مخالف بود با محمدرضا شاه مخالف بود این مخالف
رژیم سلطنت مشروطه نیست.
این با شخص مخالف است با رژیم مخالف
نیست...
...
...
حالا فرض
میکنیم یک کسی در این
جمعیت در تمام ایران پیدا
شد با شخص شاه مخالف
بود این با رژیم سلطنت
مخالف نیست...
...
.
اگر
اینکه اینها نسبت به بعضی از
اعمال سلطنت تنقید میکنند
این در اجرای نظر خود
اعلیحضرت همایونی
است...
...
...
.
»
در جلسه هفتاد و ششم
دادگاه تجدیدنظر ـ «...
...
...
یعنی نظر بنده و سایر وکلای
مدافع این بود که ما باین
مردم آزادیخواه بگوئیم آقا
ما قدرشناسی میکنیم.
ما می آئیم پهلوی شما و از شما دفاع میکنیم.
اینها علاقه
ما را به آقایان نشان میدهد.
دلیل دفاع ما را نشان میدهد میدانید ما افتخارا دفاع
اینها را کردیم بله افتخار کردیم برای اینکه به آزادیخواهان بگوئیم که اینها تنها
نیستند...
...
...
.
» و بالاخره در خاتمه اظهارات خود در همان جلسه افزود «من
امیدوار هستم با توجه به شخصیت آقایان این رأی واقعا از طرف این دادگاه
صادر بشود و یک قلم قرمزی روی تمام این پرونده ساخته شده آقایان بکشید و
بسازد و باز در آخرین صحبتم عرض میکنم که آقای مهندس بازرگان و دوستان
نهضت آزادی او در قلب ما وکلا و قلب ملت ایران هستند و همیشه خواهند بود
خدا نگهدار شما مردان شریف مملکت باد...
...
...
.
.
».
(2) ـ سرهنگ بازنشسته علی اکبر غفاری :
افسر بازنشسته بالا قبل از قیام ملی 28 مرداد سال 32 بنفع دکتر مصدق فعالیت
داشته و در دهات اطراف کاشان تبلیغات سوء و تحریک آمیزی علیه مقامات
عالیه مملکت مینموده و در گزارش رسیده از اعضاء هیئت مدیره جمعیت مبارزه
با استعمار معرفی گردیده است.
نامبرده پس از قیام ملی 28
مرداد سال 32 بعلت همان
فعالیتهای مغایر قانون و
خلاف مصالح مملکتی از
طرف فرمانداری نظامی
اسبق تهران برابر ماده 5
بازداشت و پرونده اتهامی
وی بدادسرای نظامی
ارجاع گردیده و از طرف
بازپرس دادسرای مذکور
درباره اش قرار منع پیگرد
صادر و در اوائل اسفند ماه
سال 32 با سپردن تعهد
مرخص گردیده است.
متعاقب آن مجددا فعالیت
مینموده تا در اوائل تیرماه
سال 33 بفرمان مطاع ملوکانه در کاشان دستگیر و تحت الحفظ بتهران اعزام و
پس از مدت یکماه بازداشت با اخذ تعهد مرخص شده است.
مشارالیه در سال 39 هنگام شروع انتخابات مجلس شورایملی مجددا بفعالیت
پرداخته و ضمن طرفداری از الهیار صالح و ایراد سخنرانیهای متعدد بنفع او و
جبهه ملی مطالب خلاف واقع و تحریک آمیزی ایراد کرده است.
و بالاخره در جریان دادگاه بدوی و تجدیدنظر ویژه اداره دادرسی ارتش سمت
وکیل مدافع سران و فعالین جمعیت نهضت آزادی را داشته و ضمن مدافعات خود
مطالبی گفته که ذیلاً قسمتی از آن بعرض میرسد.
در جلسه چهل و پنجم دادگاه تجدیدنظر «...
متأسفانه دادستان محترم و دستگاه
حاضر سهوا اینها را پشت میز اتهام بی اساسی قرار داده اند و با چنین اتهام در
حقیقت دین و دانش و معرفت در این عهد مترقی تخطئه شده است...
» و متعاقب
آن پس از ایراد مطالب دیگری افزود «...
و میخواهم بگویم که دفاع بنده از این
آقایان فقط من باب وکیل مدافع نیست بلکه عرض میکنم با اینها سنخیت فکری
پیدا کرده ام من دفاع از حق این آقایان آزادیخواه و میهن پرست را جزو افتخارات
زندگی خود میشمارم و از
هرگونه فداکاری در این راه
دریغ نخواهم کرد».
در جلسه چهل و ششم
دادگاه تجدید نظر «...
در
چنین وضعی وظیفه
سنگینی برای همه ما در
پیش است ما وکلای مدافع
که در پشت تریبون دفاع از
این اتهام قرار گرفته ایم خود
را موظف میدانیم برای
اثبات بیگناهی این آقایان
محترم که جدا باین امر
معتقد هستیم اوضاع
سیاسی و اجتماعی کشور و
موقعیت هیئت حاکمه و
عللی که این آقایان محترم را بمخالفت برانگیخته و کار را به اینجا کشانده است
در جلسه دادرسان محترم و انظاری که متوجه این موضوع هستند بگوئیم...
».
در جلسه شصتم دادگاه تجدیدنظر «بنده مجبورم این مطلب را تصحیح کنم چون
درباره تمام این متهمین صدق میکند و آن این است که اهانت نسبت بمقام
سلطنت اگر خدای نکرده صورت گرفته باشد نمیتواند دلیل بر ضدیت با رژیم
مشروطه باشد...
».
(3) سرتیپ بازنشسته علی اصغر مسعودی2.
نامبرده بالا در مهرماه سال 40 به افتخار بازنشستگی نائل شده و در خلاصه
سوابق او واصله از اداره دوم ستاد بزرگ ارتشتاران اشاره گردیده که مشارالیه از
سال 32 در جلسات محرمانه ای شرکت میکرده و در رفراندم سال 32 با لباس
سویل رأی داده و از اوضاع جاری کشور تنقید میکرده است.
شخص موصوف در جریان دادگاه بدوی و تجدیدنظر وکالت سران نهضت آزادی
را عهده دار بوده و ضمن مدافعات خود مطالب تحریک آمیزی گفته که ذیلاً رئوس
قسمتی از این مطالب را باستحضار میرساند.
در جلسه سوم دادگاه بدوی
«...
...
...
دموکراسی برای
جلوگیری از فشار هیئت
حاکمه ای که بعلل مختلف
اکثریت خود را در
حکومتهای دموکراسی از
دست داده و بصورت اقلیت
و با وضع مخصوصی
حکومت میکند در سال
1792 که انقلاب کبیر
فرانسه به نتیجه رسید
پیش بینیهای لازم برای
برانداختن چنین اقلیتی در
اعلامیه خود منظور و
انقلاب را حق ملت و
اکثریت کهن شناخت.
چون
نظائر حکومت مزبور در دو قرن 19 و 20 در غالب ممالک بوجود میامد و
موجب زحمات فراوان برای اکثریت اجتماع دنیا را فراهم مینمود ناچار اعلامیه
حقوق بشر که بعد از جنگ دوم جهانی از طرف سازمان ملل تصویب و مورد قبول
قاطبه ملل دنیا از جمله ایران قرار گرفت خیال میکنم ماده 6 باشد.
شاید در ماده
6 این قانون باشد حق انقلاب را برای ملتهائی که تحت فشار حکومتهای اقلیت
قرار میگیرند برسمیت شناخته است».
در جلسه نهم دادگاه تجدیدنظر «...
...
...
لازم میدانم مختصری بعقب برگشته
بعرض برسانم در ادوار گذشته حکومتهای مختلف چه رفتاری با بزرگان دین و
پیامبران مینمودند و همچنین مقاومتی که آنها در برابر حکومتها میکردند و بعدا
احترامی که بزرگان و مراجع تقلید قائل بودند ...
...
...
».
در جلسه شصت و هشتم دادگاه تجدیدنظر «...
...
...
بهرحال گفتیم که
تشکیل دهندگان نهضت آزادی از مردان آزاده ای که بواسطه ناراحتیهائی که از
بیعدالتیهای اجتماعی داشته اند دور هم جمع و آرمانهای انسانی خود را رویهم
ریخته و جبهه ای تشکیل داده اند از مردمانی دور از مداهنه و سازش کاری و بری
از روح نوکری و بیگانه پرستی.
برای سعادت ملت ایران تا مندرجات قانون
اساسی را حفظ و احیاء نمایند.
احیاء قانون اساسی یعنی مرام و رویه هر انسان
زنده و باشرف ایرانی که نگذارد این ارزش که در نتیجه مجاهدات و فداکاریهای
بیشمار آزادیخواهان صدر مشروطیت و بزرگان دین بجامانده از بین برود ...
...
در جای دیگر و در همان جلسه گفت اگر این مردان شریف و دلاور که روی سوء
نیت و پرونده سازی مأمورین و اصرار دادسرای نظامی در کنج زندان هستند
طوق بندگی بگردن میافکندند الساعه در باغهای دلگشا و کاخهای رفیع بودند و
همه گونه وسائل آسایش و راحتی برای آنها فراهم بود نه اینکه در گوشه زندان با
این وضع مرارت بار ...
...
...
» .
(4) ـ سرهنگ بازنشسته هوائی اسماعیل علمیه :
افسر بازنشسته بالا از اعضاء درجه 1 سازمان رام و در جای دیگر عضو سازمان
نهضت مقاومت ملی معرفی گردیده و در زمان دکتر مصدق از طرفداران او بوده
است.
در سوابق ارسالی از اداره دوم ستاد بزرگ ارتشتاران از پیروان کسروی
معرفی شده است.
این شخص بعنوان وکیل مدافع سران و فعالین نهضت آزادی در
جریان دفاعیات خود در دادگاه بدوی و تجدیدنظر ویژه اداره دادرسی ارتش
مطالبی گفته که قسمتی از اظهارات او بشرح زیر بعرض میرسد.
در جلسه پنجم دادگاه تجدیدنظر «...
...
...
ولی تیمسار سرتیپ زمانی این عمل را
انجام ندادند و محکم بر صندلی ریاست تکیه فرمودند و در نتیجه این استنباط
شد که بمنظور سهیم شدن در امر خیر محکوم کردن اعضاء نهضت آزادی بر طبق
تصمیم قبلی خودشان که بعلت عصبانیت اشتباها آنرا در دادگاه اعلام کردند
حاضر نشدند مقررات قانون را رعایت کنند چه اگر مقررات قانون را رعایت
میکردند و مراتب را گزارش میدادند این احتمال میرفت که برای فرماندهی اینکه
ایشان رئیس دادگاه باشد یا سرتیپ احترامی علی السویه بود و دلیل رد دادرس را
که کاملاً منطقی بود وارد بداند و نتیجتا دوست عزیز ما از این فیض عظمی محروم گردد ...
...
...
».
در جلسه پنجاهم دادگاه تجدیدنظر «...
...
...
آیا جا دارد که حکومت جناب آقای علم انتشار چنین
خطبه ای (خطبه سیدالشهداء ع) را تحریک علیه خود قلمداد و با کمال ناجوانمردی عده ای را که حتی در
انتشار و چاپ آن دست نداشته اند بعنوان مخالفت با رژیم سلطنت مشروطه بگیرند و زندانی کنند رحمت
بکلیه سلاطین ستمگر سابق که من در تاریخ بیاد ندارم که یکی از آنان کتاب کلیله و دمنه را که از قول
حیوانات درباره سلاطین انتقاد میکردند آنان میدانستند که حیوانات زبان ندارند منظور همان پادشاهان
هستند هیچوقت درصدد جمع آوری و جلوگیری از انتشار آن برنیامدند ...
...
...
».
ضمنا با مطالعه و بررسی متن اظهارات ده نفر بقیه وکلای مدافع در جریان دو دادگاه فوق بنظر نمیرسد که
نامبردگان قابل تعقیب باشند.
نظریه.
با عطف توجه بسوابق و اظهارات چند نفر افسران بازنشسته معروض چنانچه اجازه فرمایند سوابق
مربوطه جهت هرگونه اقدام قانونی به اداره دادرسی ارتش ارسال گردد.
مستدعی است منویات خاطر
مبارک را امر به ابلاغ فرمایند.
محترما در اجرای امر گزارش فوق تهیه گردیده در صورت تصویب بدفتر اطلاعات ویژه ارسال گردد
تهیه کننده عطارپور 25 /5 /43
ارسال گردید 26 /5 /43
بعرض میرساند 25 /5 /43
بخش 312
توضیحات سند:
1ـ سرهنگ عزیزاللّه رحیمی از
نظامیان دوره حکومت پهلوی
بود که در جریان حمله به خانه
مصدق در سال 1330 شرکت
داشت و به همین دلیل از سوی
شاه مدال و درجه گرفت، اما به
علت مخالفت با تغییر لباس
افسران ارتش از طرف شاه
بازنشسته شد.
پس از آن از سال
1334 در تعارض با رژیم بود تا
اینکه در سالهای 41 ـ 42 وکیل
مدافع سران نهضت آزادی شد و
در دادگاههای نظامی از آنان
دفاع کرد که منجر به دستگیری
وی نیز شد.
وی در زمان
اوج گیری انقلاب با امضاء
شخصی اعلامیه هایی علیه شاه
منتشر می کرد پس از انقلاب وی
به فرماندهی دژبان مرکز
منصوب شد تا اینکه در سی و
یکم تیرماه 58 از سمت خود
برکنار شد ولی مجدد به دستور
امام به سمت خود بازگشت و
پس از مدتی بازنشسته شد.
(طلوع و غروب دولت وقت ج
2؛ اسناد لانه جاسوسی جلد 2)
2ـ سرتیپ علی اصغر مسعودی
در دولت دکتر مصدق به ریاست
دارائی ارتش منصوب شد.
وی
پس از کودتای 28 مرداد به
علت مخالفت با شاه و همکاری
با دولت مصدق از کار برکنار
شد پس از آن بجرم دفاع از
مهندس بازرگان و آیت الله
طالقانی در دادگاه ارتش
بازداشت و به بیش از 2 سال
زندان محکوم شد.
وی از
اعضای جمعیت دفاع از حقوق
بشر در ایران بوده و پس از
پیروزی انقلاب به همکاری با
شورای انقلاب پرداخت.
وی
همچنین از اعضای مؤسس بنیاد
مستضعفان و پس از مدتی به
علت اعتراض به جو حاکم بر این
بنیاد استعفاء داد.
سرانجام
سرتیپ علی اصغر مسعودی در
سن 65 سالگی در خرداد 1360
دارفانی را وداع گفت.
(انقلاب اسلامی، ش 549 ،سال
60)
منبع:
کتاب
قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک - جلد 6 صفحه 256